۱۸ تیر ۱۴۰۳
۱۸ تیر ۱۴۰۳
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دستِ بیماران گرفتن بر طبیبان واجب است
من زِ پا افتادهام ، دستی نمیگیری حسین:)؟
۱۹ تیر ۱۴۰۳
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
که گفته کشتی نوحی ، تو مهربانتر از اویی
که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی . .
۱۹ تیر ۱۴۰۳
۲۰ تیر ۱۴۰۳
خدایا مردم برای صحبت با تو ، حسین "ع" را واسطه میکنند و از او میخواهند که شفاعتشان را پیش تو کند .
من اما از تو میخواهم با حسینت حرف بزنی تا شاید من را بخواهد ! خبرم را از او بگیر .
به او بگو عاشقی داشتی ، حواست هست؟
به او بگو که چقدر دوستش دارم . .
این روزها صفها طولانی و مرزها شلوغ است و چشمها منتظر ؛
به او بگو به برادرش ابوفاضل بسپارد یکبار دیگر نام ما را بین زائرانت بنویسد .
به او بگو هوای نوکرِ دور از حرم را داشته باشد .
به او بگو دلش پر میزند برای یکبار دیگر در آنجا قدم زدن .
به او بگو . . .
۲۰ تیر ۱۴۰۳
۲۰ تیر ۱۴۰۳
هر که خواهد بخدا بندگی آغاز کند
باید عبداللَهی احساس خود ابراز کند
کیست این طفل که در کودکی اعجاز کند
قدرت فاطمی اش بُرده به بابا حَسَنش . .
۲۰ تیر ۱۴۰۳
۲۰ تیر ۱۴۰۳
۲۰ تیر ۱۴۰۳
۲۰ تیر ۱۴۰۳