🔸مباحثات/
🔻روحانیت و آزمون جدید نقشآفرینی اجتماعی
🔹با انتشار خبر افزایش قابل توجه قیمت بنزین و از ساعات نخست روز شنبه تجمعات گوناگونی در شهرهای مختلف کشور روی داد.
🔹این تجمعات اگرچه ظاهراً در اعتراض به گرانی قیمت بنزین بود اما از ابتدا پیشبینی میشد توسط افراد مغرض و آشوبطلب به هرج و مرج و حمله به برخی مراکز دولتی و دینی منجر شود. اما این اتفاق در برخی از شهرها به خوبی مدیریت شد و تنها شاهد اعتراضات آرام بودیم.
🔹یکی از دلایل عدم تشنج و عدم امکان سوءاستفادهی مغرضین، حضور بههنگام و کاملا صبورانهی روحانیت و مسئولان دولتی و نظامی دربین مردم و معترضین بود.
🔹اگرچه این حضور فقط در شهرها و مناطق کوچک موثر است اما در عینحال مغتنم و قابل توجه است.
🔻🔻🔻
@mobahesat
💠 مباحثات/روحانیت و خشونتهای اجتماعی
🖊محمد وکیلی
♦️مسئله ای به نام خشونت های اجتماعی و خیابانی هرچند از دیرباز مطرح بوده و سابقه ای چند ده ساله در مطالعات و پژوهش های اجتماعی و روان شناختی دارد، اما پدیده خشونت علیه روحانیت، از معضلات نوپدیدی است که طی یکی دو سال اخیر در جامعه ما علنی شده است و با گسترش و افزایش نفوذ رسانه ها مخصوصا فضای مجازی در جامعه، شکلی عیان تر یافته است. گزارشهایی از موارد متعدد این خشونت طی سال گذشته و امسال از شهرهای مختلفی چون تهران، مشهد، اهواز و قم منتشر شده است. به ویژه اینکه این خشونت ها از خشونت کلامی گذشته و به خشونت فیزیکی در حد اقدام به قتل رسیده است.
🔸هر چند در سابق هم اینگونه تعرضها وجود داشته اما اولا از جانب گروهکهای معاند که میان مردم هم منفور بودند صورت می گرفت و ثانیا قربانیان این خشونتها، معمولا شخصیتها و چهره های مهم و محوری روحانیت بودند. اما امروزه با پدیده ای مواجهیم که اولا نشانه های برنامه ریزی شده، سازمان یافته و تشکیلاتی بودنش بسیار کم رنگ است و ثانیا قربانیانش از میان طلاب و روحانیون فاقد جایگاه و مسئولیت حاکمیتی هستند. در آخرین مورد از این خشونت ها، طلبه ای مشهدی مورد تهاجم با قمه قرار گرفت و بعد از چند روز بستری درگذشت.
🔸گر چه نگرش روان شناختی ریشه اینگونه خشونتها را به اختلال روانی تقلیل می دهد و مسئولان قضایی و انتظامی نیز با همین بهانه، پرونده هایی از این قبل را بدین بهانه که فرد مهاجم دارای اختلال روانی بوده مختومه می کنند، اما از نظر اجتماعی نمی توان از کنار این پدیده به راحتی عبور کرد. اینگونه خشونت ها مجموعه ای از واکنش های اجتماعی هستند که زمینه های قابل مطالعه ای دارند. زمینه هایی که در صورت غفلت از آن، می تواند تبعات فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی به بار آورد. مطالعه ریشه ها و عوامل ایجاد یا گسترش این پدیده، اگرچه نیازمند پژوهش های اساسی است که ضرورت دارد مراکز مطالعاتی حوزوی بدان بپردازند، اما اجمالا می توان ریشه های این خشونت را در عوامل زیر جستجو کرد:
🔹احساس ناکامی اجتماعی و اقتصادی، احساس تبعیض، عدم پاسخگویی مناسب و صحیح نهادهای حاکمیتی (از جمله قوای مجریه و قضاییه که بیشترین ارتباط مستقیم با مراجعات مردمی را دارند) به مطالبات و توقعات و انتظارات، و فراهم نبودن راههای قانونی طرح این مطالبات، موجب انباشت آنها و در نتیجه فوران خشم اجتماعی می شود. در چنین وضعیتی با توجه به اینکه مسئولان و مسببان اصلی در کف جامعه قابل شناسایی نیستند، طلاب و روحانیون به دلیل داشتن لباسی متفاوت، سیبل چنین تهاجماتی قرار می گیرند.
🔹با توجه به نظریه بازنمائی استوارت هال(نظریه پرداز فرهنگ) تصویری که از حضور پررنگ روحانیت در رسانه ها و تریبون ها (آن هم معمم و در قالب لباس روحانیت) ساخته شده، لزوما همان تصویر و تصوری نیست که روحانیت قصدش را کرده بود. حتی اگر روحانیت نقشی محوری در وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امروز نداشته باشد، این حضور پررنگ و همه جایی روحانیت موجب شده که روحانیت مسبب اصلی وضعیت غیرقابل دفاع اجتماعی و اقتصادی کشور شناخته شوند. بر همین اساس هم، به نظر می رسد تاکید بر تلبس تمام طلاب جهت انجام مسئولیت های حوزوی، نیاز به بازاندیشی دارد.
🔹در چنین شرایطی انعکاس خدمات اجتماعی روحانیت و قرار گرفتن در کنار مردم هنگام طرح مطالبات مشروع و قانونی، نه فقط در زبان ( و از پشت تریبون ها، چرا که از نظر مردم، داشتن تریبون خود نشانه ای است از قرار گرفتن در جبهه مسئولان) بلکه در میدان عمل و در کف میدان و اجتناب از رنگ و بوی جناحی دادن به فعالیت های اجتماعی روحانیت، می تواند راهکارهایی جهت ترمیم رابطه مردم و روحانیت بوده، زمینه های خشونت های فیزیکی و زبانی علیه روحانیت در سطح جامعه را فرو بکاهد.
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️روحانیت، حوزه های علمیه و اغتشاشات آبان ۹۸
🖊سیدجواد میرخلیلی
🔹حوادث و اتفاقاتی که بعد از افزایش قیمت بنزین و سهمیه بندی آن در واپسین روزهای آبان 98 در کشور رخ داد را می توان از منظرهای مختلفی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؛ در این میان، اما نقش و وظایفی که حوزه های علمیه و به خصوص حوزه علمیه قم و روحانیت در قبال این حادثه و حوادث مشابه داشته و دارند، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
🔹از حوزه ای که به تعبیر [مقام معظم رهبری]، می بایست یک حوزه انقلابی باشد، انتظارات مختلفی می رود که با تأکید بر حوادث روزهای اخیر به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.
🔸الف) نقش هدایت گری و حلقه واسط بودن
🔹شاید یکی از دلایلی که باعث شکل گیری اتفاقات اخیر شد را بتوان در عدم اقناع افکار عمومی جست؛ هر چند برخی مسئولین دولتی بر این موضوع تأکید می کردند که از مدتها قبل این اقناع شروع شده بود؛ اما این طور به نظر نمی رسید و یا حداقل می توان گفت افکار عمومی از این اقناع بی نصیب و بی اطلاع بود.
🔹جا داشت مسئولین دولتی و سایر نهادها و دستگاههایی که در این رابطه، به توافق رسیده بودند، جلساتی را با حوزویان و روحانیون تشکیل می دادند و از آنها به عنوان راهبران جامعه اسلامی و کسانی که نقش حلقه واسط بین مسئولین و مردم را شکل می دهند برگزار می کرده و با اقناع این گروه از جامعه که بیش از مسئولین با مردم عادی در ارتباط هستند، باعث می شدند تا هزینه های این تصمیم کمتر شده و جو عمومی جهت پذیرش این موضوع آماده تر شود؛ و در این صورت بود که روحانیون؛ به خصوص آن دسته که صاحب تریبون و قلم و غیره بودند می توانستند مردم را نسبت به اهمیت این مسئله و دلایل این موضوع آگاه کنند.
🔸ب) حمایت گری و نصیحت گری
🔹از دیگر نقشهایی که حوزه های علمیه و روحانیت می توانست و می باید در قبال این حادثه و حوادث مشابه به صورت جدی و پررنگ تر دنبال نماید می توان به نقش حمایت گری و نصیحت اشاره کرد؛ به تعبیر حضرت آقا: "حمایت در کنار نصیحت، دفاع در کنار اصلاح".
🔹باید بپذیریم بخش عظیمی از مردم ایران، امروز زیر فشار تحریمهای ناجوانمردانه و ترویسم اقتصادی آمریکای بدعهد و سران ضد انسانیت این کشور قرار گرفته و اعتراضاتشان بحق و بجاست. در این میان می طلبد که روحانیت و حوزه های علمیه با همان ارتباط خوب و صمیمی که با مردم دارند، ضمن حمایت از این بخش از جامعه که می خواهند حرف خود را به گوش مسئولین برسانند، نقش ناصحانه خود را هم در قبال مردم انجام داده و متولیان امر را نسبت به این موضوع آگاه سازند و به عبارتی در کنار دفاع، به اصلاح امور از سوی مسئولین نیز توجه ویژه داشته باشند تا مردم فشار کمتری را احساس کنند؛ پیامی را که می توان در فرمایشات مقام معظم رهبری بعد از این حادثه و همچنین پیامهای مراجع معظم تقلید یافت و اگر قرار باشد روحانیت و حوزه های علمیه در قبال چنین مسائلی در حاشیه قرار گیرد خطرات جبران ناپذیری دارد
🔸با این توجه و با بررسی اعتراضاتی که با حضور برنامه ریزی شده برخی از اغتشاشگران و عناصر اجیرشده خارجی صورت گرفت، می توان چند گروه را در این میان متمایز دید.
🔹گروهی که به خاطر نگرانی از آینده خود و وضعیت اقتصادی، می خواستند اعتراض خود را نشان دهند، و بخشی که از قبل منتظر فرصت و مترصد موقعیتی برای ضربه به نظام بودند و بخشی که به خاطر احساسات و هیجانات جوانی و غافل از نقشه دشمن در این مسیر قرار گرفتند.
🔹در این میان می طلبد حوزه های علمیه و روحانیت با نزدیک شدن بیشتر به مردم و به خصوص جوانان؛ مشابه کاری که برخی ائمه جمعه و جماعات در برخی شهرها انجام دادند، نقشه های شوم دشمنان را برملا کرده و نشان دهند که ارتباط بین مردم و روحانیت و حوزه های علمیه از هم گسستنی نیست و حوزه در قبال مسائل سیاسی اجتماعی در جامعه در کنار نقش حمایت گری خود، به صورت نصیحت گرایانه، مسئولین را به حل مشکلات مردم و کم کردن دغدغه های آنها فرا می خواند.
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/
آیتالله سیدابوالفضل میرمحمدی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و مجلس خبرگان صبحگاه روز یکشنبه در ۹۶سالگی دارفانی را وداع گفت
🔻🔻🔻
@mobahesat
11.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 الصرخی کیست و چه میخواهد؟
کلیپ نگاهی گذرا به فعالیتها و آنچه که الصرخی در فضای فقاهتی و مرجعیت ادعا میکند
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️از حجاب تا چندهمسری؛ در جستجوی پایانی برای جدالهای بیپایان
🖊سیدمحمدهادی گرامی
🔸«امر اجتماعی همانگونه که خوانده میشود، پدیدار میشود» سهشنبه ۱۴ آبان در پژوهشگاه علوم انسانی درباره ضرورت فعالیت در فضای مجازی و پیامرسانها با یکی از دوستان گفتگویی صورت گرفت. وی به دلایلی مخالف اینگونه فعالیتها برای اهل آکادمیا بود؛ یکی از مهمترین دلایل وی ضرورت ناخواسته تن دادن به بازیهای چنین فضایی بود. البته من به دلایل روشنی با گفته وی موافق نبودم؛ ولی هنگامی که با انبوهی از یادداشتها درباره چندهمسری، حجاب اجباری و دیگر هنجارها/ضدهنجارهای مربوط به جامعه ایرانی ـ اسلامی مواجه شدم، اقتضاءات و بازیهای فضای مجازی را بهتر و بیشتر لمس کردم.
🔹آنچه بیان میشود با احترام به ایدههای شرکتکنندگان در چنین مباحثاتی، تلاش میکند به جای «فروغلطیدن در» و «تندادن به» روندهای رایج، خوانشی حتیالمقدور بیطرفانه نسبت به یک چالش روش شناختی در چنین جدالهایی ارائه کند.
🔹دلیل اصلی منجر نشدن چنین جدالهایی به فایده معرفتشناختی ـ هر چند ممکن است منافع غیرجمعی و غیرمعرفتشناختی را تأمین کند ـ فروکاستن سطح تحلیل به یک بُعد است. انگاره ما درباره حجاب، حجاب اجباری، چندهمسری و … هر چه باشد، بیگمان فروکاستن سطح تحلیل درباره این هنجارها/ضدهنجارها به یک بُعد یا سطح، و نگریستن به آنها به مثابه امری صرفا الهیاتی ـ جدلی، اجتماعی، شخصی، حقوقی، فقهی، تاریخی و … یک خطای روششناختی است. برای چنین پدیدههایی عمدتا پنج رویکرد تحلیلی ـ نه در معنای فلسفی آن ـ وجود دارد و یا میتوان پیشنهاد داد:
🔹1. تحلیل انسانشناختی ـ زیستنی: یکی از گونههای تحلیل که به دلیل سیطره نگاههای جدلی به این موضوع کمتر مورد توجه قرار میگیرد نگاه انسان شناختی، زیستنی و از درون است. فهم و تفسیر چندهمسری و یا ازدواج غیردائم و سپس بررسی پیامدهای احتمالی آن بدون یک مطالعه میدانی همدلانه و از نزدیک امکان پذیر نخواهد بود.
🔹2. تحلیل تاریخی ـ تطبیقی: در این رویکرد تحربههای تاریخی عصر پیامبر و ائمه (علیهم السلام) به عنوان منبع مشروعیت تلقی میشود. برای نمونه، براساس این نگاه تلاش میشود تا انگاره «حجاب اجباری» با تجربه تاریخی حکومت نبوی یا علوی تطبیق داده شود.
🔹3. تحلیل تطبیقی ـ اجتماعی: این رویکرد با یافتن جامعه ای که مشابهت حداکثری با جامعه معاصر ایران دارد، تلاش میکند بررسی کند که تجربه زیسته جامعه مشابهی که نوع خاصی از تعامل با ضدهنجارها/هنجارها را انتخاب کرده است، چه بوده است.
🔹4. تحلیل جامعهشناختی ـ فرهنگی: گونه رایجی از تحلیلها که با رویکردی جامعه شناختی به تبیین این مسأله، علل و پیامدهای آن بدون ضروری دانستن بهرهبردن از تجربههای زیسته میپردازد.
🔹5. تحلیل فقهی ـ حقوقی: رویکرد نسبتا رایج در برخی تحلیلها که با ارجاع به قوانین حقوقی و یا اسلامی تلاش میکند تا هنجارها/ضدهنجارهایی مانند حجاب و چند همسری را بررسی کند و درباره آن داوری کند.
🔹پاسخ پرسشهایی که پژوهشگران و سیاستگذاران درباره انگارههایی همچون حجاب، حجاب اجباری، چندهمسری، ازدواج غیردائم و ... دارند بدون توجه به همه ابعاد و گونههای تحلیل درباره این انگارهها امکان پذیر نخواهد بود، مگر اینکه در پی یافتن و ترویج «پاسخِ خود» برای این پرسشها باشند.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22248/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️فقیه قرانگرا
🔸به مناسبت درگذشت آیتالله سید ابوالفضل میرمحمدی
🔹آیتالله سید ابوالفضل میرمحمدی زرندی در سن ۹۶ سالگی و پس از چندین دهه تدریس و پژوهش درگذشت. در سالهای اخیر، نام مرحوم میرمحمدی به عنوان کهنسالترین نماینده مجلس خبرگان و رییس سِنّی این مجلس در روز افتتاح آن در رسانهها مطرح میشد، ولی محققان، حوزویان و دانشجویان دانشکده الهیات در دو دهه نخست پس از پیروزی انقلاب با نام وی به عنوان مفسر قرآن، استاد علوم قرآنی و رییس دانشکده الهیات دانشگاه تهران آشنا بودند.
🔹آیتالله میرمحمدی که متولد زرند ساوه بود همراه با سه طلبه ترکزبان دیگر که آنها هم «سید ابوالفضل» نام داشتند، داماد مرحوم آیتاللهالعظمی سید احمد زنجانی؛ از علمای برجسته قم از دهه بیست تا دهه پنجاه و پدر آیتاللهالعظمی سید موسی شبیری زنجانی شد. او به همراه برادر همسرش (آیتالله شبیری) سالها در جلسات درس مرحوم آیتاللهالعظمی سید محمد محقق داماد شرکت کرد.
🔹شرکت در جلسات درس آقای داماد، او را وارد جلسات مستمر حلقه شاگردان این استاد بزرگ حوزه قرار داد و او در کنار حضرات آیات مرحوم آذری قمی، مرحوم سید مهدی روحانی، مرحوم احمدی میانجی، مرحوم موسوی اردبیلی، مرحوم طاهری اصفهانی و سید موسی شبیری زنجانی همواره به بحث آزاد علمی درباره موضوعات قرآنی و فقهی میپرداخت. حاصل این تحصیل، تحقیق و مباحثات طولانی، کتابهایی همچون «بحوث فی تاریخ القرآن و علومه» و «تفسیر بلاغ» است.
🔹با پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم میرمحمدی نیز همچون بسیاری از همدرسهای خود وارد مناصب مهم حکومتی شد؛ عضویت در شورای عالی قضایی، گزینش علمی قضات، دیوان عالی کشور، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مجلس خبرگان رهبری و یک دهه ریاست دانشکده الهیات دانشگاه تهران.
🔹مرحوم آیتالله میرمحمدی در اثر مهم خود در حوزه علوم قرآنی که سال ۱۳۵۸ با عنوان «بحوث فی تاریخ القرآن و علومه» تألیف کرده و از منابع دوره دکتری محسوب میشود، به مباحث معاصر نیز پرداخته و آرای متفکرین شیعه و سنی را بررسی کرده است. وی از صفحه ۸۴ کتاب به این نظریه برخی پژوهشگران قرن ۱۹ و ۲۰ اشاره کرده که قرآن را کلام پیامبر(ص) میدانستهاند. به باور مرحوم میرمحمدی، این نظریه حتی اگر مقبول باشد (که نیست و با ادله عقلی و نقلی قابل خدشه است) باز هم نمیتواند دلیلی بر نفی اعجازآمیز بودن قرآن باشد.
🔹وی در تفسیر بلاغ نیز به این موضوع پرداخته و کوشیده تا اثبات کند که هم الفاظ و هم معانی قرآن از جانب خداوند متعال است و پیامبر اکرم(ص) فقط وظیفه ابلاغ پیام را بر عهده داشتهاند.
🔹اندک مطالعه این دو اثر اصلی مرحوم آیتالله میرمحمدی نشان میدهد وی نه تنها تسلط کاملی به آیات قرآن و ارتباط معنوی آنها داشته، بلکه بر خلاف روشهای متداول دهههای بیست تا پنجاه عمل کرده که میکوشیدند قرآن را با رویکرد علم تجربی مدرن بررسی کنند. مرحوم میرمحمدی مقهور این جو غالب نشده و از روشهای سلف عدول نکرده است.
🔹مرحوم استاد سید جعفر مرتضی عاملی؛ مورخ برجسته لبنانی که بهتازگی درگذشت از شاگردان مرحوم آیتالله میرمحمدی بود. همچنین فرزند و دامادش نمایندگان قم در مجلس ششم بودند. فرزند وی معاون رییسجمهور در زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز بوده و اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
🔸لینک مطلب:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22257/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
4_5933741011573409337.mp3
10.41M
مباحثات/#تورق
🔹 پادکست معرفی و نقد کتاب
قسمت چهاردهم: «تکوین نهاد مرجعیت تقلید شیعه»
🔸 تالیف: محسن صبوریان
(نویسندگان کتب در موضوع حوزه و روحانیت _ترجیحا تازه منتشره_ میتوانند یک نسخه از کتاب خود را برای معرفی به ما ارسال کنند)
🔸پادکستهای تورق را میتوانید در ناملیک هم پیگیری کنید
www.mobahesat.ir
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️نظامات فقه نیازمند استنباط مستقل است
🔸گزارش همایش «فلسفه فقه نظام»
🔹عصر روز چهارشنبه ۶ آذرماه ۱۳۹۸ همایشِ ملیِ «فلسفهی فقه نظام» از سویِ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی در قم و در تالارِ اندیشهی پژوهشگاه برگزار شد. در این همایش شماری از اساتید و دانشآموختههای حوزهی علمیهی قم به ایراد سخنرانی و طرح نظریههایی دربارهی فقه نظام پرداختند.
🔸آیتالله علیاکبر رشاد:
🔹در تعریف خود نظام نیز اختلاف است اما نظام را میتوانیم به عنوانِ مجموعهای ترکیبیافته از مولفههای مختلف و متناسب و سازگار تعریف کنیم که متفاعل بوده و موجب تمییز نظامها از یکدیگر میشوند. این مولفهها واجد جهتگیریای هستند که همسوی با تحقق غایت یا غایاتی است که نظام برای رسیدن به آنها وجود دارد. از این تعریف نکاتی بهدست میآید. اولا اینکه نظام مجموعهای مرکب است و نه امری بسیط و همچنین این عناصر و مولفهها باید مختلف باشند و صرف وجود مولفههای همسان با این تعریف خارج میشوند.
🔹همین اختلاف در مولفههاست که موجب ایفاء نقش و به اصطلاح انجام تفاعل میگردد. در عینِ اختلاف وجود تناسب میان این مولفهها ضروری است و نظام نمیتواند از مولفههای ناسازگار بهدست آید. در عین وجود این اختلاف و تناسب، مولفه به اصطلاح باید متفاعل و واجد نقشی در تعامل با یکدیگر برای تحقق هدف باشند. همچنین هر نظامی از دیگر نظامها بهواسطهی همین مولفه باید متمایز گردد و بهواسطهی همین مولفههاست که نظام استقلال خود را حفظ کرده و با سایر نظامها خلط نمیشود. چنین مجموعهای در نهایت بهدنبال تأمین غایت و هدفی معیّن است.
🔸آیتالله ابوالقاسم علیدوست
🔹باید قائل به وجود نظام یا نظامها باشیم یعنی نظام مستقل و جدای از گزارهها و قواعد و مقاصد شریعت است که عبارت است از استنباط و استنتاجی که مانند نخ تسبیح باعث به قرار رسیدن سایر استنتاجها و استنباطهای جزئی و اتمیک میشود. پذیرش چنین نظامی برآمده از آیات قرآن و سایر نصوص دینی است و به صورت اتوماتیک حاصل نمیشود و نیاز به استنباط و استنتاجی مجزا و مستقل دارد. البته اگر فقیه از عهدهی یک استنباط و استنتاج جامع برآید به این معنا که در هر یک از مراحلِ سهگانهی استنباط (مذکور در بالا) به نحو فراگیر و جامعی نسبتها و ارتباطها رو حفظ و لحاظ کند، شاید در این صورت نیاز به استنتاج مستقل نظام نداشته باشد.
🔹این بدین معناست که فقیه در یک استنباط جزئی مثلا گزارهی اتمیک الف، نسبت این گزاره با تمامِ سایر گزارهها و استنباط آنها در مرحلهی اول استنباط و نسبت این گزاره در دو مرحلهی دیگر استنباط با سایر موضوعات را لحاظ کند، در این صورت شاید نیازی به استنتاج نظامها و کلان نظامها نداشته باشد. اما ناگفته پیداست که چنین استنباط و استنتاجی دامنهی وسیع و عمیقی دارد و شدنی بودن آن چندان سهل و دستیافتنی نیست. دشواری چنین کاری را میتوان مشابه کارِ کندن کوه با سوزن دانست، که چنین تعبیری از مرحوم عراقی ارائه شده است.
🔸گزارش کامل این همایش را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22264/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️ورود محتاطانه آیتالله سیستانی به فضای سیاسی عراق یک تاکتیک است/ تعریف جایگاه حقوقی برای مرجعیت اعلی شرایط بهتری برای آینده عراق رقم میزند
🔘حجت الاسلام و المسلمین مهدی ابوطالبی در گفتگو با مباحثات:
🔹وقتی که ما نوع ورود آیت الله سیستانی را به فضای سیاسی عراق نگاه میکنیم، بله، طبعا متفاوت [با امام و رهبری] است. یعنی، ظاهر این است که امام و رهبری، یک حضور کامل و گستردهتری را دارند، اما آیت الله سیستانی خیلی محدودتر و با احتیاطتر حضور پیدا میکنند، به این معنا تفاوت وجود دارد. اما آیا این دو مدل سیاستورزی است یا نه؟ بعضیها این را به نظریه آیت الله سیستانی در بحث ولایت فقیه بر میگردانند، یعنی نظر ایشان پیرامون ولایت فقیه و حکومت اسلامي موجب شده است که ايشان اين مدل عملکرد سياسي را داشته باشند.
🔹بنده به نظرم میرسد اين مدل ورود آيت الله سيستاني لزوما به نظريه ايشان در بحث ولايت فقيه يا حکومت اسلامي مربوط نيست. بخشی از دلايل اتخاذ اين مدل ورود آیت الله سیستانی به شرایط عراق برمیگردد. به تعبير ديگر دليل اصلی تفاوت مدل ورود امام و رهبری به سياست با مدل ورود آيت الله سيستانی، به تفاوت شرايط ايران و عراق برمیگردد.
🔹مثلا یکی از گلایههای عراقیهایی که در ایران بودند این بود که بعد از صدام و حکومت فعلی عراق و اینها، و نفوذی که بالاخره آيت الله سیستانی دارند، حداقل در دادگاههای ما که میتواند قضاوت، شرعی و بر اساس فقه شيعه باشد که متاسفانه الان در موارد زيادی اينگونه نيست. برخي دوستان ما در عراق که برای بحث ارث و مسائل حقوقی به دادگاه مراجعه کردند نقل کردند که برخی قوانين حقوقی بر خلاف شرع و فقه شيعه است.
🔹این موارد شاهدی است بر اینکه بحث بر این نیست که آیت الله سیستانی قبول ندارد که مثلا مسائل حقوقی و قضائی باید زیر نظر مجتهد باشد و طبق فقه شیعه باشد، مشکل این نیست. مشکل اینجا است که ایشان در عمل با احتياط و به صورت محدود در امر حکومت و سياست ورود کردهاند. مثلا به گونهای ورود نکردهاند که مسائل حقوقی و قضائی هم طبق شرع انجام شود. این نکته شاید به این بازمیگردد که شاید ایشان هنوز شرایط را آماده ورود نمیبینند. یا ممکن است که اين ورود احتياطی و محدود، به روحیات شخصی ايشان بازگردد
🔹البته بنده هم معتقدم که شرایط سیاسی- اجتماعی عراق هنوز آماده این مدل ورود نیست. اما احساس من این است که شاید بتوان بیش از اینها ورود پیدا کرد. البته در این چند سال به نظر میرسد که یک پشتوانه حوزوی هم پیدا شده است که مثلا طلبههایی را برای قضاوت بفرستند و کارهایی از این مدل. در مجموع بنده این دو مدل عملکرد آيت الله سيستانی در عراق و امام و رهبری در ايران را ناشی از دو نظريه متفاوت سياسی نميبينم. شاید به تعبیری میتوان گفت، دو نوع تاکتیک است.
🔹یعنی آقای سیستانی اگر شرایط فراهم بود، طبعا یک ورودی مشابه امام داشتند، البته نه لزوما در حد ولايت مطلقه فقيه، بلکه در حد دخالت بيش از اين حدی که الان دارند. چون به نظر میرسد که بحث ولایت مطلقه را به آن صورت که امام میفرمودند، قبول نداشته باشد، ولی ولایتی که ایشان برای فقیه قائل است، در حدی است که روحانیت بتواند وارد حکومت شود، اما با یک حیطه محدودتری.
🔹با این شرایط موجود، به نظرم میرسد که [در فقدان آیتالله سیستانی]، تشتت خیلی بیشتر خواهد شد. چون الان باز یک اجماع نانوشتهای روی آيت الله سيستانی وجود دارد. سایه سیادت ایشان تا یک حدی است که حتی برخی از روحانیان دیگر یا ساکت هستند، یا به رغم اختلاف نظر، ممکن است که بر خلاف ایشان عمل کنند، ولی صریحا عرض اندام نمیکنند. وجود ایشان به وحدت بیشتر خیلی کمک کرده است. نبود ایشان در این شرایط کار را سخت میکند.
🔹به نظر میرسد که الان جایگاه آيت الله سیستانی بیشتر جایگاه شخصی خودش است تا جایگاه حقوقی. به همین دلیل اگر خدای ناکرده شخص ایشان نباشد، دیگر معلوم نیست که چنین جایگاهی باشد. اگر یک جایگاه حقوقی مثلا در قانون اساسی ولو یک ولایت با اختيارات محدودی، تعریف میشد، یک جایگاه حقوقی که بعد از ایشان هم یک فقیه دیگر آن جایگاه را داشته باشد، شرايط برای بعد از ايشان خيلی بهتر میشد.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22221/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️تحوّلخواهی و مبانی علمی و حوزوی آن (۵)
🔸عرصههای تحوّل در حوزه علمیه
🖊مهدی برزگر
🔹در این قسمت میخواهیم عرصههای گوناگونی را که لازم است در آنها تحوّل رخ دهد مورد بررسی قرار دهیم. عرصههای گوناگونی از قبیل پذیرش طلاب، نظام آموزشی، کتب درسی، روش فقاهت، نظام پژوهش، نظام تبلیغ و…
🔹پیش از ورود به اصل بحث لازم است به این نکته توجه شود که تحوّل در هر یک از عرصههای پیشگفته متاثّر از سایر عرصهها و نیز مؤثّر بر آنهاست. به دیگر سخن همچنان که حوزه علمیه یک موجود بسیط و سازمان تکبُعدی نیست و هر یک از عرصههای آن بر سایر ابعاد اثر گذار است، تحوّل در حوزه نیز یک پدیده بسیط و تکبُعدی نیست که به صورت بریده از ابعاد دیگر رخ دهد، بلکه تاثیر و تأثّر متقابل میان آنها وجود دارد.
اکنون به بررسی و بایستههای تحول در هر یک از عرصههای مذکور میپردازیم.
🔸۱. شیوه پذیرش طلّاب
🔹روش جذب و پذیرش نیرو یکی از مهمترین عناصر در هر سازمان و ارگانی است که برای خویش اهداف مهم و بلندی ترسیم نموده است. چرا که مهمترین ابزار در مسیر تحقق اهداف مذکور نیروی انسانی است و لذا تلاش مدیران و برنامهریزان همیشه بر آن است که از همان ابتدا نیروی انسانی متناسب با اهداف و آرمانهای سازمان متبوع خویش جذب کنند. این تناسب و هماهنگی هم سبب میشود بار سنگین آموزش سبکتر شود، چرا که علاقه و استعداد نیروی جذب شده تا حدود زیادی سختیهای دوران آموزش را آسان و تلخیهای آن را شیرین میکند و هم ریزش نیرو در آینده را به حد اقل ممکن خواهد رساند.
🔹اکنون باید پرسید کدام نیروها و با چه ویژگیهایی متناسب و همآهنگ با اهداف بلند و آرمانهای مقدّس حوزهاند؟ طبیعتاً پاسخ این پرسش متوقّف بر این است که اهداف و آرمانهای حوزه را چه میدانیم و چه تعریفی از هویّت طلبگی داریم. حق این است که حوزههای علمیه از همان ابتدا مهد پرورش عالمان دینی بوده است تا بتوانند به عنوان ورثۀ انبیاء در جامعه ایفای نقش فعّال کنند. به عبارت دیگر رسالت و آرمان حوزههای علمیه تأمین دینداری مردم و به تبع آن تضمین سعادت دنیا و آخرتشان است. یعنی یک طلبه باید خود را در جایگاه پیغمبر زمان خویش ببیند و دست کم یکی از نقشهای پیامبر زمان خویش را در عرصه فهم یا تبلیغ یا اجرای دین ایفا کند.
🔹نباید پذیرش طلبه برای حوزه علمیه را خارج از چاچوب موازین عقلایی و علمی تعریف کنیم و با این بهانهها که «من با چه حجّتی این جوان را از سربازی امام زمان(عج) محروم کنم؟» و یا «اگر به او فرصت ندهیم در قیامت چه جوابی خواهیم داشت؟» و امثال ذلک، درِ حوزه را به سوی هر متقاضی باز کنیم. حجّت و جواب مسئولان گزینش این است که پذیرش شخص ناشایسته در حوزه هم منجر به هتک شعائر الله میشود، هم اسراف بیت المال در پی دارد، هم به سایر طلّاب حوزه آسیب وارد میکند و هم کارایی حوزههای علمیه را زیر سوال میبرد.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/22294/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat