eitaa logo
نشریات تبلیغی
1.2هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
946 فایل
ارتباط با: مسئول نشریات تبلیغی @alireza31359 دبیر مقالات ماهنامه مبلغان @m_khalil ارتباط با سردبیر ماهنامه سفیر امین @Msafiramin مدیر اجرایی فصلنامه علمی مطالعات تبلیغ دینی @salek61 سردبیر ماهنامه خانواده مبلغان @esfahani_ess
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  مبلّغان دینی ☘
شهادت سردار سلیمانی آغازی بر سقوط حکومت های شیطانی-مبلغان248.pdf
1.16M
✳️شهادت سردار سلیمانی آغازی بر سقوط حکومت های شیطانی 📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
هدایت شده از  مبلّغان دینی ☘
ضرورت شناخت اندیشه امامین انقلاب از منظر سردار سلیمانی- مبلغان264.pdf
959.4K
✳️ضرورت شناخت اندیشه امامین انقلاب از منظر سردار سلیمانی 📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
هدایت شده از  مبلّغان دینی ☘
🏴 دومین سالگرد منتشر شد 📤◾️سخنرانی مکتوب 📥◾️مقالات 📤◾️پرسش پاسخ 📤◾️اشعار و پیامک 📥◾️کلیپ و نماهنگ 📤◾️عکس و پوستر 📤◾️سخنرانی و مولودی 📤◾️استوری 💢لطفا جهت دریافت روی لینک زیر کلیک کنید: 👇👇👇 🌐 https://btid.org/fa/vshahadat-ss 📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
هدایت شده از  مبلّغان دینی ☘
بیش از ۳۰۰ ویدئو و کلیپ در ابعاد مختلف ویژه سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی مناسب استفاده در شبکه‌های اجتماعی ⬅️ مشاهده و دانلود 📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
🔴 چرا دشمن جرأت کرد سردار سلیمانی را به شهادت برساند؟ 🔴 در این چهل سال هروقت دشمن از سیاسیون ما نترسید، کشور ضربه خورد 🔴 سیاسیونی که سازش را عامل رفاه می‌دانستند، امروز خجالت‌زده‌اند 👈🏻 سالگرد سردار سلیمانی در حرم حضرت معصومه(س) ➖ هروقت ترس دشمن از ما کم شد، ناامنی و تحریم فراوان شد ➖ دشمن از بنی‌صدر نمی‌ترسید، جنگ را با ۲۰۰هزار شهید تحمیل کرد ➖ تروریست‌ها از بازرگان نمی‌ترسیدند، ۱۷هزار شهید ترور دادیم ➖ اواخر جنگ با پالس‌های برخی، ترس دشمن کم شد، هواپیمای مسافربری و بمب شیمیایی زند ➖ امروز هم اگر برخی سیاسیونِ برقرار یا برکنار حرفی بزنند که ترس دشمن از ما کم بشود، مسئولند ➖ دشمن باید از ما بترسد تا راحتی و امنیت داشته باشیم ➖ سیاسیون کاری کنند که دشمن از ما بترسد و الّا سلیمانی‌ها خواهیم داد 🔹 قرآن می‌فرماید: هر قوّتی را علیه دشمن جمع کنید تا دشمن از شما بترسد «وَ اَعِدّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعتُم مِّن قُوَّةٍ وَ مِن رِّباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِه‌ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُم» 🔹 بنا نیست که ما دانه دانه همۀ دشمن‌ها را بکشیم و نابود کنیم، طرح خدا این است که می‌فرماید: دشمن‌هایتان را از قوّت و قدرت خودتان بترسانید تا راحت زندگی کنید و امنیت داشته باشید. 🔹 چرا دشمن نترسید و جرأت کرد سردار سلیمانی را به شهادت برساند؟ آنها باید از ترور سردار سلیمانی می‌ترسیدند اما چرا نترسیدند؟ یک دلیلش این بود که محاسبۀ‌شان دربارۀ محبت مردم به سردار سلیمانی غلط بود. 🔹 دشمن می‌دانست حاج‌قاسم محبوبیت دارد اما نمی‌دانست این محبت چه انقلابی در دل‌ها ایجاد می‌کند و در انسان‌های مؤمن، چه قدرتی و چه وحدتی ایجاد می‌کند! دشمن اینجا را محسابه نکرده بود. 🔹 برای به شهادت رساندن سردار سلیمانی، همین اشتباه دشمن، کافی نبود و علی‌القاعده باید یک عامل دیگر هم باشد و آن اینکه دشمن یک مدتی بود که دیگر از مسئولین سیاسی کشورمان نمی‌ترسید. 🔹 در این چهل سال، هر وقت سیاسیونی در این کشور قد علم کردند که توانستند ترس دشمن را بریزند، ما از دشمن ضربه خوردیم. دشمن از بنی‌صدر نمی‌ترسید، لذا بعثی‌ها را وادار کرد به ما حمله کنند و 200هزار شهید برجای ماند. 🔹 تروریست‌ها از دولت بازرگان نمی‌ترسیدند و می‌خواستند کشور را تجزیه کنند. لذا 17هزار نفر به شهادت رسیدند؛ توسط تروریست‌هایی که حضرت امام(ره)، پدر معنوی آنها را بازرگان می‌دانست. 🔹 اواخر جنگ هم یک زمزمه‌هایی از داخل کشور پیدا شد و ترس دشمن کم شد، آن‌وقت هواپیمای مسافری ما را زدند و به شهرهای ما بمب شیمیایی زدند. 🔹 هروقت ترس دشمن از ما کم شد، ناامنی و تحریم فراوان شد. در فتنۀ 88 ترس دشمن کم شد و تحریم‌ها به شدّت افزایش پیدا کرد. در دولت اخیر هم با روش اشتباهی که در موضوع برجام داشتند، ترس دشمن کم شد لذا تحریم‌ها و تعدی‌ها را به شدّت افزایش دادند. 🔹 ای سیاسیونی که امروز خجالت‌ زده‌اید از اینکه خطّ سازش را عامل رفاه و آبادانی می‌دانستید؛ از شدّت شرمندگی رویتان نمی‌شود یک کلمه حرف بزنید و از رفتار غلط‌تان دفاع کنید، شما می‌خواستید سانتریفیوژها را تعطیل کنید تا کارخانه‌ها راه بیفتد! 🔹 هنوز هم اگر شما سیاسیون، حرفی بزنید که ترس دشمن از ما کم بشود، آن‌وقت دشمن هر ضربه‌ای به ما بزند شما مسئول هستید؛ فرقی ندارد که برکنار باشید یا برقرار! 🔹 اگر از اردوگاه ایران اسلامیِ قوی و قدرتمند، حرف تضعیف‌کننده و پالس ضعف منتقل بشود، قوّت کشورمان پایین می‌آید، ترس دشمن کم می‌شود و ضربه می‌زند. امیدوارم که اینها در شهادت سردار دل‌ها مقصر نبوده باشند. 🔹 باید دشمن از ما بترسد. سیاسیون عزیز و گرامی، کاری کنید که دشمن از شما بترسد؛ این عامل امنیت ما است و الّا ما سلیمانی‌ها خواهیم داد. 👤علیرضا پناهیان 🚩 حرم حضرت معصومه(س) - ۱۴۰۰.۱۰.۱۲ 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7146
🥀🏴🏴🏴🏴🥀🏴🏴🏴🏴🥀 ّإنّا للّه و إنّا إلیه راجعون پرواز ملکوتی روح بلند سرکارخانم نرجس خاتون مجتهدنجفی، فارغ التحصیل سطح ۴ جامعة الزهراء علیهاسلام قم (دکتری)، نوه ی شیخ یونس اردبیلی(رییس قیام گوهرشاد) و همسر مکرمه ی امام جمعه ی محترم شهرستان بروجرد ، صاحب ایده ی باغ مزرعه ی قرآنی( کاشت گیاهان مثمر و بومی بجای گیاهان غیرمثمر و غیربومی) که در راه تحقق دغدغه ی اقتصادمقاومتی و جهش تولید رهبر و ولی فقیه زمانه با ایده ی مبتنی بر متون دینی خود زندگی اش را فدا نمود و با تاسیس موسسه ی «ثقلین راه زندگی» در شهرقم ، نوشتن کتاب، برگزاری انواع جلسات و سمینارها در دانشگاهها و مراکز فرهنگی، مطالبه ی حضوری مستمر و مکرر در ادارات و نهادهای کشورهای اسلامی ایران و عراق ، مصاحبه های متعدد و حضور در برنامه های تلویزیونی، نوشتن نامه به مسؤولین و رهبرمعظم انقلاب و تبلیغ و تبیین مستمر در فضای مجازی ایران اسلامی و سایرکشورها (باتوجه به تسلطشان بر زبانهای زنده ی دنیا و حافظ کل قرآن کریم بودن با مدیریت ایده ی آموزش زبانهای خارجه باکمک ترجمه قرآن کریم) قدمهای مؤثری جهت به ثمرنشاندن طرحهای اقتصادی اسلام عزیز برداشتند و موفق به جلب نظر مسوولان کشور عراق و اصلاح کاشت درختان مسیرپیاده روی اربعین حسینی ، احداث باغ مزرعه ی قرآنی در قم و... ، توجه رهبرمعظم انقلاب به این ایده با کاشت نهالهای میوه در روز درختکاری و بسیاری موارد دیگر مطالبه ی ایده های قرآنی، دینی را رنگ و بوی دیگری بخشید به پیشگاه مادر سادات حضرت زهرا س در ایام شهادت مادر به ذریه اش و همه عزیزان تسلیت عرض میکنیم. 🥀🏴🏴🏴🏴🥀🏴🏴🏴🏴🥀 بانومجتهدنجفی در اواسط دوران بیماری درخصوص بیماری شان: « .. از خداوند می خواهم از شاکرانم قرار دهد و رضایم به قضای الهی است هر طرف برایم احدی الحسنیین ابیماری.
هدایت شده از  مبلّغان دینی ☘
🔹فرازی از خطبه فدکیه ⚜️ جعَلَ الله تَوْفِیَةَ الْمَکَایِیلِ وَ الْمَوَازِینِ تَغْیِیراً لِلْبَخْسِ 🔸 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: 🔆 خداوند «جلوگیری از کم فروشی» را وسیله مبارزه با کمبودها قرار داده است. 📚 احتجاج، جلد1، صفحه97 https://btid.org/fa/photogallery/195631 📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
هدایت شده از  مبلّغان دینی ☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️حضرت علی علیه السلام که علم غیب داشتن، چرا خانواده خودشون رو از مدینه بیرون نبردن تا بعد از حوادث غصب خلافت و ... برگردن به مدینه؟ 🎙استاد محمدی شاهرودی 🔗 https://btid.org/fa/video/196372 📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
هدایت شده از  مبلّغان دینی ☘
🔰 فضائل حضرت فاطمه در روایات اهل سنت ✅ حضرت فاطمه(سلام الله علیها) برترین زنان عالم و اهل بهشت است و ذکر فضائل ایشان در منابع اهل سنت قابل مقایسه با کسی نیست. ❇️ جایگاه رفیع حضرت زهرا(سلام الله علیها) در نزد خدا و پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) در منابع اهل سنت در روایات فراوان نقل شده و بزرگان اهل سنت به ذکر این فضائل به صورت کتابی مستقل یا بابی از کتاب خود پرداخته اند و مفسرین ذیل آیات قرآن این روایات را نقل کرده اند. https://btid.org/fa/news/195651 📚به ماهنامه مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/m_moballeghan
✅خبری خوش از قزوین👇👇 هفته گذشته همایشی درسالن سردار شهید سلیمانی سازمان تبلیغات برگزار شد که تعجب همگان را برانگیخت .بنیاد عفاف و حجاب مجری این همایش بود و دعوت شدگان آرایشگران استان قزوین .نزدیک به 200نفر از آرایشگران با علاقه و تعجب ازنیم ساعت قبل از آغاز همایش یعنی ساعت 8صبح در سالن سازمان تبلیغات حاضر بودند و با هیجان خاصی از برنامه همایش سوال می کردند . خیلی از فعالان فرهنگی و دغدغه مندان به خصوص در حوزه عفاف و حجاب هم از برگزاری این همایش تعجب کرده وهم استقبال نمودند. اینکه یک نهاد مذهبی همچون بنیاد عفاف و حجاب همایشی برای صنفی که تقریبا اکثر آنها تمایل به رعایت موازین شرعی در پوشش ندارند کاری نو و ایده ای جالب بود . آرایشگران استان قزوین که به قشر خاکستری جامعه معروف هستند همشهریان و دوستان و خانواده های ما را تشکیل می دهند.علل بسیاری از آسیب های فرهنگی این قشر برگرفته از جهل این دوستان بوده . انتخاب یک سخنران خبره و،روانشناس و مشاور خانواده مانند آقای عزیزی باعث شد بسیاری از آسیب‌ها و مشکلات بدحجابی و بدپوششی نه از زبان مذهب بلکه از زبان علم روانشناسی به مخاطبان ارائه داده شود .آنها نیز بادقت و تامل به سخنان گوش می کرد جالب تر اینکه سخنان دکتر عزیزی را نیز تایید می کردند علاوه بر دکتر عزیز حجت الاسلام والمسلمین حیدری رئیس شورای حل اختلاف هم مباحث حقوقی این صنف را بیان کرد خانم صفی خانی استاد حوزه مباحث فقهی و دوام از پزشکان شهید بلندیان آسیبهای جسمی که آرایش های نوظهور برای مصرف کننده خود خواهد داشت را بیان نمودند . اتفاقی که هفته گذشته رخ داد نشان داد که می شود با این قشر نیز ارتباط برقرار کرد و آنچه را که نیاز اوست با زبانی که مورد قبول اوست به اوارائه داد . در این همایش نیز از 6نفر از آرایشگران متعهد استان نیز تقدیر به عمل آمد. در پایان بعداز نزدیک به 4ونیم ساعت برنامه ارایشگرهای عزیز خوشحال سالن را ترک کردند و خواستار ادامه دار بودن این همایش و برنامه ها شدند .
هدایت شده از رنجبر
▪️امروز به مدیر مسئول کیهان پیام داده و فرموده: «یادداشت امروز آقای محمد صرفی، یک دارد».👏 این یادداشت آقای صرفی نویسنده‌ی خوش ذوق، با سواد و بی‌ادعای کیهان، درباره حاج قاسم که توجه رهبری را جلب کرده است 👇👇👇👇👇👇👇👇 ستاره قاسم در کهکشان راه خمینی(یادداشت روز) چقدر خوب است که کودکان وقتی به دنیا می‌آیند کسی نمی‌داند سرنوشت چه تقدیری برای آنان رقم زده و تاریخ برای شانه نحیف برخی از این کودکان‌گریان، چه مأموریتی گران‌سنگ تدارک دیده است. آری! اینگونه بود که دست فرعون به‌رغم تمام دست و پا زدن‌هایش، به فرزند عمران و یوکابد نرسید و موسی دودمان طاغوت عصر خود را در نیل بر باد داد. و آن زمانی بود که از چشم دنیااندیشان و ظاهربینان کار مؤمنان به پایان رسیده بود؛ در پیش، امواج خروشان نیل بود و از پس، لشکر جرّار فرعون. اما تقدیر الهی چیز دیگری بود. پس فرمان آمد که ‌ای موسی! عصای خود را بر دریا بزن ... و شد آنچه ناشدنی می‌نمود. تابستان سال 1953 برای «دوایت آیزنهاور» سی و چهارمین رئیس‌جمهور آمریکا شیرین بود. ماموران سازمان CIA در تهران به فرستادگان و مزدوران بریتانیایی که دیگر کبیر نبود پیوستند و عملیات آژاکس را با موفقیت به سرانجام رساندند. دولت وقت با کودتا سرنگون شد و شاه لرزان و فراری دوباره بر تخت نشست. «آلن دالس» رئیس ‌CIA اگر از آینده چیزی می‌دانست بدون شک پنج سال بعد، تیمی از ماموران خود را بار دیگر راهی ایران می‌کرد اما این بار نه به مقصد تهران بلکه به «قنات‌ملک»، روستایی در دل کویر مرکزی ایران. به خانه ساده و محقر مشهدی حسن.  اما نه آیزنهاور و دالس می‌دانستند و نه حتی مشهدی حسن و فاطمه که آن کودکی که روز اول فروردین سال 1337 پا به زمین گذاشته و ‌گریه می‌کند، چه آینده‌ای و مأموریتی در پیش دارد. فرزند سوم خانه بود و نامش را گذاشتند قاسم. انتخابی به‌جا و نامی نیکو بود. این طفل شیرخوار و روستازاده گمنام، مأموریت داشت چیزهایی را قسمت کند. از این باب همه ما قاسم هستیم چرا که در زندگی چیزهایی را با دیگران و بین دیگران قسمت می‌کنیم. اما قرار بود او از همه ما و قاسم‌ها، قاسم‌تر باشد.  دنیا معرکه‌های عجیب و غریب و شگفتی‌های فرامحاسباتی کم ندارد. نقاطی به ظاهر بسیار دور و بی‌ربط در گوشه و کنار کره‌خاکی هستند که هیچ دستگاه محاسباتی و عقل و حتی خیالی نمی‌تواند میان آنها خطی برقرار سازد. وقتی مامور ساواک سال 1342 با ریشخند از آقا روح‌الله پرسید یارانت کجا هستند، آن مرد خدا که دلش از خورشید هم گرم‌تر و چشم‌هایش از برق آسمان گیراتر بود، با دلی آرام و قلبی مطمئن پاسخ داد؛ سربازان من در گهواره‌ها هستند. یحتمل مأمور مفلوک سازمان اطلاعات و امنیت کشور، پوزخندی زده و در دل یا زیر لب گفته باشد عجب آخوند خوش‌خیالی و چه خیالات خامی! نمی‌توان به واکنش آن مأمور چندان خرده گرفت. آن روز قاسم سلیمانی پنج ساله بود، مهدی باکری و اسماعیل دقایقی 9 ساله، حسن باقری و ابراهیم همت هشت ساله، حسین خرازی شش ساله، احمد کاظمی، مهدی زین‌الدین و حسن تهرانی‌مقدم 4 ساله، محمود کاوه و علی ‌هاشمی 2 ساله. کودکانی دور از هم، هر کدام در شهری و روستایی. آن ستاره‌های دور از هم در کهکشان راه خمینی. آن‌قدر دور که هیچ منجمی نمی‌توانست پیش‌بینی کند روزی که چندان دور نیست این ستاره‌ها در یک مدار قرار خواهند گرفت و چشم آسمان از نورشان روشن خواهد شد. تازه این کودکان فرماندهان سپاه خمینی کبیر بودند و بسیاری از سربازان آنان حتی هنوز پای بر زمین، این «سیاره رنج» نگذاشته بودند. گفتیم فرمانده و سرباز! بگذار همین‌جا تکلیف این دو کلمه را روشن کنیم. می‌دانی چرا فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران که نامش لرزه بر ‌اندام دشمنان می‌انداخت خود را همیشه سرباز می‌دانست و می‌نامید و وصیت کرد بر سنگ مزارش بنویسند سرباز قاسم سلیمانی؟ همان سربازی که چند روز پیش یک رسانه آمریکایی با کینه‌ای عمیق نوشت سلیمانی شبه نظامیان عراق، لبنان و یمن (افغانستان و پاکستان و سوریه و فلسطین را جا‌انداخته) را به یک اتحاد راهبردی متصل و نیروی قدس را به نوعی ناتو تبدیل کرد.  در روزگاری که آدم‌ها به دنبال نام هستند و برای خود لقب می‌سازند و می‌تراشند و برای محکم‌کاری سفارش می‌دهند، مردی که سرنوشت منطقه و بلکه جهان را تغییر داد، به او لقب «فرمانده سایه‌ها»، «خردکننده داعش» و «قوی‌ترین مرد خاورمیانه» داده بودند و فرماندهان ارتش آمریکا به او حسادت می‌کردند، خود را سرباز می‌داند. ریشه ماجرا به همان پیرمرد طوفانی برمی‌گردد که بر صندلی ساده حسینیه جماران می‌نشست و آرام سخن می‌گفت و دنیا را به لرزه درمی‌آورد. قاسم شاگرد مکتب حضرت روح‌الله بود. همان که بنیانگذار انقلابش می‌خواندند، مرد قرن، سیاستمدار عصر، تغییردهنده جهان و تاریخ و... البته که همه اینها بود اما وقتی یکی از مریدا
هدایت شده از رنجبر
نش فریاد زد؛ «ما همه سرباز توئیم خمینی، گوش به فرمان توئیم خمینی»، باز ساده اما از روی عقیده و منطبق با عمل خویش گفت؛ «نه من سرباز توام و نه تو سرباز من. همه سرباز خداییم ان‌شاءالله.»  آدم‌های خوب کم نیستند و کم ندیده‌ایم. شاید ما هم آدم‌های خوبی باشیم چرا که گاهی کارهای خوبی می‌کنیم. بخشی از شادی و وقت و توانایی و پول خود را با عده‌ای قسمت می‌کنیم. شاید برخی خوب‌تر باشند و از قوه قهریه خود نیز برای خوب بودن و خوبی کردن استفاده کنند. مثلاً وقتی می‌بینند به کسی دارد ظلم می‌شود، سینه سپر کنند و وارد معرکه شوند. مأموریت قاسم تقسیم کردن بود. آرامش و امنیت و شادی و لبخند و در کنارش ترس و وحشت و اضطراب. آنچه قاسم را از دیگر خوبان سوا می‌کرد، آن بود که او اهل قناعت نبود. بله! قناعت همیشه هم چیز خوبی نیست. اگر در تقسیم خوبی‌ها به دایره تنگ و حقیری در اطراف خود قناعت کنی، چنین می‌شود. قاسم آرامش و امنیت و لبخند را برای همه انسان‌های روی زمین می‌خواست نه فقط برای اهالی قنات‌ملک و کرمانی‌ها و ایرانی‌ها. برای او فرقی نداشت که این زن و مرد و کودک چه زبانی دارند، چه آیینی و خطوط جغرافیا آنان را چگونه تقسیم کرده است. امنیت و آرامش و لبخند حق همه بود و وحشت و اضطراب حق همه آنهایی که آن حق را از دیگران سلب کرده بودند. اینجاست که قاسم را می‌توان در دو شمایل دید. شمایلی نرم‌تر از حریر و دل‌نازک‌تر از کودکان که گویی هنوز کودکی پنج ساله در قنات‌ملک است. همانقدر دل کوچکی دارد. از ته دل می‌خندد و مثل ابر‌بهار‌گریه می‌کند. و شمایلی دژم و غضبناک که گویی خدای جبار و منتقم به او مأموریت داده است تا بندگان طاغی و خونریزش را به دست او هلاک کرده و راهی دوزخ سازد.  خیابان‌های شلوغ و تاریک ما برای نام تو حقیر و کوچک‌اند. روزی ستاره‌ای بزرگ و پرنور کشف می‌شود و نام تو را بر آن خواهند گذاشت. بلندمردا! نامت بلند باد که آب و آتش در چشمان تو به هم می‌رسید و خوشا بحال آنانکه در روزگار رجعت بار دیگر آن چشم‌های پرفروغ را می‌بینند و میانشان نور تقسیم خواهی‌کرد.