سید تقی موسوی:
🔴 توصیف واقعبینانه و جالب ایران از زبان یک غیر ایرانی
فهوی حسین روزنامه نگار مصری که گرایش ناسیونالیستی عربی دارد و اتفاقا مشی ضد ایرانی هم دارد در یک مقاله مفصل در مقام مقایسه مصر و ایران چنین مینویسد:
ما و ایرانی ها بیش از سی سال پیش در فضای بین المللی در یک سطح بودیم .🙌
ایرانی ها راه مبارزه و مقاومت در برابر ابر قدرتها، بخصوص آمریکا را انتخاب کردند 💪🏻و ما مسیر سازش را برگزیدیم.
ما هر سال مزد خیانت مان به اعراب را از طرف آمریکا در قالب 4 میلیارد دلار کمک بلاعوض میگرفتیم🙄
و ایرانی ها از همان اول فشار سیاسی، اقتصادی و تحریم و جنگ داخلی و جنگ نا برابر را تجربه کردند😓 ….
امروز ایران از یک قدرت منطقه ای به یک قدرت جهانی تبدیل شده که هیچ مشکلی در سطح منطقه و جهان بدون جلب نظر ایران قابل حل نیست.💪🏻
و کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا 64 بار هر کدام عبارت ایران را در مناظره تلوزیونی خود بکار میبرند.
گویی حریفی جز ایران در سطح جهان ندارند ✓…
و دیگر اینکه ایرانی ها در تمام علوم استراتژیک،
از هسته ای تا فضایی و تا نانو و شبیه سازی و پزشکی و ..
جز ده کشور برتر جهان میباشند✌️🏻
و در صنایع موشکی چهارمین قدرت دنیا و از نظر دقت و سرعت موشکهایش شاید اولین کشور دنیاست.🚀
و در منطقه ،جزیره امن و ثبات است
و ما علیرغم حمایت آمریکا و اخذ کمک های سالیانه دغدغه تهیه یک وعده قرص نان برای اکثر مردم مان داریم و …..!!!؟؟؟
وقتی در مملکتی رهبر درست و حسابی نباشد، خب! وضعیت میشود مصر”😒
وقتی در جامعه ای وحدت نباشد میشود عراق”🤨
وقتی در کشوری فرمانده ی استواری نداشته باشد میشود پاکستان😕
وقتی درکشوری به ظاهر مسلمان رهبر و رئیس آن مملکت، خود فروخته به شرق وغرب باشد میشود ترکیه”😣
اما وقتی در کشوری شیعه، رهبر باج به زمین و زمان ندهد،
با همه ی فشارها، سلیقه ها، تندرو، کندرو،
جنگ 8 ساله، 30 سال تحریم سیاسی و اقتصادی،
جایی برای نفس کشیدن دشمن باقی نمی ماند.😃
خوب آن وقت می شود ایران🇮🇷
در میان حصاری از آتش جنگ های منطقه که گرگهای زخمی پشت مرزهایشان بی قرار زوزه می کشند …
کسی جرات ندارد به خاکشان چپ نگاه کند …
حتی مگس هایشان( پهبادها ).
منبع: روزنامه الشرق الاوسط.
استاد مسعود قندی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#نشرحداکثری
کـانـالرسمے #شهیداحمدمَشلَـب 🥀
♡j๑ïท🌱↷
『 @AhmadMashlab1995 』
طلوع آیه های نور ، ولادت امام حسین (ع)
---------
می رسد بر گوشِ دل گلبانگ رَحْمانِ الرَّحیم
می وزد بوی خدا ، بوی صِراطَ الْمُستَقیم
در قرائت می شوم آئینه های عشق را
می نویسم اوّل سطر اینکه ذُوالْفَضْلِ الْعَظیم
در کنار نور بودن مثل اَصْحابُ الْیَمین
دوری از خورشید یعنی رو به اَصْحابُ الْجَحیم
امتداد هر افق در بیت زهرا می رسد
این همان تفسیر گل ، تفسیر جَنّاتُ النَّعیم
بیت وحی است این _ وَ یا میعادگاه یاس ها
طور سَیْنا جلوه کرده یا که موسای کلیم
عصمت عیسی بن مریم می درخشد در زمین
یا ز دامان ولایت عشق را آمد زعیم
در میانِ پرنیان آمد حسین بن علی
می شکوفد غنچه ی لبهای او با هر نسیم
این من و این نغمه سبز اِلَیْهِ تُحْشَرون
این من و این مهر و ماه و تابش فَوْزَ الْعَظیم
بوی عطرِ عرش می آید ز چشمان حسین
گوییا جبریل گردیده ست در کویش مقیم
از حریمش در تراوش آیه ی اَللّهُ نور
رفت و آمد می کنند اهل سما در آن حریم
مهر او آورده ما را در اِلَی اللّٰهِ الْمَصیر
عشق او ما را کشاند سوی تَوّابٌ حَکیم
پاسخی روشن تر از این نیست "یاسر" پیش عقل
عشق آمد بر زبان ، فریاد زد اَجْرٌ کَریم
oo
محمود تاری "یاسر"
نذر مولایم امام حسین (ع)
........
وقتش رسید آینه دریا بیاورد
در یک طلوع گوهر رخشا بیاورد
باید که عشق جلوه به عالم چنین کند
بر روی خاک باغ شکوفا بیاورد
کوثر که بود خیرِ کثیر محمّدی
در جام نور چشمه ی صهبا بیاورد
شعبان رسید شمس و قمر را خبر کنید
خورشید عشق ، ماه دل آرا بیاورد
جنّت گشود پنجره ها را که فاطمه
در لاله زار سایه ی طوبا بیاورد
هر کس که داشت آیه ی تطهیر روی لب
در این بهار رو به تماشا بیاورد
در بر گرفت زهره ی زهرا سپیده را
باید که نور زهره ی زهرا بیاورد
فرزند اوست آینه دارِ سپیده ها
از وی نوید عرش معلّا بیاورد
آمد حسین ، دیده بخواند وَ اِنْ یَکاد
باید که چشم آید و معنا بیاورد
پیراهن از حریر رساند به او مَلک
گهواره نیز جنّت اعلا بیاورد
گلبرگ یاس می رسد از گلشن بهشت
روبندِ نور بر رخ زیبا بیاورد
می ریزد آب از دلِ زمزم _ وَ بعد ازآن
با خود نسیم شهد مصفّا بیاورد
دارد هنوز خنده در آغوش مصطفی
طفلی که ماه در شبِ رؤیا بیاورد
حیدر گرفت از لب طفلش پیام عشق
گلخنده باز بر لب مولا بیاورد
باور کنید این که ندارد توان بهشت
در پیش سرو قامت رعنا بیاورد
هر کس که عشق دارد و گل را طلب کند
بر لعل خویش لفظ تمنّا بیاورد
در این حریم سنجش تقوا بود مِلاک
عاشق بجاست گوهر تقوا بیاورد
سوّم امام ، سوّم شعبان طلوع کرد
نامش قرار بر دل شیدا بیاورد
آری شکفت جلوه ی گلگون کربلا
حالا براه عاشق پویا بیاورد
طفلی که داغ از دل عیسیٰ برون بَرد
طفلی که نور در یَدِ موسیٰ بیاورد
طفلی که نوح کشتی و لنگر بِدو سپرد
در بزم عشق حضرت یحییٰ بیاورد
معنای عشق این که تَبرّا بود تو را
از این طریق نور تولّا بیاورد
دارم امید این که چو "یاسر" ز آفتاب
بر لوح سینه تابد و امضا بیاورد
oo
محمود تاری "یاسر"
با امام زمان (عج) در ولادت امام حسین ( ع)
،،،،،،،،،،،،،
طی شده گرچه عمر من در پی آرزوی تو
آمده ام شکسته دل باز به جستجوی تو
داغ فِراق می کُشد عاشقِ بی قرار را
این منم ای امیدِ دل خسته ز هجرِ روی تو
حلقه به حلقه می زند بندِ بلا به دستِ من
کرده اسیر خود مرا سلسله دارِ موی تو
وقتِ نماز ناگهان یادِ تو می کند دلم
عطرِ بهشت بی گمان می چکد از وضوی تو
تا که به شوق وصلِ تو ، نامِ تو می برد دلم
قلبِ شکسته می شود زنده ز گفتگوی تو
از همه جا رها شده مرغِ دلِ شکسته ام
آمده در حریم حق ، خیمه زده به کوی تو
شوقِ وصالِ تو مرا آبِ حیات می دهد
آبِ روانِ زندگی هست روان به جوی تو
ای که مدینه رفته ای در شبِ عشق و اشتیاق
جاده به جاده می رسد قافله ام به سوی تو
آمده ، ای امید دل وقت ولادتِ حسین
شکفته مثلِ غنچه ها لعلِ لبِ نکوی تو
از نفسِ شقایقش فاطمه بوی گل گرفت
همره عطر فاطمه ، عطرِ تو هست و بوی تو
بوی تو می وزد کنون از پر و بالِ قدسیان
عرش گرفته از وفا آینه روبروی تو
هر که بساطِ خویش را باز کند به های و هو
"یاسرِ" بی قرار هم داشته های و هوی تو
oo
محمود تاری "یاسر"
روز پاسدار برتمام پاسداران انقلاب اسلامی ایران ازجمله ارتشیان. بسیجیان. سپاهیان. انتظامات. امنیتی اطلاعاتی. جانبازان وایثارگران.روحانیون.مردم ولایت مدار.و دوستداران امام حسین ع مبارک
محمود تاری:
طلوع آیه های نور ، ولادت امام حسین (ع)
---------
می رسد بر گوشِ دل گلبانگ رَحْمانِ الرَّحیم
می وزد بوی خدا ، بوی صِراطَ الْمُستَقیم
در قرائت می شوم آئینه های عشق را
می نویسم اوّل سطر اینکه ذُوالْفَضْلِ الْعَظیم
در کنار نور بودن مثل اَصْحابُ الْیَمین
دوری از خورشید یعنی رو به اَصْحابُ الْجَحیم
امتداد هر افق در بیت زهرا می رسد
این همان تفسیر گل ، تفسیر جَنّاتُ النَّعیم
بیت وحی است این _ وَ یا میعادگاه یاس ها
طور سَیْنا جلوه کرده یا که موسای کلیم
عصمت عیسی بن مریم می درخشد در زمین
یا ز دامان ولایت عشق را آمد زعیم
در میانِ پرنیان آمد حسین بن علی
می شکوفد غنچه ی لبهای او با هر نسیم
این من و این نغمه سبز اِلَیْهِ تُحْشَرون
این من و این مهر و ماه و تابش فَوْزَ الْعَظیم
بوی عطرِ عرش می آید ز چشمان حسین
گوییا جبریل گردیده ست در کویش مقیم
از حریمش در تراوش آیه ی اَللّهُ نور
رفت و آمد می کنند اهل سما در آن حریم
مهر او آورده ما را در اِلَی اللّٰهِ الْمَصیر
عشق او ما را کشاند سوی تَوّابٌ حَکیم
پاسخی روشن تر از این نیست "یاسر" پیش عقل
عشق آمد بر زبان ، فریاد زد اَجْرٌ کَریم
oo
محمود تاری "یاسر"