eitaa logo
الی الحبیب
216 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
10.1هزار ویدیو
235 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
Sharab-e-Beheshti1_241082048.mp3
زمان: حجم: 2.52M
🔉 صوت بسیار زیبا و دلنشین 🔴 خطبه ۱۷۸ نهج البلاغه 🌺 https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f ┄┅═✧یازهرا❁✧═┅┄
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄ 🔴آدم بی نماز روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به همراه عده ای از اصحاب خود از جایی عبور می کردند. ناگهان سگی شروع کرد به پارس کردن.. پیامبر صلی الله علیه و آله ایستاد و به پارس سگ گوش داد.. اصحاب نیز توقف ڪردند. آنگاه رو به یاران خود ڪرد و فرمود: آیا فهمیدید که این سگ چه گفت؟ اصحاب گفتند: خیر. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این حیوان گفت: ای پیامبر خدا! من همیشه خدای مهربان را شکر می کنم که بهره من در این جهان خلقت، این شد که سگ شوم! اگر انسان بی نماز بودم چه می کردم 🌹پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: ميان مسلمان و كافر فاصله اى جز اين نيست كه نماز واجب را عمداً ترک كند يا آن را سبک شمارد و نخواند! 📚عرفان اسلامی، جلد 5، ص 8 ‌‌→ ✒https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f 🍃🍃🍃🍃🍃
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راه بازگشت به بهشت(قلت کلام) آیت الله بهجت(ره) https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f
شب سردی بود... پيرزن بيرون ميوه‌فروشى زُل زده بود به مردمى كه ميوه مى‌خريدند. شاگرد ميوه‌فروش، تُند تُند پاكت‌هاى ميوه را داخل ماشين مشترى‌ها مى‌گذاشت و انعام مى‌گرفت. پيرزن با خودش فكر مى‌كرد چه مى‌شد او هم مى‌توانست ميوه بخرد و ببرد خانه... رفت نزديك‌تر... چشمش افتاد به جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوه‌هاى خراب و گنديده داخلش بود. با خودش گفت: «چه خوبه سالم‌ترهاشو ببرم خونه.» مى‌توانست قسمت‌هاى خراب ميوه‌ها را جدا كند و بقيه را به بچه‌هايش بدهد... هم اسراف نمى‌شد و هم بچه‌هايش شاد مى‌شدند. برق خوشحالى در چشمانش دويد... ديگر سردش نبود! پيرزن رفت جلو، نشست پاى جعبه ميوه. تا دستش را برد داخل جعبه، شاگرد ميوه‌فروش گفت: «دست نزن ننه! بلند شو و برو دنبال كارت!» پيرزن زود بلند شد، خجالت كشيد. چند تا از مشترى‌ها نگاهش كردند. صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد... راهش را كشيد و رفت. چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان، مادرجان!» پيرزن ايستاد، برگشت و به آن زن نگاه كرد. زن لبخندى زد و به او گفت: «اينارو براى شما گرفتم.» سه تا پلاستيك دستش بود، پُر از ميوه؛ موز، پرتقال و انار. پيرزن گفت: «دستت درد نكنه، اما من مستحق نيستم.» زن گفت: «اما من مستحقم مادر. من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم‌نوع توجه كردن و دوست داشتن همه انسان‌ها و احترام گذاشتن به همه آنها بى‌هيچ توقعى. اگه اينارو نگيرى، دلمو شكستى. جون بچه‌هات بگير.» زن منتظر جواب پيرزن نماند، ميوه‌ها را داد دست پيرزن و سريع دور شد... پيرزن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مى‌كرد. قطره اشكى كه در چشمش جمع شده بود، غلتيد روى صورتش. دوباره گرمش شده بود... با صدايى لرزان گفت: «پيرشى ننه، پيرشى!... خير ببينى...» هيچ ورزشى براى قلب، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست 🍉پیشاپیش یلدای مهربانی که نماد خانواده دوستی و عشق ورزیدن به هم نوع است را شادباش میگوییم... 🍉 یلدای امسال در هنگام خرید میوه سهم تنگدستان آبرومند را فراموش نکنیم 🌹https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایت شیخ جابلقی و تواضع آیت الله بروجردی https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹لزوم نیاز معنوی و راهکارش 🍀استاد پناهیان 🌲https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
936.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میلاد باسعادت حضرت زینب سلام الله علیها را به همه شیفتگان آن حضرت تبریک و تهنیت عرض می نماییم https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f