eitaa logo
مجمع کنشگران سیستانی(مکس)
319 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
24 فایل
فعالان و کنشگران اجتماعی،سیاسی،فرهنگی و..که ضمن تعامل با سایرین به حفظ هویت فرهنگی سیستانی ها نیز باوردارند09360876222
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ ۲۵محرم پاسداشت قیام مردم سیستان بعنوان نخستین خونخواهان اباعبدالله الحسین علیه السلام در کشور ثبت شد. 🔻همایش متمرکز گرامیداشت ۲۵محرم نخستین قیام به خونخواهی اباعبدالله الحسین ،توسط مردم ولایتمدارسیستانی استان گلستان ( سخنرانی، مداحی،وسینه زنی سبک سیستانی و صرف شام) 🔻روز چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ مصادف با ۲۵ محرم همزمان با نماز مغرب و عشا در مصلی خاتم الانبیاء شهرستان آزادشهر برگزار می گردد. ⭕️از عموم ارادتمندان ساحت مقدس سرور و سالار شهیدان استان گلستان جهت شرکت در این مراسم معنوی دعوت بعمل می آید. 🟢 ستاد گرامیداشت نخستین خونخواهان اباعبدالله الحسین علیه السلام شهرستان آزادشهر 🔻سهیل بزی مقدم خبرنگار 🔸پایگاه خبری نیمروز گلستان ✳️ پیوستن به گروه رسانه ای بنیادنیمروز در آزادشهر https://eitaa.com/joinchat/3144090018C80c98f83a3
🔰جلسه هم اندیشی اعضای ستاد همایش گرامیداشت نخستین قیام سیستانی ها به خونخواهی امام حسین (ع) با جناب آقای حاج سلطان ابراهیمی گروه صنعتی صباح درخصوص هماهنگی و برنامه ریزی جهت برگزاری هرچه باشکوه‌تر مراسم برگزار شد. 💠لازم به ذکر است که همایش متمرکز گرامیداشت نخستین قیام ایرانیان (سیستانی ها) به خونخواهی امام حسین (ع) ۲۵ محرم مصادف با ۱۰ مرداد در مصلی خاتم الانبیا آزادشهر برگزار می شود. ✍ جلیل تاشک 📲کانال خبری آزادشهر ما در تلگرام👇 🆔 https://t.me/Aazadshahrma 📲کانال خبری آزادشهر ما در ایتا👇 🆔 eitaa.com/Azadshahrma
هموطنان عزیز برای جلوگیری از ناامنی، جلوگیری از تورم وگرانی وهزاران مشکل دیگر بخاطر حضور چیزی بیش از 10میلیون تبعه افغان کار زار زیر را امضا و در گروه های کشوری ارسال بفرمایید تا دولتمردان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مسولین زیربط هرچه سریعتر نسبت به بازگشت افاغنه به کشورشان اقدام نمایند. باتشکر. https://www.karzar.net/137702
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خطای مجدد مسعود پزشکیان در بیان امام خمینی رَه به جای رحمه الله علیه
👆👆⛔️ قصد مسخره کردن نداریم، اما چون این اشتباه برای دوم تکرار شد، خواستیم یک تذکر به رئیس جمهور محترم بدهیم که «ره» که بعد از نام مرحوم امام می آید، مخفف و خلاصه شده رحمت الله علیه است و حروف مخفف در هنگام قرائت به صورت کامل خوانده می شود، یعنی هر چند نوشته می شود امام خمینی ره اما باید خوانده شود امام خمینی رحمت الله علیه ✅ از مشاوران ایشان هم که این متون را تهیه می کنند، تقاضا می شود به جای کلمات اختصاری ، کلمات کامل را بنویسند تا این اشتباهات پیش نیاید و در صورتی که اصرار به اختصار نویسی دارند، ره را داخل پرانتز قرار دهند که ایشان التفات به اختصاری بودن، پیدا کنند 👌 لطفا این متن را نشر دهید تا به دست رئیس جمهور و مشاورینشان برسد.
مجمع کنشگران سیستانی(مکس)
👆👆⛔️ قصد مسخره کردن نداریم، اما چون این اشتباه برای دوم تکرار شد، خواستیم یک تذکر به رئیس جمهور محتر
سلام و عرض ادب.جناب دکتر پزشکیان خودشان متوجه شدند.همه ما در زندگی اشتباه داریم.ایا در مجازی نشر بدهیم؟
مجمع کنشگران سیستانی(مکس)
👆👆⛔️ قصد مسخره کردن نداریم، اما چون این اشتباه برای دوم تکرار شد، خواستیم یک تذکر به رئیس جمهور محتر
سلام تاسه نشه بازی نشه😁😁😁 سخت نگیرید همه چیزدرست می شود. شهیدجمهور عزیزمان رابخاطردارید که درابتدا؟؟؟؟ گرصبرکتید؟؟؟...
مجمع کنشگران سیستانی(مکس)
سلام دوست من بعدازگذشت45سال از انقلاب اسلامی متاسفانه حاکمان مابجز توجیه درناتوانی اسلامی کردن بانکه
وقتی نورچشمانی مثل برادرروحانی ها میلیاردها وام قرض الحسنه ازبانکهابه زورمی گیرند نتیجه؟؟؟؟ چطور یک جوان بابت وام ازدواج سه نفربایدببرد؟؟؟؟ جای خلخالی خالیست 😁
📜 (توبه آهنگر) ✍در كتاب انوار المجالس صفحه سیصدو چهارده نقل مى كند از حسن بصرى (و در چند كتاب دیگر دیدم از مرحوم شیخ بهائى نقل مى كنند) كه گفت: ✍یك روز در بازار آهنگران بغداد مى گذشتم كه ناگهان چشمم افتاد به آهنگرى كه دستش را داخل كوره حدادى مى كند و آهن گداخته شده قرمز را مى گرفت بدون آنكه ابدا احساس سوزشى كند روى سن دان مى گذاشت و با پُتك روى آن مى زد و به هر نوع كه مى خواست در مى آورد و مى ساخت. چون مشاهده این كار شگفت انگیز بود مرا وادار به پرسش از او كرد. 🔹رفتم جلو سلام كردم جواب داد بعد پرسیدم آقا مگر آتش كوره و آهن گداخته بشما آسیبى نمى رساند؟ آن مرد گفت: نه. گفتم چطور؟ گفت : یك ایّامى در اینجا خشك سالى و قحطى شد ولى من همه چیز در انبار داشتم. 🔸یكروز یك زن وجیه و خوش سیمائى نزد من آمد و گفت اى مرد من كودكانى یتیم و خردسال دارم و احتیاج به آذوقه و مقدارى گندم دارم خواهشمندم براى رضاى خدا كمكى بكن و بچه هاى یتیم مرا از گرسنگى و هلاكت نجات بده من هم چون به همان یك نظر فریفته جمالش شده بودم، در مقابل خواسته اش گفتم: 🔹اگر گندم مى خواهى باید ساعتى با من باشى تا خواسته ات را برآورده كنم. آن زن از این پیشنهاد ناراحت و روترش كرده و رفت. روز دوم باز آن زن نزدم آمد، در حالیكه اشك میریخت، سخن روز قبل را تكرار نمود، من هم حرفهاى روز گذشته را براى او تكرار كردم، دوباره با دست خالى برگشت، 🔸دوباره روز سوّم دیدم آمد و خیلى التماس مى كند كه بچه هایم دارند مى میرند بیا و آنها را از گرسنگى و مرگ نجات بده من حرفم را تكرار كردم و دیدم آن زن بطرف من مى آید و پیداست كه از گرسنگى بى طاقت شده. خلاصه وقتى كه نزدیك مى شد به من گفت: اى مرد من و بچه هایم گرسنه هستیم بیا و رحمى كن و گندمى در اختیار ما بگذار؟ 🔹من گفتم : اى زن بیخودى وقت من و خودت را نگیر همان كه بهت گفتم بیا با من باش تا به تو گندم دهم. در این موقع زن به گریه افتاد و زیاد اشك ریخت و گفت : من هرگز از این كارهاى حرام نكردم و چون دیگر طاقت نمانده و كار از دست رفته و سه روز است كه خود و بچه هایم غذائى نخورده ام به آنچه كه میگوئى ناچارا حاضرم 🔸ولى به یك شرط گفتم به چه شرطى ؟ گفت: بشرط اینكه مرا بجایى ببرى كه هیچ كس ما را نبیند. مرد آهنگر گفت : قبول كردم و خانه را خلوت كردم آنگاه زن را به نزد خود طلبیدم. همینكه خواستم از او بهره اى بردارم. 🔹دیدم آن زن دارد مى لرزد و خطاب بمن گفت: اى مرد! چرا دروغ گفتى و خلاف شرطت عمل كردى ؟ گفتم كدام شرط؟ گفت: مگر بنا نبود مرا بجاى خلوت ببرى تا كسى ما را نبیند؟ گفتم: آرى مگر اینجا خلوت نیست ؟ گفت: چطورى اینجا خلوت است بآنكه پنج نفر مواظب ما هستند و ما را دارند مى بینند 🔸اول خداوند عالم و غیر از او دو ملكى كه بر تو موكلند و دو ملكى كه بر من موكلند همه شان حاضراند و ما را مشاهده مى كنند با این حال تو خیال میكنى اینجا كسى نیست كه ما را ببیند؟ بعدا گفت: اى مرد بیا و از خدا بترس و آتش شهوت خود را بر من سرد كن تا منهم از خداى خود بخواهم حرارت آتش را از تو بردارد و آتش را بر تو سرد كند. 🔸من از این سخن متنبه شدم و با خود گفتم این زن با چنین فشار زندگى و شدت گرسنگى اینطور از خدا مى ترسید ولى تو كه این همه مورد نعمتهاى الهى قرار گرفته اى از او (خدا) نمى ترسى ؟ فورا توبه كردم و از آن زن دست كشیدم و گندمى را كه میخواست باو دادم و مرخصش كردم. 🔹زن چون این گذشت را از من دید و جریان را بر وفق عفت خود دید سرش را به سمت آسمان بلند كرد و گفت اى خدا همینطور كه این مرد حرارت شهوتش را بر خود سرد نمود، تو هم حرارت آتش دنیا و آخرت را بر او سرد كن از همان لحظه كه آن زن این دعا را در حقم كرد حرارت آتش بر من بى اثر شد.