شعر #مباهله از ؛
#احد_ده_بزرگی
شعر از مه و مهر شب شکن باید گفت
از فاطمه و اباالحسن باید گفت
تا خاطره ی مباهله گم نشود
پیوسته، سخن، سخن، سخن باید گفت
آیات چو آفتاب از خاور نور
نازل شده بر سینه پیغمبر نور
ابناء و نساء و انفس اقدس حق
یعنی حسنین و علی و کوثر نور
آن پنج وجود صاحب عصمت حق
یعنی همه عصاره ی خلقت حق
کردند فنا بنای اسقف بازی
با هیمنه ی شگفت و با هیبت حق
مهری که به شأنش آمد از حق، «لولاک»
روشن شده از جلوه ی رویَش، افلاک
با یک زن و یک مرد و دو کودک آمد
تا ریشه ی تثلیث برآرد از خاک
دُردی کش جام درد باید بودن
آگاه دل از نبرد باید بودن
چون شیر خدا حقیقت حق محور
در جنگ عقیده مرد باید بودن
آن روز دو صف مقابل هم بودند
تحلیلگر دلایل هم بودند
آن سو همه در تجزیه ی یکدیگر
این سوی ولی، مکمل هم بودند
فرمانده ی جنگ، مصطفی بود آنروز
سردار سپاه، مرتضی بود آن روز
لشکر، حسنین و فاطمه، پشتیبان
در عرصه، سلاحشان دعا بود آن روز
آن روز نه سنگ و چوب و نه سنگر بود
نه نیزه ی جان شکار و نه خنجر بود
پیروزی پنج تن به اهل نجران
از باور بالنده ی بارآور بود
با ذکر عَلَی الدّوام، آن پنج نفر
کردند به پا قیام، آن پنج نفر
با باور خود به مشرکین حجت را
کردند به حق تمام، آن پنج نفر
فرمود نبی، علی ولی الله است
خورشید ولایت و دلیلِ راه است
زهراست دل من و حسن، دلبندم
عشق است، حسین و عشق حق دلخواه است
مهر آمد و پشت شب بیداد شکست
اندیشه تثلیثی شیّاد شکست
هنگام مباهله ز اِعجاز رسول
هم اسقف و هم صلیب فولاد شکست
اسقف که گل روی محمد را دید
افتاد صلیبش از کف و جامه درید
گفتا که به حق و راستی در انجیل
حق کرده وجود اقدست را تایید
با اهل جدل مجادله باید کرد
با تیغ زبان مقابله باید کرد
بر منطق وحی سر اگر نسپردند
بی چون و چرا مباهله باید کرد
شعر از مه و مهر شب شکن باید گفت
از فاطمه و اباالحسن باید گفت
تا خاطره ی مباهله گُم نشود
پیوسته، سخن، سخن، سخن باید گفت
https://eitaa.com/mobahelerey
بسمه تعالی
جشنواره شعر مباهله ؛
هیات زنجیرداران حضرت علی اکبر (ع) معروف به ( محمدهاشم ) در نظر دارد به مناسبت عید بزرگ مباهله جشنواره شعر به شرح ذیل برگزار نماید ؛
یک. موضوع اشعار ؛ واقعه ی مباهله
دو. قالب اشعار ؛
کلاسیک شامل ( غزل، قصیده، قطعه، مسمط، ترجیع بند، ترکیب بند، رباعی، دوبیتی، مثنوی، غزل مثنوی، نوخسروانی )
آزاد شامل ( نیمایی، سپید، موج نو )
سه.
مهلت ارسال آثار ؛ تا روز شنبه بیستم خرداد ۱۴۰۲
نحوه ارسال ؛
یکی از راه های ذیل
Mobahelerey@gmail.com ایمیل
https://eitaa.com/alirezaghorbankhan ایتا
@alirezaghorbankhan بله
چهار.
جشن مباهله در روز سه شنبه ۱۴۰۲/۴/۲۰ بعد از نماز مغرب و عشا الی ساعت ۲۳ شب با پذیرایی شام و با شعرخوانی شاعرانی که اثر ارسال کرده اند و مداحی و برنامه های متنوع دیگر برگزار خواهد شد.
پنج.
محل برگزاری جشن ؛
شهرری ضلع جنوبی حرم حضرت عبدالعظیم اتوبان سلمان فارسی میدان امام هادی (ع) حسینیه زنجیرداران حضرت علی اکبر (ع) ( محمدهاشم )
شش.
اشعار ارسالی در مجموعه ای با عنوان مباهله و به نام شاعر اثر چاپ و شاعران ارجمند مورد تقدیر قرار خواهند گرفت.
به کانال اختصاصی مباهله بپیوندید؛
https://eitaa.com/mobahelerey
شعر #مباهله از ؛
#مطهره_عباسیان
قرار شد دو طرف تن به احتجاج دهند
که دین مردم خود را مگر رواج دهند
قرار شد همگی با کسان خود باشند
مگر علاج به یک زخم لاعلاج دهند
نبرد شک و یقین بود و باز، اهل یقین
بنا نبود به اهل لجاج باج دهند
به حکم امر «تعالوا...» قرار بود آن روز
مسیحیان همه پایان به یک لجاج دهند
و در قبال تمام مخالفتهاشان
به رسم روز، به اهل یقین خراج دهند
شعاع نور حقیقت به هر طرف میرفت
که از حجاز به نجرانیان سراج دهند
جهان به نور تو وابسته است، ای خورشید
خوشا که با «تو» به اهلِ تو تخت و تاج دهند
دعوتید به کانال اختصاصی اشعار مباهله
https://eitaa.com/mobahelerey
شعر #مباهله از ؛
#سید_ابوالفضل_مبارز
هوای دشت مثل خاطر نجران مکدر بود
تحیر در سر تردید های دیر باور بود
یقین اما نشسته روی زانو رو به فردایی
که چندین سال از ان چیزی که میگفتند بهتر بود
بنا شد تا گره را وا کند نفرین به دندانش
کسی راضی نمیشد ناگزیر این راه آخر بود
از آن سو این بزرگ اهل نجران بود می آمد
نگاهش از همان جا محو نوری بهت اور بود
چه می دید این شکوه بکر این اعجاز دیگر چیست
جهان مست از تکان های لب الله اکبر بود
دو چشم روشن از حق دید از خورشید روشن تر
دو کودک نه دولبخندی که باید گفت محشر بود
کمی نزدیکتر شد دید مریم هست و مریم نیست
زنی بالاتر از آسیه و حوا و هاجر بود
نمی دانم چرا برگشت وقتی مرتضی را دید
نمیدانم چرا هی رفت و برگشتش مکرر بود
سرش چرخید و حیدر را نشان می داد و هی میگفت
که ای نجرانیان دیدم خودم حق با پیمبر بود
https://eitaa.com/mobahelerey
#متن_ادبی
#مباهله
#سید_علی_اصغر_موسوی
پنج کهکشان نور
در هاله ای از نور، آرام آرام پیش می آمدند و زمین زیر پایشان از تواضع، مثل حریر نرم می شد.
عده ای سایه نشین، که همیشه در تاریکی به سر برده بودند، گویی قصد مقابله با نور دارند؛ با صلیب های به ظاهر آراسته، با ناآرامیِ تمام و با گیسوان چلیپایی، بازی می کردند و تمام ذهنشان سرشار از شکّ بود؛ شکّ به آن چه در دست و دلشان بود.
امّا آنان که در هاله ای از نور پیش می آمدند، تبلور وجودشان مثل آب زلال و صداقت حضورشان، مثل خورشید، آشکار بود.
هستی، چنان غرق تماشایشان بود که انگار خداوند، بهشت را به معرض تماشا گذاشته است. تواضع خورشید در آسمان و کُرنش خاک در زمین نشان می داد که آن «پنج تن»، آیینه ی جمال الهی اند؛ برگزیدگان راستین خداوند در زمین. و عنایت الهی، آنان را زیر چتری از حمایت گرفته است. عطر «کسای» حقیقت از وجودشان می تراوید و نگاهشان آکنده از تبسّم مِهربانی بود.
پنج تن، پنج کهکشان و پنج اقیانوس که وجودشان نشانه ی عظمت الهی و سر چشمه ی زلال معرفت است.
چه کسی می تواند به انکار برخیزد؛ وقتی که آدم علیه السلام بگوید: اِلهی یا حَمیدُ بِحَقّ مُحَمّدٍ صلی الله علیه و آله وسلم ...؟
وقتی که نوح بگوید: ...، وقتی ابراهیم و موسی و عیسی بگوید: ... چه کسی می تواند انکار کند!
محمّد صلی الله علیه و آله وسلم یعنی: قرآن، یعنی: لَوْلاک لَما خَلَقتُ الْاَفْلاک؛ علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام ، حسن علیه السلام و حسین علیه السلام یعنی: محمد صلی الله علیه و آله وسلم ، یعنی: اِنَما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجسَ اَهْلَ البَیْتِ و یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا.
چه کسی می تواند سخاوت خورشید، شرافت ماه، صداقت آب، کرامتِ درخت و نجابت گل را نادیده بگیرد.؟!
رنگ از رخسار «ابو حارثه» و نصارای نجران پریده بود و لرزش دست هایشان، نشان از ضعف و پشیمانی داشت. نجوایی در ضمیر ناخودآگاه ابو حارثه جریان گرفت او که عطر پیامبران دارد، او که مثل پیامبران می نشیند، او که آسمان و زمین می ستایندش. از آن لحظه که دست هایش بوی قنوت بگیرند، توفان خشم الهی، همه ی دشت ها و کوه ها را متلاشی خواهد کرد. از جا می خیزد و سر بر آستانِ کبریایی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می گذارد: ای ستوده ترین خلقت الهی، ای آسمانی ترین آیینه ی خلقت و ای حقیقت محض! رضای ما، در رضایت تو است و رشته ی جان ما در دست های آسمانی ات.
در دایره ی قسمت، ما نقطه ی تسلیمیم
لطف؛ آنچه تو اندیشی، حکم؛ آنچه تو فرمایی
به مباهله بپیوندید؛
https://eitaa.com/mobahelerey
میلاد با سعادت هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت گرامی باد
از کریمان سنگ میخواهیم ما زر میرسد
در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد
لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است
وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد
اى که دستت میرسد کارى کنى، کارى بکن
عمر دارد میرود، دارد اجل سرمیرسد
در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن
وقتی از این ناحیه دارد مکرر میرسد
شب به شب در میزنم، چون در زدن مال من است
دست سائل ها فقط تا حلقۀ در میرسد
گر به ما کم میرسد از خصلت کم بینى است
ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد
من فقط یک نوکرم، کار خودم را میکنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد
خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند
نسبت ما یا به فضه یا به قنبر میرسد
فقر آمد میرود ایمان، ولى پیش شما
میشود ایمان من فقرى که از در میرسد
رزق در بین الطلوعین است،بین طوس و قم
رزق از دو سفرۀ موسى بن جعفر میرسد
هم به زیر دین قم، هم زیر دین مشهدم
گاه داد من برادر، گاه خواهر میرسد
فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم
فیض قبر مادرى از قبر دختر میرسد
نیستند این دو براى من، فقط پیش منند
سر به سرور میرسد، دل هم به دلبر میرسد
پیش تو محتاج ها در حال رفت و آمدند
تا که آهو میرود پشتش کبوتر میرسد
آب پاى میوه اى که ریختم بهتر رسید
میوۀ ما هم فقط با گریه بهتر میرسد
#علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/mobahelerey
#متن_ادبی
#مباهله
#فاطره_ذبیح_زاده
چون همیشه، ایمانی راسخ در دریای نگاهت موج میزد.
تمام فانوس های هدایت را روشن کردی، دلیل و برهان قاطع برایشان آوردی، معجزه قرآن را به همه نمایاندی و حتی انجیل را بر صدق گفتارت گواه گرفتی؛ ولی نور هدایت، راه نفوذی در دلهایشان نیافت.
خدا بر ضمیر نهانشان آگاه بود و نیت های ناپاکشان را میدید؛ پس وحی فرستاد که پیامبرم! «به آنانی که بعد از علم و دانشی که به تو رسیده، با تو ستیز میکنند بگو که فرزندان و زنان و نزدیکان خود را گرد آوریم و لعنت...»
شما پنج نفر...
روز مباهله فرا رسید. تلاطم مهیبِ شک و تردید، آرامش پوشالی قلب هایشان را درهم کوبیده بود. آرزو میکردند تو را با گروهی از یاران و سربازانت ببینند تا اینکه با خاندان سراسر نورت به میدان مباهله قدم بگذاری.
ولی تو آمدی؛ با دنیایی که محو تماشای جمال و هیبت خاندان پاک و روحانی ات شده بود. قلب زمان از استواری گام های علی علیه السلام به تپش افتاد و گل های یاس، به تماشای فاطمه علیه السلام عطرافشان شدند. دست در دانه اهل آسمان، حسن علیه السلام ، را در دستان مهربانت داشتی و جگرگوشه ات حسین علیه السلام را عاشقانه به سینه چسبانده بودی. زمین بر آسمان فخر میفروخت که بر پشت او گام می نهید و آسمان از دیدن آن همه شکوه و وقار، به وجد آمده بود. باد، عظمت ایمانتان را در گوش هزار سرو آزاد نجوا کرد و یک دشت شقایق، شیفته پاکی نگاهتان شد... . و نجران، به حقانیت این خاندان، اعتراف کرد.
https://eitaa.com/mobahelerey
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ تصویری
#نمایش_آیینی
#مباهله
مرکز هنرهای نمایشی انقلاب اسلامی
#مهنّا
https://eitaa.com/mobahelerey
#مباهله
به قلم
#حسن_رضازاده
«واقعه مباهله (۱) یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ اسلام به شمار میرود، چراکه این رخداد هم در قرآن و هم در روایات و تاریخ ثبت شده است. رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در راستای مکاتبه با زمامداران جهان، نامهای هم به اسقف مسیحیان نجران نوشتند و از آنها خواستند یا به اسلام ایمان بیاورند، یا جزیه بپردازند و یا اینکه منتظر جنگ باشند. اسقف پس از دریافت نامه پیامبر اکرم با بزرگان نجران جلسهای تشکیل داد که دست آخر تصمیم گرفتند با حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ملاقات و دلایل نبوتش را بررسی کنند. در آن دیدار، پیامبر اسلام با قرائت آیاتی از قرآن، دلایلی بر حقانیت اسلام ارائه فرمودند که در حین جلسه یاد شده، آیههایی بر ایشان نازل میشود.
مسیحیان در نتیجه ملاقات، اسلام را نپذیرفتند و در نهایت، با نزول آیه ۶۲ (در صورت احتساب بسمله به عنوان آیه) سوره آل عمران دستور به مباهله رسید. در ادامه رخداد مذکور، اسقف نجران به همراهان خود میگوید که اگر فردا محمد با اعضای خانوادهاش حاضر شد، از مباهله با او خودداری کنید؛ زیرا نشانه حقانیت او خواهد بود و در این راه، حاضر است نه تنها جان خود، بلکه جان عزیزانش را هم به خطر بیندازد. روز بعد، رسول خدا همراه علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام) برای مباهله حاضر شدند. اسقف به همراهانش میگوید من چهرههایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند کوه را از جا بِکَند، حتماً این اتفاق میافتد؛ پس با اینان مباهله نکنید وگرنه روی زمین یک نفر مسیحی باقی نخواهد ماند. مسیحیان از مباهله منصرف و طی معاهدهای بر پرداخت جزیه متعهد شدند. (۲)
مراد خداوند از واژه «نساء» در آیه مباهله
خداوند در آیه ۶۲ سوره آل عمران به عنوان آیه مباهله میفرماید: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ؛ هرگاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»
این آیه دارای زوایای متعددی است و البته همه آنها به حقانیت اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) ختم میشود. از جمله آن زوایا، بررسی معنی واژه «نساء» است که حقانیت و اثبات جایگاه رفیع حضرت صدیقه طاهره (علیها سلام) را میرساند. نساء یکی از واژگان پرکاربرد در قرآن کریم است و همه جا به یک معنا نیست و با توجه به کاربردهایش، معانی متعددی دارد:
-گاهی به معنای جنس مونث است: «الرجال قوامون علی النساء (۳)»
-گاهی به معنای همسر و زوجه استفاده میشود: «یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ (۴)»
-و گاهی معنای فرزند دختر میدهد: ««وَإِذْ أَنْجَیْنَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَلِکُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ (۵)» این آیه شریفه به داستان صدور دستور قتل نوزادان پسر از سوی فرعون اشاره میکند. او دستور داده بود که نوزادان به دنیا آمده پسر را بکشند و نوزادان دختر را زنده نگه دارند. در این آیه شریفه امکان اینکه از واژه نساء معنایی غیر از معنای «دختر» برداشت شود، وجود ندارد.
در آیه مباهله نیز واژه نساء به معنای فرزند دختر است، نه دیگر معانی، به ۳ دلیل باید قبول کنیم که در آیه مباهله واژه نساء به معنای دختر است:
دلیل اول کاربرد قرآنی این واژه است، یعنی در قرآن کریم هر جا واژه نساء بعد از واژه «إبن» به کار رفته، معنای دختر از آن استنباط میشود، نه معانی دیگر. مثل آیات ۴۹ سوره بقره، ۱۲۷ و ۱۴۱ سوره اعراف، ۶ سوره ابراهیم، ۴ سوره قصص، ۲۵ سوره غافر که همه این آیهها به حادثه دستور قتل پسران و زنده نگه داشتن دختران به دستور فرعون اشاره دارد.
دلیل دوم روایاتی است که در شأن نزول آیه مباهله وارد شده است. در این روایات بیان شده که رسول اکرم در روز مباهله فقط حضرت علی و حضرت فاطمه و حسنین (علیهم السلام) را با خود برای مباهله آوردند. مانند روایتی که در کتاب شریف عیون اخبار الرضا (ج ۱ ص ۸۱) آمده است و از حضرت رضا (علیه السلام) نقل شده که امام کاظم (علیه السلام) در احتجاج با هارون عباسی از آیه مباهله استفاده کردهاند و میفرمایند منظور از «نساءنا»، «حضرت فاطمه (سلام الله علیها)» است و پیامبر غیر از اهل کساء کسی را برای مباهله به همراه نیاوردند.
ادامه دارد...
https://eitaa.com/mobahelerey
ادامه #مباهله
به قلم
#حسن_رضازاده
همچنین اگر منظور از واژه نساء در این آیه شریفه، همسران رسول خدا بود، باید رسول خدا همسران خود را نیز همراه میبردند؛ در غیر این صورت مخالفت صریح با آیه مباهله انجام داده بودند و این مخالفت در شأن پیامبر اسلام نیست.
دلیل سوم گزارش تاریخ است. در کتب تاریخی متعددی از طریق شیعه و سنی ثبت شده است که در جریان مباهله هیج زنی جز حضرت فاطمه (سلام الله علیها) همراه پیامبر نبود». (۶)
پینوشت:
۱. مُباهَلَه، درخواست لعن و نفرین الهی برای اثبات حقانیت است و بین دو طرفی رخ میدهد که هر کدام ادعای حقانیت دارند.
۲. پیشوایی، مهدی، تاریخ اسلام، ۳۰۶،
۳. النساء/۳۴،
۴. احزاب/۳۰،
۵. اعراف/۱۴۱،
۶. پیشوایی، مهدی، تاریخ اسلام، ۳۰۸
https://eitaa.com/mobahelerey