دستِ بیماران گرفتن بر طبیبان واجب است
من زِ پا افتادهام ، دستی نمیگیری حسین:)؟
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
که گفته کشتی نوحی ، تو مهربانتر از اویی
که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی . .
خدایا مردم برای صحبت با تو ، حسین "ع" را واسطه میکنند و از او میخواهند که شفاعتشان را پیش تو کند .
من اما از تو میخواهم با حسینت حرف بزنی تا شاید من را بخواهد ! خبرم را از او بگیر .
به او بگو عاشقی داشتی ، حواست هست؟
به او بگو که چقدر دوستش دارم . .
این روزها صفها طولانی و مرزها شلوغ است و چشمها منتظر ؛
به او بگو به برادرش ابوفاضل بسپارد یکبار دیگر نام ما را بین زائرانت بنویسد .
به او بگو هوای نوکرِ دور از حرم را داشته باشد .
به او بگو دلش پر میزند برای یکبار دیگر در آنجا قدم زدن .
به او بگو . . .