eitaa logo
مبلغان نور 🌍
2.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
7.4هزار ویدیو
203 فایل
سلام و احترام بهرمان هستم، دانش پژوه‌ دکتری‌ مدرسی‌معارف‌اسلامی/دارای ۷دیپلم/۳مربیگری ورزشی بین المللی لینک گروه👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2751726503C8d5853eac1 لینک کانال 👇👇👇 @mobaleghanenor .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ حرف جالب مسیحیِ مسلمان‌شده در مورد امام زمان (عَجَّلَ اللهُ تعالی فَرَجَهُ الشریف) 🌤تا حضرت مهدی (علیه السلام) تشریف نیاورند صبح نیست... منتظرم تا که فصل دی به سر آید باغ شود سبز و باغبان ز در آید 🎤 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) ----------------------------------------------- مبلغان نور https://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
عبادتهای بدون زحمت ۱. ۲.تفکردرخلقت... ۳.خوش اخلاقی ۴.نگاه به آیات قرآن ۵.نگاه بامحبت به پدرو مادر ۶.بودن در مسجد ۷.غم خوردن برای مصیب امامان (علیهما السلام) ✨✨✨۸.نیت کارخیر✨✨✨ ۹.باوضوبودن ۱۰.دوست داشتن اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) ۱۱.نگاه به کعبه ۱۲.توبه کردن مبلغان نور https://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام باقر(ع) درباره تسبیح حضرت فاطمه(س) می فرماید: خداوند متعال با هیچ ستایشی، بالاتر از تسبیحات فاطمه زهرا(س) عبادت نشده است و اگر چیزی افضل از آن وجود داشت، رسول خدا(ص) آن را به فاطمه(س) اعطاء می کرد.  مبلغان نور https://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
بخشی از وصیتنامه شهید: بارها به جبهه آمده ام تا امتحانی را كه خداوند قرار است از من بگيرد پس دهم.اما اين طور كه معلوم است در اين گزينش الهي مردود شده ام. ولی اين بار هم آمده ام تا بار ديگر خود را آزمايش كنم و اگر صلاح خداوند چنان باشد،ان شاءالله قبول خواهم شد. و گرنه آن قدر به درگاهش استغاثه مي كنم كه رضايش را جلب كنم. نیت کنیم که تا شب ثواب تمام کارهایی که میکنیم رو هدیه کنیم به یک ...⚘ ☀️تصویر: شهید والامقام اصغر عدالت🌷 مبلغان نور https://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
، لباس تک سایزه اندازه همه نمیشه😔
جنگیدن در راه خدا خستگی نمیاره... اگه داریم خسته میشیم، ایراد اینه که یه چیز قاطی قضیه هسـت... مبلغان نور https://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ راوی: (همسر حضرت عباس علیه السلام) وقتی همسرم عباس با لبخند از سخت گیری های مادرش در تربیت فرزندان می گفت و می گفت که مادرش نخستین مربی شمشیر زنی و تیراندازی او و برادرانش بوده نمی توانستم به خود بقبولانم که این فرشته مجسم و این تندیس بی نقص لطافت و زنانگی نسبتی با شمشیر و کمان داشته باشد . همواره صحبت های از این دست را ترفندی از جانب همسرم می دانستم که شاید می خواست میزان شناخت من از روحیه و عواطف مادرش را بسنجد . امروز دربازار مدینه با دو زن مسافر از قبیله بنی کلاب ملاقات کردم . وقتی دانستند که من عروس فاطمه کلابیه(حضرت ام البنین) هستم با خوشحالی مرا در آغوش گرفتند و بعد از پرسیدن حال و نشانی منزل اولین سؤالشان مرا از فرط تعجب بر جا خشک کرد : *هنوز هم شمشیر می بنده؟*! شمشیر؟؟؟! نه!* *پس برادرش درست می گفت که بعد از ازدواج تغییر کرده. یعنی می گوئید مادر همسرم جنگیدن می داند؟! از حیرت ؛ سادگی و نوع پرسشم به خنده افتادند. یکی از آنها به عذر خواهی از خنده بی اختیار و بی مقدمه شان ؛ روی مرا بوسید و گفت : شما دختران شهر چه قدر ساده اید؟! قبیله ما ( بنی کلاب ) به جنگاوری و دلیری میان قبایل مشهور و معروف است و تقریبا تمام زنان قبیله نیز کما بیش با شمشیر زنی و تیراندازی و نیزه داری آشنایند اما فاطمه از نسل ملاعب الاسنه (به بازی گیرنده نیزه ها) است و خانواده اش نه فقط در میان قبیله ما و کل اعراب بلکه حتی در امپراتوری روم نیز معروف و مورد احترامند. فاطمه(حضرت ام البنین) در شمشیر زنی و فنون جنگی به قدری ورزیده و آموزش دیده بود که حتی برادران و نزدیکانش تاب هماوردی و مقابله با او را نداشتند . بعد در حالی که می خندید ادامه داد: هیچ مردی جرأت و جسارت خواستگاری از او را نداشت. به خواستگاران جسور و نام آور سایر قبایل هم جواب رد می داد . وقتی ما و خانواده اش از او می پرسیدیم که چرا ازدواج نمی کنی؟! می گفت: نمی بینم. اگر مردی به خواستگاری ام بیاید ازدواج می کنم . **من که انگار افسانه ای شیرین می شنیدم گویی یکباره از یاد بردم که این بخش ناشنیده ای از زندگی مادر همسرم است لذا با بی تابی پرسیدم خب ؛ بگویید آخر چه شد؟! *خب معلوم است آخرش چه شد. وقتی عقیل به نمایندگی از طرف برادرش امیرالمومنین علی علیه السلام به خواستگاری فاطمه آمد؛ او از فرط شادمانی و رضایت؛ گریست و گفت: خدا را سپاس من به مرد راضی بودم ولی او را نصیب من کرد. 📚بر گرفته از کتاب (ماه به روایت آه) به قلم ابوالفضل زرویی نصر آبادی مبلغان نور https://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2