دارم به یه آدم اشفته اجتنابی تبدیل میشم یعنی طرفمو دوست دارما ولی میپیچونمش

صدای اهنگم باید بلند تر از صدای افکارم باشه تا خوابم ببره

چقدر دوستم خره

شارژم داره تموم میشه و شارژر تو اتاقیه که بابام توش خوابه شارژ که هیچی اگه جونمم تموم میشد حاضر نبودم ریسک بیدار کردن بابامو به جون بخرم

نوه هم چیز عجیبیه ها فکر کن طرف هم بچته هم بچت نیست

نیم ساعته اومدم تو لبتاب دارم میگردم بین پوشه ها اخر یادم افتاد اومده بودم فیلم ببینم هیچی دیگه پوشه ها رو بستم کرومو باز کردم

بروکلین نمیتونم جوابتو بدم فقط بدون گسستم 😂

ولوم کنید چشام داره در میاد

چشمام عفونت کرده

انگار با استیکمات ۷ دارم دنیا رو میبینم

انقدر که سرم و چشمم درد میکنه ها

شایدم این منم که دارم به خودم سخت میگیرم