3.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایت اصرار عطار اهل بصره از ملازمان حضرت ولی عصر عج برای تشرف به محضر حضرت
https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f
5.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چهار توصیه از شهید
حاج قاسم سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹با کی صفا میکنی دلت کجاست؟
🌲استاد پناهیان
https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f
📖 کریم فقط خداست
درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان به او گفت اشاره های تو برای چه بود؟
درویش گفت نام من کریم است ، و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟ کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت چه می خواهی؟
درویش گفت همین قلیان شما برای من بس است. چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و فروخت.
خریدار قلیان شخصی بود که قصد داشت نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیان خوشش آمد و آن را لایق خان دانست
پس جیب درویش را پر از سکه کرد و قلیان را برای کریم خان برد. چند روز گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت که چشمش به قلیان افتاد. گفت نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست
┈┈┈┈┈┈┈┈┈
همراه ما باشید
https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f
4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر ما آغازمون الله باشه...
استاد الهی قمشه ای
https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در میزنه دلم...
یاعلی بن موسی الرضا
https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f
📖 #پاسخ_لقمان_حکیم
لقمان حکیم در کنار مسیری ایستاده بود ، رهگذری سوال کرد فلان قصبه از اینجا می رود؟ لقمان گفت آری. عابر سوال کرد چه اندازه راه است؟ لقمان گفت تا ظهر میرسی.
عابر سوال کرد: شنیدم به کسی که قبل از من این سوال را از شما کرد گفتی که تا غروب میرسی! بالاخره کدام حرف تو را باور کنم؟
لقمان گفت من راه رفتن شما را می بینم و زمان را می گویم. هر کس را با متر خودش باید متر کرد.
شخصی وارد بر شهر غریبی شد. از دیگری پرسید مردم این شهر چطور هستند؟ آیا خوبند؟ از او سوال کرد شما چه؟ شما انسان خوبی هستی؟ گفت بلهمن انسان خونسردی هستم. گفت: مردم این شهر هم خونسردند.
شخص دیگری از راه رسید، او گفت مردم این شهر چطور هستند؟
گفت تو خودت چطوری؟ گفت: من اعصاب درستی ندارم.. گفت مردم این شهر هم اعصاب درستی ندارند
نتیجه اخلاقی: پس خود هرگونه باشیم مردم هم همان گونه با ما خواهند بود
┈┈┈┈┈┈┈┈┈
همراه ما باشید
https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الذین یذکرون الله قیاما...
https://eitaa.com/joinchat/99614769Cb45676819f