eitaa logo
مبلغان نور 🌍
2.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
7.4هزار ویدیو
203 فایل
سلام و احترام بهرمان هستم، دانش پژوه‌ دکتری‌ مدرسی‌معارف‌اسلامی/دارای ۷دیپلم/۳مربیگری ورزشی بین المللی لینک گروه👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2751726503C8d5853eac1 لینک کانال 👇👇👇 @mobaleghanenor .
مشاهده در ایتا
دانلود
مبلغان نور 🌍
🔷🔸تا آخر محرم و صفر این سه ذکر کوتاه رو بگید ... #استاد_رفیعی #امام_حسین #محرم ⭕️━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━⭕️
اگر همین الان برای عاقبت به خیریِ من که انقدر زحمت میکشم و براتون پُست های خوب پیدا میکنم، دعا نکنید... خیلی بی معرفتید!😅 🤷‍♂ منم برای اون افرادی که دعا کردند، همین الان دعا کردم😇 🙃
رفقا یادتونه یه مدت پدرم حالشون خوب نبود، و در کانال گفتم و یه سری دعا کردند؟ من هنوزم که هنوزه به یاد اون افراد هستم و بعضا در ثواب یه دور تسبیح صلوات و امثالهم شریکشون میکنم و براشون دعا میکنم. نیتم هم اینه: هرکسی که مشارکت داشت و دعا کرد ثوابش بهشون برسه😇✅ این از معرفت من🤷‍♂
این پیام هم خیلی اومد👇👇👇 ولی چون طنز بود و محرم... دلم نمیومد که در کانال قرار دهم. اما به نقل از اعضای کانال...🥸 من نبودم😉🤷‍♂
خب اینجا جا داره که خوابم و تعریف کنم...
قبلش بگم که ... من هنوز تو حال و هوای انتخاباتم و هنوز خواب میبینم که دارم تماس میگیرم، یا خواب مناظرات و...😅 خلاصه که روحم گیر کرده تو اون زمان🙃
خواب دیدم نتایج انتخابات مشخص شده... و مشخص شده که رییس جمهور عزیزمون🥸 آقای پزشکیان بیشترین آراء رو کسب کردند... اما با این حال رای گیری ادامه داشت و همچنان صندوق ها فعال! یه سری از افراد، چون میدونستند آقای پزشکیان رای بالایی داره، صرفا به خاطر همین!! بهشون رای میدادن. و دورو اطرافم پر بود از افرادی که به ایشون رای میدادن با این استدلال که ایشون رای بیشتری دارند...!!! انگار یه حسّ مسابقه حاکم بود... هرکسی میخواست بگه من به اونی که رای دادم، همون!! رای آورد! و هر فرد ی میخواست از این حسّ برنده شدن، حسّ خوب کسب کنه.🤷‍♂ در این زمان، من با عِلم به این که میدونستم آقای پزشکیان بیشترین رای و داره... و میدیدم که همه دارند اسم پزشکیان و مینویسند و داخل صندوق میندازند! در این فضا...خواستم رای بدهم. به خودم گفتم مهم نیست که چه کسی بیشترین رای و داره! مهم اینه که من تکلیفم و به درستی انجام بدهم و به فرد اصلح!!! رای دهم تا در آخرت حجت داشته باشم که تکلیفم و درست انجام دادم.(و به خودم میگفتم نباید تحت تاثیر محیط قرار بگیرم) در همین حال نمیدونم چرا اسم امام خمینی(رَه)👈 بخوانید: رحمت الله علیه! رو آوردم و با ذکر نام ایشان رای خودم و با نام آقای جلیلی در صندوق رای انداختم. بعد که ازخواب بیدار شدم... فقط دو نکته خوابم به چشمَم اومدو خوشم اومد. ۱- اینکه به اکثریت نگاه نکردم که چون اکثریت به فلانی رای دادن...!!! پس منم!!! فقط نگاه کردم به این که در آخرت چه حجتی برای رای دادنم دارم؟ دومیش ذکر نام امام خمینی برام جالب بود... چرا ایشون؟ معبّر خواب نیستم...ولی حس میکنم یه نکته ای توش نهفته که من نام ایشون و بردم و بعد اسم آقای جلیلی و نوشتم. خلاصه که اینم از خوابی که قول داده بودم تعریف کنم🙃 چون نکته داشت گفتم تعریف کنم. وگرنه که خودتون میدونید اهل خواب تعریف کردن نیستم😊 ارادت🙋‍♂ ✍نسترن بهرمان ⭕️━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━⭕️ ☀️ کانال مبلغان نور👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
ویو رسید به ۱۸۰۰👌👌👌✅ حالا که انقدر این مسائل براتون مهمه پُست بعدی و هم ببینید😇
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️حس قدردانی مردم وقتی خدمات بیشمار رو در شهرداری میشنون وقتی رهبری گفتن در رسانه‌ ضعیفیم یعنی همین که خدمات رو بولد نمیکنیم. ⭕️━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━⭕️ ☀️ کانال مبلغان نور👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
هدایت شده از مبلغان نور 🌍
هدایت شده از مبلغان نور 🌍
پس از روز سوم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری، روز چهارم، عبیدالله بن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای شرکت در جنگ با امام حسین (ع) تشویق و ترغیب نمود. سخنرانی «عبیداللّه بن زیاد» علیه امام حسین علیه السلام در مسجد کوفه در این روز عبیدالله بن زیاد مردم را در مسجد کوفه گرد آورد و خود به منبر رفت و گفت: اى مردم! شما خاندان ابوسفیان را آزمودید و آنان را چنان شناختید، که می‌خواهید! و یزید را می شناسید که خوش رفتار و پسندیده روش است! و به زیر دستان احسان مى‌‏کند! و عطایاى او به جاست! و پدرش معاویه هم در زمان خودش چنین بود و این پسرش یزید هم بعد از او بندگان را گرامی می‌دارد! و اینک یزید دستور داده است که بهره شما را از عطایا بیشتر کنم و پولى را نزد من فرستاده است که در میان شما قسمت نموده و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم! این سخن را به گوش جان بشنوید و اطاعت کنید. سپس از منبر به زیر آمد و عطایای وافری به مردم داد و آن ها را به کمک عمر بن سعد به جنگ حسین (ع) فرستاد و براى مردم شام نیز عطایائی مقرر کرد و دستور داد تا در تمام شهر ندا دهند که مردم براى حرکت آماده باشند و خود و همراهانش به سوى نخیله حرکت کرد و حصین بن نمیر و حجار بن ابجر و شمر بن ذى الجوشن را به کربلا گسیل داشت تا عمربن سعد را در جنگ با حسین کمک نمایند. لشکر کشی شمر بن ذی الجوشن به سمت کربلا پس از اعزام عمر بن سعد به کربلا، شمربن ذى الجوشن اولین فردى بود که با چهار هزار نفر سپاهى آزموده براى جنگ با امام حسین علیه ‏السلام اعلام آمادگى کرد و بعد یزید بن رکاب کلبى با دو هزار نفر و حصین بن نمیر با چهار هزار نفر و مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر به سپاه عمر بن سعد پیوستند. اما شرورترین نیروهای عبیدالله بن زیاد، لشکر شمر بن ذی الجوشن بود که به استعداد چهار هزار تن به قصد نبرد حتمی با اهل بیت پیامبر(ص) به سمت سرزمین کربلا رفتند. ورود شمر به کربلا، مصادف با روز نهم ماهمحرم بود. سال ۶۱ هجری قمری که حرکت حسین بن علی (ع) به سمت عراق آغاز شد، شمر اخبار این حرکت را دقیقاً پیگیری می‌کرد. او از جمله افرادی بود که عبیدالله بن زیاد او را برای پراکنده کردن مردم کوفه از اطراف مسلم بن عقیل به دارالاماره فرستاد. پس از آنکه امام حسین به کربلا رسید،عمر بن سعد، فرمانده لشکر کوفه، قصد جلوگیری از جنگ و خون ریزی داشت و به دنبال راه حل مسالمت آمیز بوداما شمر، ابن زیاد را که به نظر می‌رسید با قصد عمر بن سعد موافق است به جنگ با امام تشویق کرد. عبیدالله هم نظر شمر را قبول کرد، او را فرمانده سپاه با ۴۰۰۰ جنگجو کرد و همراه با نامه‌ای به طرف عمربن سعد فرمانده کوفه به کربلا فرستاد تا از حسین بخواهد که یا تسلیم شود و یا به جنگ تن دهد و به دنبال این نامه گفت ای عمر سعد، اگر این‌کار را انجام نمی‌دهی از لشکر ما کناره بگیر و لشکر را به شمربن ذی الجوشن واگذار. در روز عاشورا او فرمانده پیاده‌های لشکر کوفه بود. ⭕️━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━⭕️ ☀️ کانال مبلغان نور👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2
ادب آیت الله بهاءالدینی به عکس امام خمینی(ره) خدا رحمت کند آیت الله بهاءالدینی را. یک سفری با ایشان شیراز رفتیم، ایشان کهولت سن داشتند و برای استراحت، دراز کشید. در آن اتاق، یک صندوقی بود که روی آن عکس امام راحل(ره) قرار داشت و پای آقای بهاءالدینی رو به عکس بود. ایشان با سختی از جا بلند شدند و نشستند و گفتند: "عکس را بردارید". در حالت خوابیده هم نگفتند، بلند شدند و نشستند. گفتند: "من پایم را رو به سمت عکس امام دراز نمی‌کنم". عکس است، اما یک احساس ولایت است، یک حال نگاه محبانه قوی است و خیلی زیباست. سن و سال آقای بهاءالدینی در حدود سن حضرت امام بود و پنج‌شش سالی از ایشان کوچک‌تر بود. ⭕️━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━⭕️ ☀️ کانال مبلغان نور👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2