eitaa logo
پخش لوازم‌ جانبی موبایل مهدی
1.3هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
300 فایل
•|پخش لوازم جانبی گوشی 🛍 •|موبایل مهدی •|ارسال به تهران ،کرج •| ارسال به تمام شهرها📦 💖خریدوفروش کارکرده 👌 مهدی تختی۰۹۳۶۴۶۵۴۵۶۱ @Nimaa11551362 @ya_mahdy_aj لینک کانال👇 @mobailmehdikaraj https://eitaa.com/joinchat/2402025472Ceb82682f9d
مشاهده در ایتا
دانلود
@imamzaman_aj        🍃💚داستانِ راستان💚🍃 🍃💖قسمت اول : محدث نوری در ضمن خاطراتش می فرماید: 👇👇 🍃💙 دوست معنویم سید رشتی گفت: در سال 1280 قمری به قصد انجام حج حرکت کردم و از طرف رشت به تبریز رفتم. 🍃💚در تبریز به خانه حاج صفرعلی تاجر معروف تبریزی رفته و به دلیل این که کاروانی برای عزیمت به حج نیافتم سرگردان شده بودم؛ تا آن که حاج جبار جلودار سده ای اصفهانی، کاروانی برای رفتن به «طربوزن» تدارک دید. 🍃💚من یک مرکب برای خود از او کرایه کردم و به راه افتادم و وقتی به اولین منزلگاه بین راه رسیدیم بنا بر تشویق حاج صفرعلی تاجر، سه نفر دیگر نیز به من پیوستند و با یکدیگر همسفر شدیم.؛ 🍃💙 آن سه نفر حاج ملا باقر تبریزی (که به نیابت از شخص دیگری عازم حج شده بود و نزد علما شناخته شده بود)، حاج سید حسین تاجر تبریزی و مرد خدمتکاری بود که او را حاج علی می گفتند. 🍃💚 در بین راه به شهر «ارضروم» رسیدیم و از آن نیز عازم شهر «طرزبون» بودیم. در یکی از استراحتگاه های بین دو شهر حاج جبار جلودار نزد من آمد و گفت: 🍃💙منزلگاه بعدی که در پیش داریم ترسناک است بدین جهت لازم است عجله کنید و از قافله عقب نمانید؛  زیرا ما در بین راه کمی از کاروان فاصله می گرفتیم. حدود دو و نیم یا سه ساعت به صبح مانده بود که همگی با هم حرکت کردیم هنوز به طور تقریبی نیم فرسخ یا سه چهارم فرسخ از منزلگاه قبلی دور نشده بودیم که ناگهان هوا دگرگون و تاریک شد؛ و شروع به بارش برف کرد. 🍃💚در این حال هر یک از دوستانم سرش را پوشانید و به سرعت حرکت کرد. @imamzaman_aj 🏴کانال شناخت امام زمان عج🏴
@imamzaman_aj 🏴کانال شناخت امام زمان عج🏴       🍃 🍃🌸داستان راستان🌸🍃 🍃💚قسمت دوم : 🍃💙من نیز چنین کردم لیکن نمی توانستم به سرعت آنان بروم؛ آنان دور شدند و من تنها ماندم. 🍃💚لذا از اسب پیاده شدم و در کنار جاده نشستم و به شدت دچار اضطراب و نگرانی شدم؛ چون حدود ششصد تومان برای خرجی سفرم همراه داشتم. 🍃💙 پس از اندیشه در مورد وضعیتم بدین نتیجه رسیدم که همان جا بمانم تا صبح شود و به همان منزلگاه قبلی برگردم و از آن جا چند نفر را برای نگهبانی از خود استخدام کنم تا دوباره به کاروان برسم. 🍃💚در همین اندیشه بودم که ناگهان باغی زیبا را در پیش رویم دیدم و مشاهده کردم باغبانی در آن جاست و برف ها را از شاخ و برگ درختان می ریزد. باغبان نزدم آمد و به قدری پیش آمد که فاصله‌کمی‌بین‌من‌و‌ایشان بود. 🍃💙فرمودند: تو کیستی؟ گفتم: دوستانم رفتند و من تنها ماندم و راه را نیز‌بلد‌نیستم؛ سرگردان‌شده‌ام. 🍃💙وی با زبان فارسی گفت: «نافله بخوان تا راه را پیدا کنی»؛ و مقصودش نماز شب بود. 🍃💚من مشغول نماز شدم تا از تهجد فارغ گردیدم پس از آن دوباره نزدم آمد و فرمود: «آیا هنوز نرفته ای؟» گفتم: به خدا راه را بلد نیستم. 🍃💙فرمود: «جامعه بخوان.» من زیارت جامعه را حفظ نکرده بودم و هیچگاه نمی توانستم آن را حفظ و بدون نگاه کردن به کتاب بخوانم، با این که بارها به حرم مطهر امامان علیهم السلام شرفیاب شده بودم با این حال در همان جا ایستادم و از حفظ شروع به خواندن زیارت جامعه کردم و آن را به طور کامل خواندم. @imamzaman_aj 🏴کانال شناخت امام زمان عج🏴
@imamzaman_aj 🏴کانال شناخت امام زمان عج🏴       🍃🌸داستانِ راستان🌸🍃 🍃💚قسمت سوم : 🍃💙بار دیگر آن شخص آمد و فرمود: «هنوز نرفته ای؟» بی اراده اشکم سرازیر شد و گریستم؛ گفتم: این همه وقت است که من اینجا هستم، و راه را بلد نیستم. 🍃💚فرمود: «عاشورا بخوان.» در مورد زیارت عاشورا نیز همان وضع را داشتم یعنی مانند زیارت جامعه نمی توانستم آن را از حفظ بخوانم، ولی برخاستم و بی اختیار آن را تا آخر خواندم و لعن وسلام و دعای علقمه را نیز قرائت کردم. 🍃💙دیدم دوباره آمد و فرمود: «هنوز هم که نرفته ای؟!» گفتم: نه، تا صبح هم این جا می مانم. 🍃💚فرمود: «حالا من تو را به کاروان می رسانم.» رفت و بر استری سوار شد و گفت: «پشت سر من سوار شو.» من سوار شدم و افسار اسبم را نیز در دست گرفتم ولی اسبم حرکت نکرد. فرمود: 🍃💙«افسار اسب را به من بده»؛ افسارش را به دست آن شخص سپردم و او افسار اسب مرا با دست راست گرفت و به راه افتاد. اسبم به گونه ای شگفت انگیز گوش به فرمان او بود و به دنبال او به راه افتاد. @imamzaman_aj 🏴کانال شناخت امام زمان عج🏴
@imamzaman_aj 🏴کانال شناخت امام زمان عج🏴       🍃🌸داستان راستان🌸🍃 . 🍃💚قسمت پایانی : 🍃💙آن گاه دستش را بر زانویم نهاد و فرمود: «شما چرا نافله نمی خوانید؟ نافله، نافله، نافله. شما چرا عاشورا نمی خوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا. 🍃💚 شما چرا جامعه نمی خوانید؟ جامعه، جامعه، جامعه.» 🍃💙 ایشان به گونه ای مسیر را می پیمود که گویی زمین در زیر پایش در می نوردد؛ ناگهان برگشت و به من فرمود: 🍃💚«دوستانت آنها هستند.» دیدم که دوستانم در کنار نهر آبی فرود آمده اند، و از آب آن برای نماز صبح وضو می گیرند.  🍃💙من از استر پیاده شدم که سوار اسبم شوم ولی نتوانستم ایشان پیاده شدند و مرا کمک کردند. 🍃💚سپس سر اسب را روبه محلی که دوستانم بودند گردانیدند. 🍃💙در این اثناء بود که در خاطرم گذشت: این شخص کیست که به راحتی فارسی سخن می گوید؟ 🍃💚 با این که می دانم مردم این منطقه فقط به زبان ترکی ترکیه آشنا هستند! بیشترشان نیز مسیحی اند. 🍃💙از طرفی چگونه با این سرعت مرا به دوستانم رسانید؟ 🍃💚همین که برگشتم و به پشت سرم نگاه کردم هیچ کس را نیافتم و اثری از او ندیدم؛ لذا نزد دوستانم رفتم.   🍃❤️💙💚💖💜💝❤️💙💚🍃 🍃💖 طبق این حکایت معتبر و مستند «نافله (نماز شب)»، «عاشورا» و «جامعه کبیره» سه امری هستند که حضرت امام مهدی علیه السلام بر آنها تاکید داشته و نسبت به خواندن آنها سفارش کرده اند. 🍃📚منابع داستان :صحیفه‌مهدی(عج) و مفاتیح الجنان. @imamzaman_aj 🏴کانال شناخت امام زمان عج🏴
💚منتظران ظهور💚 - @yamahdi_fateme313.mp3
1.33M
🔉 🏴چرا (س) در واقعه عاشورا بالای تل زینبیه ایستاد؟💔 🎤 @imamzaman_aj 🏴کانال شناخت امام زمان عج🏴
21.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تو هیئت قبل از ظهور میوندار باشید! @imamzaman_aj 🏴کانال شناخت امام زمان عج🏴
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حال امام زمان رو نگیر! @imamzaman_aj 🏴کانال شناخت امام زمان عج🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14 Rezghe Hoseini (1395-7-23) Tehran.MP3
15.54M
🔈 📢 جلسه چهاردهم * اگر رزق ما می‌رسد و ثابت است، چرا ما دعا می‌کنیم؟ * نقش نیت در رزق * عوامل موثر در تاخیر و یا تعجیل رزق می‌شود * درخواست رزق بیشتر از فضل خدا ⏰ مدت زمان: ۳۷:۳۹ @imamzaman_aj 🏴کانال شناخت امام زمان عج🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┄┅┅✿🌼❀🌼❀🌼✿┅┅┄ 🔺داستان زیبای توبه جعفر بی دین! 🔸به غیر از قسم امام حسین (علیه السلام) چیزی رو قبول نداشت... ▪️ ┄┄┅┅✿🌼❀🌼❀🌼✿┅┅┄ @imamzaman_aj 🏴کانال شناخت امام زمان عج🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا