✡ پیامبری كه صاحب خلق عظیم و رحمة للعالمین بود، از مأموران رسانهای جنگ نرم یهود نگذشت و آنها را مجازات كرد.
@mobahesegroup
💠💠 نمونههایی از برخورد پیامبر با مزدوران جنگ نرم یهود
1⃣ ابوعفک ؛ عصماء بنت مروان ؛ کعب بن اشرف
یکی از برخوردهای پیامبر (ص) دستور قتل ابوعفک، #شاعر_یهودی، است که پیامبر را هجو نموده بود و سالم بن عمیر این دستور را در سال دوم هجری اجرا کرد.
2️⃣ دیگری دستور قتل عصماء بنت مروان، #شاعره_یهودی، است که اشعاری علیه پیامبر و اسلام سرود و آن حضرت دستور قتل او را صادر کرد. بنا به قول مشهور، عمیر بن عدی در 24 رمضان سال دوم هجری این حکم را اجرا کرد و او را به قتل رساند.
❎ علت اصلی برخورد پیامبر با این دو نفر، #تبلیغ بر ضد اسلام و #تحریک و #تهییج دشمنان برای مبارزه با دولت نوپای اسلامی بود. (نکته قابل توجه آنكه در زمان قدیم شعر و مجالس شعر و شاعری کار رسانههای تبلیغاتی امروز را میكرد. و گاه یک شعر سالیان سال بر روی زبانها میگشت. بقول آیتالله فاطمینیا گاه با یک بیت شعر جنگ برپا میشد و گاه بایک بیت شعر جنگی كه سالها ادامه داشت، به صلح میانجامید!) ابوعفک در اشعاری میگفت:
✍️ مدتها زندگی کردم و جمعی را باوفاتر از اوس و خزرج ندیدم که کوهها را به لرزه درآوردند و سستی در آنان راه ندارد؛ اما سواری [پیامبر (ص)] نزد آنان آمد و به اسم حلال و حرام، میان آنان جدایی افکند. ای قوم من! اگر خواهان عزّت و پادشاهی بودید، بهتر بود از «تُبّع» پیروی میکردید.
3⃣ کعب بن اشرف، که در میان یهودیان جایگاه بلندی داشت، دائم به #فتنهانگیزی علیه مسلمانان دست میزد و پیامبر همواره تحمل مینمود، تا اینکه #فتنهگری او از حد گذشت. به همین دلیل، پیامبر فرمود: کیست که شرّ او را کم کند؟ محمد بن مسلمه داوطلب شد و به همراه ابونائله و سه تن دیگر از اوسیان، شبانه او را به قتل رساندند.
4⃣ أبورافع سلّام بن أبیحقیق
ابورافع سلّام بن ابی حقیق یکی از عناصر خطرناک #یهود و از قبیله #بنینضیر بود و همراه آنان به #خیبر کوچ کرد. اینبار خزرجیان از پیامبر دستور قتل ابورافع، این عنصر خطرناک و فتنهانگیز، را گرفتند.
آن حضرت دستور صادر نمود، مشروط بر اینکه معترّض زن و فرزندانش نشوند. پنج تن از آنان به نامهای عبداللّه بن عتیک، عبداللّه بن انیس، مسعود بن سنان، ابوقتاده و خزاعی بن اسود به راه افتاده، شبانه به خانه ابورافع رفتند و با ترفندی او را به قتل رساندند.
❎ مهمترین جرمی که علت قتل او به شمار میآید، #تحریک مشرکان و یهودیان برای برپایی جنگ «احزاب» و همراهی با حیی بن اخطب، کنانة بن ربیع بن ابیحقیق و برخی دیگر از یهودیان بود. به طور مسلّم، او از آن به بعد نیز آرام نمینشست.
🔺 ضرورت مقابله با شخصی مانند ابورافع زمانی بیشتر روشن میشود که بدانیم او با وجود یقین و اعتراف به پیامبری رسول اکرم (ص) چنین #فتنهانگیزی میکرد. واقدی گزارش کرده است:
✍️ سلّام بن ابی حقیق میگفت: ما به محمد #حسادت میورزیدیم؛ چون پیامبری از میان فرزندان هارون بیرون رفت، و حال آنکه او فرستاده خداست.،
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش
http://telegram.me/mobahesegroup
https://eitaa.com/mobahesegroup
http://sapp.ir/mobahesegroup
محرمانه
🔴 جزئیاتی از دستگیری زم:
#روحالله_زم بیش از ۶ماه توسط سازمان اطلاعات سپاه، تحت فریب اطلاعاتی قرار گرفت. زم برای تمام ملاقاتهای خود، با سرویس فرانسه هماهنگ میکرد و فقط وقتی که آن قرار توسط آنها تأیید میشد، ملاقات را انجام میداد.
در طرح فریب سپاه، افرادی در داخل کشور که هدایت شده نیروهای اطلاعاتی بودند، با زم ارتباط داشتند و قرار شد با این افراد در یک کشور ثالث دیدار کند
با نزدیک شدن اربعین، افراد هدایت شده به زم گفتند که ما به دلایل (...) فقط در ایام اربعین میتوانیم از ایران خارج شویم تا کسی شک نکند
زم تحت هدایت سرویس فرانسه، فریب خورد و روانه اردن شد و سپس وارد فرودگاه بغداد شد. همزمان مأمور پرونده او در سرویس جاسوسی فرانسه، در بغداد حاضر شد و با یکدیگر ملاقات کردند.
زم پس از توجیه توسط افسر اطلاعاتی، جهت ملاقات با منابع مورد نظر عازم اربیل میشود. نیروهای اطلاعات سپاه در فرصت مناسب، با آرامش او را محاصره و دستگیر میکنند
زم تا چند ساعت در شوک کامل بوده و باور اینکه با وجود حمایت سه سرویس جاسوسی مدعی ابرقدرتی، به تله فریب نیروهای سپاه بیفتد برایش سخت بوده و حتی گمان کرده که این یک نوع مانور آمادگی میباشد.
وقتی مطمئن میشود که توسط سپاه دستگیر شده، به غلط کردن میافتد و میگوید: «پشیمانم، اشتباه کردم»! در اصل این صرفاً زم نیست که توسط سپاه ضربه خورده است، بلکه سه سرویس جاسوسی آمریکا، رژیم صهیونیستی و فرانسه ضربه سخت اطلاعاتی خوردهاند.
✍ یاسر ظریفی
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش
http://telegram.me/mobahesegroup
https://eitaa.com/mobahesegroup
http://sapp.ir/mobahesegroup
❓ ماجرای شهادت امام حسن(ع) در تاریخ؟
✍️ پاسخ اجمالي:
از منظر تاریخ نگاران کوچکترین تردیدی وجود ندارد که معاویه با ترتیب دادن توطئه ای، امام حسن(ع) را به دست همسرش جعده، دختر اشعث بن قیس به شهادت رساند.
همچنین «ام بکر» دختر «مسور» گوید: «بارها به امام سم خورانده شد. هر بار از آن رهایی می یافت تا آن که مرتبه آخر، سم به قدری شدید بود که پاره های جگر امام از گلویشان خارج می شد».
پس از شهادت امام، طبق وصیت آن حضرت خواستند او را در کنار قبر رسول خدا(ص) دفن کنند؛ اما «عایشه» با استناد به این که «بَیْتِی لَا آذَنُ فِیهِ»، مانع از این کار شد.
✍️ پاسخ تفصیلی:
https://eitaa.com/mobahesegroup/13251
#امام_حسن #شهادت #ام_بکر #مسور
#معاویه #عایشه #جعده #اشعث_بن_قیس
___________________
@mobahesegroup
✅ پاسخ تفصیلی:👇👇👇
🔰از جنایات غیر قابل بخشایش معاویه، به شهادت رساندن امام حسن(علیه السّلام) ریحانه رسول اللّه(صلّی اللّه علیه و آله) است. از نظر تاریخی کوچکترین تردیدی وجود ندارد که معاویه با ترتیب دادن توطئه ای که اساس کارش بر همان پایه بود، امام را به دست همسرش «جعده» دختر «اشعث بن قیس» لعنت شده، به شهادت رساند. زمانی که در سال 63 هجری در واقعه «حَرّه»، «مدینه» غارت شد، خانه این زن ملعون نیز به تاراج رفت؛ اما به پاس خوش خدمتی او در به شهادت رساندن شویش، اموالش را به او بازگرداندند. منابع بیشماری خبر به شهادت رساندن امام را توسط «جعده» و با توطئه معاویه گزارش کرده اند.(1) «هیثم بن عدی» گفته است که: «مسمومیت [امام] حسن(علیه السّلام) به تحریک معاویه و توسط دختر «سهیل بن عمرو» صورت گرفته است».(2) آن حضرت چهل روز پس از مسمومیت بیمار بود تا آن که به شهادت رسید.(3) «ام بکر» دختر «مسور» گوید: «بارها به امام سم خورانده شد. هر بار از آن رهایی می یافت تا آن که مرتبه آخر، سم به قدری شدید بود که پاره های جگر امام از گلویشان خارج می شد».(4)
🔰 پس از شهادت امام، طبق وصیت آن حضرت خواستند او را در کنار قبر رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) دفن کنند؛ اما عایشه با استناد به این که «بَیْتِی لَا آذَنُ فِیهِ»(5) مانع از این کار شد. «مروان» هم که آن زمان حکومت «مدینه» را داشت اعلام کرد که اجازه چنین کاری را نخواهد داد. امام حسن(علیه السّلام) سفارش کرده بودند که اگر مشکلی پیش آمد آن حضرت را در کنار مادرشان در بقیع دفن کنند.(6) عایشه، برای یک بار دیگر کینه خود را نسبت به حضرت زهرا(علیها السّلام) و فرزند آن حضرت نشان داد. زمانی که امام را برای دفن نزدیک قبر پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) آوردند، عایشه گفت: «هَذَا الْأَمْرُ لَایَکُونُ أَبَداً»(7)؛ (چنین چیزی هرگز انجام نخواهد شد). «ابو سعید خدری» و «ابو هریره» به «مروان» گفتند: «آیا از دفن حسن(عليه السلام) در کنار جدش ممانعت می کنی در حالی که رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) او را سید جوانان بهشت نامید». «مروان» به تمسخر به آنها گفت: «اگر امثال شما حدیث پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) را روایت نمی كردند، ضایع شده بود».(8)
🔰 «محمد بن حنفیه» می گوید: «زمانی که امام حسن(علیه السّلام) وفات کرد، مدینه یکپارچه عزادار شده و همه گریه می کردند. مروان خبر وفات حضرت را به معاویه داده و می گفت: آنها می خواهند حسن(عليه السلام) را در کنار پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) دفن کنند؛ اما تا من زنده هستم به این مقصود خود نخواهند رسید. امام حسین(علیه السّلام) به کنار قبر پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) رسید و فرمود: «اینجا را حفر کنید، سعید بن عاص که حاکم مدینه بود خود را کنار کشید، اما مروان بنی امیه را آماده کرده و مسلح شدند. مروان گفت: چنین چیزی هرگز نخواهد شد. امام حسین(علیه السّلام) فرمودند: به تو چه ارتباطی دارد، مگر تو والی شهر هستی؟ مروان گفت: نه، اما تا من زنده هستم اجازه این کار را نخواهم داد. امام حسین(علیه السّلام) از کسانی که در حلف الفضول همراه بنی هاشم بودند کمک خواست.
🔰 اینجا بود که کسانی از «بنی تیم»، «بنی زهره»، «بنی اسد» و «بنی جعوبه» مسلح شدند. امام حسین(علیه السّلام) پرچمی داشت و مروان نیز، و میان آنها تیراندازی نیز شد. به هر روی شماری از مردم از امام خواستند تا به خاطر وصیت خود امام حسن(علیه السّلام) که فرموده بود اگر قرار است خونی ریخته شود، در همان بقیع کنار مادرش دفن شود، امام حسین(عليه السلام) را راضی کردند تا از اصرار خود دست بردارد.(9) در نقلی آمده است: «مروان» که این زمان معزول شده بود، با این اقدامِ خود، قصد داشت تا معاویه را از خود راضی کند.(10) «مروان» پس از آن که از دفن امام در كنار قبر پيامبر جلوگیری کرد، این خبر را با آب و تاب برای معاویه نوشت.(11) او می گفت: چگونه فرزند قاتل عثمان، در کنار پیغمبر(صلّی اللّه علیه و آله) دفن شود؛ اما عثمان در بقیع؟(12) بی شبهه «مروان» یکی از کثیف ترین چهره های بنی امیه است که در تمام مدتی که حاکم مدینه بود، با زبان تند خود، امام علي(علیه السّلام) و بنی هاشم را دشنام می داد.
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش
http://telegram.me/mobahesegroup
https://eitaa.com/mobahesegroup
http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه پست بعدی👇👇👇
ادامه مطلب بالا👆👆🔻👇👇👇
🔰 شهادت امام در یک روایت، در ربیع الاول سال 49 و در نقلی دیگر، ربیع الاول سال 50 هجری دانسته شده است.(13) اما آنچه به نظر درست می آید، همان سال 49 هجری است. زمانی که امام به شهادت رسید، بنی هاشم کسانی را به نقاط مختلف مدینه و اطراف فرستادند تا این خبر را به گوش انصار برسانند. گفته شده که هیچ کس در خانه خود نماند.(14) زنان بنی هاشم برای [مدت] یک ماه روز برای وی مجلس عزا داشتند.(15) «طبری» به نقل از امام باقر(علیه السّلام) آورده است که مردم «مدینه» هفت روز به مناسبت درگذشت فرزند پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله) در ماتم نشسته و بازار را بستند.(16) او می گوید که: «در مراسم دفن امام در بقیع، به قدری جمعیت اجتماع کرده بودند که جای انداختن سوزن نبود».(17) خبر شهادت امام در «بصره» نیز شیعیان آن شهر را به عزا نشاند.(18)
🔰 پس از وفات امام مجتبی(علیه السّلام) شیعیان «کوفه»، نامه تسلیتی به امام حسین(علیه السّلام) نوشتند. در آن نامه آمده بود که درگذشت امام از یک سوی برای «تمامی امت» و از سوی دیگر برای تو «و هذه الشیعة خاصة» مصیبت است. این تعبیر نشان شکل گیری «شیعه» و حتی کاربرد کلمه «شیعه» به عنوان یک اصطلاح در حوالی پنجاه هجری است. آنان در این نامه با این القاب از امام مجتبی(علیه السّلام) یاد کردند: «علم الهدی و نور البلاد» کسی که به او امید اقامه دین و اعاده سیره صالحان میبود. آنان اظهار امیدواری كرده بودند که خداوند حق امام حسین(علیه السّلام) را به او باز گرداند.(19) این نامه باید یکی از اسناد تشکل شیعه اعتقادی و امامتی در کوفه تلقی شود. همچنین «عمرو بن بعجه» می گوید: «نخستین ذلّتی که بر عرب وارد شد، وفات امام مجتبی(علیه السّلام) بود».(20)،(21)
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش
http://telegram.me/mobahesegroup
https://eitaa.com/mobahesegroup
http://sapp.ir/mobahesegroup
از اربعین و بغض حسینی که می گذریم، دوباره انگار کوس یتیمی مان جلی تر به گوش می رسد!!
گوش فرا دهید!! این صدا از رضوان رضوی است ...
همان قطعه از بهشتی که در غربت آل یاسین سرزمین خورشید را مجاور نام کرد!
آرمیدن سلطانی، به ارض توس ... پادشاهی در خاک خراسان که چه تماشایی حاتم بخشی میکند!
برای زائری که به جای همه ی راه های به مقصد نرسیده؛ خسته است و به جای همه دردهای مرهم نچشیده، شکسته!
رضا میشود قبله ی حاجات، میشود پناه...
اما امان از دلی که درست در روز شهادت حضرتش اذن دخول میگیرد؛
از همان لحظه ی ورود، صدف چشم هارا میبندد و تنها دانه دانه مرواریدهای اشکهایش پنجره فولاد را جلا میدهد!
حتی با شال عزایی که به گردنش میآویزد برای تعزیت دردانه ی شاه خراسان!؛ بازهم دلش روشن است چون این پادشاه خوب رسم مهمان نوازی می داند و خوب دلهای شکسته را به عشق پیوند می زند!
حریم حرمش عجب ساحل امن آرامشی است برای دلهای پراز آشوب ...
همان دم که تمام عرش نشینان به دلداری اش فرش نشین حرم سلطان میشوند تا زیارتنامه خوانی اش را همراهی کنند
دست آخر هم به تلافی دلی که از او سوخته و چشمی که به کرم این دریای کرم دوخته، گره پشت گره از کار روزگارش باز میکنند!
خوب بنده نوازی می کند خوان نعمت سرزمینی که به لطف قدومش ارج و حرمتی کبریایی به آن بخشید!
غریب است و قریب به ما!
بر ما است؛ غربتش را با قربی جانانه التیام بخشیدن!
چرا که او جانانه رئوف است!
در رافت سلطان توس همین بس که حتی در روز شهادتش هم احدی را با دل شکسته و کام ناروا از در خانه اش رد نمی کند...!
@mobahesegroup