فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین رهدار درباره نواندیشی در حوزه/1
🔹فقیه ما الان چنین میاندیشد که میتواند داخل قم باشد و شیراز را مدیریت کند، گه گاهی با هواپیما یا اتوبوس میرود یا با تلفن و اینترنت محیط را میبیند. فقیه گذشته ما چون این امکانات را نداشت، به خود محیط میرفت
بخش اول گفتوگو:
http://mobahesat.ir/21748
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️هسته مشترک مناسک شیرازیها «دیگریسازی» است
🔸پایاننامههای حوزوی | سیمین همتی، فارغالتحصیل علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گفتگو با مباحثات:
🔹من برای اینکه بتوانم جریان شیرازی را بشناسم، چند گزینه داشتم، حوزه زنان، حوزه آقایان، رسانه و برخی موارد دیگر. اینکه چرا حوزه زنان را انتخاب کردم، یک دلیل ساده آن این است که من زن بودم و آنها هم زن بودند، ارتباط گرفتن چندان آسان که نه، اما در هر صورت امکانپذیر بود. چون در هر صورت ارتباط خانم با آقایان و صحبت با آنها در فضای حوزه سختتر است.
🔹دلیل دیگر این بود که این حوزه یک فرق اساسی با حوزههای دیگر دارد، اینکه هدف و دروسی که برای رسیدن به آن هدف تدوین شده است، جهت تربیت مبلغ است، یا همان تیپی که به عنوان «خانم جلسهای» میشناسیم، نه یک شخص نخبه کاملا مجزا از عامه، بلکه زنانی که دائما در حسینیهها و مجالس خانگی با عامه مردم در ارتباط هستند و از این جهت بسیار تاثیرگذارند. این هم موردی بود که برای من خیلی مهم بود.
🔹اما در کل، میان انتخابهایی که وجود داشت، زن بودن جامعه تحقیق خیلی مهم بود، به این دلیل که عمده مطالعات دین مردانه است و من میخواستم از این پیله مردانه خارج شوم. یعنی در حوزه مطالعه خودم بخواهم بگویم هر صدایی هم که از «شیرازیها» شنیده شده، مردانه بوده. در واقع زنان این جریان کاملا غایب ماجرا هستند.
🔹آن چیزی که درباره شیرازیها توجه من را به خودش جلب کرده بود، یکی جنس مناسکی بود که به آن پایبند هستند و برای آن تبلیغ میکنند. مناسکی که اگر بخواهیم هسته مشترکی در بین آنها پیدا کنیم، از نظر من در آن محور اصلی، بحث «دیگری» و فرایند «دیگریسازی» بود. دیگری به معنای غیر خودی که من خودم را در تمایز با او میشناسم، تمایزی که در آن سعی میکنم برتری خودم را حفظ کنم. من حس میکردم که این هسته اصلی این نگاه است.
🔹چیزی که من در برخوردم با این دوستان دیدم و جالب بود، این بود که اینها با وجود اینکه خیلی سفت و سخت به یک سری عقاید سنتی دینی پایبند بودند، اما به شدت روی فعالیت اجتماعی تاکید داشتند، این نکته خیلی برای آنها مهم بود، حتی جایی که مجبور بودند به خاطر خانواده، این مساله را کم کنند، آن را نوعی تنزل و سقوط میدانستند، این برای من خیلی جالب و جذاب بود. صرف وجود چنین حوزهای با تاکید بر فعالیت اجتماعی زنان به نظر من نشانه یک نوع تحول است.
🔹من راجع به مناسک از آنها سوال میکردم، اینکه چه ایامی را در طول سال دوست دارند؟ چه مناسکی را دوست دارند؟ و اصلا چرا اینها را دوست دارند؟ در واقع از میان پاسخها و صحبتهای آنها، سوالات بعدیام را شکل میدادم. مثلا آنها به بحث وحدت اشاره میکردند، که از نظر آنها این بحث پذیرفته شده نیست، بحث تولی و تبری را مطرح میکردم، در واقع بیراه نیست اگر بگویم دیگریسازی به زبان «خودی» یعنی به زبان جامعه تحقیق من بسط یافته همان بحث تبری است. طی این بحثها من پاسخ سوالاتم را میگرفتم.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21885/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️تحوّلخواهی و مبانی علمی و حوزوی آن (۳)
🔸تحوّل حوزه و اقامۀ دین الهی
🖊مهدی برزگر
🔹هدف نهایی و وظیفه اصلی همه پیامبران و امامان در یک کلمه خلاصه میشود که عبارت است از اقامۀ دین، چرا که خدای متعال میفرماید: «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَ مَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى وَ عِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لاَ تَتَفَرَّقُوا فِيهِ …» بنابراین رسالت اصلی حوزههای علمیه نیز – به عنوان امتداد خط مبارک و نورانی رسالت و امامت – باید اقامه دین باشد.
🔹 یک زمان اقامه دین و حفظ آن به قیام بر ضد طاغوت پهلوی بود که با پیروزی انقلاب اسلامی منجر به استقرار نظام جمهوری اسلامی و تحقق نظریه ولایت مطلقه فقیه و مرم سالاری دینی گردید. امّا فرایند تحقّق اهداف اسلامی و اقامه دین الهی هرگز در این حدّ متوقف نمیشود، بلکه افقهای بلندتری در برابر ماست و همّتها را باید عالیتر نمود.
🔸تحقق این اهداف متعالی و اقامه دین توسط حوزههای علمیه در گرو دو اقدام است:
یکم: تحکیم پایههای دینی نظام
🔹باید آن قدر پایههای دینی نظام اسلامی مستحکم شود و نظریه ولایت فقیه و ابعاد گوناگون آن مورد بحث و کنکاش علمی دقیق قرار گیرد که دیگر هیچ کس نتواند با تمسّک به برخی توجیهات سست در اصل نظریه ولایت مطلقه فقیه تردید افکنی کند.
دوم: ادامه فرایند تحقّق اهداف اسلامی
🔹یعنی تلاش برای تحقّق دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدّن اسلامی. ناگفته پیداست که حرکت در این راستا کار سادهای نیست، بلکه عملیاتی بسیار بزرگ و خطیر و از سنخ کارهای پیامبران و امامان است. دولت اسلامی زمانی محقّق میشود که اوّلاً مدیران کشور افرادی شایسته، متدیّن و دارای نصاب قابل قبولی از عقاید و رفتار اسلامی و تقوای مدیریتی – که تراز آن بسیار بالاتر از تراز تقوای فردی است – باشند و ثانیاً ساز و کارها و ساختار اداره کشور به گونه اسلامی طرّاحی و نوسازی شوند.
🔹تا زمانی که هنوز عمده دروس خارج ما مربوط به مسائل فردی و غیر مبتلا به جامعه و نظام است، کتابهای درسی اصلی ما سنخیتی با زمان حاضر و جذبهای برای طلاب جوان ندارند و عمر و جوانی طلاب عزیز صرف فهم عبارات پیچیده و مغلق آنها میشود، نظام پژوهش ما ضعیف و موضوع محور است، نظام آموزشی حوزه طولانی و فرسایشی است، علوم انسانی ما ترجمه متون دهههای گذشته غرب است، تنوّع استعدادها در حوزه لحاظ نمیشود و همه تا «ده سال» محکوم نظام آموزشی واحدند، عموم طلاب گرفتار مشکلات شدید معیشتی هستند و … نمیتوان حوزه را حوزهای انقلابی و تحوّلخواه نامید و از آن توقّع داشت در برابر امواج سهمگین پسا مدرن تمدّن غرب بایستد و دم از تمدّنسازی اسلامی بزند.
🔹چنین رویکردی است که از آن تعبیر به «سکولاریسم حوزوی» میشود که خطرش از سکولاریسم غربی بیشتر است، چرا که سکولاریسم تجدّدخواه غربی یک جریان عریان است و به صراحت میگوید دین هیچ ربطی به زندگی دنیایی ما ندارد، بلکه فقط مربوط به رابطه فردی ما با خدا است.
🔹امّا سکولاریستهای حوزوی از یک سو مدّعیاند اسلام کاملترین دین است و دینی فرازمانی و فرامکانی است و پاسخ همه نیازهای انسان را تا قیامت خواهد داد، ولی از سوی دیگر وقتی از آنان در عرصههای گوناگون زندگی تقاضای برنامه اسلام را میکنید، هم دستشان خالی است و هم هیچ تلاش درخوری برای نیل به پاسخ در آنان نمیبینید.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21978/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️پیشقراول طلاب شیعه لبنان در حوزه علمیه قم
🖊یادداشت شفاهی استاد یوسفی غروی به مناسبت درگذشت علامه سید جعفرمرتضی عاملی
🔹مرحوم آسید جعفر مرتضی عاملی لبنانی از خانوادهای اهل علم بود، گرچه پدر ایشان ملبس نبود، اما از طلاب فاضل معمم چیزی کم نداشت، دارای کتابخانه بسیار مفصلی بوده و اهل مطالعه بود. لذا، توانسته بود که رضایت دو فرزندش را برخلاف محیط زمانی و مکانی آن زمان لبنان به دست آورد. به ویژه در دوره قبل از پیروزی انقلاب و پیش از آنکه مشوقاتی فراهم شود.
🔹طلاب لبنان یا به خصوص طلاب جبل عامل لبنان از میان دو حوزه قم و نجف، مایل به حوزه نجف بودند، چون زبانشان، زبان عربی است و غالبا در حوزه نجف، اساتید و مدرسین بیشتر به زبان عربی هستند، دیگر برایشان ضرورت ندارد که حتما مثلا بر زبان فارسی مسلط باشند، حتما در درسهای غیر عربی حاضر شوند. طلاب میتوانند در میان همشهریها یا لااقل هم زبانهایشان، اعم از اینکه همشهری آنها باشند یا نباشند، وارد شوند. اما باید توجه داشت اوایلی که این دو برادر، البته یکی پس از دیگری، مایل به اشتراک در حوزه علمیه شیعه شدند، بعثیها در عراق سر کار آمدند و بر سیاست و حکومت مسلط شدند.
🔹هنوز بیرون کردن طلاب ایرانی عراق و نجف اشرف – سال پنجاه هجری- رخ نداده بود که مرحوم آقای آسید جعفر مرتضی به ایران آمدند. در آن زمان مدرسین به زبان عربی در ایران خیلی کمیاب بودند. به یاد دارم که مرحوم آسید جعفر مرتضی در آن ایام به فارسی مسلط نبودند، ایشان مرحوم علامه آیت الله سید محمدمهدی روحانی را پیدا کرده بودند که برای آسید جعفر درسهای حوزوی را تدریس کند و حتی تا کفایتین مرحوم محقق آخوند خراسانی را برای ایشان تدریس میکردند.
🔹خود مرحوم آقای آسید جعفر برای من نقل کرد که پدرم که جهت مسافرت به قم آمده بودند، از اینکه چرا من مشغول به تاریخ شدم، گلهمند است، توقع دارد که من بیشتر در همان رشته فقه و اصول مشغول باشم و مقصد اجتهاد باشد و نه کارهای دیگر یا درسهایی که در نظر حوزه غالبا به عنوان درسهای جانبی به شمار میآیند. بنابراین، ایشان مدتی بنا به رعایت نظر مرحوم پدرشان، آماده کردن درسهای تاریخ را کنار گذاشتند و مشغول درسهای اصلی حوزه شدند.
🔹اما چیزی نگذشت که مرحوم پدرشان به رحمت خدا رفت، دیگر پرداختن به درس تاریخ، برای پدرشان ایجاد ناراحتی نمیکرد. لذا ایشان به بحث تحقیق در تاریخ بازگشتند و دو یا سه کتاب از ایشان پیرامون سه معصوم به طور تحقیقی و مفصل تدوین شد.
🔹کتاب «الصحیح من سیره النبی الاعظم» که به صورت ترجمه و تلخیص و به زبان فارسی و در ۲۰ جلد توسط آقای دکتر محمد سپهری منتشر شد. البته نسخه عربی آن نیز به ۳۶ جلد رسید. همچنین ایشان شبیه این اثر نیز در ۳۵ جلد راجع به امیر المومنین با عنوان «الصحیح من سیره المرتضی»، یا «مرتضی من سیره المرتضی» نوشتند. ایشان کتاب دیگری نیز درباره امام حسین(ع) دارند که ظاهرا بیش از ۲۰ جلد آن منتشر شده است.
🔹کتابهای دیگر ایشان غالبا به صورت تدریجی در ضمن همین کتابهایی که توسعه پیدا کرد، مندرج شد. مثلا ایشان کتابی راجع به سلمان فارسی داشتند که کتاب نسبتا مفصلی بود، این اثر در ضمن کتاب الصحیح ایشان آمده است. البته به عکس هم میتوان گفت که همان اخباری را که راجعبه سلمان در ضمن الصحیح آورده بودند، اینها جمعآوری و به صورت کتاب مستقلی منتشر شد.
🔹ایشان کتاب دیگری نیز با عنوان «حقائق هامه حول القرآن الکریم» دارند که این اثر نیز به فارسی ترجمه شده است که حقیقتهای مهم راجع به علوم قرآن کریم بوده و کتاب نسبتا مفصلی است و حدود سیصد صفحه دارد که بسیاری از محتوای آن در ضمن کتاب الصحیح آمده و مستقلا هم چاپ شده است.
🔹آسید جعفر مرتضی از پیش قراولان طلاب شیعه لبنانی در حوزه قم بودند. به طور ویژه بعد از پیروزی انقلاب، عده زیادی از طلاب لبنانی به حوزه قم سرازیر شدند. آنهایی که پیشقراول و پیشقدم بودند، زمینهساز دیگران شدند و آنهایی که بعدا وارد حوزه قم شدند، نسبت به پیشقدمان و پیشقراولان خودشان در حوزه قم چشم امید و توقع داشتند.
🔹آقای آسید جعفر مرتضی در این زمینه، یعنی تاسیس مدارس یا مراکز درسی برای این طلاب اقداماتی کردند و اسم آن را «منتدی جبل عامل» جبل عاملیان قرار دادند. منزل بزرگی در کوچه ارک-یعنی در امتداد دفتر مجله مکتب اسلام و قبل از حسینیه ارک- با سعی و تلاش آسید جعفر مرتضی خریداری شد و این به عنوان اولین مرکز درسی طلاب لبنانی بود.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22007/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
اختصاصی مباحثات
🔸ظهر امروز آیتالله حسینی بوشهری تحت عمل جراحی قلب قرار گرفتند و بنابر اعلام تیم پزشکی عمل جراحی ایشان موفقیتآمیز بودهاست و وضعیت درمانی ایشان رضایتبخش است.
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️سازمان وکالت؛ زمینهسازی امام حسن عسکری (ع) برای غیبت
🔸به مناسبت شهادت امام حسن عسکری (ع)
🖊سیدجواد میرخلیلی
🔹شیعه در عصر امام حسن عسکری علیه اسلام به صورت پراکنده در سرزمینهای مختلف حضور داشت. با این حال امام عسکری برای اینکه با تودههای مردم و کسانی که هوادار ایشان بودند ارتباط برقرار کنند از نماینده استفاده مینمودند. چنان که گفته شده در مناطق مختلفی همچون در ایران مثل نیشابور، بیهق، ری و قم، کوفه، بغداد، مدائن، مصر، یمن، حجاز و سامرا که در آنجا شیعیان زندگی میکردند، امام حسن عسکری از شیوهای تحت عنوان «نظام وکلایی» استفاده مینمود و شیعیان را نیز به منظور دریافت پاسخهای مسائل فکری و شرعی و مسائل مالی به آن وکلا ارجاع میداد.
🔹نهاد و یا سازمان وکالت، به مجموعهای از فعالیتهای هماهنگ تحت یک رهبری واحد بود که از عصر امام صادق علیه السلام مطرح و ساماندهی شد که دارای وظایف مشخص و ویژگیهای خاصی بود و در دوران امامان بعدی به تدریج بر دامنه فعالیت آن افزوده گشت. البته وکالت به مفهوم عام از عصر پیامبر گرامی اسلام و پیشوایان بعد از ایشان به صورت پی در پی وجود داشت. یکی از اهدافی که میتوان برای این سازمان و یا نهاد وکالت به معنای خاص- که از عصر امام صادق علیه السلام به منظور نمایندگی عمومی ائمه برای انجام یک سلسله وظایف خاص در میان شیعیان به وجود آمد- برشمرد این بود که مجموعهای از وکیلان با برنامهای مشخص را دور هم جمع کند تا در نقاط مختلف جهان به خصوص سرزمینهایی که تعداد شیعیان بیشتر بود به فعالیت بپردازند.
🔹از مهمترین وکلای امام حسن عسکری که بعدها به منصب نیابت خاص امام دوازدهم(عج) رسید، عثمان بن سعید بود که از سوی امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) به وکالت برگزیده شده و مورد وثوق این دو امام بود و به دفعات هم بر اعتماد به وی تأکید کرده بودند. عثمان بن سعید شغل روغنفروشی داشت و از این شغل، به عنوان پوشش و محلی برای ارتباطات خویش استفاده میکرد و اموالی توسط او به محضر امام عسکری(ع) فرستاده می شد. عثمان بن سعید چنان مورد وثوق حضرات ائمه بود که در سرسلسله وکلای مورد اطمینان در دوران حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به شمار میرفت؛ به گونهای که کارگزاران یمن به صورت مستقیم زیر نظر وی فعالیت مینمودند.
🔹این شیوه؛ یعنی ارتباط با واسطه و توسط وکیل، نوعی زمینه سازی برای عصر غیبت یا دوران امامت حضرت مهدی(عج) محسوب میشد که آن حضرت از نظرها پنهان شدند و شیعیان توسط چهار وکیل و نایب خاص، امکان ارتباط با پیشوای خود داشتند. نتیجه اینکه می توان گفت ائمه اطهار علیهم السلام به طور خاص از زمان امام صادق و اوج آن در زمان امام هادی و به طور خاصتر امام حسن عسکری علیه السلام، برای آمادهسازی شیعیان برای دوران جدید و رویارویی با شرایط عصر غیبت، سازمان وکالت را به مثابه الگویی برای برآورده ساختن نیازهای جامعه اسلامی تأسیس و تقویت کردند.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22035/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
💥فراخوان مباحثات/
🔹 براساس اعلام پایگاه اطلاعرسانی جامعه مدرسین، در پی درخواست حضرت آیتالله یزدی، ریاست محترم شورای عالی جامعه مدرسین مبنی بر گزارش شورای عالی و مرکز مدیریت حوزههای علمیه در فصل اول سال تحصیلی۹۸-۹۹ ، مدیر محترم حوزههای علمیه سراسر کشور گزارشی از فعالیتهای مرکز مدیریت را در صحن شورای عالی جامعه در تاریخ ۱۷ آبان ارائه میکند.
🔹لذا مباحثات از عموم طلاب و حوزویان دعوت میکند نظرات و پیشنهادات خود درباره عملکرد پیشین مدیریت حوزه و برنامههای آتی را جهت بررسی جامعه مدرسین و ارائه به آیتالله اعرافی به این نهاد ارسال کنند.
🔹فرم ارسال نظرات در آدرس ذیل قابل مشاهده است:
https://www.jameehmodarresin.org/contact-us-farsipage-2.html
🔸باتوجه به بررسی گزارش و جمعبندی نظرات در هفتههای آتی، این فراخوان به مدت دوهفته آماده دریافت نظرات خواهد بود.
🔻🔻🔻
@mobahesat
اختصاصی مباحثات/
🔹شامگاه چهارشنبه ۱۵ مردادماه جلسه مشترک اعضای شورای عالی حوزه با جمعی از اساتید سطوح عالی برگزار خواهد شد.
این جلسه دومین برنامه از سلسله جلسات اعضای شورای عالی با اساتید است که به موضوع «بررسی مسائل آموزش» اختصاص دارد.
🔹گفتنی است براساس مصوبه شورای عالی جلسات مشترکی با اساتید سطوح عالی برگزار خواهد شد و درهر جلسه تعدادی از اساتید باتوجه به موضوعات انتخابی که قبلاً اعلام شدهاست حضور خواهند یافت.
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️استعفا از لباس در اینستاگرام؛ چرا؟!
🖊صادق بابایی:
🔹مرزبندیهای هویتی انکار شده! نشانههایش را هم یکی پس از دیگری میبینیم. چند روز پیشتصویر یک آخوند ملبس را دیدم که با هجده سال سابقهی طبلگی، از لباس آخوندیاش استعفا داد، آنهم در کجا؟ در اینستاگرام؛ سلبریتیزهترین اَپ اجتماعی، مکانی که از اصل و اساسش به کار قِر و فِر مانکن و مدل جماعت میآید و حضور جدی دیگران در آنجا، مثل یک شوخی کوچک بیشتر نیست. تنها همین پدیدهی منفرد کافیست تا نشانمان دهد که مرزهای هویتی و ارزشی پیشین رنگ باخته. استعفا از لباس! در اینستاگرام!
🔹از این که بگذریم، به چرایی میرسیم!؟ اساساً چرا شخصی با هجده سال سابقهی طلبگی، که طبیعتاً تازه اول بازدهی و باروری علمی و مالی و… اوست، به قول خودش، فصل جدیدی از زندگی را شروع میکند و از رخت آخوندی به در میآید!؟ کاری به شخص حقیقی این فرد ندارم، این سوالی است که مصادیق فراوانش، در ذهن مخاطبِ آشنا، خودنمایی میکند. چرا لباسگریزی و بیمیلی نسبت به لباس آخوندی، در میان کثیری از طلاب شایع شده است؟
🔹بعقیدهی من، اینجا هم میتوان سراغی از همان کلیدواژهی پیشین گرفت: انکار مرزها! لباس آخوندی در قدیم معنایی داشت و اکنون نیز معنایی دارد؛ اما تا حد زیادی متفاوت با معنای پیشین. لباس آخوندی تاکنون معنایش نمایندگی دین بود، شعبهای سیّار از ورثةالأنبیا که دوّار بطبه بود و بین مردم میزیست تا هدایتشان کند. اخیراً اما، معنای این چند تکه پارچه عوض شده و یا به تعبیری وسعت یافته است؛ امروزه این لباس، علاوه بر نمایندگی دین، نمایندگی حاکمیت سیاسی را هم به گُرده میکشد. تجمیع این دو رسالت سترگ، آنهم در عصر خدایی کردن تکنولوژی، نسبیت ارزشها، تبادل فرهنگها و انفجار اطلاعات، بالعیان بسی سنگین خواهد نمود.
🔹هرچند! آنکه این رخت از تن میکَنَد، از ناتوانی در ایفای نقش اجتماعی دم میزند اما، پیام مخفی این کنش و حتی توجیه و توضیح صریحی که به دنبالش میآید، آنست که افرادی در این صنف و لباس، دیگر حاضر نمیشوند که بار کمرشکن دفاع از دین سنتی و حاکمیت پرچالش مبتنی بر آن را به گُردهی خویش بکشند؛ آنها ترجیح میدهند که حتی در فصل شکوفایی طلبگیشان هم که شده، عشق و علاقهشان به دین و حکومت دینی را نزد خود و در پستوی دلشان انباشت نمایند و حیات اجتماعیشان را از نو و با هویتی نوین بسازند.
🔹بسیاری از آنها احساس میکنند، تراز ورزیدگی علمی، اخلاقی و اجتماعی که این لباس طالب آنست، خیلی بیشتر از آن چیزی است که در حوزه توشه کردهاند. گویا که این افراد حاضر نمیشوند، محدودیت در سبک زندگی طلبگی و انزوای منزلتی و گفتمانی آن را توأمان تحمل کنند؛ در نتیجه ترجیح میدهند که در پوششی مصلحتاندیشانه و یا حتی صادقانه، از ابتدا ملبس به این لباس نشوند و یا در صورت تلبس، از مخاطرات آن بکاهند و یا همچون آن طلبهی مزبور، این رخت گران را برای همیشه از تن به در کنند.
🔹پانوشت: گویا آن شخص طلبه، پس از اعلام عمومی، از تصمیم خودش در ترک لباس پشیمان شده که در جای خود محل تامل است؛ آنچه پابرجاست، وجود پدیدهی لباسگریزی در میان بخشی از بدنهی طلاب است.
🔸لینک مطلب:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22101/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔻عیادت شخصیتهای مختلف حوزوی از آیتالله حسینی بوشهری
🔹پس از بستری شدن آیتالله حسینی بوشهری براثر عارضه قلبی ، تعدادی از مراجع عظام تقلید وشخصیتهای حوزوی از طرق مختلف با ایشان دیدار و گفتوگو کردند.
🔹مراجع عظام تقلید حضرات آیات عظام صافی کلپایگانی، وحید خراسانی،مکارم شیرازی ،نوری همدانی سبحانی،جوادی آملی،علوی گرگانی و مظاهری(دامت برکاتهم) از طریق تماس تلفنی گفتوگو کرده و برای صحت کامل ایشان دعا نمودند.
🔹همچنین حضرات آیات و حجج اسلام شهرستانی مسئول دفتر آیتالله العظمی سیستانی در ایران،مقتدایی،اعرافی، سیداحمد خاتمی،احمد مروی تولیت آستان قدس رضوی،ریشهری تولیت حضرت عبدالعظیم حسنی، قاضی عسگر و سیدمجتبی حسینی خامنهای با حضور در بیمارستان از ایشان عیادت نمودند.
شخصیتهای کشوری و لشگری همچون واعظی به نمایندگی از رئیسجمهور و علوی وزیر اطلاعات در روزهای اخیر از آیتالله حسینی بوشهری عیادت کردند.
🔹این گزارش حاکی است براساس اعلام تیم پزشکی امید است در روزهای آینده ایشان از بیمارستان مرخص شوند.
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️تحوّل خواهی و مبانی علمی و حوزوی آن (۴)
🔸مدیریّت تحوّل و اقتضائات آن
🖊مهدی برزگر
🔹هر کار مهمّ و حیاتی که بخواهد به خوبی به سامان برسد و نتایجی مطلوب بر آن مترتّب شود علاوه بر حُسن فاعلی که همان نیّت خالص و قصد تقرّب الی الله است، نیازمند حُسن فعلی نیز میباشد. حُسن فعلی یعنی انجام کار به گونهای متقن و نیکو که بیشترین فایده و بهره از آن به دست آید و کمترین ریزش ممکن را داشته باشد.
🔹وقتی حقیقتی مانند تحوّل از سنتهای حاکم بر زندگی دنیاست و گریز و گزیری از آن نیست، چنانچه مدیریت نشود چه بسا شکل نامطلوبی از آن بر ما تحمیل گردد. بنابراین هر چه مدیریت یک کار، ضروری و مفید باشد، در مورد کارهای حیاتی و بسیار مهم ضروریتر است.
🔸در باب ضرورت مدیریت تحول و اقتضائات آن باید به چند نکته مهم توجه شود:
🔸یکم: لوازم مدیریّت تحول
🔹تحوّل خواهیو مدیریّت آن نیازمند ارادهای قوی در ایجاد تغییرات مطلوب، قدرت غلبه بر جوّ غالب، شجاعت در برخورد با مشکلات و سعه صدر در برخورد با انتقادات است. راز مطلب در این است که تحول خواهی رفتاری از سنخ «امر به معروف و نهی از منکر» است، آن هم نه از نوع تذکّر لسانی بلکه اقدام عملی و لذا طبیعی است که انجام آن نیازمند روحیهای حماسی و ایمانی قوی است، چرا که واکنشهای مخالفان و مقاومتهای آنان را در پی خواهد داشت.
🔹باید این حقیقت بر تحولخواهان و فضلای انقلابی روشن باشد که تحول در فضای تملّقگویی و معصومپنداری شکل نمیگیرد و غیر معصوم هر اندازه هم که بزرگ و عزیز باشد ممکن است اشتباه کند، بلکه اشتباهات بزرگان گاهی بزرگترین اشتباهات است.
🔸دوم: فایده مدیریّت تحوّل
🔹این مطلب از واضحات و بدیهیات است که هر چیزی که اصلش ارزشمندتر و قیمتیتر باشد، جنس تقلّبیاش هم در بازار بیشتر پیدا میشود. اگر تحول که شعاری فطری و مطلوب همگان است به طرز صحیح مدیریت نشود، مدعیان تقلبی خود را در قالب تحولخواهان دلسوز جا میزنند و چه بسا اصل تحولخواهی را هم بدنام کنند. یکی از مهم ترین فایدههای مدیریت تحول توسط مسئولان و مدیران انقلابی این است که از افراط و تفریطها در این عرصه خطیر جلوگیری به عمل میآید.
🔹حرکاتی افراطی که بگومگوهای غیر ضرور، اختلافات و کینهتوزیهای بیاساس، اشتغال ذهن طلاب و هدررفت نیروها تنها بخشی از ثمرات نا مطلوب آن است. همچنان که این مدیریت صحیح و انقلابی مانع از تفریط و خمودی در این زمینه و فروکاستن مطالبه تحول خواهی و سدّی است محکم در برابر طیف متحجری که هیچ گونه تحولی را بر نمیتابند و تمام تلاش و کوششان حفظ وضع موجود و تامین منافع خودشان ولو به قیمت انزوا و مرگ حوزه است.
🔸سوم: نظر به آینده
🔹تحوّل اساسی آن زمان رخ میدهد و پرده از نقاب میکشد که نه فقط نیازهای امروز بلکه آینده را ببینیم و بدانیم چه رخ خواهد داد تا پاسخی برای آینده بیابیم. اکنون در برخی دانشگاههای دنیا رشتهای به نام «آیندهپژوهی» وجود دارد و در برخی کشورهای پیشرفته برنامهریزی ۵۰ ساله میکنند.
🔹تنها زمانی میتوان توقع داشت که چنین تحول مبارکی در حوزههای علمیه رخ دهد که در پرتو آن بتوان حتی مشکلات آینده را پیشبینی کرد و برای جلوگیری از بروز آنها برنامهای مدوّن داشت که اصل و اساس تحول مدیریت شود و هر قدمی که به عنوان تحولخواهی برداشته میشود بر اساس بینش صحیح و چشمانداز برگرفته از مطالعات هدفمند باشد.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22143/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ بخش دوم گفتوگو با حجتالاسلام رهدار:
جریان سنتی نفسهای آخرش را میکشد/ حوزه یک مرحله خونین فکری خواهد داشت
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21806/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔻 در نظرسنجی مربوط به اظهار نظر حجتالاسلام دکتر احمد رهدار، در سایت #مردم_و_روحانیت شرکت کنید.
🌐 Mardomvarohaniat.com/9761
✔️الصَرخی کیست و در پی چیست؟
🖊دکتر عبدالوهاب فراتی:
🔹بعد از حمله برخی از معترضین عراقی به کنسولگری ایران در کربلا که متهم بودند آنان از طرفداران سید الصرخی هستند دوباره نام او در زبانها جاری شد و یادداشتهای پراکندهای در شبکههای اجتماعی درباره او منتشر گردید. او پیش از این نیز در سال ۲۰۱۸ م نیز متهم به حمله کنسولگری ایران در بصره بود. فارغ از اینکه آیا او و طرفدارانش در بصره و منطقه طویریج بانی این دو رخداد بوده اند باید پرسید او کسیت؟ و چه اهدافی در سر دارد؟
🔹 گرچه او از جمله شاگردان آیت الله سید محمد صادق صدر معروف به صدر دوم است اما تا پیش از سقوط صدام در سال ۲۰۰۳م خبری از او وجود نداشت و یکباره از این سال به بعد ظاهر شد و خود را به عنوان یکی از مراجع تقلید در عراق معرفی کرد.
🔹گفته میشود که نام الصرخی ابتدا «محمود عبدالرضا البهادلی» بود و سپس به «شیخ محمود التمیمی» تغییر پیدا کرد. وی زمانی که شیخ محمود التمیمی نام داشت لباس و عمامه سفید به تن داشت و از وی به عنوان عنصر پلیس امنیت عراق یاد میشد. وی پس از مدتی نام خود را به سید محمود الصرخی تغییر داد و سپس با عمامه مشکی در انظار عمومی ظاهر شد.
🔹او نه تنها خود را مرجع میانگارد بلکه مدعی است که اعلم از همگان است و البته جهت اثبات برتریاش، به قدح سایر مراجع تقلید میپردازد. مرجعیت اعلم از نظر او دارای مناصبی است که شامل افتاء، قضاوت، ولایت بر امور قاصرین و ولایت عامه مؤمنان میشود. او به جهت اعلم به همگان واجد همه این مناصب است و به همین دلیل نیز آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی را ولی فقیه نمیداند و اعتقادی به اعلمیت او جهت احراز این مناصب ندارد.
🔹 او که به خوبی می داند از مسیرهای عادی به مرجعیت نمیرسد میکوشد «حاشیه ها» در عراق را از طریق «ضدیت» با برخی سمبلها مثل ایران، اسرائیل، احترام نهادن به سکولارها و نقد مجموعه مراجع تقلید، دور خود جمع کند و بدین گونه منتقدین حضور ایران در عراق، سکولارها و حتی بعثیهای مذهبی و مخالفین مراجع را مقلد خود سازد.
🔹مروری بر اثر تفضیلی او یعنی «مسایل و ردود» نشان میدهد که وی بر خلاف سنتهای جاری در حوزههای شیعه به صراحت خود را «اعلم» از علمای عراق و خارج از عراق میداند. این بدین معناست که او خود را اعلم از آیت الله حائری در قم و آیت الله سیستانی در عراق میداند. با این تفاوت که او حائری را برسیستانی ترجیح داده و از مقلدین خود میخواهد که در فتاوی احتیاط واجب او، به آیت الله حائری رجوع کنند
🔹از آنجا که خود الصرخی توصیه استادش صدر دوم در رجوع به آیت الله فیاض و آیت الله حائری را قبول دارد و توصیه به آیت الله شیخ محمد یعقوبی که اتفاقا باجناق او به شمار میآید، را کذب میانگارد؛ ناچار است که نسبت به مرجعیت این دو احترام نهد اما اعلمیت آنها را زیر سوال برد.
🔹از نظر او آیت الله سیستانی، نه تنها اعلم نیست بلکه آثاری که دلالت کنند بر اجتهاد او نیز وجود ندارد. و مروجین مرجعیت او را کسانی میداند که بنده درهم و دینارند؛ چرا که درهم و دینار نزد او بسیار است.
🔹به غیر از دعوی اعلمیت و مرجعیت، الصرخی داعیه بزرگتری نیز دارد و آن دعوی «ولایت سیاسی» است. برخی از مقلدینش نیز او «ولی امر مسلمین» می خوانند. مهم ترین اثر او در باره ولایت فقیه رساله عملیه او یعنی «منهاج الواضح» است که فصلی درباره آن اختصاص داده است. البته معلوم نیست که این اثر را در چه تاریخی نوشته است؟ ابهامی که برخی مقلدینش نیز دارند و از او در باره تاریخ نگارش این اثر پرسیدهاند و او تاریخ نشر آن را عندالله میداند.
🔹به نظر می رسد که الصرخی معتقد است؛
- فقیه آنگاه به مقام مرجعیت میرسد که اعلم از دیگران باشد.
- مرجع اعلم دارای مناصب متعددی از جمله ولایت عامه است.
- من از همه فقهیان عراق و قم عالمترم.
- پس من مرجع اعلیام و بر همه مومنان ولایت عامه دارم
- بر همگان واجب است که از من تقلید و اطاعت کنند.
🔹مجموعه این گزارهها، ایدههای جاهطلبانه الصرخی است که سوگمندانه دستیابی به آنها را از طریق تفرقه در جمع شیعیان مظلوم عراق دنبال میکند و بدینگونه به آمال دشمنان عراق تحقق میبخشد.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
http://mobahesat.ir/22167/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بمناسبت هفته وحدت/۱
🔹دیدار آیتاللهالعظمی سیدمحمدهادی میلانی با شیخ الازهر و دیدگاه ایشان درباره تقریب به روایت آیتالله سیدعلی میلانی
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️۱۵۰ سال تلاش برای تقریب مذاهب اسلامی
🔸بازنشر | پرونده وحدت اسلامی (2)
🔹اولین کنفرانس وحدت اسلامی در سال ۱۳۶۶ برگزار شد. پس از برگزاری چهارمین دوره از این کنفرانس در سال ۱۳۶۹، آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب، دستور تشکیل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی را صادر کردند. مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی سرانجام در سال ۱۳۶۹ آغاز به کار کرد. کارکرد اصلی این سازمان، «ارتقای سطح آشنایی و آگاهی و تعمیق تفاهم بین پیروان مذاهب اسلامی»، «تقویت احترام متقابل» و همچنین «تحکیم رشتههای اخوت اسلامی در بین مسلمانان بدون هیچگونه تمایزی از لحاظ تعلقات فرقهای، قومی یا ملی» بوده و هدف نهایی آن «رسیدن به امت واحده اسلامی» است...
🖊متن کامل یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/5734/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️بعضی از علمای شیعه و سنی یک قدم برای وحدت برنداشتهاند
🔸بازنشر | پرونده وحدت اسلامی (3)
🔘حجتالاسلام و المسلمین زمانی در گفتگو با مباحثات:
🔹ضمن آنکه اکثریت مسلمانان معتقد به قبح اختلاف و ضرورت تقریب هستند، کم نیستند عالمان متدین از شیعه و سنی که هیچ تمایلی به تقریب ندارند، بلکه مخالف این امر هم هستند. در طول ۳۰ ساله انقلاب، عالمانی از شیعه و سنی بودند که حتی یک قدم و یک دعا برای وحدت انجام ندادند. بلکه برخی تا جایی که توانستند علیه وحدت و تقریب سخن گفتند و پرچمداران آن را ملامت کردند و سرزنش کردند و گاهی حامیان تقریب را به بیدینی متهم میکنند. این افراد علیرغم تدین بسیار بالا، با پیشگامان شیعه مخالف هستند. در اهل سنت نیز چنین است. شیخ محمود شلتوت در یکی از مقالات خود میگوید: من مسئله تقریب مذاهب را در مصر تبلیغ کردم، اما امان از دست عالمان به ظاهر متدین و متعصبی که من را تحت فشار گذاشتند که چرا چنین کاری کردی؟...
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/5923/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️سه خاطره تلخ و شیرین از تقریب
🔸بازنشر | پرونده وحدت اسلامی (4)
🔹حضور و فعالیت مؤثر برخی از عالمان در امر تقریب، اثرات جالب توجهی به همراه داشته که برخی شیرین و برخی هم تلخ هستند. اگرچه در این مجال، سه خاطره کوتاه از یک همراه و شاگرد آیتالله محمدعلی تسخیری نقل میکنیم، اما در دل خاطره، پیامهای مهمی برای اهل نظر وجود دارد:
🔹۱- برای حضور در یک کنفرانس بینالمللی، در معیت آیتالله تسخیری عازم سودان بودیم. مقالهای برای تبیین دیدگاه تشیع تألیف کرده و در این کنفرانس قرائت کردیم. مطلع شدیم همزمان کنفرانس دیگری در خارطوم با حضور مفتیان اهل سنت کشورهای مختلف اسلامی و با موضوع قانونمندسازی احکام فقهی زکات در نظام دولتهای اسلامی برگزار میشود. آیتالله تسخیری گفتند اگرچه دعوت نشدهایم ولی خوب است ما هم سری به این کنفرانس بزنیم.
🔹وقتی وارد سالن کنفرانس شدیم، ساعت تنفس و پذیرایی بود و مهمانان حلقههای مختلفی تشکیل داده بودند. یکی از حلقهها گسترده و بیشتر مورد توجه بود که با نگاهی متوجه شدم محوریت این حلقه، مفتی جدید کشور مصر است. من علاقمند بودم زمینهای فراهم شود تا چند کلمه با او صحبت کنم.
🔹در این زمان وقتی چشم مفتی مصر از دور به آیتالله تسخیری افتاد، جمعیت حلقه زده را شکافت و به سوی ایشان آمد و آیتالله تسخیری را در آغوش گرفت. نهایت احترام و ادب را به ایشان داشت و گفت مدتها مشتاق زیارت ایشان بودهاند. از آیتالله تسخیری سابقه آشنائی آنها را پرسیدم که گفتند از سالها پیش که ایشان از شیوخ رده پائین الازهر بودند با هم ارتباط دوستانه داشتیم. محبوبیت و احترام و جایگاه آیتالله تسخیری در بین علمای اهل سنت بسیار جالب بود.
🔹۲- کنفرانس «رابطة العالم الاسلامی»، هر سال مصادف با ایام حج در عربستان برگزار میشود و متأسفانه به صورت رسمی از ایران نمایندهای دعوت نمیشود. (به خاطر تفکر تندی که وجود دارد). اما بنده چند سال با اراده شخصی در این کنفرانس جهانی شرکت کردهام. یک سال در حج تمتع، در معیت آیتالله تسخیری بودم که به ایشان پیشنهاد دادم در این جلسه شرکت کنیم. ایشان به خاطر عدم دعوت شدن معذوریت داشتند، ولی به خاطر اصرار بنده، با هم به این کنفرانس رفتیم.
🔹وقتی وارد شدیم، ایشان را به ردیف جلو راهنمایی کردند. سخنران که از علمای بزرگ اهل سنت بود، در مورد پرهیز از افراط و تندروی صحبت میکرد و در صدد بیان این مسئله بود که حکومتهای اسلامی برای پرهیز از تنش باید مسائل را با منطق حل کنند. ظاهرا صحبتهای صحیحی بود، اما نتیجه این شد که گفت: حتی اگر راجع به پیامبر حرکتی غیرمنطقی یا توهینی دیدیم، باید با سعه صدر برخورد کنیم!
🔹این جمله او تعریض به فتوای امام راحل در مورد سلمان رشدی بود. بلافاصله آیتالله تسخیری در یادداشتی درخواست وقت سخنرانی کرد. علیرغم اینکه برای همه سخنرانان برنامهریزی قبلی شده بود، اما به خاطر جایگاه ایشان، دکتر عبدالله الترکی رئیس کنفرانس، از آیتالله تسخیری دعوت کرد تا ایشان سخنرانی خود را انجام دهند.
🔹در نهایت احترام ایشان را به جایگاه راهنمایی کردند. آیتالله تسخیری در پنج دقیقه صحبت، ابتدا با تبیین ضرورت صلابت مسلمانان در قبال دشمنان و تفکیک بین مناقشه و بحث علمی، با عناد و دشمنی تأکید کردند: «اوج کرامات نبی مکرم اسلام تمام کیان امت اسلامی است. وجود همه ما یک جا فدای یک تار موی ایشان باد…». این صحبت ایشان با گریه و بغض همراه شد و فضای جلسه را تحت تأثیر قرار داد و اشکهای بسیاری بر گونهها جاری شد.
🔹سخنرانی و دفاع یک عالم شیعه از کیان اسلام و پیامبر اکرم در مرکز وهابیت، خاطرهای فراموشنشدنی است. طبیعی است که حرکت تقریبی ایشان، زمینهساز این جایگاه و این حضور، و در نهایت دفاع قاطع از نظر شیعه درباره دین مبین اسلام و نبی مکرم اسلام بود.
🔹۳- روزی آیتالله تسخیری در محفل دوستان خاطرهای عجیب نقل کردند. گفتند: در مسجدالحرام نشسته بودم که یک روحانی شیعی آمد و پرسید: شما آقای تسخیری هستید که با اهل سنت مراوده و مذاکره دارید؟ پاسخ دادم بله. این روحانی شیعه گفت: من نذر کردهام برای رضای خدا در مسجدالحرام هزار بار بر شما لعنت کنم!
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️پایههای ویران یک استدلال
🔸نقدی بر نوع استدلال آقای اکبرنژاد پیرامون لباس روحانیت
🖊علیرضا داودی
🔹موضوع لباس روحانیت با ارائه دیدگاه آقای اکبرنژاد پیرامون لزوم عبور از این لباس و تغییر آن مدتی است در حوزههای علمیه محل مناقشه قرار گرفته و اقدام موسسه وزین مباحثات در برگزاری مناظرهای علمی میان آقای اکبرنژاد به عنوان صاحب ایده و یکی از اساتید شناخته شده حوزه بر حرارت این بحث افزود.
🔹بدون در نظر گرفتن مقدمات فقهی بحث مانند اینکه نفس لباس روحانیت واجد ارزش است یا خیر، یا اینکه تلبس به لباس مختص هر عصر و زمان ضروری است یا نه، نوع استدلالهای ارائه شده در این بحث به شدت ضعیف و فاقد وجاهت علمی است که در سه ساحت محتوایی و یک ساحت روشی بدان خواهیم پرداخت.
🔸الف- آمار یا حدسیات
🔹این استدلال که در بررسی میدانی متوجه شدیم بیش از ۵۰ درصد مشکلات ارتباطی و عدم اعتماد مردم ناشی از لباس است، اقتضائاتی دارد که باید بدان توجه داشت. اولین نکته این است که مبنای استدلال این بزرگوار یک شیوه آماری را درون خود دارد که لازم است مبتنی بر یک پایش دقیق آماری در مقیاسی جامع باشد.
🔹آمار یک علم است و نمیتوان حدسیات جهتدار خود را برای اثبات یک امر مورد استفاده قرار داد. پایش آماری قابل اعتناء از انتخاب موضوع، تعیین جامعه هدف و آماری، تدوین پرسشنامههای حرفهای که هدف اصلی از پرسش نامعلوم باشد تا مخاطب با پیشداوری پاسخها را انتخاب نکند تا بسیاری امور دیگر، امری سخت و دقیق است و بیشک هر انسانی نمیتواند مدعی باشد که براساس مصاحبه با تعدادی آدم در یک خیابان توانسته یک نتیجه آماری دقیق استخراج کند.
🔸ب- خودهمهپنداری
🔹مشکل دوم این نوع استدلال تعمیمپذیری ادراک فردی یا «خودهمهپنداری» است. جناب اکبرنژاد ادراکات شخصی خودشان را که محصول یک مشاهده غیر تام و عموما غیرعلمی است، به عنوان یک مبنای نظری عمومی ارائه میدهند و براساس آن تلاش میکنند پایهای برای استدلال فراگیر شکل دهند.
🔹این نکته که شما در ارتباط چندین ساله خود با جامعه حس کردهاید مردم بدلیل وجود لباس روحانیت بر قامت شما، از برقراری ارتباط واهمه داشته یا تمایلی به آن ندارند، میتواند محصول مولفههای عیان و خفی متعددی همچون چهره عبوس، رفتار سرد و خشک، بیاعتنایی به دیگران، نگاه از بالا به پائین، عدم حس صمیمیت و بسیاری امور دیگر در رفتار شخصی شما باشد. اموری که بیانگر نقاط ضعف در منش و رفتار شخص شما است، نه آن لباس مقدسی که بر تن دارید.
🔸ج- معلول به جای علت
🔹مشکل دیگری که در نوع استدلال این عزیزان پیرامون لباس طلبگی به چشم میخورد جایگزین کردن معلول به جای علت و نتیجهگیری براساس این جایگذاری اشتباه است. وقتی این عزیزان استدلال میکنند، بخش عمده علت دوری مردم از روحانیت همین لباس مقدس است در واقع مغالطهای عجیب شکل میگیرد.
🔹باید از این عزیزان پرسید آیا این لباس به تنهایی موجودیت مستقلی از حامل آن در تصویرسازی اجتماعی دارد یا اینکه حاملان این لباس براساس نوع رفتار اجتماعی و چگونگی استفاده از این لباس در یک جامعه به آن اعتبار بخشیده یا از آن سلب اعتبار میکنند؟
🔸د- یک سبک خطرناک
🔹یکی از استدلالها بر عدم ارجحیت لباس فعلی روحانیت که توسط استاد اکبرنژاد ارائه شده این بود که پیامبر گرامی اسلام این لباس را بدلیل آنکه لباس مرسوم و مناسب زمان و منطقه زندگی خودشان بود، انتخاب کردند و اگر ایشان در منطقه دیگری به پیامبری مبعوث می،شدند همانند مناطق سردسیر شمالی بیشک لباس مناسب آن دیار را برای خود برمیگزیدند. در نهایت استفاده میشود که این لباس فاقد ارزش ذاتی بوده، چرا که وابسته به محیط زندگی شخص پیامبر(ص) است.
🔹این استدلال در واقع رقیق شده استدلال گروهی است که معتقدند قرآن یک محتوای غیرمقدس و مبتنی بر ادراک شعرگونه شخص پیامبر(ص) است. این افراد استدلال میکنند که نوع تمثیلهای ارائه شده از بهشت در قرآن کاملا وابسته به شرایط جغرافیایی و آب و هوایی زمان بعثت نبی مکرم اسلام(ص) است و اگر ایشان در جای دیگری مبعوث میشدند، بیشک مثالهای متفاوتی ارائه میدادند.
🔹در جواب این اشکال پاسخهای متعددی ذکر شده که برخی از آنها قابل استفاده در باب گزینش این لباس توسط نبی مکرم اسلام(ص) نیز میتواند باشد، اما لازم است جناب اکبرنژاد دقت داشته باشند استفاده و باور به این سبک استدلالها در بلندمدت میتواند به انحراف فکری ایشان و جریان تابع افکارشان منجر شود، چرا که انحراف فکری عبدالکریم سروش آنکه برخی شخصیتهای شناخته شده انقلاب پای درس تفسیر نهجالبلاغه او مینشستند، از همین قدمهای کوچک آغاز شد.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22182/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️تأملی بر اظهارات حاشیهساز رئیس جمهور
🔹سخنان اخیر رئیسجمهور در کرمان و ارائه برخی مستندات از سیره رسول مکرم اسلام دربارهي معاهدات آن حضرت با دشمنان و کفار موجی از اعتراضات در فضای اجتماعی و دینی را برانگیختهاست. این نخستینباری نیست که استناد ایشان به برخی وقایع تاریخی و دینی باعث اعتراض بزرگان حوزه و سطوح مختلف جامعه شدهاست.
🔹طبیعتا هرفردی میتواند برای اثبات سخنان و روش کار خود به وقایع تاریخی و دینی استناد کند و تلاش کند دیدگاههای خود را برای جامعه تبیین نماید. اما تکرار اشتباهات کاملا فاحش در این نوع استنادات توسط ریاست محترم جمهور و تاثیر بسیار منفی آن بر سطح جامعه نشان میدهد ایشان باید از این روش به شدت اجتناب کنند.
🔹بویژه آنکه در موارد قبلی قاطبهی حوزویان از جمله مراجع عظام تقلید و سطوح مختلف حوزویان به سخنان ایشان اعتراض نمودند و به احتمال زیاد سخنان اخیر هم مورد انتقاد مراجع و بزرگان حوزه قرار خواهد گرفت. آنچه که بیشتر مورد تاکید مراجع و حوزویان است چرائی بیان اینگونه نظرات نادرست توسط یک چهرهی شاخص دینی و سیاسی است.
🔹مروری بر انتقادات مراجع نشان میدهد آنان از اینگونه اظهارنظرها که باعث آشفتگی اذهان مردم میشود نگران هستند و معتقدند مهمترین وظیفه دولت و شخص رئیسجمهور برطرف کردن مشکلات جامعه است. این مشکلات برای همگان بویژه دولتمردان کاملا عیان است و طرح مباحث اینچنینی فقط به حواشی و جدلهای سیاسی دامن میزند.
🔹امیدواریم در زمان باقی مانده به انتخابات مجلس و پس از آن پایان دولت یازدهم چنین شاهد پایان این رویه باشیم و دولت تلاش کند انتظارات اصلی مردم را محقق نماید.
🔸لینک مطلب:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22193/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat