eitaa logo
مباحثات
1.7هزار دنبال‌کننده
215 عکس
100 ویدیو
2 فایل
@ahmadnajmi ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
مباحثات
یادداشت وارده/ دفاع بی‌دردسر وهجمه کم‌خاصیت 🖋سید محمود مظلومی/استاد حوزه علمیه قم 🔹چندی پیش در سال
پاسخ وارده: 🔹با سلام چندی پیش شخصی به نام سید محمود مظلومی که به عنوان استاد حوزه علمیه قم معرفی شده بود یادداشتی را در سایت و کانال ایتای مباحثات منتشر نمود که حاوی مطالب غیر علمی و اهانت به حجة الاسلام و المسلمین وکیلی از اساتید حوزه علمیه مشهد مقدس بود بهمین جهت نکاتی را از باب تذکر عرض می نمایم . 🔹اولا نویسنده به استاد لقب صوفی مسلک داده اند اگر منظور از صوفی معنای رایج امروزی است که با خانقاه دراویش مرتبط هستند و اعمال مخالف شریعت مرتکب می شوند این تهمتی بیش نیست و نویسنده اگر تقوا دارد توبه نموده و حلالیت طلب کند. 🔹 ثانیا ادعا نموده اند که استاد وکیلی تمام سرمایه های تشیع را به سخره گرفته اند واقعا جای تعجب است کسی استاد حوزه باشد و به راحتی قضیه موجبه کلیه اینچنینی به کار ببرد منظور از سرمایه های تشیع چیست ؟ سرمایه های تشیع روایات اهل بیت در درجه اول و خواجه نصیر ها ،علامه حلی ها ،شهیدین ،سیدین ،شیخین و آثار آنها در مرتبه بعدی می باشند واین افترایی دیگر به استادی است که عمرطلبگی خود را در احیای این سرمایه های گرانقدر صرف نموده است. 🔹ثالثااز مطاوی کلام ایشان به دست می آید که معتقدند اگر کسی بخواهد با فلسفه دهان منکرین دین را ببند به معنای این است که نعوذ بالله دین را عاجز و مناظرات ائمه را دور انداخته است. در حالی که یکی از اهداف خواندن فلسفه درک مطالب غامض اعتقادی در بیان اهل بیت است .یکی از اساتید فلسفه می فرمودند اگر مخالفان فلسفه بتوانند خطبه های توحیدی حضرت امیر علیه السلام را برای ما توضیح دهند دست از فلسفه بر می داریم به راستی فهمیدن مناظرات امام رضا با عمران صابئی بدون خواندن فلسفه میسور است؟ 🔹رابعا اگر محتوای کتابهای ایشان و کارگاه های مذکور از جهت علمی مشکلی داند آنها را نقد علمی کنید شما کتاب جایگزین بنویسید اینکه دور بایستیم و فقط تخریب کنیم آیا وضعیت اعتقادی جوانان ما رو به رشد و کمال میرود. 🔹خامسا پرسیده بودید آیا جز فلاسفه مطرح عقائد شناس دیگری وجود نداشت !؟ جواب شما این که در همین مشهد بودند و هستند کسانی که به اسم بیان عقائد نتوانستند کاری پیش ببرند و فقط شبهات اعتقادی در نسل جوان افزایش پیدا کرده است به طوری که حضرت آیت الله سبحانی جای خالی کتابهای دوره معارف کاربردی را گوشزد نمودند بگذریم از تعاریف مقام معظم رهبری از این گروه به اعتقاد شما صوفی مسلک. 🔹سادسا راههای دیده شدن در فضای علمی منحصر به توهین و افترا نیست راههای دیگر را امتحان کنیم. در پایان از شما می خواهم تقوای الهی را پیشه کنید وبا همان خجلت و شرمندگی که خود ابراز داشتید به سوی حق برگردید. و السلام علی من اتبع الهدی 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ دکتر مهدی گلشنی در گفت‌ؤگو با مباحثات تبیین کرد: جامعۀ دینی باید به یافته‌های علم احترام بگذارد/غرور بعضی از حاکمان باعث شد که هشدارهای کرونائی جدی گرفته نشود 🔸 مقدمه:حواشی پیش آمده در خصوص عمل به دستورات پزشکی توسط برخی از اساتید حوزه و حامیان طب سنتی این سوال جدی را مطرح کرده‌است که آیا اساسا بین آموزه‌های دینی و علمی تقابل و تضادی وجود دارد؟ در این بین نقش حاکمیت و نظام چگونه می‌تواند باشد؟ دکتر مهدی گلشنی در گفت‌وگوی اختصاصی با مباحثات به این سوالات پاسخ داده‌است. وی فیزیک‌دان و نظریه‌پرداز ایرانی، پژوهشگر فلسفه علم،استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، و عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران است. دکتر مهدی گلشنی از برگزیدگان همایش چهره‌های ماندگار در عرصهٔ فیزیک و برندهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران است. 🔹 بنده کار علمی را بخشی از دین می‌دانم، اما با ابزار خودش. نماز و روزه به روش خاص خود هستند. کار علمی هم با کاوش علمی و تجربه و نظریه‎پردازی وغیره همراه است. اما همان‌طور که وقتی شما در خیابان می‌روید، مجاز هستید که بین خطوط حرکت کنید و نباید تخلف کنید، و باید یک‌سری قواعد را رعایت کنید. در مورد علم هم گروهی از اصول حاکم است و این اصول از خود علم گرفته نشده‌اند. مثلا، اینکه ما می‌توانیم جهان را بفهمیم، یا می‌توانیم جهان را به زبان ریاضی توضیح دهیم. اینها را نمی‌توانیم با تجربه ثابت کنیم. دین هم گروهی از اصول را مطرح کرده است که در علم تاثیر دارد. یکی از آنها همین است که ما می‌توانیم جهان را بفهمیم. اتفاقا سخن انیشتین این بود: اینکه ما می‌توانیم جهان را بفهمیم، از دین گرفته شده است.دین با ابزارهای خودش علم را در بر دارد و باید مراعات یافته‌های علم را کرد. جامعۀ دینی هم باید به یافته‌های علم احترام بگذارد. 🔹 منطق این است که اسلام به ما دائرة المعارف پزشکی تحویل نداده است. کار اسلام هدایت است. اتفاقا از ما خواسته است که خودمان برویم و کشف کنیم که چه کارهایی را به چه طریقی می‌توان انجام داد. یک مرد عربی در حضور پیامبر(ص) شتر خود را رها کرد و گفت: «توکلت علی ﷲ» پیامبر اکرم(ص) به او فرمود: «اعقل و توکَل»، یعنی شتر را پایبند بزن و توکل بر خدا کن. پس توکل، دعا به درگاه الهی و غیره باید باشد، اما سایر ابزارها همچون عقلانیت و محکم‌کاری و تدبیر نیز باید وجود داشته باشد. بنابراین، وظیفه یک مسلمان این است که برای بیماری همراه با دعا به پزشک هم رجوع کند. در دورۀ تمدن اسلامی دقیقا این برداشت وجود داشت. پس دستور و کار علمی سر جای خودش است و باید دستوراتش را عمل کرد، ولی ضمنا دعا هم باید کرد، چون هر دو موثر است. 🔹 یکی از کارهای خیلی خوبی که در بحث کرونا اتفاق افتاد، هشدارهای سریع وزارت بهداشت بود. متاسفانه بعضی از دولت‌مردان خیلی به آنها توجه نکردند. دستورات وزارت بهداشت خیلی عاقلانه بود. اگر همان اول اقدام می‌شد، و در همان ده پانزده روز اول کشور به کلی قرنطینه شده بود و جلوی مسافرت‌ها را می‌گرفتند، الان مشکلات ما خیلی کم‌تر بود. به نظر من جهالت، غرور در بعضی از حاکمان و عدم توجه به نصایح نخبگان باعث شد که ما این موضوع را خیلی جدی نگیریم. بنابراین، بسیاری از امکانات از دست ما خارج شد. اما با این وجود، هیچ‌گاه دیر نیست. 🔹 ما با حادثه‌ای مواجه شدیم که در دهه‌های گذشته بسیار کم‌سابقه بوده است. این حادثه تمام جهان را فراگرفته و مصیبت‌های زیادی به بار آورده است. به نظر من مهم‌ترین کاری که می‌توان انجام داد، این است که در جهت خوداتکایی کشور درس بگیریم، و برای حوادثی این‌چنین آمادگی خود را زیاد کنیم. برخی از کشورها یاد گرفته‌اند که این کار را انجام دهند. باید در جهت استفادۀ از دین و عقل و علم نیز هشیارانه عمل کنیم. به نظر من اگر جامعۀ ما آگاه شود که جای هر چیزی کجا است، آن وقت خسارات ما در این گروه از حوادث بسیار کمتر خواهد بود.به طور خلاصه، بنده در دراز مدت این شری را که اتفاق افتاد، وسیله خیر کثیر برای آینده می‌بینم. امیدوارم که عاجلاً از آن استفاده عقلانی شود. 🔸 مشاهده متن کامل گفت‌وگو: http://mobahesat.ir/22801 🔻🔻🔻 @mobahesat
مباحثات
⚡ سراشیبی فقاهت به روزنامه‌نویسی ✏احمد صادق‌نیا 🔹 حجت‌الاسلام والمسلمین استاد سروش محلاتی در چند
⚡️پاسخ وارده: با سلام و تشکر از توجه شما به نظرات کاربران نقدی بر آقای صادق‌نیا در پست «سراشیبی فقاهت به روزنامه نویسی» 🔹 اگر ایشان مستندات آقای سروش را ساده نویسی پر غلط میدانند چرا در رد آنها بجای آوردن مستندات غیر ساده (؟) و کاملا درست چیزی ننوشتند تا نقدشان فقط حرف نباشد حرفهایی که فقط نقد موصوع خاصی نیس بلکه تخطئه و خراب کردن شخصیت آقای سروش هست و این شیوه نقد قابل قبول مجامع علمی نیست خصوصا در حوزه که باید سعه صدر و روشهای علمی اخلاق مدارانه بیش از هر جا مطرح باشد 🔹خوب بود ایشان برای تنویر افکار مخاطبان خود در باره "نوع نگاههای اقتصادی و مبانی عدالتی هاشمی و ....." مستنداتی ارائه میدادند و سپس آن مستندات را بشیوه علمی رد میکردن 🔹 همچنین کینه های خاص آقای محلاتی نسبت به بعضی افراد و جایگاههای حاکمیتی اگر قابل اثبات باشد هتک آبرو و اگر غیر قابل اثبات و نادرست باشد دروغ و تهمت است (اعاذنالله) و البته تعمیم دادن چنین نظری(کینه های خاص ایشان....) به خوانندگان نخبگانی حوزه ودانشگاه کاری سطحی و غیر علمی است همچنین حذف کردن نام افراد از لیست محققین تنگ نظرانه و خارج از حیطه ایشان است 🔹این نقد را صرفا بخاطر علاقه به حوزه های علوم دینی و دانش آموختگان آن نوشتم و آشنایی با آثار آقای محلاتی ندارم اما معتقدم اینگونه برخوردهای غیر اصولی که بیشتر از نقد مطلب بر محور تخریب شخصیت میچرخد لطمه های جبران ناپذیری به دین، علوم دینی و متولیان آن میزند طیف مخاطبان نخبگانی حوزوی ودانشگاهی توانایی ارزیابی دارند مهارت شنیدن اقوال مختلف و انتخاب " احسن " آن بفرموده قرآن انسان را در سلک مهتدین و خردمندان وارد میکند کما اینکه پیشوای کامل خردمندان امیرمومنان از ما میخواهد که به ماقال توجه کنیم نه به من قال 🔹بگذاریم حوزه در فضایی امن و عاری از تنگ نظری نفس بکشد و بازهم بزرگانی مثل امام خمینی و علامه طبا طبا یی و اقای بروجردی و... تحویل دهد 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ حوزویان و نوع مواجهه با پدیده‌ای به نام بحران کرونا! ✏ محمد وکیلی/حوزه علمیه قم 🔹 با شروع بحران ویروس کرونا در چین و وضعیت گسترش یابندگی شدید آن، از همان ابتداء مشخص بود دیر یا زود پای آن به ایران نیز باز خواهد شد. اتفاقی که با تأخیری چند هفته‌ای بلاخره به وقوع پیوست و گزارش‌هایی از آغاز شیوع این بیماری در چند شهر ایران مخابره شد. با گسترش این بیماری با توجه به موج فراگیری و تاثیرگذاری آن، بسیاری از نهادهای اجتماعی نیز وارد عرصه مواجهه با آن شدند؛ از مراکز و نهادهای بهداشت و سلامت گرفته که در خط مقدم مقابله با این بحران بودند تا نهادهای نظامی و انتظامی تا آموزشی و… در این میان یکی از نهادها و سازمانهای اجتماعی کنشگر که در بسیاری از تحولات اجتماعی، وارد کنشگری شده و به ایفای نقش می‌پردازند، نهاد روحانیت و سازمان حوزه‌های علمیه است. به دلیل جایگاه اجتماعی و اثرگذاری ویژه‌ای که این قشر دارند نوع مواجه این نهاد با چنین بحران فراگیر و فراجنبه‌ای، می تواند مورد توجه و کنکاش قرار گیرد. همچنان که به دلیل این جایگاه خاص و اثرگذاری بالای اجتماعی، عملکرد و نوع مواجهه آنها در مقابل تحولات و بحرانها مورد توجه و ارزیابی کارشناسان قرار گرفته و از سویی دیگر زیر ذره بین رسانه ای قرار گرفته است. از همین روی جریان‌شناسی نوع مواجهه این قشر از جامعه در بحران کرونا می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. از این منظر می توان نوع مواجهه روحانیت با این پدیده کرونا را به سه دسته کلی تقسیم کرد: 🔹 طیفی از روحانیت که مواجه ای منفی و سلبی با این پدیده کرونا داشتند. طیفی که با انکار و تشکیک در وجود چنین بیماری یا در فراگیری و شیوع آن، تلاش می‌نمودند توصیه‌ها و تجویزهایی کاملا متعارض با توصیه‌های نهادها و مراکز رسمی مواجهه با این بیماری صادر نمایند. طیفی که با زیر سوال بردن تمام مبانی و حتی مسلمات دانش و یافته‌های پزشکی، به موج آنارشیسم علمی و بی‌اعتباری نهادهای مرجع دامن زده و موجب نوعی سردرگمی در میان مخاطبان خود در مواجهه با این پدیده شدند؛ در سطح رسانه‌ای به نمونه‌هایی چون آتش زدن کتاب طبی هاریسون که هر چند قبل از کرونا اتفاق افتاد اما این نوع مواجه در زمان شیوع کرونا نیز ادامه یافت، توصیه به نادیده گرفتن قرنطینه، تأکید بر دید و بازدید و شکستن طرح فاصله‌گذاری اجتماعی، مقاومت در مقابل بسته شدن اماکن مذهبی زیارتی تا حرم لیسی و… اشاره کرد. این طیف نقش پررنگی در دادن سوژه‌های تخریب روحانیت توسط بعضی از رسانه ها را داشت. به همین دلیل نیز می توان این نوع از نقش‌آفرینی در چنین بحرانی را نقش‌آفرینی منفی به حساب آورد. 🔹 در کنار طیف اول، طیف دیگری طیفی از روحانیت حضور داشتند که با شیوع و گسترش این بیماری، در انفعال کامل فرو رفتند و نتوانستند برای خود در چنین بحرانی نقشی مفید و اثر گذار تعریف نمایند. هر چند بهانه این طیف از روحانیت همراهی با وضعیت قرنطینه بوده است اما انتظار و توقع جامعه از ظرفیت و جایگاه اجتماعی این طیف، اقتضا می نمود که بتوانند نقشی فعال در این شرایط ایفا نمایند. مصادیق این طیف را می توان در کسانی یافت که در شرایط عادی، میدان‌دار و تریبون داری می کردند اما در شرایط بحران، اسم‌شان از زبان رسانه‌ها افتاد و به ناگه در سکوت و غیبت فرو رفتند. می‌توان گفت این طیف از روحانیت نیز نقشی خنثی و حتی منفی در شرایط بحرانی جامعه ایفا نمودند. طیفی که نباید در شرایط بحرانی به هیچ وجه روی آنها حساب کرد و یا امید داشت پا به میدان بگذارند و میدان داری کنند. 🔹 و اما در این میان، طیف سومی نیز بودند که از روزهای نخست شیوع این بیماری، ضمن درک شرایط واقعی جامعه و همراهی با نهادهای مسئول و تصمیم‌گیر، تلاش نمودند نقش و کنشگری فعال برای خود، مجموعه روحانیت و حوزه‌های علمیه تعریف نمایند. این طیف از روحانیت که می‌توان از آنها به عنوان «روحانیت مسئولیت پذیر» و آماده پذیرش مسئولیت اجتماعی نام برد توانست با تحلیل واقع بینانه شرایط، ضمن ارتباط با سایر نهادها و مجموعه‌های درگیر بحران، برای خود وظیفه و مسئولیت تعریف نماید. مولفه‌های شناخت این طیف را می توان در صدور فتاوایی مبنی بر حجیت همراهی و توجه به دستورات ستاد بحران، تشکیل ستاد بحران حوزوی، ارائه مساعدتهای مختلف به ستاد مدیریت بحران، مشارکت در فعالیت‌های جهادی، استفاده از تریبون‌های حوزوی در تبیین شرایط بحران، و تلاش برای اتحاد و هبستگی نهادهای مذهبی و دینی بین‌المللی در مواجهه همدلانه با این بحران اشاره کرد. تجربه ثابت کرده است که این طیف از روحانیت توانایی و ظرفیت بی‌نظیری در کمک به جامعه جهت عبور از شرایط بحرانی را دارند و به همین دلیل نیز می‌توان این طیف را به عنوان طیفی با نقش‌آفرینی مثبت در بحرانها قلمداد کرد. http://mobahesat.ir/22880 🔻🔻🔻 @mobahesat
مباحثات
پاسخ وارده: 🔹با سلام چندی پیش شخصی به نام سید محمود مظلومی که به عنوان استاد حوزه علمیه قم معرفی ش
⚡️پاسخ وارده: 🖋سیدمحمود مظلومی با سلام و احترام مطالبی در رابطه با پاسخ به مقاله دفاع بی دردسر و هجمه بی خاصیت عرض می شود: 🔹 جوابهای ناشی از عجله وبدون تأمل (که حتی اسم مبارک را هم ذکر نفرمودید) بیشتر شائبه حزب گرائی را مطرح می کند تا جواب علمی. (کل حزب بلما لدیهم فرحون). 🔹لقب صوفی لقبی است که خودشان به آن تمسک می کنند هر چند سابقا موضع می گرفتند. ای کاش واضح منظور خود را از صوفی بیان می کردند تا به قول شما متهم به تفاسیر خلاف تقوی نشویم. هر چند به نظر بسیاری از اساتید کمی هم از همان صوفی اصطلاحی ندارند. 🔹 ای کاش از اشکالات علمی و قول به تشریع و تحلیل حرام الهی و تحریم حلال الهی توسط اقطاب ایشان هم جوابی می فرمودید وعلت تبدیل امامت و نبوت شناسی را به راهنما شناسی بدون تعارف برای جوانان بیان می کردید. 🔹 ادعا فرمودید روایات اهل بیت را با فلسفه می فهمیم، ولابد وبعد از فهم به نسل جوان تحویل می دهیم. سؤال این است که شما فقط چند نمونه روایت را که از ظاهرش منحرف نکرده باشید و به قول شیخ اعظم رض (در مکاسب محرمه) خلق الله را در دام اضلال نینداخته باشید ذکر کنید ممنون میشم. علاوه بر اینکه مگر شما نمی گوئید فهم فلسفه نیاز به 20 سال استخوان خورد کردن و استاد دیدن دارد. آنگاه چطور با این دوره های فشرده می خواهید مفاهیم صعب و سخت برگرفته از فلسفه را به جوانانی نوپا و خالی الذهن تحویل دهید؟ عجبا! مگر اتهام تجهیل نسبت به مخالفین فلسفه و معرفی آنان به عنوان منبری و درس نخوانده از غیر مکتب شما برخواسته؟ با اینکه اینان خود تمام دوره های فلسفی شما را هم طی کرده اند ولی چون خلاف فهم شما فهمیده اند جاهلانند. 🔹 آیا به راستی در زمان ائمه علیه السلام هشام ها و دیگران با فهم فلسفی روایات و آیات به مبارزه با مخالفین می رفتند که حال حضرات ادعا دارید بدون خواندن فلسفه میسور نیست؟! این حرفها خیلی قدیمی شده و خواهشا دیگر در جایی تکرار نکنید که خریدار ندارد. 🔹 اینکه فرمودید اگر راست می گوئید شما تلاشی بکنید، عرض می کنم اولا: مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان. ثانیا: اتفاقا آن مقاله برای برانگیختن اصحاب قلم و معارف فهم های راستین برای اقدام در مقابل توطئه خطرناک حضرات بود. همان چیزی که شما برای آن دلسوزی کردید. واستاد عقائد ناب چند نفر می خواهید تا محضرتان معرفی کنم (که صد البته با حضرات شما حدود 180 درجه اختلاف نظر دارند). 🔹 دوست داشتم یک مورد از توهین ها و افترائاتی که حقیر به زبان آوردم را متذکر می شدید تا بقیه قضاوت کنند. آیا استفاده کردن از عناوین دهان پر کن و بدون مورد بی تقوایی نیست!!! 🔹 اما قصه حضرت آیة الله سبحانی را هم که همه خبردار شدند نیاز به اطاله نمی بینم. به راستی که امیدی به هدایت آنان نیست مگر به تعبیر یکی از اساتید( که کلام ایشان مستدل به آیات مبارکه است که از باب ادب ذکر نمی کنم) تولدی دوباره حاصل گردد انشاء الله. هدانا الله و ایاکم. 🔸پاسخ‌های منتشر شده دیدگاه مباحثات نبوده و برای آگاهی مخاطبان منتشر می‌شود 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡زوایه‌ی متفاوت از ماجرای سیدحسن آقامیری «نظارت استصوابی مردمی بر روحانیون» ✏ محمد لیاقت/حوزه علمیه قم 🔹 سوره ی بقره وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلاَّ أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ (78) فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ (79) برخی از یهودی ها، بی سوادهایی اند که تصور می کنند، معارف کتاب خدا در حدّ آرزوهای پوچ آنهاست و آنها فقط پيرو گمان و خیالات خویش اند [نه تحقيق و علم‏](78) [ولی] وای بر عالمانشان که دست نوشته هایی آماده می کنند و آن وقت می گویند:«این نوشته ها از طرف خداست!» تا با فروختنش مبلغ ناچیزی به جیب بزنند. پس وای بر آن ها با این دست نوشته هایشان و وای بر آنها با چیزی که از این راه به دست می آورند! (79) 🔹 در تفسیر آیات مذکور حديثى از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه داراى نكات بسیار قابل ملاحظه است: " مردى به امام صادق علیه السلام عرض كرد با اينكه عوام يهود اطلاعى از كتاب آسمانى خود جز از طريق علمايشان نداشتند، چگونه خداوند آنها را نسبت به تقليد از علماء و پذيرش از آنان مذمت مى‏كند؟!آيا عوام يهود با عوام ما كه از علماى خود تقليد مى‏كنند تفاوت دارند؟ ... امام فرمود: بين عوام ما و عوام يهود از يك جهت فرق و از يك جهت مساوات است، از آن جهت كه مساوى هستند خداوند عوام ما را نيز مذمت كرده همانگونه كه عوام يهود را نكوهش فرموده. 🔹 اما از آن جهت كه با هم تفاوت دارند اين است كه عوام يهود از وضع علماى خود آگاه بودند، مى‏دانستند آنها صريحا دروغ مى‏گويند، حرام و رشوه مى‏خورند و احكام خدا را تغيير مى‏دهند، آنها با فطرت(؛معارف قلوبشان) خود اين حقيقت را دريافته بودند كه چنين اشخاصى فاسقند و جايز نيست سخنان آنها را در باره خدا و احكام او بپذيرند، و سزاوار نيست شهادت آنها را در باره پيامبران قبول كنند، به اين دليل خداوند آنها را نكوهش كرده است (ولى عوام ما پيرو چنين علمايى نيستند). و اگر عوام ما از علماى خود فسق آشكار و تعصب شديد و حرص بر دنيا و اموال حرام ببينند هر كس از آنها پيروى كند مثل يهود است كه خداوند آنان را به خاطر پيروى از علماى فاسق نكوهش كرده است، فاما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدينه، مخالفا على هواه، مطيعا لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه. 🔹 نسبت و مناسبات نظارتی بین مردم و روحانیون به عنوان علمای دین، مطلبی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. دیدگاه ها و مطالب منتشر شده در رابطه با نسبت سنجی میان وظایف متقابل روحانیت و مردم، بیشتر در جهت تبیینِ وظایف و رسالات روحانیون نسبت به هدایت مردم بوده است تا وظایف مردم نسبت به روحانیون و علما. 🔹 مسئله ی بسیاری مهمی که به نوعی در لایه و افقی، ضامنِ صیانت دین و به تبع آن حفظِ عالمان و جامعه ی دینی از اوهام و انحرافات است، مسئله ی تعاملِ مسئولانه ی مردم با روحانیون و نهاد روحانیت است. 🔹 مواجهه ی مسئولانه ی نظارتی مردم با سازمان روحانیت و روحانیون، تعاملی است که بر معیارِ تقوا و خداترسی مردم(پاکی و صداقت در عمل و گرایشات) و ثانیا مبتنی بر فهم مردم از محکمات و اصول قطعی دین می باشد و این حدّ از فهم و درک، می تواند معلول درک قطعی عقلی و فطری(معارف قلوب) خود مردم یا معلولِ رجوع به گفتار و رفتار اولیاء و علمای راستین دین باشد. 🔹 باتوجه به آیه ی مذکور و حدیثی که در ذیل آن وارد شده است به علاوه ی احادیث دیگری که در ارتباط با این موضوع است، می توان مدعی شد که در لایه و سطحی از تعامل و ارتباط مردم با روحانیون، مردم به عنوان مخاطب تبلیغی روحانیون، موظف به داشتن رویکردی نه صرفا تقلیدی و چشم بسته بلکه رویکردی تحقیقی برای احراز تقوا و عدم مخالفت رفتار و دیدگاه علما و روحانیون، با اصول و معارف فطری و عقلی قطعی هستند؛ رویکردی که نهایتا به انتقاد و انکار روحانیونی منجر شود که در مقام عمل و نظر نافی محکمات دینی هستند. 🔸 مشاهده متن کامل یادداشت: http://mobahesat.ir/22884 🔻🔻🔻 @mobahesat
بسم الله الرحمن الرحیم ماه خدا از راه می‌رسد و رایحه رحمت الهی در فضای ویروسی منیت‌ها می‌وزد. رمضان المبارک را بهار «قرآن» نیز می‌نامند زیرا کتاب خدا دراین ماه چنان بذری بر قلب پیامبر فرود آمد و به تدریج جوانه زد؛ رویید و ساق و برگ گرفت و تنومند گشت و 1400 سال بعد، انقلابی جهانی را در ایران ایجاد کرد. انقلاب اسلامی در عصری که از مرگ خدا سخن گفته می‌شد، کلام خدا را سرِدست گرفت و بارانی از معارف گوارای قرآن را برای بشریت عرضه کرد. امام خمینی(ره) به عنوان یک فقیه اسلام شناس و عارف حقیقی و یکی از فلاسفه و مفسران بزرگ قرآن، موجی از خیزش اسلامی به‌راه انداخت که قابل توقف نبود.. رهبر معظم انقلاب، آیت الله العظمی خامنه ای، نیز که در سال 1354 یادداشت های «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» را نگاشت، بعدها مباحث قرآنی خویش را در قالب جلسات تفسیر قرآن ادامه داد و علاوه بر الگوسازی برای تثبیت نظام، تمدن سازی بر اساس قرآن را نیز به خوبی تبیین کرد. پیشینه حدودا 45ساله رهبرانقلاب در تفسیر قرآن، نگرش تمدنی و افق دید بلند ایشان و جایگاه ولایت و زعامت وی بر مسلمانان جهان، ظرفیت عظیمی برای تبیین الگوی «رهبری قرآنی»، «جامعه قرآنی» و «تمدن قرآنی» ایجاد کرده است. در بهار قرآن و در شرایط ویژه کرونایی که فرصت دیدارهای عمومی با رهبرحکیم انقلاب مهیا نیست، بهترین فرصت برای بهره‌مندی از تبیین های قرآنی معظم له می‌باشد. و لذا جمعی از حوزویان اعم از اساتید طلاب و فضلای حوزه‌های علمیه قم و تشکل‌های حوزوی و مجمع حوزویان رسانه ای جبهه انقلاب از رهبر فرزانه انقلاب اسلامی تقاضا کردند که در اولین سال از گام دوم انقلاب و در روزهایی که از دیدارهای عمومی و مراسمات افطاری ایشان محروم هستیم، نسبت به تبیین معارف قرآن در رسانه ملی اقدام نمایند. مردم عزیز ما مستحضرند این درخواست ما نه تنها ایجاد زحمت جانبی بر رهبر معظم انقلاب نیست بلکه برآمده از رسالت رهبران الهی در هدایت امت و تبیین الگوهای قرآنی برای مردم است و همچنین فصل جدیدی از پرداختن به مبانی، اصول و الگوهای قرآنی را در طلیعه گام دوم انقلاب خواهد گشود و الگوئی برای حوزه‌های علمیه است آنهم در شرایطی که متاسفانه جایگاه قرآن و مسائل تفسیری در مراکز علمی ما رضایتبخش نیست و إظهار طلب و عطش تعلّم معارف الهی وظیفه امتهاست و با این اقبال قلوب امید آن می‌رود که «إن قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا» شامل حال ما نگردد. والسلام علیکم و رحمت الله @mobahesat
🔸به مناسبت درگذشت آیت الله ابراهیم امینی رحلت فقیه مصلح و انقلابی (سیری در زندگی براساس کتاب خاطرات) 🔹آیت‌الله ابراهیم (حاجی) امینی متولد 1304ش در نجف آباد اصفهان است. آنطور که آیت‌الله امینی در خاطراتش اشاره می‌کند، نجف آباد شهری مذهبی و طلبه پرور بوده است و همین فضا باعث علاقه ایشان به تحصیل دروس حوزوی شد. در آغاز راه طلبگی در فروردین 1321 به قم آمد(ص52) اما به دلیل فشار اقتصادی و قحطی شدیدی که در آن سال‌ها به دلیل اشغال ایران توسط متفقین ایجاد شده بود(ص54) تصمیم به ادامه تحصیل در حوزه اصفهان گرفت. 🔹با ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی و بالا گرفتن آتش اعتراضات به حکومت پهلوی، در سال‌های 41-42 جمعی از فضلای روشنفکر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از جمله را تشکیل دادند که آیت‌الله امینی نیز در بین این افراد حضور داشت(ص209). تبعید امام به ترکیه(سال 43) زمینه را برای حضور فعال‌تر روحانیون انقلابی آماده کرده بود و جامعه مدرسین در این دوره «نه به صورت یک تشکّل خاص، بلکه به عنوان جزئی از مجموعه غالبا از دیگران فعال‌تر بودند»(ص210). پس از پیروزی انقلاب اسلامی آیت‌الله امینی از اعضای فعال و منظم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود که مسئولیت‌هایی همچون ریاست، نایب رئیس، سخنگو و... را در این جامعه بر عهده داشته است(ص225). 🔹یکی از برهه‌های مهم زندگی سیاسی آیت‌الله امینی، از نصب تا عزل آیت‌الله منتظری توسط خبرگان رهبری است. آیت‌الله امینی در دوره‌های اول، دوم و سوم مجلس خبرگان حضور داشت و خود بشخصه شاهد مهم‌ترین وقایعی بود که در مجلس خبرگان تا به امروز رقم خورده است. 🔹در آبان سال 1364 بحث قائم مقامی آیت‌الله منتظری که سابقه مبارزاتی‌اش برای پیروزی انقلاب برای هیچ‌کدام از اعضای خبرگان پوشیده نبود، به تصویب اکثریت خبرگان رسید. به گفته‌ آیت‌الله امینی این تصمیم پس از مباحث مقدماتی و چهار جلسه چهار ساعته و یک اجلاس فوق العاده(ص258) به نتیجه رسید. اما در عین حال فضای حاکم بر روند بحث، فضایی احساسی بود که به نظر آیت‌الله امینی مخالفت با آن نتیجه‌ای نداشت. آیت‌الله امینی می‌گوید: «ناگفته نماند در بین خبرگان هم در آن زمان افراد معدودی از علاقه‌مندان ایشان بودند که به دلایلی با این شیوه انتخاب موافق نبودند ولی در اثر جو احساساتی غالب، جرأت اظهار نظر صریح نداشتند و اگر هم اظهار نظر می‌کردند نتیجه نداشت.»(ص259) البته ایشان تصریح نمی‌کند که منظور از «بعضی از علاقه‌مندان ایشان» چه کسانی بودند و آیا خود ایشان نیز بین این علاقه‌مندان بوده‌اند یا نه؟ 🔹آیت‌الله امینی ضمن اشاره به عدم همراهی امام با این تصمیم می‌گوید: «در آن زمان که خبرگان در اجلاس فوق العاده در رابطه با انتخاب آقای منتظری به قائم مقامی در حال مذاکره بودند، آقای محمدی گیلانی در بیخ گوش من گفت: «من در جماران بودم، در بیت امام گفته می‌شد که امام با انتخاب آقای منتظری به قائم مقامی موافق نیست. من نیز همین مطلب را به آقای هاشمی رفسنجانی گفتم، ایشان گفتند امام که نهی نکرده، به علاوه در شرایط فعلی طرح این مطلب به مصلحت نیست، تا ببینیم چه پیش می‌آید»(ص260). 🔹روایت آیت‌الله امینی از روند چهار ساله پس از این تصمیم خبرگان و اختلافات بین امام و آیت‌الله منتظری، روایتی است در میانه دو جریان حامیان امام و حامیان آیت‌الله منتظری. آیت‌الله امینی می‌گوید: «جریان تعدیل آقای منتظری و آماده ساختن او برای تصدّی مقام رهبری از طریق اصلاح دفتر و اعضای بیت مدتی ادامه داشت، و امام همچنان امیدوار بود به هر طریق ممکن در افکار و رفتار او تأثیر بگذارد و عملا شاهد صلاحیت او برای تصدی مقام رهبری باشد ولی متأسفانه نه تنها به نتیجه مطلوب نرسید، بلکه با گذشت زمان و تکرار حوادث، تردید امام بیشتر می‌شد تا اینکه جریان بازداشت و محاکمه سید مهدی هاشمی و موضع‌گیری‌های سخت آقای منتظری در برابر این اقدام پیش آمد.»(ص262). 🔹ایشان که چند روز گذشته در "بیمارستان شهید بهشتی قم" بستری بود شامگاه امروز جمعه 5 اردیبهشت 1399 و همزمان با شب اول ماه مبارک رمضان 1441 دار فانی را وداع گفت. مشاهده متن کامل گزارش: http://mobahesat.ir/22890 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡️کرونا و بازهم چالش رفتار سنجیده حوزویان 🔹ادامه‌ی ممنوعیت تشرف به اماکن و حرم‌های مقدس و برگزاری تجمعات مذهبی در ماه مبارک رمضان باعث افزایش نگرانی‌ بسیاری از مردم و متدینین شد. در این بین برخی از چهره‌های مطرح تبلیغی و دینی نیز هر یک به سهم خود تلاش کردند این مشکل را برطرف کنند. اما روز گذشته حجت‌الاسلام والمسلمین رفعتی که عنوان سخنگوی مدیریت حوزه‌های علمیه را هم دارد نامه‌ای صریح و عتاب‌آمیزی خطاب به مسئولان عالی تصمیم‌گیر در مدیریت بحران کرونا نوشت. 🔹مباحثات پیش از این، زمانی که تغسیل شرعی فوت شدگان کرونا آغاز شد نسبت به تصمیم عجولانه برخی از بزرگان گلایه کرده بود. در بخشی از این متن آمده است؛«اگرچه عمل کردن به توصیه‌های بهداشتی امری بدیهی بود و قاطبه‌ی مراجع و علما تبعیت از نظرات پزشکان و مسئولان بهداشتی را لازم دانستند، اما در این مورد هم مانند مدیریت بحران، شاهد دستپاچگی بودیم. تبعیت مطلق از نظرات پزشکی و مسئولان دقیقا همان بخش دست‌پاچگی است. به نظر می‌رسد در امور شرعی باید یک همفکری و هم‌افزایی بین فقها و پزشکان صورت می‌گرفت و از «سپردن مطلق» این امور به نظر پزشکان خودداری می‌شد. برای نمونه تدفین فوت‌شدگان تا روز گذشته بدون غسل و به صورت تیمم صورت می‌گرفت و علت آن عمل به توصیه‌های پزشکی و فراهم نبودن زیرساخت‌ها اعلام شد. اما نکته‌ی اصلی همان عملکرد منفعلانه فقهاست. لازم بود در تمامی تصمیم‌گیری‌ها فقها نیز وجوب تشریفات دینی را تبیین و بر آن اصرار می‌کردند. چرا که همان تحیر در مواجهه با بحران که دامن‌گیر جامعه پزشکی شده بود به تشخیص ضرورت‌های امور شرعی نیز تسری پیدا کرد» 🔹حال به نظر می‌رسد پس از آن رفتار منفعلانه، به گونه‌ای دیگر دچار اشتباه برای درخواست بازگشایی اماکن مقدسه شده‌ایم. ادبیات برخی از این درخواست‌ها به جای آنکه تعاملی و خیرخواهانه باشد عملا تحکم‌آمیز و توبیخی است که در نتیجه باعث می‌شود حواشی رسانه‌ای و سیاسی برای بهانه‌جویان فراهم شود. 🔹شاید اقدام سنجیده مدیر محترم حوزه‌های علمیه که همراه با حضور موثر و نقش‌آفرین در جلسه رسمی با ریاست جمهور و طرح درخواست بازگشایی اماکن مقدسه بود بهترین الگو برای این‌گونه رفتارها باشد. 🔹امیدواریم همیشه شاهد عقلانیت و رفتار سنجیده سطوح مختلف حوزویان در همه‌ی مسائل از جمله بحران‌های اجتماعی و فرهنگی باشیم. 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡️با مهدی نصیری چه باید کرد؟ 🖋مصطفی قناعتگر 🔹رسانه‌ای‌های قَدَر، بهره‌ای از جامعه‌شناسی نیز دارند. وقتی جامعه‌شناس شوی، یا دین را به کناری می‌اندازی و یا آن را در چارچوب واقعیات اجتماعی و نه بیشتر، قابل جریان می‌دانی. نمی‌توان گفت «مهدی نصیریِ» پسا«صبح»، ناامید از اصلاح است؛ اما می‌توان دید که دیگر با هیجان مطالبه‌گری نمی‌کند. نمی‌توان گفت نویسنده «عصر حیرت»، نسبت به برداشتش از متون روایی مدافع نیست؛ اما می توان دید که دیگر با ذوق زدگی از آن برداشتها دم نمی‌زند. او مدتی است که در مرزبندی‌های سیاسی و اعتقادیش، ملایم‌تر و دوست‌داشتنی‌تر شده‌است. 🔹«حیرتی» که نصیریِ کمتر روادار را به نصیریِ خیلی روادار تبدیل کرد، مولودِ همه آرزوها، همه امیدها، همه تلاش‌ها، همه بن‌بست‌ها،همه پیروزی‌ها و همه شکست‌های یک حکومت دینی است. 🔹او وقتی با مراجعه به متون مقدس شیعی، مفاهیمی چون تقیه و مدارا را به خصوص در عصر غیبت لمس کرد، صدای شکسته‌شدن استخوان‌های تک‌صدایی را بیشتر شنید. 🔹این کیهانیِ دیروز و توییتریِ امروز، بر آن است که برچسب‌هایی مانند التقاطی، سکولار، واداده، حجتی، اخباری و نه چندان انقلابی را از خویش بکَنَد؛ چه آشفتن و نیاسودنی. 🔹او می‌گوید من آنچه را از ظلمت آخرالزمان و قدرت محدود اصلاح‌گری در آن را در روایات خوانده بودم، در دو چیز به عیان مکاشفه کردم: سال‌ها کوشش کم اثر فسادستیزانه‌ام؛ سال‌ها تعمق در تمدن تاریک و نوین جهانی و مطالعات انتقادی‌ام. 🔹البته او پیوسته در شرح اینکه چه مقدار از پسوندهای اسلامی در دوره پیشاظهور امکان بروز دارند، پریشان سخن رانده است؛ کمتر از پنجاه درصد، چهل درصد، سی درصد. شاید این پریشانیِ نصیری، ریشه در این دارد که هنوز نتوانسته است به دقت، گستره شریعت را به شکلی کمّی تصویر کند تا اینکه پس از آن بداند چه درصدی از آن، قابلیت پیاده سازی دارد. 🔹اما او امروز به این آگاهی رسیده که رسانه‌ها، کمک شایانی به خروج بشریت از استضعاف دینی نکرده‌اند. باید بیشترِ کافران عصر انفجار اطلاعات را جاهلانی بی گناه و گیج شده قلمداد کرد. به واقع، رسانه‌ها به حیرت ذاتی عصر غیبت دامن زده‌اند؛ از شانتاژ دنیاگرایی تا آمیختن حق و باطل و ناامید کردن توده‌ها از درک حقیقت در پسِ ارائه مذاهب متکثر. 🔹نصیری، اهل روستای «ایستا»ی طالقان نیست؛ اما آن سامان را خیلی هم دور از آبادی نمی‌داند. او «مهندس و بازرگان» نیست؛ اما به تازگی آن‌ها را بیشتر درک می‌کند. نمی‌گویم نظریات این پژوهشگر حوزه دین، در میان پژوهشگران بی‌سابقه است؛ اما عقیده دارم شنای در دریای متون مقدس و دویدن در جنگل تاریک تجدد، از او یک ضد فلسفه انقلابیِ اخبارگرایِ آوینی‌گون ساخته‌است. 🔹انسان‌های چند بُعدی، همیشه خلّاق بوده‌اند و البته هیچ کس کامل نیست. 🔻🔻🔻 @mobahesat
دوست عزیز و فرهیخته گرامی حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ علی ورسه ای دامت توفیقاته با خبر شدیم والده گرامی حضرت عالی که مادر بزرگوار شهید بود، به رحمت خدا رفته است. درگذشت آن بانوی گرامی را که موفق به تربیت فرزندانی چون حضرت عالی شدند که طی چند ده سال، سهم بسزایی در توسعه فرهگ حج و زیارت داشته اید، خدمت شما، اخوی گرام تان جناب آقای مظفر ورسه ای، و دیگر اعضای محترم خانواده تسلیت عرض کرده، در این ماه قرآن و عبادت، برای آن مرحوم طلب مغفرت و آمرزش می کنیم. ان شاءالله خداوند متعال، روح آن شهید و مادر عزیزتان را با حضرت امام مجتبی (ع) که ایام ولادتش به خاک سپرده شد، محشور گرداناد. سید محمدرضا حسینی جلالی، سید علی قاضی عسکر، سید عبدالفتاح نواب، احمد عابدی، هادی فلاح زاده، محمد قاینی، عبدالرضا ایزد پناه، محمد مهدی معراجی، مهدی مهریزی، محمدعلی مهدوی راد، محمدعلی مقدادی، محمد حسین فلاح زاده، حسین رضوانی، رسول جعفریان، عبدالرحیم اباذری، سید جواد ورعی، رضا مختاری، محمدرضا هدایت پناه، جواد محدثی، علی اکبر فصیحی، محمد رحمانی، عبدالرحیم حجتی، رضا فلاح زاده، عباس ظهیری، علی اکبر ضیایی، اکبر رضایی، منصور مظاهری، امیری قزوینی، سید احمد سجادی، سید احمد علوی، حسینی اطهر، حسین واثقی، حمید احمدی، محمود شریفی اقدم، حجت الله بیات، مسلم درگاهی، سید جواد مظلومی، محمد تقی سبحانی، نور الدین صالحی، مجتبی کلباسی. سید کاظم شمس، برکت رضایی، احمد نجمی 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ مصائب مدیریت مالی حوزه و چند پیشنهاد ✏ داود احمدی علیایی طلبه سطح عالی 🔹 «مدعیان تمدن نوین اسلامی،آن‌هم با گستره‌ی قلمرو جهانی، در ساده‌ترین مسائل اداری_مالی خود درمانده‌اند» این جمله ای است که یکی از رسانه‌های ضدانقلاب در توضیح تصویری از صف شهریه‌ی طلاب قم نوشته بود. یکی از بزرگترین مشکلات موجود در نهاد حوزه، روحانیت و مرجعیت، مسئله اداری _ مالی است. مساله‌ای به ظاهر ساده اما در واقع مهم، حساس و تا حدودی پیچیده است. نحوه‌ی پرداخت‌ها اعم از شهریه، افطاری، مرحمتی و... توسط بزرگان، بهترین شاهد مثال برای اثبات ضعف مدیریت مالی حوزه است. 🔹 لکن برای وضوح بیشتر به چند نمونه از نتیجه‌ی این مدیریت ناکارآمد اشاره می‌شود: ۱.مبلغی به عنوان افطاری مقام معظم رهبری (حفظه‌الله) به حساب مبلغین حوزوی واریز میشود ،اما به حسابی که ربطی به برنامه تبلیغی حوزیان ندارد.یعنی به حساب خدمات کارت. البته ناگفته نماند که همین مَبلغ هم به حساب همه‌ی مبلغین واریز نمی شود که در نهایت می‌بینیم ، برخی از مبلغین از این برکت بی‌نصیب مانده، مبتلا به خستگی روانی و سر درگمی می‌شوند و شاید هم، کمی از کوره در رفته، ابراز ناراحتی کنند. ۲.چندی پیش مبلغی به عنوان هدیه از محل فروش اموال آیت‌الله‌العظمی اراکی (رحمه‌الله) واریز می‌شود. اما این بار هم، برعکس همه‌ی واریزی‌های حوزه، مبلغ مذکور به حساب کارت هوشمند(صادرات) طلاب واریز میگردد. کارت هوشمندی که شاید هنوز برخی از طلاب رنگش را ندیده باشند. که نتیجه‌اش می‌شود: صف کشیدن برخی از طلاب در مقابل شعب بانکی در سطح شهر و آن جنجال‌هایی که پیش آمد... ۳. صفهای طولانی شهریه و تقسیمی هم که نیازی به توضیح نداشته، معرف حضور همگان است. نکته‌ی جالب راجع به پرداخت شهریه این است که یک شهریه‌ی ساده، به اشکال مختلف دستی امضایی ، دستی با کارت دفتر شهریه ی مرجع تقلید معظم، دستی با کارت ملی ، واریز به حساب بانکی و... که این همه‌ی ماجرا نیست و چالش‌های دیگری هم دارد که بماند... ۴. شهریه‌ی پرداختی در حوزه را می توان به دو قسم رسمی(شهریه‌ی مرسوم مراجع تقلید) و غیر رسمی(شهریه اساتید و علمای بلاد به شاگردان و طلاب شهر خود) تقسیم کرد که این امر نیز به تشدید پدیده‌ی نا مطلوب اختلاف طبقاتی میان طلاب کمک میکند. ۵.طلبه را حوزه پذیرش میکند، اما به مرحله‌ی شهریه که می‌رسد، خصوصا هنگام ایجاد مشکل، میگوید که شهریه به ما ربطی ندارد و ما فقط معرفی می‌کینم تا اگه دفاتر شهریه مراجع عظام،صلاح دانستند اقدام کنند و اسم شما را در لیست شهریه درج کنند و در صورت عدم اقدام ایشان، کاری از دست ما ساخته نیست و... 🔹 به نظر می‌رسد، تنها راه موفقیت و بهره‌گیری بیشتر، از وضعیت موجود؛ این است که همه‌ی بزرگان حوزه و روحانیت (اعم از مراجع عزیز و کسانی که وجوهات پرداختی به طلاب را تامین می‌کنند) مدیران کلان حوزه (مرکز مدیریت و مرکز خدمات و...) و طلاب دست به دست هم داده و در اقدامی جهادی، با هم وحدت کرده، اقدامات زیر را انجام دهند: 1. هرچند مرکز خدمات، کامل ترین بانک اطلاعاتی طلاب را دارد، لکن در ساختار بانکی خود اصلاحاتی انجام دهد تا بانک موجود کامل‌تر شده و به اصطلاح مو لای درزش نرود. نتیجه‌ی این بانک باید چنین باشد که طلاب با توجه به مشخصات تعیین شده، رتبه‌بندی شوند و که در این صورت ،رتبه‌بندی صرفا بر اساس سطح تحصیلات نخواهد بود. به طوری که اگر فردی گفت: من میخواهم به طلاب متاهل پایه 7 و دارای ۳ فرزند و ممتاز پژوهشی هدیه‌ای بدهم، مرکز خدمات در طی ۱ روز لیست این افراد را آماده کند. انجام این کار بسیار راحت بوده و صرفا کمی خلاقیت و پشتکار می‌خواهد تا با تدوین پروتکل طراحی بانک و اجرای آن(طراحی و اجرای این بانک مقاله ای مجزا می‌طلبد)، نتیجه‌ی مطلوب به راحتی در دسترس قرار گیرد که البته مرکز خدمات بیشتر راه را رفته و کافی است کمی در راستای تکمیل آن اقدام کند. 2. طلاب عزیز با مراجعه به سامانه‌ی سخا و تکمیل اطلاعات خود، ضلع دیگر این طرح را تکمیل نمایند. 3. مراجع عزیز و سایر عزیزانی که در صدد دستگیری از جامعه طلاب هستند (اعم از اساتید بنام، علمای بلاد، مجمع طلاب شهر‌های مختلف، دفتر تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف و.....) لطف کرده، و این کارت‌های مختلف بانکی ، دستی و امضایی و.... را جمع کرده و واریزی های خود را صرفا از طریق خدمات کارت انجام دهند. 🔹 لازم است، طلاب محترم به صحنه آمده و از طرق مختلفی این امر مهم را با ارسال نامه ، نماینده و... از مدیران کلان حوزه و مرجعیت عزیز مطالبه نمایند. لذا پیشنهاد می‌گردد، کارگروهی تشکیل شود تا با بررسی طرق ابراز مطالبه‌ی مذکور این امر مهم را دنبال کند. مشاهده متن کامل یادداشت: http://mobahesat.ir/22903 🔻🔻🔻 @mobahesat