⚡ پاسخی به توهین سایت رجانیوز به مرجعیت معظم تقلید
عبرت رئیسجمهور مخالف ولیفقیه و مرجعیت کافی نیست؟
🔸 سایت رجانیوز با انتشار مطلبی از آقای «مهدی جمشیدی» عضو هیأت علمی گروه فرهنگ پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی با عنوان « هشت سال عبرت کافی نیست؟» مطالب ناروائی را به محضر مرجع عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمی صافی گلپایگانی نسبت داده است. مباحثات با ابراز تاسف از این اقدام یک رسانه با شعار انقلابی، بیان چند نکته را ضروری میداند.
🔹 نویسنده متن با تقطیع غیراخلاقی بیانات این مرجع تقلید به این نتیجهی کلی رسیده است که «چشم امید مرجعیت به خارج و غرب» است. متنی که نویسنده در ابتدا از ایشان نقل کرده بدین گونه است:« گرانی برای مردم طاقتفرسا شده و اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم، به ضرر مردم است» این در حالی است خبر اصلی منتشره بدین گونه است: ایشان تاکید کردند:«بنده بسیار نگران وضعیت اقتصادی و مشکلات مردم هستم. مردم نجیب و شریف کشور ما مستحقّ این وضعیت نیستند.حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در قسمت دیگری از بیانات خود تصریح کردند :توصیه حقیر این است که باید با تمام کشورهای دنیا با عزّت و اقتدار رابطه داشته باشیم. اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم صحیح نیست و به ضرر مردم عزیزمان است. شما باید با عقلانیت و تعامل سازنده، حقوق ملت را احقاق کنید»
🔹 به اعتقاد نویسنده، مراجع تقلید در قبال اقدامات نادرست داخلی و خارجی دولت تدبیر و امید سکوت کرده یا با آن همراهی کردهاند. به نظر میرسد این عضو هیات علمی محترم در هشت سال اخیر فقط رسانههای مورد پسند خود را پیگیری مینمود. چرا که مراجع عظام تقلید در این مدت دهها بار و به بهانههای مختلف در خصوص مشکلات اصلی جامعه مانند وضعیت بحرانی اقتصاد، بانکداری، ناهنجاریهای فرهنگی و مسائل سیاسی داخلی و خارجی تذکرات و عتابهای جدی به دولت وقت داشتهاند. همانگونه که رهبر معظم انقلاب بارها تاکید داشتهاند رابطه حوزهی علمیه و نظام باید «حمایت ناصحانه» باشد اما نویسنده انتظار دارد مراجع تقلید نیز مانند احزاب سیاسی مورد پسند وی همیشه عمل کنند.
🔹 آنچه که در بیانات مرجعیت معظم در خصوص چگونگی رابطه با کشورهای دیگر بیان شده دو کلید واژهی مهم «عزت و اقتدار» را دارد. همان دو شرط اصلی که سیاست کلی نظام و مورد تاکید همیشگی مقام معظم رهبری نیز بودهاست. ازین رو قراردادن مرجعیت معظم در مقابل رهبری توسط نویسنده نشان دهندهی پیشفرضهای ذهنی وی نسبت به نهاد مرجعیت است که لازم است به صورت مبنائی اصلاح شود.
🔹 متاسفانه در سالهای اخیر شاهد تلاش عدهای برای ایجاد تقابل بین مراجع تقلید و انقلاب اسلامی و رهبری معظم بودهاند. این افراد شامل دو گروه «معاندین و سکولارها» و «انقلابینمایان» هستند. وضعیت گروه نخست ناگفته پیداست اما خطر گروه دوم بخاطر قرارگرفتن در مناصب دولتی یا استفاده از رسانههای رسمی بسیار خطرناک است و هردو درواقع نفوذیهای دشمن برای از بین بردن تعامل مراجع تقلید و نظام هستند.
🔹 در اینجا لازم است به سایت رجانیوز و نویسندهی مطلب فوق که با تیتر «هشت سال عبرت کافی نیست» ؛ «عبرت تاریخی رئیسجمهوری» را یادآوری کنیم که براساس شعارهای انقلابی به جایگاه مهم ریاستجمهوری رسید اما بخاطر انحرافات فکری از جمله در قبال ولی فقیه ومرجعیت هماکنون منفور جریان انقلابی است و برای خودنمائی دست به دامان شبکههای معاند از جمله رسانههای خبیث عربستان شدهاست.
🔸مشاهده متن در سایت مباحثات
https://mobahesat.ir/23547
🔸 مشاهده متن کامل بیانات مرجع عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمی صافی گلپایگانی:
https://b2n.ir/u77356
🔸 مشاهده متن سایت رجانیور به قلم مهدی جمشیدی
https://b2n.ir/p69760
🔻🔻🔻
@mobahesat
هدایت شده از جهادتبیینی
🏴به مناسبت بیحرمتی برخیها به
🏳مرجعمجاهد،اولدبیرشوراینگهبان
🏳عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان
🏳آیةاللهشیخلطفاللهصافیگلپایگانی
💠رهبرانقلاب
‼️مراجع تقلید کنونی، مکرر متعددشان به بنده گفتند که ما تضعیف این نظام را به هر کیفیتی حرام قطعی میدانیم. خیلیشان از روی لطف به میگویند که ما تو را مرتباً دعا میکنیم. این نشان دهنده قدرشناسی از نظام اسلامی است. ۹۱/۷/۲۰
‼️از مسایل مهم در حوزه، نظام اخلاقی حوزههاست، نظام اخلاقی ما در حوزهها باید در جهت تکریم اساتید و مراجع تقلید قرار گیرد. هر کسی آسان به حد مراجع معظم تقلید نمیرسد؛ صلاحیتهای زیادی لازم است. غالبا مراجع قلههای علمی حوزههای علمیه محسوب میشوند، بنابراین احترام مراجع بایستی محفوظ باشد! ۸۹/۷/۲۹
‼️جوانان پرشور و انقلابی حوزه، نبادا حرکت انقلابی جوری باشد که بتوانند تهمت افراطی گری به او بزنند؛ از افراط و تفریط بایستی پرهیز کرد. اگر آن چیزی که گزارش شده است که به بعضی بزرگان و مراجع یک وقتی اهانتی شده باشد، بدانید این قطعا انحراف است. ۸۹/۷/۲۹
💠آیةالله صافی گلپایگانی
‼️تقویت آقای خامنهای تقویت نظام و انقلاب است، خدا را شکر کنید که ایشان در تمام مسائل و تمام خطرات پیشقدم بودهاند و واقعا ناخدای خوبی است در این دریای طوفان زده. ما چه حکومتی را بپذیریم که در رأس آن مثل آقای خامنهای را پیدا کنیم؟ کی بهتر از ایشان که با تمام وجود مقابل دنیای زورگو و بیمنطق ایستاده است و دنیا هم از ایشان حساب میبرد ایشان نعمت بزرگ خداست و اگر قدر ایشان را ندانیم چوب میخوریم! کتاب حضرت ماه ص۲۶
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
یادداشت وارده/
⚡ مرجعیت، دیوار مستحکم اسلام و انقلاب
✏ اسماعیل شاهبیگی
🔹 درسآموزی تاریخ محدود به صدهها و هزاران سال پیش نیست. گاهی اوقات نگاهی به دو سه دهه اخیر هم میتواند برای بسیاری از ما درسآموز باشد. یکی از این تجربیات آموزندهی تاریخی تحولات و عاقبت «محمد نوریزاد» روزنامهنگاری است که از صدر جبههِ انقلاب به ذیل معاندان اسلام و انقلاب سقوط کرد.
🔹 محمد نوریزاد هنرمند و نویسندهای بود که با روایت فتح و صداوسیما مطرح شد. قلم و آثار او همگی در دفاع از اسلام اصیل و انقلاب بود و ضد لیبرالیسم و سکولاریسم و … . یادداشتهای هفتگی وی در کیهان و اوج دولت دوم خرداد از اذهان پاک نمیشود.
🔹 اما نقطهی آغازین انحراف او از دفاع تمام قد از انقلاب و دشمن ستیزی کجا بود؟ او در اواسط دهه هشتاد یادداشتی خطاب به آیتﷲالعظمی مکارم شیرازی و ظاهرا در دفاع از رهبری و انقلاب نوشت با این مضمون که «در حکومت اسلامی که راس آن ولیفقیه مجتهد حضور دارد مراجع تقلید حق دریافت و تصرف در وجوهات را ندارند». اگرچه طرح این نظریه در محافل علمی امری طبیعی است اما این مطلب با لحنی تند و توهینآمیز بدون هیچگونه استناد فقهی و علمی همراه بود.
🔹 نوریزاد روند اعتراضی خود به مراجع تقلید را ادامه داد و یادداشتهای نخست او دفاع از انقلاب و رهبری بود اما با پشت سر گذاشتن مراجع، رهبر معظم انقلاب و نهادهای انقلابی را مورد هجمه قرار داد و وضعیت او پس از سالها به جایی رسید که وقیحترین مطالب را منتشر کرد و به پابوسی بهائیها مشرف شد.
🔹 شاید آن روزی که نوریزاد ظاهرا در دفاع از رهبری و انقلاب مطالب توهینآمیزی به مراجع مینوشت کسی فکر نمیکرد که او در تلاش است حصن حصین مرجعیت را از راه بردارد و در مرحله بعد به راحتی علیه انقلاب و اسلام قلمفرسائی کند.
🔹 همانگونه مرجعیت امام خمینی بود که توانست حمایت بینظیر میلیونها انسان را همراه خود کند و انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند و جمهوری اسلامی ایران را به نهضتی بیبدیل در نیا تبدیل کند، اکنون نیز حمایت مراجع تقلید و حتی انتقادهای آنان بزرگترین پشتوانهی نظام اسلامی است.
🔹 همگان معتقدیم به جز ائمهی اطهار علیهمالسلام هیچ فردی در هیچ جایگاهی خالی از لغزش و اشتباه و بینیاز از نقد نیست. مراجع تقلید و بیت معظم آنان از نقدها و گلایههای حتی تند اما دلسوزانه و ناصحانه قطعا استقبال میکنند. اما آنچه که در ورای برخی نقدها وجود دارد برداشتن اصلیترین حریم و سد مستحکم اسلام و انقلاب برای رسیدن به گامهای بعدی است.
🔹 واکنش دوراندیشانهی روزهای گذشته بزرگان حوزه از جمله جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نسبت به توهین یکی از سایتهای داخلی نیز متاثر و برگرفته از همین شناخت است و طلاب و طیف انقلابی جوان باید به تجارب این بزرگان احترام گذارند. چراکه « آنچه در آينه جوان بيند/ پير در خشت خام بيند»
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ در جلسهی نقد کتاب جدید استاد فراتی عنوان شد:
▫ احتمالا تفسیر نجف از تشیع با اقبال عمومیتری مواجه شود/ آیتالله سیستانی میانهی امام خمینی و آقای خوئی است
🔹 احساس میکنم در دوره جدید، به تدریج بر اهمیت حوزه نجف افزوده خواهد شد و در آینده قدرتمندتر هم خواهد شد و میتواند روایتی که از تشیع ارائه میکند، به یک رویارویی معرفتی و عملی با قرائت ما از تشیع در قم تبدیل شود. به عبارت دیگر، آلترناتیو تشیع سیاسی برخاسته از نجفی بشود که در واقع تشیع مدنی را توضیح میدهد. این تقابل یا هماوردی، در آینده میتواند برای کسانی که به دنبال قرائتی هستند تا جایگزین قرائت کنونی ما از تشیع در قم یا ایران کنند، به آن پناه ببرند و در پناه آن به نقد یا رویارویی با قرائت حاکم در ایران بپردازند، این قرائت نجف است.
🔹 مدرسه نجف تحت سیطره مدرسه آقای خوئی است. به رغم اینکه آیتالله خوئی الان مرحوم شده است اما مدرسه آن الان آنچنان هژمونی دارد که فارغالتحصیلان این مدرسه و کسانی که خارج از این مدرسه قرار دارند تحت هژمونی این مدرسهاند و اساسا فکری که ساختارشکنانهی این مبانی و ایده های مدرسه را به حاشیه ببرد، چندان وجود ندارد. 81 سالی که آقای خوئی در نجف حضور داشت، از دوره جوانی اش، اهمّ رخدادهای عراق آن دوره را از جنگ با انگلیسی ها، انقلاب «ثورة العشرین»، کودتای قاسم، و کودتاهای بعدی که منتهی به قدرت گرفتن بعثیها در عراق شد را لمس کرد و کشمکشهای درونی حوزه را در تعامل با سیاست را از نزدیک دید و با یک تجربه خیلی عینیتری حوزه را مدیریت کرد.
🔹 آیتالله سیستانی مبدع مدرسه جدیدی در عراق بعد از سقوط صدام است که میتواند متفاوتتر از مدرسه آقای خوئی هم بیاندیشد و هم عمل کند. آیت الله سیستانی همانند استادش آقای خوئی، اصلا قائل به ولایت فقیه نبود و تمام ادلهای که مثلا موافقین ولایتفقیه از مرحوم ملا احمد نراقی تا امام خمینی در این زمینه اقامه کرده بودند را نپذیرفت. اما در ورای سلب دولت از فقیه در مقام ایجاب، ایشان از یک نظریهای در حوزه سیاست دفاع کرد که امروزه از آن به «دموکراسی توافقی» تعبیر میکنیم. آقای خوئی وقتی که دولت را از فقیه سلب میکرد، و دلالت ادله لفظی را در این باب نمیپذیرفت، در ایجاب بحث خودش گفتگوی ایجابی یا اثباتی در باب اداره جامعه نداشت، یعنی رها می کرد. اما آقای سیستانی یک نگاه ایجابی بعد از سلب دولت از فقیه داشت که آن هم بیشتر تحت تاثیر استادش شیخ حسین حلّی است.
🔹 این تعبیر آقای شهرستانی است گفتند که آقای سیستانی میانهی امام و آقای خوئی است . رفتار آقای سیستانی در دوره صدام مانند استادش آقای خوئی است. شرایط که به هم ریخت، رفتار متفاوتتری پیدا کردهاست. اما ظاهر بررسی مبانی فقهی و اصولی این دو شخصیت نشان میدهد که اگر آقای خوئی الان زنده بود، احتمال اینکه میتوانست مانند شاگردش سیستانی رفتار کند خیلی بعید است.
🔹 صدر نسلی را تربیت کرد که اینها بعدا دعوی مرجعیت کردند. یکی از دلایلی هم که نجفیها در مقابل صدر دوم مقاومت کردند این بود که صدر دوم میخواست که بحث مرجعیت از درون خاندان ها را بشکند که به نظر من هم تا حدودی موفق شد. اما مشکلی که پیدا کرد این بود که فارغالتحصیلهای مدرسه صدر دوم آنچنان به لحاظ فقهی و اصولی قوی نبود.
🔹 روش بنده در تهیه این کتاب دو چیز بود. نخست اینکه گفتوگوهای زیادی انجام دادم، چه با آقایانی که در قم بودند یا در نجف بودند. سفرهای متعددی به نجف رفتم و با اساتید دانشگاه کوفه و هم با طیف های متعددی از نیروهای درون حوزه گفتوگو کردم. این کار محصول روش پژوهش میدانی و کتابخانهای بود. من از سال 97 تا 99 مرتب به نجف می رفتم. سال 99 که مشغول نوشتن متن شدم. در این زمینه اثر مشابهی کار نشده است. این سبک نگارش جریانشناسی جزو علاقهمندیهای ما در ایران است. عراقیها اصلا اینطوری نمینویسند.
🔸 مشاهده متن کامل گزارش:
https://mobahesat.ir/23559
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡️عبرت ۴۰ ساله
🖋سید فرید حاجی سیدجوادی
🔹از زمان پیدایش مرجعیت عامه در میان شیعیان که سابقهای حدودا ۲۰۰ ساله دارد، قله اعتبار بخشی به معارف و مناسک مذهبی نهاد مرجعیت بوده است. پیش از آن علمای بلاد کانون چنین اعتباربخشی بودند و هریک در قلمرو خود مرجعیت محلی داشتند.
🔹 انقلاب اسلامی با ایده ولایت فقها بر تشکیل حکومت نهاد جدیدی را به جامعه شیعیان معرفی کرد که پیش از آن سابقه نداشت و به لحاظ نظری نیز مناسبات آن با نهادهای سابق تبیین نشده بود.
🔹با گذشت ۴دهه از استقرار نظام ولایتفقیه همچنان مناسبات آن با احکام اولیه شرعی، مراجع تقلید، قانون عرفی، دیوانسالاری دولتی محل بحث و اختلاف نظر باقی مانده است. آنچه در میدان جامعه و سیاست ایران از روابط مقام رهبری با نهادهای سنتی و مدرن تجربه شده، تابع تشخیص و اراده کنشگران اصلی بوده و هنوز الگوی مدون و تثبیت شدهای نیافته، و از همین رو است که گاه و بیگاه اصطکاکهایی میان آنها پیدا میشود.
🔹در شرایطی که نظریه ولایت فقیه به تبیینی مقبول نزد عالمان دینی از روابط رهبر نظام اسلامی با دیگر کانونهای ذینفوذ در جامعه نیافته است، برخی عوامل میدانی با اتکا به ابزارهای رسانهای، اقتصادی، قضایی و امنیتی در پی آناند تا دیگر کانونهای قدرت اجتماعی را در چارچوب اراده حاکمیت مهار نمایند.
🔹 از همان دهه اول انقلاب، این فعالیتها دوسویه ایجابی و سلبی داشته است. در سویه ایجابی به دنبال چهرهسازی از روحانیون همسو و ارائه آراء و اندیشههای موید نظریه ولایت فقیه برآمدند و در سویه سلبی نیز شاهد طیفی از اقدامات علیه علما و مراجع تقلیدی بودهایم که در مقام عمل و نظر با رای ویا عملکرد نظام اختلاف نظر داشتند. شدیدترین برخوردها را در حصر خانگی برخی مراجع شاهد بودیم، که بعضا با زمینهای از یورش و تسخیر بیوت از سوی معترضان انجام گرفت. خفیفترین اقدامات سلبی نیز اعتراض و پرخاشهایی بوده که در مطبوعات و خطبههای نماز جمعه سرزده است.
🔹آنچه در مورد اخیر اتفاق افتاد اگرچه جزو خفیفترین اقدامات سلبی به شمار میرود ولی آماج آن یکی از محترمترین و همراهترین مراجع تقلید با نظام اسلامی بوده است. ادبیات و لحن نوشته نیز تناسبی با محتوای منتشر شده از دیدار آیت الله صافی با رییس مجلس نداشت. شاید نویسندهی جوان چنین پنداشته بود که باید با برخوردی صریح و قاطع از همه کسانی که همچنان ایده تنشزدایی در سیاست خارجی را پیگیری میکنند، زهر چشمی گرفته شود. اما ناآگاهی از مناسبات حوزه و توهم حقانیت، نتیجه معکوسی به بار آورد و «سرکنگبین صفرا فزود».
🔹 همگرایی اغلب شخصیتها و طیفهای حوزوی در پشتیبانی از مرجعیت چنان بود که برای حامیان نیز چارهای جز سکوت باقی نگذاشت و واکنش نهادهای رسمی و کانونهای اقتدار حوزوی و حکومتی، نویسنده را به عذرخواهی واداشت و رسانه منتشر کننده را روانه دادگاه کرد.
🔹این واقعه می تواند فرصتی باشد برای نسل جوان طلاب انقلابی تا با بازخوانی تاریخچه مواجهه نسلهای پیشین با نهادهای سنتی و ذینفوذ روحانیت از آنها درس و عبرت بگیرند. این وقایع از ماجراهای کتاب شهید جاوید در دهه ۵۰ آغاز شده و در دهه ۶۰ بیشترین تواتر رخداد را داشته است. سرانجام افرادی که به خیال تقویت قدرت ولایت فقیه و نظام با مراجع تقلید درافتادهاند، پیشروی ماست و تکرار تجربه آنها جز پشیمانی ثمرهای نخواهد داشت؛ «من جرب المجرب حلت بها الندامه».
🔻🔻🔻
https://mobahesat.ir/23565
@mobahesat
⚡ متن کامل بیانات منتشر نشده در سفر به شهر قم؛
عرفان نظری و عملی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب
🔸 مقدمه:مباحثات پیش از این به مناسبت سالگرد سفر رهبر معظم انقلاب به شهر قم، برخی از بیانات و فیلم های منتشر نشده از این سفر را به صورت موضوعی تهیه و منتشر نمود که مورد استقبال گسترده خاطبان قرار گرفت. نظر به اهمیت موضوع، متن فرمایشات ایشان درباره «عرفان نظری و عملی و نسبت آن با حوزه های علمیه» تقدیم می شود.
🔹 مرحوم آقاى قاضى حدود ده سال با مرحوم آسيد مرتضى كشميرى معاشر بوده. آ سيد مرتضى كشميرى از لحاظ مذاق عرفانى بكلى متفاوت است با آقاى قاضى. به نظرم ايشان ميگويد حرام است «فتوحات» دست بگيريد. ظاهراً تا وقتى كه مرحوم آقاى قاضى زنده بوده، به «فتوحات» دست نميزده. آقاى قاضى در عين حال كه مذاقاً با آ سيد مرتضى كشميرى مخالف بوده، اما ميگويد من نماز خواندن را از آسيد مرتضى كشميرى ياد گرفتم. ببينيد، اين خيلى حرف بزرگى است. مرحوم آقاى قاضى وقتى نجف مىآيد، يك آدم بسيطى در اين زمينهها نبوده؛ شاگرد پدرش بوده. ميدانيد پدر مرحوم آ ميرزا على آقا قاضى شاگرد آخوند ملاحسينقلى همدانى بوده است؛ يعنى خود ايشان از طريق پدرش هم به آخوند ملاحسينقلى همدانى وصل ميشود. ايشان تربيت شدهى پدرش بوده و مقاماتى هم داشته؛ در عين حال وقتى كه نجف مىآيد و با مرحوم آسيد مرتضى كشميرى ارتباط پيدا ميكند، ميگويد من نماز خواندن را از آسيد مرتضى كشميرى ياد گرفتم.
🔹 همين حاج آقا محمد شاهآبادى شما من خيال ميكنم اهل اين معانى است. از ايشان خواسته شود كه هفتهاى يك بار بيايد و طلبهها را نصيحت كند؛ چون بالاخره پسر آقاى شاهآبادى است ديگر. من شنيدم كه ايشان گفته حرفهاى اساسى مرحوم پدرم پيش من است؛ پيش اينهائى كه ميگويند و ادعا ميكنند، نيست. ديدم ايشان يك چيزهاى مختصرى هم چاپ كردهاند، ليكن بحثهاى علمى مرحوم شاهآبادى مورد نظر نيست. عرفان نظرى اصلاً در اينجا مورد نظر ما نيست و فايدهاى هم ندارد. واقعاً عرفان نظرى فايدهاى ندارد.
🔹 حالا آقاى رجبى هم اينجا تشريف دارند، توى مؤسسهى ايشان هم ظاهراً عرفان نظرى تدريس ميشود؛ اما عرفان نظرى هيچ كس را بالا نمىآورد. اين را من به شما آقاى رجبى عرض ميكنم؛ اين را گوش كنيد. من يك شب از امام پرسيدم آقا شما مرحوم حاج ميرزا جواد آقا را درك كرديد؟ درس ايشان رفتيد؟ ايشان بلافاصله گفتند افسوس، نه. بعد گفتند آقاى حاج شيخ محمدعلى اراكى آمد به من پيشنهاد كرد كه برويم درس آ ميرزا جواد آقا. ايشان هفتهاى يك بار جلسه داشت. گفتند با ايشان يكى دو جلسه رفتيم. بعد اينجورى تعبير كردند: آن وقتها ذهن ما پر بود، اين درس را نپسنديديم. آن وقت امام نپسنديده بود؛ اما حالا در هشتاد و چند سالگى كه حتماً ايشان از لحاظ معنوى پختهتر شده بود، افسوس ميخورد كه چرا نرفته. ذهن ايشان آن وقت از چه پر بود؟ از همين حرفهاى عرفان نظرى. يعنى وقتى كه كسى رفت پاى درس شاهآبادى نشست و آن حرفها و آن اصطلاحات و آن زرق و برق الفاظ را شنفت، ولو براى خود آن آدم با معنا همراه است، اما اين حرفها براى هر كسى معنا نمىآورد؛ طبعاً حرفهاى سادهى مثل حاج ميرزا جواد آقا را نمىپسندد؛ در حالى كه لبّ عرفان، همان حرفهاى ساده بوده.
🔹 آقاى خوشوقت ميگفتند كه من ميخواستم كتاب «لقاءاللَّه» را چاپ كنم، پيش امام رفتم و گفتم شما يك تقريظ بنويسيد. امام گفتند نه، اين را چاپ نكن؛ برو «المراقبات» را چاپ كن، آن مؤثرتر و بهتر است. ايشان هم آمده بود و چاپ كرده بود. بنابراين عرفان اينهاست. عرفان لفظ نيست. كسى بود كه آشنا و دوست نزديك ما بود و در عرفان هم مسلط بود. حالا بنده كه خودم وارد نبودم، اما كسانى كه وارد بودند، ميگفتند ايشان در عرفان نظرى توى حوزهها نظير ندارد. به اعتقاد من او هيچ حظى از عرفان نداشت. جلسه داشتيم، نشسته بوديم، گفته بوديم، شنيده بوديم؛ اما ميدانستم كه آن آقا واقعاً هيچ حظى از عرفان نداشت؛ در حالى كه عرفان نظرىاش هم از همه بهتر بود.
🔹 آنچه كه طلبه را بالا ميبرد، تزكيه ميكند و معراج طلبه ميشود، عرفان نظرى نيست؛ اگرچه عرفان نظرى هم ممكن است كمكهائى بكند. بايد اين عرفان عملى را، اين حالت سلوك را توى طلبه راه انداخت. ما همت كنيم، طلبه را اهل نماز شب كنيم؛ اين خيلى كمك ميكند. برنامهريزى ك نيد كه از ميان پنجاه هزار طلبهى حوزهى قم - حالا با حذف يك عده خيلى پائينترها و يك عده خيلى پيرترها - اقلاً سى هزارتاشان هر شب نماز شب بخوانند. اگر اين شد، به نظر من حوزه از جهت اخلاقى راه مىافتد. بنابراين لازم است نظام جامع در همهى اين زمينهها تهيه شود.
🔸 مشاهده متن کامل:
https://mobahesat.ir/23568
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ طغیانگری با تابلوی انقلابی
🔹 هر حرکت یا جریان بهحق میتواند با گذر ایام دچار برخی آسیبها و رفتارهای ناهنجاری شود که با اهداف اصلی آن حرکت در تضاد است. انقلاب اسلامی هم همواره از رفتارهای رادیکال و غیر معقول به نام انقلاب رنج میبرده است و ضربات وارده از این رفتارها کمتر از برنامهریزی و هجوم دشمن خارجی نیست.
🔹 در حوزه علمیهی انقلابی نیز همیشه برخی جریانات باعث به انحراف کشیدن آرمانهای اصلی این شجرهی طیبه بوده و هستند. اگرچه این گروهها با تعدادی کم و بدون پشتوانهی علمی و فکری رفتار کردهاند اما بخاطر استقبال و بزرگنمائی از سوی رسانههای معاند و ابراز نگرانی از سوی رسانههای دلسوز بسیار بسیار بیشتر از آنچه که واقعیت دارند دیده میشوند.
🔹 «روحیهی طغیانگری» وجه شاخص این افراد انگشتشمار است که با نفوذ در جریانهای انقلابی، مطالبات کاملا درست و بهحق آنان را به حاشیه میبرند. ماجرای چند دستنوشته در تجمع مطالبهگری طلاب در زیرزمین مدرسه فیضیه یکی از مصادیق اینگونه رفتارهاست.
🔹 با بروز پدیدهی کرونا، این تعداد انگشتشمار با تابلوی طب اسلامی و سنتی تلاش کردند انرژی خود را در این مسیر تخلیه کنند و از نارضایتی اجتماعی نسبت به عملکرد دولت دوازدهم نیز برای این امر بهرهبرداری نمودند. با گذشت زمان و بیتوجهی جامعه به این رفتارها، حرکات این عده از حالت طغیانگری نیز فراتر رفت و عملا به اقدامات غیرعقلانی و غیرقابل کنترل تبدیل شد. مع الاسف همچنان تابلوی دفاع از انقلاب بر دوش آنان است!
🔹 فراخوان برای تجمع روز پنجشنبه این گروه در مقابل جامعه مدرسین نیز ازین دست اقداماتی است که علیرغم توصیهی دلسوزان و بزرگان حوزه قرار است برگزار شود. چنین اقداماتی باعث به ابتذال کشیدهشدن سایرمطالبات منطقی است که پیش یا پس از این برگزار خواهد شد.
🔹 به صورت کلی رفتارهای این تعداد اندک بخاطر انعکاس رسانهای آن عملا باعث آبروریزی و ضربه به حوزههای علمیه است. لذا انتظار میرود بزرگان حوزه تلاش کنند با مدیریت صحیح و اقناعسازی فکری و ... این معضل درون حوزوی را مهار سازند تا انشاءالله نیاز نباشد متولیان امنیتی و قضائی جهت برخوردهای لازم وارد عمل شوند.
🔸 مشاهده متن یادداشت:
https://mobahesat.ir/23573
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ بررسی خلط غایت نزول قرآن در یک همایش/
هدف از نزول وحی هدایت است یا تدبر در قرآن؟
✏ عليرضاكچوييان، مدیر موسسه قرآن ونهج البلاغه تهران
🔸 هدف اصلی از نگارش این مرقومه نقد و رد مطالب و سخنان جناب آقای هانی چیتچیان، یکی از اعضای علمی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران میباشد که اخیرأ در همایشی با عنوان “باران ذکر” در دارالقرآن کریم اهواز ایراد فرمودند.
🔹 ایشان در این همایش طی آسیبشناسی از وضع موجود جامعه در رابطه با انس باقرآن و در واقع مهجوریت آن در بین مردم، ضمن ایراد نقد مراجعه مردم به علما در استفهام کلام الهی با اشاره و استفاده از آیه ۲۹سوره مبارکه ص هدف غایی نزول قرآن را تدبر در قرآن معنا کرده و تدبر را اینگونه تعریف می کنند که: «تدبر این است که معنای یک آیه از قرآن را از تفسیر المیزان بخوانیم، در آن فکر کنیم و بدانیم براساس این پیام، در زندگی خود چه رویهای را در پیش بگیریم. این دیگر کار مفسر نیست.تدبر در آیات، قفل قلب را باز میکند؛ یعنی اگر کسی در قرآن کریم تدبر نکند، قفل قلب او گشوده نمیشود. به واسطه تدبر است که تفسیر وارد زندگی انسان میشود»
🔹 با توجه به این سخنان لازم است نکاتی چند را متذکر شوم:
۱. رجوع صرف به آیات قرآن، انحصار در تعریف یک منبع و مرجع خاص یعنی تفسیر شریف المیزان و استفاده از ظاهر به جهت تدبر در آیه بدون در نظر گرفتن مستندات روایی و کلام نورانی اهل بیت علیهمالسلام، قرآن بسندگی ونوعی ورطه مهلک تفسیر بهرأی را به ذهن متبادر میکند در حالیکه جدایی ناپذیری و این همانی ثقلین شریفین در زمره اصول محکم و از جمله معتقدات راسخ و جازم میباشد. اینکه قرآن کریم در سوره بقره آیه ۱۸۹میفرماید: واتوالبیوت من ابوابها( برای هر کاری از درگاهش باید وارد شوید) برای استفهام قرآن و آیاتش نیز باید از باب ومسیرش یعنی اهل بیت علیهمالسلام و فرمایشات ایشان وارد شد. در زيارت جامعه كبيره و در همين باره آمده است: «و آياتالله لديكم». به يك معنا يعني آيات خدا نزد شماست و ما برای استفسار آن ناچار از رجوع به شما هستيم. در روایتی و در ضرورت و اهمیت این معنا میخوانیم:
«الصّادق (علیه السلام)- محمّدبن فضیل قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّهْ(علیهم السلام) خَاصَّهْ»محمّدبن فضیل گوید: شنیدم که امام صادق (علیهالسلام) دربارهی آیه: بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ فرمود: آنان اختصاصاً امامان (علیهم السلام) هستند»
البته ظاهر قرآن حجیت دارد اما این نباید بمعنای استغناء از مبانی روایی و رجوع به تراث شیعی نظیر تفاسیر با رویکرد روایی و مستند باشد که البته شرایط و تحصیل مقدمات آن لازم و بایسته است.
۲. نکته بعدی بی توجهی ایشان به تفاوت اصالی یا طریقی بودن مقوله هدایت قرآن و تدبر و تفسير قرآن است. به صراحت آیات ( مانند هدیً للناس، هدیً للمتقین) ، قرآن جز برای هدایت خاصه و عامه انسان و در واقع ایصال به مطلوب کمال و قرب الی الله نازل نشده. در واقع آنچه از غایت نزول موضوعیت دارد هدایت است اما مشروط به لطف فهم و درک آیات که یکی از طرق و نه همه آن تدبر در قرآن است.
در همين راستا و در ذیل آیه ۹سوره اسرامیخوانیم:از امام سجّاد (علیه السلام) روایت است که فرمود: «امامان (از خاندان ما همه معصوم هستند و عصمت در چهره و ظاهر نیست تا شخص بهواسطهی آن شناخته شود و معصوم فقط از جانب خدا معیّن و مشخّص میشود». سؤال شد: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! معصوم یعنی چه»؟ فرمود: «معصوم کسی است که به ریسمان الهی چنگ زده و ریسمان خدا همان قرآن است. و آن دو، تا روز قیامت از هم جدا نمیشوند و امام بهسوی قرآن هدایت میکند و قرآن بهسوی امام هدایت میکند و این معنی کلام خداست که میفرماید: إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ اقوم.
🔹 از سويي ديگر چه بسا تدبر مستقل فرد و بدون در نظرگرفتن مباني و مقدمات سبب ساز خسران و ضلالت فرد بشود مانند گروهكهای تكفيری كه با دستاوردهاي آيات قرآن شنيعترين و فجيع ترين جنايات را رقم ميزنند. كما اينكه قرآن در آيه ٨٢سوره مباركه اسرا فرمود:«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا»
🔹 در پايان ضمن اجرنهادن به تلاشها و زحمات ايشان و مجموعه مدارس تخصصي قرآن و عترت دانشگاه تهران به جهت شفافيت مباني سخنان ايراد شده و احيانأ تصحيح آنها به بسط و گسترش نقد سازنده و پويايی محافل و مجالس قرآني همت گمارند.
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
https://mobahesat.ir/23576
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡ جای خالی حوزویان در کنار معترضین اصفهان
🔹 اعتراض هزاران نفر از کشاورزان و مردم اصفهان به مشکلات کمآبی و مدیریت آب منطقه اصفهان و زایندهرود در روزهای اخیر مورد توجه بسیاری از رسانهها و مردم قرار گرفتهاست.
🔹 آنچه که تا کنون شاهد آن بودهایم اعتراضی آرام و معقول در خصوص مشکلات کشاورزی و منابع آب بودهاست. اعتراضی که موارد مشابه آن در مسائل صنفی متاسفانه در سالهای اخیر به حواشی و سرنوشت نادرستی دچار میشد.
🔹 اما جای این سوال جدی وجود دارد که نقش سطوح مختلف حوزویان و روحانیان از مسئولان استانی تا روحانیون عادی در این خصوص چیست؟ هزاران نفر از مردم اصفهان در تجمع چند روزه خود مطالباتی را مطرح میکنند و اگر روحانیت کارکرد اجتماعی خود را به خوبی انجام میدهد، در این حرکت چه سهمی دارد؟
🔹 هستهی اصلی این اعتراضها کشاورزان زحمتکشی هستند که در طول سال امام جماعت و روحانی محل را همراهی کردهاند و ایام مختلف سال نیز میزبان مبلغان بودهاند، اما آیا در این شرایط سخت نیز روحانیون در کنار این قشر زحمتکش و رنجدیده حضور یافتهاند؟
🔹 براساس تصاویری که تاکنون منتشر شدهاست هیچ روحانی در بین معترضین مشاهده نشده و انتظار میرود روحانیون منطقه از امام جمعه و نمایندهی ولیفقیه دراستان گرفته تا سایرروحانیون بویژه روحانیون مناطق روستائی و کشاورزی هم در این تجمعات شرکتکنند و نشان دهند همیشه و در همهجا همراه و یار مردم بویژه قشر ضعیف و زحمتکش جامعه بودهاند.
🔹 فارغ از اینکه این معترضین تا چه میزان در اعتراض خود ذیحق هستند انتظار میرود حوزویان اصفهان در این شرایط مهم نشان دهند که همیشه در کنار جامعه و مردم قرار دارند.
https://mobahesat.ir/23582🔸
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات
⚡ جای خالی حوزویان در کنار معترضین اصفهان 🔹 اعتراض هزاران نفر از کشاورزان و مردم اصفهان به مشکلات
پاسخ وارده:
🔹 داود مدرسی یان که با اسم و عکس واقعی در توییتر فعال است با قرار دادن عکس حجت الاسلام و المسلمین عبدالعلی زاده چنین توییت کرده است «حجتالاسلام و المسلمین عبدالعلی زاده روحانی مطالبهگرِ چهارمحالوبختیاری قریب یک ماه درزندان اصفهان است. حکم وی مشخص نیست بابت چه پرونده وشکایت کدام شخص یاسازمان است... وی گفته از قاضی اجرای احکام درزندان هم سوال کردم [که کدام سازمان از او شکایت کرده است ولی قاضی] پاسخی نداده!»
https://twitter.com/D_modaresian/status/1461768561047871490
🔹 توییت یکی از طلاب به نام امیررضاعلیزاده که عکس خود را هم در توییترش گذاشته است جالب است او نوشته است «برخی از رفقای حوزوی ما در استان های دیگر به سبب عدالت خواهی ... با برخوردهای شدید آمار و بررسی حوزه، مواجه شده اند مثل انتقال اجباری(بخوانید تبعید) ممانعت از گرفتن مدرک تحصیلی، ممانعت از تلبس و... »
https://twitter.com/Amra_alizadeh/status/1460514944064045059
🔻🔻🔻
@mobahesat
⚡️ستون نجف و قم
🔹بازنشر پروندهی بررسی سیره علمی و اخلاقی مرحوم آیتالله العظمی میرزا جواد تبریزی
به مناسبت سالگرد رحلت
https://b2n.ir/z83854
🔻🔻🔻
@mobahesat
هدایت شده از مدرسه راهبری علم و عمل
✅ مدرسه راهبری علم و عمل برگزار میکند:
💠 #وبینار بازخوانی شخصیت، اندیشه و آثار حضرت آیةالله میرزامحمدعلی شاهآبای (ره)
بهمناسبت سالروز وفات ایشان (۳ آذر ۱۳۲۸ ه.ش)
🔰 #محورها ی وبینار:
۱. مکتب تهران و عرفان اجتماعی
دکتر سیدحسین شهرستانی
۲. مرام الاسلام و اسلام سیاسی حجةالاسلاموالمسلمین سعید دسمی
۳. اخوّت دینی و جامعهسازی حجةالاسلاموالمسلمین محمدرضا فلاح شیروانی
۴. دین فطری و مردمسالاری دینی
حجةالاسلاموالمسلمین بهمن شریفزاده
۵. معرفی آثار
حجةالاسلام دکتر مهدی شاهآبادی
⏰ #زمان: چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۳۰
👈 برای هماهنگی و دریافت لینک (اسکای روم) شرکت در وبینار به شماره ۰۹۳۶۵۳۳۵۸۷۵ پیام دهید.
#مکتب_تهران
#عرفان_اجتماعی
#اسلام_سیاسی
#اخوت_دینی
#شذرات_المعارف
#آیةالله_میرزامحمدعلی_شاهآبادی
#مدرسه_راهبری_علم_و_عمل
https://www.instagram.com/elmoaamal/