eitaa logo
روضه ومدح اهلبیت رحمتی پور
78 دنبال‌کننده
28 عکس
43 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چون کمانداری رها کرده است چشمت تیر را تا که در چنگ آوَرَد این صید از جان سیر را در هوای بوسه بر پای تو باید رشک برد از همان صبح ازل تا به ابد زنجیر را ای امام بی جماعت، ای که میگوید فلک پشت هر تکبیرة الاحرام تو تکبیر را با نگاه تو هدایت شد زنی آوازه خوان ای بنازم-گوشه چشم تو-این اکسیر را مثل خورشیدی که بر تاریکی شب چیره شد سخت رسوا کرده ای این امت تزویر را گرچه بر یک تخت چوب،اما تنت تشییع داشت..... یادم اورده است این تشییع آن تصویر را شد قیامت،آسمان خاموش شد،خورشید سوخت کرده اند انگار نازل سوره تکویر را پادشاهی زیر سمّ اسب ها تشییع شد در حصیری جمع کردند آیه تطهیر را....! https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
ای چاره ی هر کار (یا باب الحوائج) (یا موسی بن جعفر) کار دلم شد زار یا باب الحوائج با کوله بار حاجتم رو بر تو کردم غم از دلم بردار یا باب الحوائج من سائل باب المراد کاظمینم جز این ندارم کار یا باب الحوائج هر جا گره افتاد در کار دل من خواندم تو را هر بار یا باب الحوائج تو کیستی باب الرضا باب المرادی من عبد این دربار یا باب الحوائج تو هفتمین شمس ولایت من چو ذره تو باغ گل من خار یا باب الحوائج موسی صدایت کرده یا موسی بن جعفر عیسی تو را بیمار یا باب الحوائج شد کاظمینت قبله ی حاجات از بس دیدند از آن آثار یا باب الحوائج افلاکیان اند آستان بوس در تو ای حجت دادار یا باب الحوائج جبریل کرده بال خود را در حریمت فرش ره زوار یا باب الحوائج والکاظمین الغیظ اوصاف خصالت قرآن کند اقرار یا باب الحوائج چشم امید ما به دست بسته ی توست وا کن گره از کار یا باب الحوائج جرمت چه بوده که تو را از شهر جدت بردند با اجبار یا باب الحوائج جرمت چه بوده سال ها در کنج زندان دیدی جفا بسیار یا باب الحوائج هر روز تو بوده در آن قعر سیه چال مانند شام تار یا باب الحوائج چون مادر خود آرزوی مرگ کردی دیدی زِ بس آزار یا باب الحوائج هر روز روزه بودی و شلاق خوردی در موقع افطار یا باب الحوائج زیر غل و زنجیر بودی یاد مادر یاد در و دیوار یا باب الحوائج بر روی تخته پاره ای جسم تو بردند گریم برایت زار یا باب الحوائج بعد از تو دیگر دخترانت را نبردند در مجلس اغیار یا باب الحوائج عبدالحسین https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
دوبیتی معصومه بیا با غمِ من نجوا کن این جا نظری به غربتِ بابا کن معصومه بیا و لحظه ی جان دادن زنجیرِ ستم از تنِ بابا وا کن! هستی_محرابی https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
خداوندا نگير از من نگاه مهربانش را نگير از بنده ی او نوكری دوستانش را بلا گردان خدام حريم كاظمينم من گدايم روزی ام از سفره اش كن خرده نانش را نيامد دست خالی يک تن از باب المراد او ندارد هشت جنت هم صفای آستانش را همين يک نكته از پستی اين دنيا فقط كافی ست چرا بايد بگيرم از سيه چالی نشانش را به هارون تا قيامت لعن و نفرين پيمبر باد كه با آزار آن حضرت نموده قصد جانش را فقط با تازيانه می كند از او پذيرائی بريده سندب ابن شاهک ملعون امانش را نشسته مثل عمه زينب خود نافله خوانده ز بس نمناكی زندان گرفت از او توانش را نمانده ساق پا حتی بماند معنب مرضوض قلم هرگز ندارد قدرت شرح بيانش را غل و زنجير يا زندان بسوزم با كدامينش شكست از او يكی حرمت يكی هم استخوانش را ولي با اين همه روضه ولی با اين همه غربت دم جان دادنش بالين خود ديده جوانش را بميرم كربلا بابا به بالين پسر آمد گرفت اين داغ از بابا توان زانوانش را نگاه انداخت هر جائی از اين صحرا فقط مي ديد جوانش را جوانش را جوانش را جوانش را... https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
آهسته گذارید روی تخته تنش را تا میخ اذیّت نكند پیرهنش را اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند زشت است بیارند غلامان بدنش را این ساق به هم ریخته كِتمان شدنی نیست دیدند روی تخته ی در، تا شدنش را این مرد الهی مگر اولاد ندارد بردند چرا مثل غریبان بدنش را این مرد نگهبان كه حیا هیچ ندارد بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را این هفت كفن روضه ی گودال حسین است ای كاش نیارند برایش كفنش را نه پیرهنی داشت حسین نه كفنی داشت مدیون حصیرند مرتب شدنش را https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor @nohe_sonnati
آن که آهش در دل هفت آسمان تأثیر داشت روزها در کنج زندان ناله ی شبگیر داشت باب حاجات خلایق بود و پیش اهل فضل باب جود و بخشش او یک جهان تفسیر داشت آفتابی ذره پرور بود در ملک وجود ملک دل ها را به مهر خویش در تسخیر داشت لب ز حقگوئی نمی بست آن امام راستین گرچه روز و شب به پا و گردنش زنجیر داشت بیمی از روبه مرامان جهان در دل نداشت شیر در زنجیر بود و ناله ای چون شیر داشت روزها را روزه بود و شام در راز و نیاز با چنین اخلاص و تقوا جنگ با تزویر داشت من نمی دانم چرا آن زندگی بخش جهان از تمام زندگانی جان و قلبی سیر داشت ای «وفایی» روز آزادی از آن زندان مدام بر سرِ سجاده ی سبز دعا تکبیر داشت https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
دوبیتی سال ها در کنج زندان ها عبادت می نمود روزها را روزه بود و شب پیاپی در سجود غل به پایش بود و زنجیر ستم بر پیکرش کس نمی داند که جرم موسی جعفر چه بود https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
دوبیتی الهی من از این زندان و زندانبان نمی نالم به جا شکر تو می آرم اگر افسرده احوالم ندارم شکوه از سندی و زنجیر گران یا رب من از هجر رضایم بار الها منقلب حالم https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
نوحه های موسی بن جعفر ع (به سبک دم های هییتی ها) موسی جعفر است،جان پیغمبر است از غم داغ او،کاظمین محشر است آه و واویلتا۲ گل زهرا و در،حبس هارون بود از ستم های او،دل او خون بود آه و واویلتا۲ زان همه ظلم و کین،خونجگر گشته است دل موسی ز زهر،پر شرر گشته است آه و واویلتا۲ عدو با زهر کین،زد شرر بر دلش سندی شاهک از،کینه شد قاتلش آه و واویلتا۲ ظلم و کینه به او،بی بهانه شده قوت افطار او،تازیانه شده آه و واویلتا۲ کنج زندان غم،دیگر از پا فتاد سر خود را روی،خاک زندان نهاد آه و واویلتا۲ یا امام زمان،جای هر احترام پیکرش آمده،بر دوش چار غلام آه و واویلتا۲ شد شهید ستم،پسر فاطمه شده تشییع او،روی دوش همه آه و واویلتا ۲https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor
نوحه شهادت موسی بن جعفر ع (سبک دم های سینه زنی) امشب به شهر کاظمین غوغا به پا شد از داغ هفتم ماه دین بزم عزا شد شد کنج زندان،فدای قرآن۲ در کنج زندان بلا خون شد دل او با زهر کینه گشته سندی قاتل او شد کنج زندان،فدای قرآن۲ افطار جای هر غذا او وحشیانه می زد غریب کاظمین را تازیانه شد کنج زندان،فدای قرآن۲ هفتم امام شیعیان کعبه ی دل ها در کنج زندان بلا افتاده از پا شد کنج زندان،فدای قرآن۲ امشب به شهر کاظمین ماه مدینه شهید گردیده ز جور و زهر کینه شد کنج زندان،فدای قرآن۲ پیکر در زنجیر از زندان برون شد دل تمام شیعیان زین غصه خون شد شد کنج زندان،فدای قرآن۲ موسی بن جعفر شد شهید ظلم و بیداد پیکر پاک او سه روز بر جسر بغداد شد کنج زندان،فدای قرآن۲ هفتم امام شیعیان گردیده خاموش هر جا ز سوز داغ او گشته سیه پوش شد کنج زندان،فدای قرآن۲ https://eitaa.com/mjnonraza_rahmatipoor