من همه جوره دوست دارم؛ حتی اگه عصبی باشی، حالت بد باشه، وقتی شکسته ای، وقتی پر از انرژی منفی ای و غر می زنی، وقتی خیلی وقته نخوابیدی و زیر چشمات گود شده، وقتی موهات سفید بشن و چروک روی پوستت بیافته یا صدات بلرزه، حتی اگه کچل کنی، استایلتو تغییر بدی یا ظاهرتو عوض کنی، مریض بشی، استرس داشته باشی یا بترسی، خسته باشی، گریه کنی، رنگت بپره، به خودت نرسی. من همه جوره، توی هر حالتی، تا همیشه و بی قید و شرط دوست دارم و بغلم تا ابد برات بازه.
تو واسهی من مثل پاتریکی برای باب اسفنجی، اگه نباشی انگار هیچکس نیست.
موقع خداحافظی با همه، با تو دوبار خداحافظی میکنم.
وقتی همه میخندن نگات میکنم تا خنده های تورو ببینم.
تو اونی هستی که وقتی از همه چیز و همه کس عصبیم پیشت مسخره بازی درمیارم.
اگه بری حکایتم میشه حکایت اون بچه ای که تنها دوستش مدرسشو عوض کرده.
میشه مدرستو عوض نکنی؟!
دوست دارم ساده ترین نیازهات رو برطرف کنم
برات لقمه درست کنم، موهات رو شونه کنم، بند کفشات رو ببندم، روی زخمت چسب بزنم، پتو رو بکشم روت، سیگارت رو روشن کنم و وقتی خوابیدی بزارمت توی جیبم و ازت مراقبت کنم!
یه آدمهایی هستن که طرف یه بار پیام میدهها، ولی تو صد بار میخونیش.
اون فقط یه ویس کوتاه میفرسته، ولی تو بارها بهش گوش میدی.
اون یه زنگ کوچیک بهت میزنه، ولی تو کل ۲۴ ساعت اون روز رو با همون یه زنگ خوشحالی.
نمیدونم جریان چیه؛ ولی «دوست داشتن» واقعا حس عجیبیه.
هدایت شده از - رخساره -
کاش دوس داشتن مثل یه مریضی بود میرفتی پیش دکتر میگفتی دکتر جان قلبم درد میکنه، سینم میسوزه کمی که نه خیلی دلتنگم، شبا از فکر خوابم نمیبره دائما دلشوره دارم دکتر هم برات قرص و شربت مینوشت دو روز میخوردی و سر سه روز خوب میشدی و انگار نه انگار که مریض بودی؛
هدایت شده از آرامجای .
در فرهنگ روسها وقتی معشوقشون کوچولو و بشدت بغلیه اینجوری خطابش میکنه :
Цыпленок | جوجه کوچولو :)!
- معانقه -
در فرهنگ روسها وقتی معشوقشون کوچولو و بشدت بغلیه اینجوری خطابش میکنه : Цыпленок | جوجه کوچولو :)!
بعد هی ما کوچولوها رو مسخره کنین
من که نمیگم راه حل تموم مشکلاتت دست منه
من میگم وقتی ناراحتی یادت نره من کنارتم،
اصلاً بیا کنارم بشین باهم ناراحت باشیم،
اگه قراره گریه کنی باهم گریه کنیم
شاید مشکلت حل نشه اما همین که
بدونی یه نفر اینجا هست که
با ناراحتیات غصه میخوره و نمیخواد احساس تنهایی کنی برام کافیه.
تو خیلی برام قشنگیا
اصن تعریف من از زیبایی یعنی وجود تو؛ یعنی اون چشمای قهوهایت؛ اون ذوق کردنت؛ اون خنده هات که دل آدمو آب میکنه؛ یعنی اسمت؛ اصن هرچی که مربوط به تو هست