eitaa logo
مباحثات
1.7هزار دنبال‌کننده
211 عکس
99 ویدیو
2 فایل
@ahmadnajmi ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️کدام امید و کدام ناامیدی؟! ✒️سید محمدامین درخشانی (طلبه حوزه علمیه قم) 🔹"تا این امیدتان ناامید نگردد فرج امام زمان فرا نمی‌رسد! " شاید شما هم بارها این جمله را شنیده باشید. غالب این افراد چنین می‌پندارند که" اگر امید همین چند مجاهد هم از تلاش برای اقامه قسط و داد ناامید شود" آنگاه همه یک صدا حجة بن الحسن را صدا خواهند زد و منجی خواهد آمد. 🔹پیامبر اکرم می‌فرمایند: افضل اعمال امتی انتظار الفرج من الله. (کمال الدین ج2، ص 644) فرج و گشایش در هنگام وقوع در سختی و مضیقه است، یعنی کسی تا احساس تنگنا نکند، به دنبال گشایش نمی‌گردد. گشایش مطرح در حدیث الهی و ربانی است نه عادی و معلولی. پس در مفهوم انتظار فرج هم ناامیدی و احساس تنگنا از شرایط فعلی وجود دارد هم امید به آینده‌ای گشوده از تنگناها. 🔹این "ناامیدی و احساس عجز" و "امید فرج الهی" مطرح در حدیث کاملا مطلوب و باعث رشد و سعادت بشر و ظهور منجی است، اما ممکن است کسی مصداق دیگری را جایگزین کند و بین امید و ناامیدی مطلوب و نامطلوب خلط کند، در این نوشتار سعی بین تفکیک همین دو مقوله می‌باشیم. 🔹 می‌توانیم تمام افراد انسانی در زمان خویش را چنین دسته بندی کنیم: الف. انسان‌های که از شرایط حاضر جهان (=عصر غیبت) احساس سختی ندارند، (=امیدواری نامطلوب) که خود دو گروه هستند: 🔸 انسان‌های که بالفعل احساس سختی ندارند، یعنی مرفهان اعم از مقدس و غیر مقدس. (مرفهان مقدس اولین گروه قاعدین هستند.) انسان‌های که بالقوه احساس سختی ندارند، یعنی اگرچه دارای مشکلات مادی-روحی است و تا حدی احساس نارضایتی دارد، اما معتقد است که اگر نظم حاکم بر جهان فعلی که همان تمدن غربی است، به صورت کامل اجرا شود، او نیز از مشکلاتش رها خواهد شد، به عبارت دیگر نسخه‌های موجود در دنیای غیرالهی فعلی را درمان دردهای خود می‌داند. این گروه طیفی وسیعی از مذهبی و غیر مذهبی را شامل می‌شود و نقطه مشترک همه اینها این است که تغییرات را دوست دارند و تغییر مورد نظر آنها توسعه یافتگی به مفهوم غربی آن است،(امید نامطلوب) البته طیف غیر مذهبی این گروه به دنبال تغییرات فقط با روش‌های عادی است ولی طیف مذهبی این گروه برخی به روش‌های عادی امید دارند، و برخی دیگر چنین تغییر اساسی در کل جهان را فقط به دست منجی ممکن می‌دانند و به همین خاطر چندان تلاشی نمی‌کنند و دیگران را از تلاش بیهوده منع می‌کنند. تمرکز بر گروه اخیر بسیار مهم است، این افراد قسمت عمده‌ی قاعدین را شکل می‌دهند(گروه دوم از قاعدین)، یعنی کسانی که به شرایط فعلی و تمدن مدرن بسیار خوش‌بین هستند ولی تحقق چنین چیزی را فقط به دست منجی می‌دانند. اینها همان کسانی هستند " در غرب اسلام را می‌بینند ولی مسلمان نمی‌بینند" پس به منجی‌ای نیاز دارد که اسلام(=تمدن غربی) را در جهان پیاده‌سازی کند و کافرانی که به اسلام عمل می‌کند را مسلمان کند!‌ ب. انسان‌های که از شرایط حاضر جهان (=عصر غیبت) احساس تنگنا دارند،(= ناامیدی مطلوب) اینها نیز چند گروه می‌شوند: 🔸کسانی که آینده‌ای روشن پیش روی خود نمی‌بینند، پس برای تغییر تلاشی نمی‌کنند. اینها نیز گروه دیگری (سوم) از قاعدین زمان ما هستند. (=ناامیدی نامطلوب) 🔸 کسانی که به واسطه امید به ظهور شخص امام زمان آینده جهان را روشن می‌بینند ولی با تلاش مخالف هستند و می‌گویند همه باید به عجز و ناامیدی برسند تا امام زمان ظهور کند. اینها نیز گروه دیگری (چهارم) از قاعدین زمان ما هستند. (ناامیدی از شراطی فعلی مطلوب ولی نه چندان عمیق و شدید) 3. کسانی که به فرج الهی ایمان دارند و برای وصول به آن تلاش و مجاهدت می‌کنند. عدالت‌طلبان و مصلحان معتقد به مهدویت در این قسم جای می‌گیرند. (ناامیدی از شراطی فعلی مطلوب ولی نه چندان عمیق و شدید) 🔹نکته مهم مقایسه این دو گروه اخیر است: این دو گروه اگرچه هر دو از شرایط فعلی ناامید هستند ولی گروه اول از حیث نظری فقط با بن‌بست‌های جهان معاصر روبرو می‌شود و احساس عجز عمیق در وجود او شکل نمی‌گیرد ولی گروه دوم هم به صورت نظری و هم عینی با بن‌بست‌های جهان حاضر روبرو می‌شود و احساس ناامیدی از شریط فعلی به شکلی عمیق در وجود او احساس می‌شود، پس مجاهدان بیشترین ناامیدان از زمانه‌ی خویش و امیدواران به آینده روشن هستند. متن کامل یادداشت: http://mobahesat.ir/22791 🔻🔻🔻 @mobahedat
⚡ کرونالوژیِ تصویرِ برساختهء رسانه‌ها از دین و روحانیت ✏ حسینعلی رحمتی(استاد حوزه و دانشگاه) 🔸 جستار حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که به رغم دیدگاههای متفاوت و گاه متضادی که از سوی روحانیون، به عنوان مبلغان دین، درباره کرونا (و موضوعاتی شبیه آن) بیان می شود، چرا برخی گروه ها و کانال های موجود در فضای مجازی یا شبکه های ماهواره ای فارسی زبان عمدتا سخنان کسانی را برجسته سازی رسانه ای می کنند که از پشتوانه منطقی و عقلی ضعیف تر، و ظرفیت تحقیر و تمسخر بالاتری برخوردار است. این در حالی است که اخلاق رسانه ای اقتضا می کند درباره یک موضوع، انواع دیدگاه کامل و درست بیان، و سپس نقد شود. نگارنده با بهره گیری از «مغالطه پهلوان پنبه» (Straw-man Fallacy) تلاش می کند یکی از دلائل یا انگیزه های چنین رفتاری را بیان کند.. 🔹 وقایع کروناییه این ایام در کنار مصایب و مشکلاتی که برای جامعه ما ایجاد کرد، و امیدوارم هرچه زودتر پایان یابد، در عرصه دین و دینداری مباحثی را موجب شد که به احتمال بسیار زیاد حتی پس از دفع این ویروس نیز ادامه خواهد یافت، و از این منظر شکل گیری شاخه ای از دین پژوهی که من عنوان «مطالعات دینی کرونا-محور»را برای آن پیشنهاد می کنم، بعید نیست (البته کرونا در این جا می تواند استعاره ای از حوادث طبیعی یا غیر طبیعی فراگیر باشد، نه صرفا یک ویروس خاص که در چند ماه اخیر منتشر شده است).. 🔹 برای آسیب شناسی نگاهِ رسانه های فوق به گفتار و رفتار مبلغان دین، و نهایتا به خود دین، باید دو ساحت را از یکدیگر متمایز کرد: یکی «واقعیتِ موجود» و دیگر «واقعیتِ برساختهء رسانه ها». بی توجهی به این تفکیک موجب می شود که مخاطبِ غافل از نقشِ «حقیت-ساز» (Truth-Maker) رسانه، تصویر ناقص یا دست کاری شده ای از واقعیت را به جای تصویر واقعی بپذیرد و تحت تاثیر «قیومیّت و هژمونی رسانه» اولا شالوده معرفت شناسانه باورهای دینی خود را مورد تردید یا تغییر قرار دهد، ثانیا بر اساس این تصویر جدید، نوع رفتار خود با دیندارانی که همسایه، همشهری، هم دین، یا هم وطن او هستند را بازتعریف کند؛ رفتاری که بر اساس سامانه های ارزشی پیشین او ممکن است حتی غیراخلاقی به شمار آید. به عنوان مثال بنگرید به میزان خشونت های کلامی و توهین و تمسخرهای منتشر شده در شبکه های اجتماعی درباره مردم قم یا درباره طلاب و روحانیون؛ خشونت هایی که در مواردی در فضای حقیقی نیز بازتولید شد. 🔹 در حالی که «اخلاق حرفه ای» (Professional Ethics) و «اخلاق رسانه» (Media Ethics) اقتضا می کند که در انتقال خبر، واقعیت و صداقت مراعات شود، مشاهده می شود که در برخی شبکه های اجتماعی یا شبکه های ماهواره ای از قبیل «من و تو» یا «صدای آمریکا»، از بین نظرات متنوع روحانیون، دیدگاه گروه اول، که معقول و منطقی تر است، یا اصلا مطرح نمی شود یا به صورت ناقص منتشر می شود، اما دیدگاه های گروه دوم که برای مخاطب «نامعقول تر»، «غیرقابل دفاع تر» و حتی «تمسخرآمیزتر» است به صورت پررنگ تر مطرح می شود. 🔹 چرا این تصویر گزینشی یا مخدوش ارائه می شود؟ دلایل متعددی را می توان مطرح کرد که به نظر نگارنده، «یکی» از آنها ترس از تردید مخاطب این رسانه ها نسبت به تصویر نادرستی است که آنان پیش تر و در طول زمان از دین و دینداران ارائه کرده اند. رسانه ای که (به دلائل مختلف که در جای خود باید بررسی شود) به طور مستقیم و غیرمستقیم در طی چند سال از یک سو دین را برای مخاطبان خود به عنوان امری مربوط به زمان های گذشته و عامل عقب ماندگی جوامع، و از سوی دیگر، دین داران (و به طور خاص مبلغان دین) را انسان های غیرمنطقی، بی سواد، خرافاتی و دین ستیز معرفی کرده است، حالا اگر بخواهد سخنان روحانیونی را منتشر کند که معقول و منطقی سخن می گویند، یا باید از مدعای پیشین خود دست بکشد یا باید به نقد علمی این دیدگاه ها بپردازد. 🔹 و نکته آخر: در برابر این واقعیت سازی و فریب رسانه ای چه باید کرد؟ این موضوعی است که جداگانه و به طور مفصل باید بررسی شود ولی در این جا به طور مختصر باید گفت مبلغان دینی برای ایفای هرچه بهتر مسئولیت خود در عصر حاضر لازم است اولا دفاع معقول و منطقی از دین را وجهه همت خود سازند، ثانیا با تحولات فکری و فرهنگی و اجتماعی جامعه امروز ایران که متاثر از عوامل گوناگون، به ویژه گسترش شبکه های اجتماعی و شبکه های ماهواره ای است، بیش از پیش آشنا شوند. البته مخاطبان رسانه ها نیز اخلاقا موظفند ضمن توجه به تنوع دیدگاه های دینی، با تقویت سواد رسانه ای، به کارگیری عقل انتقادی، و مراجعه به منابع متعدد، خود را از افتادن در دام مغالطه های رسانه ها نجات دهند. مشاهده متن کامل یادداشت: http://mobahesat.ir/22815 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ سراشیبی فقاهت به روزنامه‌نویسی ✏احمد صادق‌نیا 🔹 حجت‌الاسلام والمسلمین استاد سروش محلاتی در چند فایل صوتی و با معیار قرار دادن خاطرات دهه‌ هفتاد مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به برخی نتایج بسیار مهم و مبنایی در حکمرانی جمهوری اسلامی ایران رسیده است. «نظام خطابه محور»، «نظام خودسری پذیر»، «نظام مدیریت دوگانه»و... از جمله آنان است. 🔹 همه کسانی که در متن نظام جمهوری اسلامی ایران بوده‌اند، از جایگاه خاص و کاملا تاثیرگذار مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی آگاه و بدان معترف هستند. در این بین خاطرات روزنگاشت ایشان نیز یکی از اسناد مهم وقایع چهل ساله جمهوری اسلامی ایران است. اما آنچه که انگیزه اصلی نگارش این نقد شده است اقدامی دور از مبانی تحقیقی و منصفانه در چند فایل صوتی اخیر توسط استاد سروش محلاتی است. یکی از اصول و روش‌های مهم برای نتیجه‌‌یابی کلی درباره مجموعه رفتارهای حاکمیتی، نگاهی جامع به همه‌ی دیدگاه‌های مختلف است. اساسا معیار قرار دادن تک خاطره بدون حتی درصدی احتمال خطا در دیدگاه و روایت، اقدامی دور از انصاف و دور از شأن و ساحت محققین و اندیشمندان است. بنده نگاه کاملا منفی درباره روایت و خاطرات مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی را دور از انصاف می‌دانم و به همین میزان نیز اعتماد مطلق را هم کاملا نادرست. اقدامی که متاسفانه جناب سروش محلاتی در این مجموعه مطالب مرتکب شده است. 🔹 ایشان بدون ذره‌ای احتمال خطا در روایت، یا نادرستی در دیدگاه‌های راوی خاطرات، به نتایج کلی حکمرانی در جمهوری اسلامی دست یافته است. از جناب سروش محلاتی جای تعجب است که ندانند عرصه سیاسی توأمان با رقابت، همیشه دیدگاه‌ها و روایت‌های بازیگران این عرصه‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. منافع سیاسی، حزبی، اقتصادی و... قدرتمندان باعث می‌شود واقعیات را آنگونه که مطابق منافع خودشان است، ببینند و روایت کنند. 🔹 برای نمونه در فایل نخست به ماجرای هشدار رهبری در خصوص «ثروت‌های بادآورده»پرداخته شده است. آنگونه که آقای هاشمی روایت کرده است مسئولان مختلف با گرایش‌های سیاسی گوناگون در گفت‌وگو با ایشان از تاثیرات نامطلوب این مواضع ابراز نگرانی کرده و آن را تهدیدی بر سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی دانسته‌اند. این در حالی است که همگان بر نوع نگاه‌های اقتصادی و مبانی عدالتی مرحوم آقای هاشمی واقف بوده و مخالفت ایشان با نظر رهبری در این زمینه را به خوبی می‌دانند. طبیعی است که -حتی ناخواسته- زاویه دید ایشان در نوع دریافت دیدگاه‌ها و روایت آن تاثیر مستقیم داشته باشد. اما از یک پژوهشگر فقهی جای تعجب است که حتی احتمال چنین تاثیرپذیری را ندانسته و روایت‌های مطرح شده را تمام واقعیت موجود انگارد. 🔹 اگرچه خارج از موضوع بحث است، اما خطای بعدی استاد سروش محلاتی این است که هنوز متوجه نشده است که مفاسد اقتصادی و هزاران اختلاس و مانور ثروت در دهه‌ی اخیر، حاصل سه دهه بی‌توجهی به رانت‌بازی اربابان ثروت و قدرت است -از دولت آقای هاشمی گرفته تا احمدی‌نژاد- و اگر از همان اواسط دهه هفتاد این هشدارها جدی قلمداد می‌شد، امروزه مفاسد اقتصادی در این حد گسترش نمی‌یافت. گویا جناب سروش محلاتی در فضایی دیگر از مردم ایران زندگی می‌کنند و متوجه نیستند این مفاسد مردم را چگونه به ستوه آورده است! 🔹 با عرض پوزش و تاسف باید نکته‌ای را صراحتا بیان کرد. اگرچه تصور نمی‌کردم به این زودی زمان بیان آن فرا رسیده باشد! بسیاری از خوانندگان نخبگانی آثار استاد سروش محلاتی-از طیف‌های مختلف حوزه و دانشگاه با گرایش‌های گوناگون سیاسی- معتقد بودند مبانی ورود ایشان به مسائل و زاویه دید و مبنای نقد، براساس کینه‌ی خاصی است که ایشان نسبت به برخی افراد یا جایگاه‌های حاکمیتی دارند. 🔹 جالب اینجاست که این درک و فهم از شخصیت ایشان با انتشار فایل‌های اخیر و مورد بحث، از سطح نخبگانی به سطح عمومی هم گسترش یافته و حتی یک مخاطب با سطح اطلاعات عمومی هم می‌تواند به خوبی منشأ این نگاه را درک کند. به اعتقاد بنده خیلی زود بود که استاد سروش محلاتی جایگاه خود را از یک محقق حوزوی به یک ستون‌نویس روزنامه تقلیل دهد. در واقع خود ایشان باعث شده‌اند نام‌شان از لیست محققین به گزارش‌نویسان ساده و پرغلط منتقل شود و نباید در آینده از بی‌توجهی به آثار و سخنان خود گله‌مند باشند. http://mobahesat.ir/22824 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔پاسخ دکتر محمد محمدرضایی به مدعیات دکتر عبدالکریم سروش در مسأله«خدا به هر دردی نمی‌خورد» 🔸چندی پیش به مناسبت انتشار ویروس کرونا در جهان، مصاحبه‌ای از دکتر عبدالکریم سروش، تحت عنوان "خدا به هر دردی نمی‌خورد" در رسانه‌های مجازی منتشر شد. در ادامه پاسخ دکتر محمدرضایی را به ایشان می خوانید. 🔶مطالب دکتر سروش: 🔹هیچ دلیل عقلی و نقلی معتبری نداریم که امام مدفون در خاک، صدای زائران را بشنود و به آنها پاسخ بدهد و یا اساساً قدرت برآوردن حاجات آنها را داشته باشد. 🔹آتش غرب‌زدگی توسط برخی افراد نادان همه چیز غربی را از غربال انکار گذارند، علوم انسانی غربی را و حالا طب غربی را. 🔹این که در زمان میرزای شیرازی، شیعیان با خواندن زیارت عاشورا وبا را برطرف کردند، قطعاً دروغ بوده و یک دروغ تفرقه‌افکنانه است که یک نوع خداپرستی قبیله‌گرایانه را تبلیغ می‌کند. 🔹خدا به هر دردی نمی‌خورد و این که شما در هر حادثه‌ای پای خدا را به میان بکشید، قطعاً خطا است. خدا به درد تنهایی روح می‌خورد، به درد عاشقی می‌خورد. 🔹امید ضعیفی دارم که مساله شرّ در الهیات اسلامی همانند الهیات غربی جدی گرفته شود. با مساله شرور باید ارتباط خود را با خدا از نو تعریف کنیم. 🔷پاسخ های دکتر محمدرضایی  🔸سروش: امامان، صدای زائران را نمی شنوند. نقد: برخلاف دیدگاه آقای سروش، آیات و روایات، دلالت بر آن دارند که پیامبر گرامی اسلام(ص) و حضرات معصومین که به جهت عنایت ویژه خداوند به آنها و به جهت مقام و منزلت آنها نزد خداوند هم سخن ما را می‌شنوند و هم می‌توان از آنها درخواست نمود که برای آموزش ما به درگاه خداوند دعا کنند. 🔸 سروش: انکار طب و علوم انسانی غربی نقد: طب غربی اولاً دستاورد کل بشریت است، نه تنها غربیان و ثانیاً بزرگان و مراجع تقلید در حوزه کرونا هیچ کدام طب غربی را انکار نکرده، بلکه همواره سفارش کرده‌اند که دستوارت پزشکی را رعایت نمایید. سردمداران علوم انسانی غربی، اولاً این علوم را براساس مادی‌گرایی و تجربه‌گرایی محض بنا نموده و ثانیاً انسان را که موضوع این علوم است، حیوانی برخاسته از تنازع بقاء و بریده از مبداء و منتها می‌دانند ... مسلماً دانشی که براساس این مبانی شکل بگیرد، نمی‌تواند تصویر درستی از انسان ارائه بنماید. 🔸سروش: خداپرستی قبیله‌گرایانه و دروغ بودن قرائت زیارت عاشورا و توسل به امام حسین(ع) جهت رفع وبا. نقد: اصولاً فلسفه بهشت و دوزخ و عدالت خدا، دلالت بر آن دارد که انسان‌ها در این عالم در پذیرش سخنان حق به اختیار خود برابر نیستند، برخی مفسد و کافر و برخی دیگر مومن و پرهیزکارند و از این رو، عدالت خداوند اقتضاء می‌کند که به دو شیوه متفاوت با آنها برخورد نماید.این سخن دکتر سروش که "اگر خداوند تفاوتی بین بندگان قایل شود و حاجات یکی را بپذیرد و حاجات دیگری را نه و یا به کمک یکی برود و به کمک دیگری نه، خداپرستی قبیله‌گرایانه است"، به هیچ وجه با آموزه‌های قرآنی سازگاری ندارد. 🔸سروش: توسل به امام حسین(ع) (قرائت زیارت عاشورا) در رفع بیماری وبا قطعاً دورغ است. نقد: کسانی که خداوند را از سر اخلاص بخوانند و یا برای برآورده شدن حاجات خود به انبیاء و اولیای الهی متوسل شوند، در صورت مصلحت، حاجات آنها برآورده می شود و جای انکار ندارد.نتیجه این که اگر شیعیان، متوسل به امام حسین(ع) شوند و از او بخواهند که در حق آنها دعا کند تا مورد عنایت خاص الهی قرار گیرند یا بیماری آنها برطرف گردد، جای انکار ندارد. 🔸سروش: خدا به هر دردی نمی‌خورد نقد: از دکتر سروش سوال می‌شود پس چه کسی کارگردان عالم هستی است؟ مشکل بت‌پرستان چه بود که این قدر مورد مذمت قرآن قرار گرفته‌اند؟ آنها هم اعتقاد داشتند که خدا به هر دردی نمی‌خورد و در برخی حوادث، پای خدا در میان نیست و به جای خدا اله ها و بت‌ها این وظیفه را به عهده گرفته‌اند. اگر خدا به هر دردی نمی‌خورد و در برخی حوادث حضور ندارد، چه کسی مدبر آن حوادث است؟ این سخن خطای محض است که با عرض معذرت بیشتر شبیه اعتقاد بت‌پرستان عصر جاهلیت است. 🔸سروش: تغییر و رنسانس الهیات اسلامی و یا سکولاریسم شیعی و کرونا نقد: از مطالب ایشان برمی‌آید: در اروپا بعد از رنسانس مساله شرّ را جدی گرفتند، اما در الهیات اسلامی همانند آنجا مساله شرّ جدی گرفته نشده است. تفاوت الهیات اسلامی با غربی هم در رویکرد و پرداختن به مساله شر است و هم در یکسان انگاشتن رنج و شر. تعجب آن است که دکتر سروش آرزو می‌کند که همان گونه که مساله شرّ برای الهیات غربی مشکل آفرین است و در اعتقاد به وجود خدا مشکل پیدا کرده‌اند و خدا را عاجز از رفع شرور می‌دانند، در الهیات اسلامی نیز این گونه شود و از نو ارتباط خود را با خدا تعریف کنند. ادامه مطلب 👇👇👇 http://mobahesat.ir/22834 لینک متن کامل pdf 👇👇👇 http://mobahesat.ir/wp-content/uploads/2020/04/111.pdf 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ گزارش ویژه نخست‌وزیر جدید عراق کیست و مواضع ایران چه خواهد بود؟ 🔸 مقدمه بعد از مطرح شدن گزینه‌هایی برای پذیرش نخست وزیری، سرانجام عدنان الزرفی از طرف برهم صالح به عنوان نخست‌وزیر معرفی شد، وی سابقه سه دوره استانداری نجف، نمایندگی در پارلمان، دبیرکلی تشکل الوفاء را بر عهده داشته است. اما به علت نزدیکی به آمریکا نتوانست مورد حمایت گروه‌های شیعه قرار گیرد و مجبور به کناره‌گری شد. در این بحبوبه بود که نام مصطفی الکاظمی مسئول سازمان امنیت عراق برای تصدی‌گری پست نخست‌وزیری در محافل سیاسی مطرح شد. دیدگاه موافق و مخالفی در میان گروه‌های شیعه، کرد و اهل سنت در مورد وی وجود دارد. در این گزارش سعی شده به صورت مختصر مواضع الکاظمی و سایرین موردبررسی قرار گیرد. 🔹 زندگی‌نامه مصطفی عبداللطیف مشتت ملقب به مصطفی الکاظمی 52 سال سن دارد، او دارای مدرک فوق‌لیسانس حقوق است. وی از معارضین رژیم صدام بوده و مدت طولانی را نیز در خارج از کشور گذرانده و در سال ۱۹۸۹ به‌طور غیابی به اعدام محکوم شده بود. کاظمی مدت زیادی را به کار روزنامه‌نگاری مشغول به فعالیت بود و سردبیری مجله الاسبوعیه را به‌عهده داشت، مدتی سردبیر بخش عراق پایگاه اینترنتی بین‌المللی مونیتور شد و مقاله‌هایی به منظور ترویج افکار همزیستی اجتماعی در عراق، حفظ آینده و جایگاه تاریخی کشور و رفع نقاط ضعف نظام سیاسی جدید آن نوشت. گفته می‌شود که وی فردی مستقل و به هیچ‌یک از احزاب سیاسی عراقی وابستگی ندارد. 🔹 مواضع گروهای مختلف عراقی: 🔺 شیعیان: پنج فراکسیون بزرگ شیعه عراق شامل «الفتح» (هادی العامری)، «دولت قانون» (نوری المالکی)، «جریان ملی حکمت» (سید عمار حکیم)، «جنبش العطاء» (فالح الفیاض) و حزب فضیلت اسلامی در نشست اخیر خود در خانه «هادی العامری» درباره معرفی الکاظمی به عنوان نامزد فراکسیون‌های شیعه برای تصدی پست نخست‌وزیری عراق به اجماع نظر رسیدند. 🔺 جریان صدر جریان صدر عراق که به تنهایی در میان احزاب عراق در اکثریت است و در طول یکسال گذشته تلاش فراوانی برای بازگرداندن آرامش در عراق کرده از الکاظمی حمایت کرده است، این جریان معتقد است وی مشرف به پرونده‌های مفسدین عراقی است و دولت آتی قادر به مبارزه جدی با فساد است. 🔺 حزب ا... عراق مهمترین مخالف کاظمی برای تصدی پست نخست‌وزیری گردان‌های حزب‌الله هستند،آنان با صدور بیانیه‌ای ضمن ابراز تأسف، آن را «انحطاط» در عرصه سیاسی عراق دانستند؛ ابو آلاء الولائى دبیر کل كتائب سيدالشهداء در توييتى معنادار پس از انتخاب الكاظمى به نخست‌وزیری نوشت: هنگامی‌که فروختن خون شهيد كارت عبورى براى رسيدن به قدرت باشد، انتقام عنوانى براى كرامت وفاداران خواهد بود؛ و هنگامی‌که به‌هم‌ریختگی دليلى بر ناتوانى و فروپاشى باشد، پايدارى به‌مثابه وفادارى به خون‌های شهدا خواهد بود. 🔺 کردهای عراق در سطح کردها الکاظمی با استقبالی کم سابقه همراه شده است. در همین راستا شاهد هستیم که علاوه بر حمایت همه‌جانبه رسانه‌های خبری اقلیم کردستان، نهاد نخست وزیری این اقلیم در اطلاعیه ای، از تماس تلفنی مسرور بارزانی نخست وزیر با مصطفی کاظمی مامور تشکیل دولت جدید عراق اعلام پشتیبانی و تاکید کرده است که اقدامات دو جانبه ای برای حل و فصل مسائل و مشکلات میان اقلیم و دولت فدرالی با تکیه بر قانون اساسی عراق انجام گیرد. اتحادیه میهنی کردستان عراق که برهم صالح رئیس‌جمهور عراق نیز وابسته به آن است با صدور بیانیه‌ای رسماً از نامزدی الکاظمی اعلام حمایت کرده است. 🔺 حمایت نسبی آمریکا از الکاظمی آمریکا از تعیین الکاظمی برای تصدی پست نخست وزیری استقبال کرده است. دیوید شنکر، معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور خاورمیانه در سخنانی از تعیین مصطفی الکاظمی، رئیس دستگاه اطلاعات عراق به عنوان نخست‌وزیر جدید این کشور استقبال کرده و گفته است، الکاظمی در مسؤولیت‌های پیشین خود ثابت کرد که یک شخصیت ملی و باکفایت است. شنکر ابراز امیدواری کرد که الکاظمی هرچه سریع‌تر موفق به تشکیل یک دولت مستقل و قوی شود. 🔹 نتیجه‌گیری انتخاب مصطفی الکاظمی هرچند با اما و اگرهایی همراه بوده است، ولی باید توجه داشت اگر مسائل یا نکاتی هم باشد، الآن زمان عنوان یا بحث در موردآن نیست. در چند ماه اخیر سخنانی از تجزیه عراق، تقسیم آن به اقالیم مختلف و ... به کرات شنیده شد. همدلی امروز مسئولان عراقی و اعلام ائتلاف مجدد بیت شیعی در مسئله کاظمی درواقع آب سردی بود بر این آتش تندروی هدایت‌شده از بیرون مرزهای عراق. تأملی در تحولات عراق در ۷ ماه گذشته که با ناآرامی و اغتشاش آغاز شد و در بی‌سامانی و فقدان ثبات استمرار یافت حتماً سیاسیون عراق را به این جمع‌بندی رسانده است که همدلی امروز را در در دوره زمانی پیش رو و تشکیل کابینه ادامه دهند. 🔸 مشاهده متن کامل گزارش: http://mobahesat.ir/22863 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ به بهانه ۲۸ فروردین، سالروز درگذشت علامه سید حیدر جوادی یادی از عالِم هندوستان 🔹 تعدد ادیان در هندوستان، سبب نشده که دین اسلام مورد توجه قرار نگیرد. دومین دین رسمی این کشور را اسلام تشکیل می‌دهد. در نسب نامه برخی عالمان مسلمان نیز نامی از هندوستان دیده می‌شود. میرزا ابوالحسن جلوه از جمله عارفان و فیلسوفان عهد قاجار است که در گجرات هندوستان زاده شده بود. وی اما به ایران آمد و درس و مشق فلسفه آموخت و از نامداران این عرصه لقب گرفت. در نسب نامه امام خمینی نیز نام سید احمد موسوی هندی – پدر بزرگ وی- دیده می‌شود. سید مرتضی پسندیده برادر بزرگتر امام- در خاطرات خود، حضور نیاکانش در هند را توصیف کرده بود. 🔹 در این میان، نام روحانی پر نویسی به نام علامه سید حیدر جوادی نیز به چشم می‌خورد که یکی از عالمان شیعه در هندوستان محسوب می‌شد. وی در ۱۳۱۷ ش در روستایی از توابع ﷲ آباد هند به دنیا آمده بود. به تحصیل حوزوی گرایش یافته و عازم نجف می‌شود. از محضر حضرات سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، محمد باقر صدر نیز بهره می‌بَرَد. ده سال حضور او در نجف سبب اخذ اجازه‌های روایی و حسبیه از مراجع نجف نیز می‌شود. 🔹 وی پس از تحصیل در نجف، برای انجام خدمات به کشور خود باز می‌گردد. موج گرایش به مادی گرایی هندوستان را فرا گرفته و او را بر آن می‌دارد تا در این زمینه به نگارش کتبی اقدام کند. بیش از یکصد تألیف و پنجاه ترجمه را به انجام می‌رساند. ترجمه و تفسیر قرآن، نهج البلاغه، مفاتیح الجنان، صحیفه‌ی سجادیه به زبان اردو در کارنامه‌ی او ثبت شده است. او همچنین سخنرانیهای عدیده‌ای می‌کند. پانزده هزار نوار صوتی و تصویری از او به جای مانده است. 🔹 علاوه بر تألیف و تدریس، به امور اجتماعی نیز اقدام می‌کند و دهها مسجد، مدرسه، حسینیه، درمانگاه را در هندوستان پایه گذاری می‌کند. وی همچنین اقدام به تأسیس سازمان «تنظیم المکاتب» می‌کند. این سازمان، فعال در امور دینی و تدریس کتب اسلامی است. وی همچنین سفرهای بسیاری به اروپا و امریکا جهت تبلیغ اسلام انجام می‌دهد. 🔹 از مرحوم جوادی اشعاری نیز بر جای مانده است که در مجموعه‌های منظوم سلام کلیم، کلام کلیم، سوز اسلام منتشر شده است. 🔹 اقدامات و فعالیتهای جوادی در زمینه امور دینی سبب شد تا رهبر معظم انقلاب در حکمی، وی را به وکالت از خود در هندوستان منصوب کند. این روحانی فعال هندی اما عمر کوتاهی داشت و در ۲۸ فروردین ماه ۱۳۷۹ زمانی که ۶۲ سال بیشتر نداشت، دیده از جهان فروبست و در زادگاه خود، به خاک سپرده شد http://mobahesat.ir/22871 🔻🔻🔻 @mobahesat
مباحثات
یادداشت وارده/ دفاع بی‌دردسر وهجمه کم‌خاصیت 🖋سید محمود مظلومی/استاد حوزه علمیه قم 🔹چندی پیش در سال
پاسخ وارده: 🔹با سلام چندی پیش شخصی به نام سید محمود مظلومی که به عنوان استاد حوزه علمیه قم معرفی شده بود یادداشتی را در سایت و کانال ایتای مباحثات منتشر نمود که حاوی مطالب غیر علمی و اهانت به حجة الاسلام و المسلمین وکیلی از اساتید حوزه علمیه مشهد مقدس بود بهمین جهت نکاتی را از باب تذکر عرض می نمایم . 🔹اولا نویسنده به استاد لقب صوفی مسلک داده اند اگر منظور از صوفی معنای رایج امروزی است که با خانقاه دراویش مرتبط هستند و اعمال مخالف شریعت مرتکب می شوند این تهمتی بیش نیست و نویسنده اگر تقوا دارد توبه نموده و حلالیت طلب کند. 🔹 ثانیا ادعا نموده اند که استاد وکیلی تمام سرمایه های تشیع را به سخره گرفته اند واقعا جای تعجب است کسی استاد حوزه باشد و به راحتی قضیه موجبه کلیه اینچنینی به کار ببرد منظور از سرمایه های تشیع چیست ؟ سرمایه های تشیع روایات اهل بیت در درجه اول و خواجه نصیر ها ،علامه حلی ها ،شهیدین ،سیدین ،شیخین و آثار آنها در مرتبه بعدی می باشند واین افترایی دیگر به استادی است که عمرطلبگی خود را در احیای این سرمایه های گرانقدر صرف نموده است. 🔹ثالثااز مطاوی کلام ایشان به دست می آید که معتقدند اگر کسی بخواهد با فلسفه دهان منکرین دین را ببند به معنای این است که نعوذ بالله دین را عاجز و مناظرات ائمه را دور انداخته است. در حالی که یکی از اهداف خواندن فلسفه درک مطالب غامض اعتقادی در بیان اهل بیت است .یکی از اساتید فلسفه می فرمودند اگر مخالفان فلسفه بتوانند خطبه های توحیدی حضرت امیر علیه السلام را برای ما توضیح دهند دست از فلسفه بر می داریم به راستی فهمیدن مناظرات امام رضا با عمران صابئی بدون خواندن فلسفه میسور است؟ 🔹رابعا اگر محتوای کتابهای ایشان و کارگاه های مذکور از جهت علمی مشکلی داند آنها را نقد علمی کنید شما کتاب جایگزین بنویسید اینکه دور بایستیم و فقط تخریب کنیم آیا وضعیت اعتقادی جوانان ما رو به رشد و کمال میرود. 🔹خامسا پرسیده بودید آیا جز فلاسفه مطرح عقائد شناس دیگری وجود نداشت !؟ جواب شما این که در همین مشهد بودند و هستند کسانی که به اسم بیان عقائد نتوانستند کاری پیش ببرند و فقط شبهات اعتقادی در نسل جوان افزایش پیدا کرده است به طوری که حضرت آیت الله سبحانی جای خالی کتابهای دوره معارف کاربردی را گوشزد نمودند بگذریم از تعاریف مقام معظم رهبری از این گروه به اعتقاد شما صوفی مسلک. 🔹سادسا راههای دیده شدن در فضای علمی منحصر به توهین و افترا نیست راههای دیگر را امتحان کنیم. در پایان از شما می خواهم تقوای الهی را پیشه کنید وبا همان خجلت و شرمندگی که خود ابراز داشتید به سوی حق برگردید. و السلام علی من اتبع الهدی 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ دکتر مهدی گلشنی در گفت‌ؤگو با مباحثات تبیین کرد: جامعۀ دینی باید به یافته‌های علم احترام بگذارد/غرور بعضی از حاکمان باعث شد که هشدارهای کرونائی جدی گرفته نشود 🔸 مقدمه:حواشی پیش آمده در خصوص عمل به دستورات پزشکی توسط برخی از اساتید حوزه و حامیان طب سنتی این سوال جدی را مطرح کرده‌است که آیا اساسا بین آموزه‌های دینی و علمی تقابل و تضادی وجود دارد؟ در این بین نقش حاکمیت و نظام چگونه می‌تواند باشد؟ دکتر مهدی گلشنی در گفت‌وگوی اختصاصی با مباحثات به این سوالات پاسخ داده‌است. وی فیزیک‌دان و نظریه‌پرداز ایرانی، پژوهشگر فلسفه علم،استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، و عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران است. دکتر مهدی گلشنی از برگزیدگان همایش چهره‌های ماندگار در عرصهٔ فیزیک و برندهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران است. 🔹 بنده کار علمی را بخشی از دین می‌دانم، اما با ابزار خودش. نماز و روزه به روش خاص خود هستند. کار علمی هم با کاوش علمی و تجربه و نظریه‎پردازی وغیره همراه است. اما همان‌طور که وقتی شما در خیابان می‌روید، مجاز هستید که بین خطوط حرکت کنید و نباید تخلف کنید، و باید یک‌سری قواعد را رعایت کنید. در مورد علم هم گروهی از اصول حاکم است و این اصول از خود علم گرفته نشده‌اند. مثلا، اینکه ما می‌توانیم جهان را بفهمیم، یا می‌توانیم جهان را به زبان ریاضی توضیح دهیم. اینها را نمی‌توانیم با تجربه ثابت کنیم. دین هم گروهی از اصول را مطرح کرده است که در علم تاثیر دارد. یکی از آنها همین است که ما می‌توانیم جهان را بفهمیم. اتفاقا سخن انیشتین این بود: اینکه ما می‌توانیم جهان را بفهمیم، از دین گرفته شده است.دین با ابزارهای خودش علم را در بر دارد و باید مراعات یافته‌های علم را کرد. جامعۀ دینی هم باید به یافته‌های علم احترام بگذارد. 🔹 منطق این است که اسلام به ما دائرة المعارف پزشکی تحویل نداده است. کار اسلام هدایت است. اتفاقا از ما خواسته است که خودمان برویم و کشف کنیم که چه کارهایی را به چه طریقی می‌توان انجام داد. یک مرد عربی در حضور پیامبر(ص) شتر خود را رها کرد و گفت: «توکلت علی ﷲ» پیامبر اکرم(ص) به او فرمود: «اعقل و توکَل»، یعنی شتر را پایبند بزن و توکل بر خدا کن. پس توکل، دعا به درگاه الهی و غیره باید باشد، اما سایر ابزارها همچون عقلانیت و محکم‌کاری و تدبیر نیز باید وجود داشته باشد. بنابراین، وظیفه یک مسلمان این است که برای بیماری همراه با دعا به پزشک هم رجوع کند. در دورۀ تمدن اسلامی دقیقا این برداشت وجود داشت. پس دستور و کار علمی سر جای خودش است و باید دستوراتش را عمل کرد، ولی ضمنا دعا هم باید کرد، چون هر دو موثر است. 🔹 یکی از کارهای خیلی خوبی که در بحث کرونا اتفاق افتاد، هشدارهای سریع وزارت بهداشت بود. متاسفانه بعضی از دولت‌مردان خیلی به آنها توجه نکردند. دستورات وزارت بهداشت خیلی عاقلانه بود. اگر همان اول اقدام می‌شد، و در همان ده پانزده روز اول کشور به کلی قرنطینه شده بود و جلوی مسافرت‌ها را می‌گرفتند، الان مشکلات ما خیلی کم‌تر بود. به نظر من جهالت، غرور در بعضی از حاکمان و عدم توجه به نصایح نخبگان باعث شد که ما این موضوع را خیلی جدی نگیریم. بنابراین، بسیاری از امکانات از دست ما خارج شد. اما با این وجود، هیچ‌گاه دیر نیست. 🔹 ما با حادثه‌ای مواجه شدیم که در دهه‌های گذشته بسیار کم‌سابقه بوده است. این حادثه تمام جهان را فراگرفته و مصیبت‌های زیادی به بار آورده است. به نظر من مهم‌ترین کاری که می‌توان انجام داد، این است که در جهت خوداتکایی کشور درس بگیریم، و برای حوادثی این‌چنین آمادگی خود را زیاد کنیم. برخی از کشورها یاد گرفته‌اند که این کار را انجام دهند. باید در جهت استفادۀ از دین و عقل و علم نیز هشیارانه عمل کنیم. به نظر من اگر جامعۀ ما آگاه شود که جای هر چیزی کجا است، آن وقت خسارات ما در این گروه از حوادث بسیار کمتر خواهد بود.به طور خلاصه، بنده در دراز مدت این شری را که اتفاق افتاد، وسیله خیر کثیر برای آینده می‌بینم. امیدوارم که عاجلاً از آن استفاده عقلانی شود. 🔸 مشاهده متن کامل گفت‌وگو: http://mobahesat.ir/22801 🔻🔻🔻 @mobahesat
مباحثات
⚡ سراشیبی فقاهت به روزنامه‌نویسی ✏احمد صادق‌نیا 🔹 حجت‌الاسلام والمسلمین استاد سروش محلاتی در چند
⚡️پاسخ وارده: با سلام و تشکر از توجه شما به نظرات کاربران نقدی بر آقای صادق‌نیا در پست «سراشیبی فقاهت به روزنامه نویسی» 🔹 اگر ایشان مستندات آقای سروش را ساده نویسی پر غلط میدانند چرا در رد آنها بجای آوردن مستندات غیر ساده (؟) و کاملا درست چیزی ننوشتند تا نقدشان فقط حرف نباشد حرفهایی که فقط نقد موصوع خاصی نیس بلکه تخطئه و خراب کردن شخصیت آقای سروش هست و این شیوه نقد قابل قبول مجامع علمی نیست خصوصا در حوزه که باید سعه صدر و روشهای علمی اخلاق مدارانه بیش از هر جا مطرح باشد 🔹خوب بود ایشان برای تنویر افکار مخاطبان خود در باره "نوع نگاههای اقتصادی و مبانی عدالتی هاشمی و ....." مستنداتی ارائه میدادند و سپس آن مستندات را بشیوه علمی رد میکردن 🔹 همچنین کینه های خاص آقای محلاتی نسبت به بعضی افراد و جایگاههای حاکمیتی اگر قابل اثبات باشد هتک آبرو و اگر غیر قابل اثبات و نادرست باشد دروغ و تهمت است (اعاذنالله) و البته تعمیم دادن چنین نظری(کینه های خاص ایشان....) به خوانندگان نخبگانی حوزه ودانشگاه کاری سطحی و غیر علمی است همچنین حذف کردن نام افراد از لیست محققین تنگ نظرانه و خارج از حیطه ایشان است 🔹این نقد را صرفا بخاطر علاقه به حوزه های علوم دینی و دانش آموختگان آن نوشتم و آشنایی با آثار آقای محلاتی ندارم اما معتقدم اینگونه برخوردهای غیر اصولی که بیشتر از نقد مطلب بر محور تخریب شخصیت میچرخد لطمه های جبران ناپذیری به دین، علوم دینی و متولیان آن میزند طیف مخاطبان نخبگانی حوزوی ودانشگاهی توانایی ارزیابی دارند مهارت شنیدن اقوال مختلف و انتخاب " احسن " آن بفرموده قرآن انسان را در سلک مهتدین و خردمندان وارد میکند کما اینکه پیشوای کامل خردمندان امیرمومنان از ما میخواهد که به ماقال توجه کنیم نه به من قال 🔹بگذاریم حوزه در فضایی امن و عاری از تنگ نظری نفس بکشد و بازهم بزرگانی مثل امام خمینی و علامه طبا طبا یی و اقای بروجردی و... تحویل دهد 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ حوزویان و نوع مواجهه با پدیده‌ای به نام بحران کرونا! ✏ محمد وکیلی/حوزه علمیه قم 🔹 با شروع بحران ویروس کرونا در چین و وضعیت گسترش یابندگی شدید آن، از همان ابتداء مشخص بود دیر یا زود پای آن به ایران نیز باز خواهد شد. اتفاقی که با تأخیری چند هفته‌ای بلاخره به وقوع پیوست و گزارش‌هایی از آغاز شیوع این بیماری در چند شهر ایران مخابره شد. با گسترش این بیماری با توجه به موج فراگیری و تاثیرگذاری آن، بسیاری از نهادهای اجتماعی نیز وارد عرصه مواجهه با آن شدند؛ از مراکز و نهادهای بهداشت و سلامت گرفته که در خط مقدم مقابله با این بحران بودند تا نهادهای نظامی و انتظامی تا آموزشی و… در این میان یکی از نهادها و سازمانهای اجتماعی کنشگر که در بسیاری از تحولات اجتماعی، وارد کنشگری شده و به ایفای نقش می‌پردازند، نهاد روحانیت و سازمان حوزه‌های علمیه است. به دلیل جایگاه اجتماعی و اثرگذاری ویژه‌ای که این قشر دارند نوع مواجه این نهاد با چنین بحران فراگیر و فراجنبه‌ای، می تواند مورد توجه و کنکاش قرار گیرد. همچنان که به دلیل این جایگاه خاص و اثرگذاری بالای اجتماعی، عملکرد و نوع مواجهه آنها در مقابل تحولات و بحرانها مورد توجه و ارزیابی کارشناسان قرار گرفته و از سویی دیگر زیر ذره بین رسانه ای قرار گرفته است. از همین روی جریان‌شناسی نوع مواجهه این قشر از جامعه در بحران کرونا می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. از این منظر می توان نوع مواجهه روحانیت با این پدیده کرونا را به سه دسته کلی تقسیم کرد: 🔹 طیفی از روحانیت که مواجه ای منفی و سلبی با این پدیده کرونا داشتند. طیفی که با انکار و تشکیک در وجود چنین بیماری یا در فراگیری و شیوع آن، تلاش می‌نمودند توصیه‌ها و تجویزهایی کاملا متعارض با توصیه‌های نهادها و مراکز رسمی مواجهه با این بیماری صادر نمایند. طیفی که با زیر سوال بردن تمام مبانی و حتی مسلمات دانش و یافته‌های پزشکی، به موج آنارشیسم علمی و بی‌اعتباری نهادهای مرجع دامن زده و موجب نوعی سردرگمی در میان مخاطبان خود در مواجهه با این پدیده شدند؛ در سطح رسانه‌ای به نمونه‌هایی چون آتش زدن کتاب طبی هاریسون که هر چند قبل از کرونا اتفاق افتاد اما این نوع مواجه در زمان شیوع کرونا نیز ادامه یافت، توصیه به نادیده گرفتن قرنطینه، تأکید بر دید و بازدید و شکستن طرح فاصله‌گذاری اجتماعی، مقاومت در مقابل بسته شدن اماکن مذهبی زیارتی تا حرم لیسی و… اشاره کرد. این طیف نقش پررنگی در دادن سوژه‌های تخریب روحانیت توسط بعضی از رسانه ها را داشت. به همین دلیل نیز می توان این نوع از نقش‌آفرینی در چنین بحرانی را نقش‌آفرینی منفی به حساب آورد. 🔹 در کنار طیف اول، طیف دیگری طیفی از روحانیت حضور داشتند که با شیوع و گسترش این بیماری، در انفعال کامل فرو رفتند و نتوانستند برای خود در چنین بحرانی نقشی مفید و اثر گذار تعریف نمایند. هر چند بهانه این طیف از روحانیت همراهی با وضعیت قرنطینه بوده است اما انتظار و توقع جامعه از ظرفیت و جایگاه اجتماعی این طیف، اقتضا می نمود که بتوانند نقشی فعال در این شرایط ایفا نمایند. مصادیق این طیف را می توان در کسانی یافت که در شرایط عادی، میدان‌دار و تریبون داری می کردند اما در شرایط بحران، اسم‌شان از زبان رسانه‌ها افتاد و به ناگه در سکوت و غیبت فرو رفتند. می‌توان گفت این طیف از روحانیت نیز نقشی خنثی و حتی منفی در شرایط بحرانی جامعه ایفا نمودند. طیفی که نباید در شرایط بحرانی به هیچ وجه روی آنها حساب کرد و یا امید داشت پا به میدان بگذارند و میدان داری کنند. 🔹 و اما در این میان، طیف سومی نیز بودند که از روزهای نخست شیوع این بیماری، ضمن درک شرایط واقعی جامعه و همراهی با نهادهای مسئول و تصمیم‌گیر، تلاش نمودند نقش و کنشگری فعال برای خود، مجموعه روحانیت و حوزه‌های علمیه تعریف نمایند. این طیف از روحانیت که می‌توان از آنها به عنوان «روحانیت مسئولیت پذیر» و آماده پذیرش مسئولیت اجتماعی نام برد توانست با تحلیل واقع بینانه شرایط، ضمن ارتباط با سایر نهادها و مجموعه‌های درگیر بحران، برای خود وظیفه و مسئولیت تعریف نماید. مولفه‌های شناخت این طیف را می توان در صدور فتاوایی مبنی بر حجیت همراهی و توجه به دستورات ستاد بحران، تشکیل ستاد بحران حوزوی، ارائه مساعدتهای مختلف به ستاد مدیریت بحران، مشارکت در فعالیت‌های جهادی، استفاده از تریبون‌های حوزوی در تبیین شرایط بحران، و تلاش برای اتحاد و هبستگی نهادهای مذهبی و دینی بین‌المللی در مواجهه همدلانه با این بحران اشاره کرد. تجربه ثابت کرده است که این طیف از روحانیت توانایی و ظرفیت بی‌نظیری در کمک به جامعه جهت عبور از شرایط بحرانی را دارند و به همین دلیل نیز می‌توان این طیف را به عنوان طیفی با نقش‌آفرینی مثبت در بحرانها قلمداد کرد. http://mobahesat.ir/22880 🔻🔻🔻 @mobahesat
مباحثات
پاسخ وارده: 🔹با سلام چندی پیش شخصی به نام سید محمود مظلومی که به عنوان استاد حوزه علمیه قم معرفی ش
⚡️پاسخ وارده: 🖋سیدمحمود مظلومی با سلام و احترام مطالبی در رابطه با پاسخ به مقاله دفاع بی دردسر و هجمه بی خاصیت عرض می شود: 🔹 جوابهای ناشی از عجله وبدون تأمل (که حتی اسم مبارک را هم ذکر نفرمودید) بیشتر شائبه حزب گرائی را مطرح می کند تا جواب علمی. (کل حزب بلما لدیهم فرحون). 🔹لقب صوفی لقبی است که خودشان به آن تمسک می کنند هر چند سابقا موضع می گرفتند. ای کاش واضح منظور خود را از صوفی بیان می کردند تا به قول شما متهم به تفاسیر خلاف تقوی نشویم. هر چند به نظر بسیاری از اساتید کمی هم از همان صوفی اصطلاحی ندارند. 🔹 ای کاش از اشکالات علمی و قول به تشریع و تحلیل حرام الهی و تحریم حلال الهی توسط اقطاب ایشان هم جوابی می فرمودید وعلت تبدیل امامت و نبوت شناسی را به راهنما شناسی بدون تعارف برای جوانان بیان می کردید. 🔹 ادعا فرمودید روایات اهل بیت را با فلسفه می فهمیم، ولابد وبعد از فهم به نسل جوان تحویل می دهیم. سؤال این است که شما فقط چند نمونه روایت را که از ظاهرش منحرف نکرده باشید و به قول شیخ اعظم رض (در مکاسب محرمه) خلق الله را در دام اضلال نینداخته باشید ذکر کنید ممنون میشم. علاوه بر اینکه مگر شما نمی گوئید فهم فلسفه نیاز به 20 سال استخوان خورد کردن و استاد دیدن دارد. آنگاه چطور با این دوره های فشرده می خواهید مفاهیم صعب و سخت برگرفته از فلسفه را به جوانانی نوپا و خالی الذهن تحویل دهید؟ عجبا! مگر اتهام تجهیل نسبت به مخالفین فلسفه و معرفی آنان به عنوان منبری و درس نخوانده از غیر مکتب شما برخواسته؟ با اینکه اینان خود تمام دوره های فلسفی شما را هم طی کرده اند ولی چون خلاف فهم شما فهمیده اند جاهلانند. 🔹 آیا به راستی در زمان ائمه علیه السلام هشام ها و دیگران با فهم فلسفی روایات و آیات به مبارزه با مخالفین می رفتند که حال حضرات ادعا دارید بدون خواندن فلسفه میسور نیست؟! این حرفها خیلی قدیمی شده و خواهشا دیگر در جایی تکرار نکنید که خریدار ندارد. 🔹 اینکه فرمودید اگر راست می گوئید شما تلاشی بکنید، عرض می کنم اولا: مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان. ثانیا: اتفاقا آن مقاله برای برانگیختن اصحاب قلم و معارف فهم های راستین برای اقدام در مقابل توطئه خطرناک حضرات بود. همان چیزی که شما برای آن دلسوزی کردید. واستاد عقائد ناب چند نفر می خواهید تا محضرتان معرفی کنم (که صد البته با حضرات شما حدود 180 درجه اختلاف نظر دارند). 🔹 دوست داشتم یک مورد از توهین ها و افترائاتی که حقیر به زبان آوردم را متذکر می شدید تا بقیه قضاوت کنند. آیا استفاده کردن از عناوین دهان پر کن و بدون مورد بی تقوایی نیست!!! 🔹 اما قصه حضرت آیة الله سبحانی را هم که همه خبردار شدند نیاز به اطاله نمی بینم. به راستی که امیدی به هدایت آنان نیست مگر به تعبیر یکی از اساتید( که کلام ایشان مستدل به آیات مبارکه است که از باب ادب ذکر نمی کنم) تولدی دوباره حاصل گردد انشاء الله. هدانا الله و ایاکم. 🔸پاسخ‌های منتشر شده دیدگاه مباحثات نبوده و برای آگاهی مخاطبان منتشر می‌شود 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡زوایه‌ی متفاوت از ماجرای سیدحسن آقامیری «نظارت استصوابی مردمی بر روحانیون» ✏ محمد لیاقت/حوزه علمیه قم 🔹 سوره ی بقره وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلاَّ أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ (78) فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ (79) برخی از یهودی ها، بی سوادهایی اند که تصور می کنند، معارف کتاب خدا در حدّ آرزوهای پوچ آنهاست و آنها فقط پيرو گمان و خیالات خویش اند [نه تحقيق و علم‏](78) [ولی] وای بر عالمانشان که دست نوشته هایی آماده می کنند و آن وقت می گویند:«این نوشته ها از طرف خداست!» تا با فروختنش مبلغ ناچیزی به جیب بزنند. پس وای بر آن ها با این دست نوشته هایشان و وای بر آنها با چیزی که از این راه به دست می آورند! (79) 🔹 در تفسیر آیات مذکور حديثى از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه داراى نكات بسیار قابل ملاحظه است: " مردى به امام صادق علیه السلام عرض كرد با اينكه عوام يهود اطلاعى از كتاب آسمانى خود جز از طريق علمايشان نداشتند، چگونه خداوند آنها را نسبت به تقليد از علماء و پذيرش از آنان مذمت مى‏كند؟!آيا عوام يهود با عوام ما كه از علماى خود تقليد مى‏كنند تفاوت دارند؟ ... امام فرمود: بين عوام ما و عوام يهود از يك جهت فرق و از يك جهت مساوات است، از آن جهت كه مساوى هستند خداوند عوام ما را نيز مذمت كرده همانگونه كه عوام يهود را نكوهش فرموده. 🔹 اما از آن جهت كه با هم تفاوت دارند اين است كه عوام يهود از وضع علماى خود آگاه بودند، مى‏دانستند آنها صريحا دروغ مى‏گويند، حرام و رشوه مى‏خورند و احكام خدا را تغيير مى‏دهند، آنها با فطرت(؛معارف قلوبشان) خود اين حقيقت را دريافته بودند كه چنين اشخاصى فاسقند و جايز نيست سخنان آنها را در باره خدا و احكام او بپذيرند، و سزاوار نيست شهادت آنها را در باره پيامبران قبول كنند، به اين دليل خداوند آنها را نكوهش كرده است (ولى عوام ما پيرو چنين علمايى نيستند). و اگر عوام ما از علماى خود فسق آشكار و تعصب شديد و حرص بر دنيا و اموال حرام ببينند هر كس از آنها پيروى كند مثل يهود است كه خداوند آنان را به خاطر پيروى از علماى فاسق نكوهش كرده است، فاما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدينه، مخالفا على هواه، مطيعا لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه. 🔹 نسبت و مناسبات نظارتی بین مردم و روحانیون به عنوان علمای دین، مطلبی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. دیدگاه ها و مطالب منتشر شده در رابطه با نسبت سنجی میان وظایف متقابل روحانیت و مردم، بیشتر در جهت تبیینِ وظایف و رسالات روحانیون نسبت به هدایت مردم بوده است تا وظایف مردم نسبت به روحانیون و علما. 🔹 مسئله ی بسیاری مهمی که به نوعی در لایه و افقی، ضامنِ صیانت دین و به تبع آن حفظِ عالمان و جامعه ی دینی از اوهام و انحرافات است، مسئله ی تعاملِ مسئولانه ی مردم با روحانیون و نهاد روحانیت است. 🔹 مواجهه ی مسئولانه ی نظارتی مردم با سازمان روحانیت و روحانیون، تعاملی است که بر معیارِ تقوا و خداترسی مردم(پاکی و صداقت در عمل و گرایشات) و ثانیا مبتنی بر فهم مردم از محکمات و اصول قطعی دین می باشد و این حدّ از فهم و درک، می تواند معلول درک قطعی عقلی و فطری(معارف قلوب) خود مردم یا معلولِ رجوع به گفتار و رفتار اولیاء و علمای راستین دین باشد. 🔹 باتوجه به آیه ی مذکور و حدیثی که در ذیل آن وارد شده است به علاوه ی احادیث دیگری که در ارتباط با این موضوع است، می توان مدعی شد که در لایه و سطحی از تعامل و ارتباط مردم با روحانیون، مردم به عنوان مخاطب تبلیغی روحانیون، موظف به داشتن رویکردی نه صرفا تقلیدی و چشم بسته بلکه رویکردی تحقیقی برای احراز تقوا و عدم مخالفت رفتار و دیدگاه علما و روحانیون، با اصول و معارف فطری و عقلی قطعی هستند؛ رویکردی که نهایتا به انتقاد و انکار روحانیونی منجر شود که در مقام عمل و نظر نافی محکمات دینی هستند. 🔸 مشاهده متن کامل یادداشت: http://mobahesat.ir/22884 🔻🔻🔻 @mobahesat