اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
«الحمد لله رب العالمين و صلّي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين سيما خاتمهم و أفضلهم محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّم و اهل بيته الأطيبين الأنجبين سيما بقية الله في العالمين بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّء إلي الله. اللهمّ صلّ و سلّم علي ائمة المسلمين علي بن ابيطالب و الحسن و الحسين سيّدي شباب اهل الجنّة و علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد و موسي بن جعفر و علي بن موسي و محمد بن علي و علي بن محمد و الحسن بن علي و الحجة القائم المنتظر المهدي صلواتک عليه و عليهم اوصِيکُم وَ نَفسِي بِتَقوَي الله».
اميدواريم اين بحثها که مربوط به تقوا بود در خطبه اوّل و همچنين در خطبه دوم در خود گوينده اثر کند اوّلاً و بزرگواران شنونده متّعظ بشوند ثانياً که ﴿لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَي التَّقْوَي﴾.
جريان عيد قربان، اصل قرباني و حج، از يادگارهاي ابراهيم خليل و دودمان او(عليهم الصلاة و عليهم السلام) است. قرآن کريم بعد از اينکه سنّت ابراهيم را بازگو فرمود، به ما فرمود بايد تأسّي بکنيد در بخشهاي فراوان؛ يکي از بخشهاي اساسي که شما بايد به ابراهيم خليل(سلام الله عليه) تأسّي بکنيد آن تبرّي از مشرکين است. سنّتهاي فراواني قرآن کريم از خليل حق ياد کرده است، ولي در بخش برائت از مشرکين فرمود شما به اينها تأسّي کنيد، ﴿إِذْ قالُوا﴾ به اعدائشان، به مخالفين، ﴿إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُم﴾.[18] اين برائت از مشرکين که در سرزمين وحي انجام ميشد و اميدواريم به بهترين وجه بعدها انجام بشود، عمل به همين دستور قرآن کريم است. بعد از جريان «خليل من همه بتهاي آزري بشکست»[19] جريان حج رسمي شد. الآن ما در بين اين دوازده ماه، يک ماه را به عنوان حج و حِجّه ميشناسيم و آن ذي الحجّة است؛ ولي در گذشت زمان، دوازده ماه را به عنوان حجّ ميشناختند. وقتي ميخواستند بگويند پنج سال، ميگفتند پنج حج! وقتي موساي کليم و شعيب(سلام الله عليهما) عقد اجاره ميبندند به جاي اينکه بگويند هشت سال، ميگويند هشت حج، ﴿ثَمَانِيَ حِجَجٍ﴾،[20] وقتي گفتند هشت حج؛ يعني هشت سال. از بس جريان حج بعد از خليل حق شهرت جهاني در بين پيروان وحي پيدا کرد که به جاي اينکه بگويند يک سال، ميگفتند يک حج. اين عظمت حج است! در جريان حج، ذات اقدس الهي صريحاً ميزبان است، عدهاي هم مهمان او هستند. آل سعود الآن گرفتار يک مغالطه است، آل سعود خيال کرد کعبه نظير آنچه در تخت جمشيد ايران است، جزء ميراث فرهنگي ايران و ايرانزمين است کعبه هم اين چنين است! آل سعود خيال کرد کعبه نظير اهرام مصر است، او بايد بداند و بفهمد که نه مِلک احدي است نه مُلک احدي! اين سرزمين اين کعبه اين بيت، «عتيق» است، «عتيق» يعني آزاد از تملّک هر کسي. اين از روز ازل مِلک کسي نبود، هيچ کس مالک اين منطقه نبود و خليل حق و ذبيح الهي به فرمان ذات اقدس الهي، اين کعبه را اين خانه را اين ديوارها را سانتيمتر به سانتيمتر به قصد قربت ساختند. ببينيد قرآن وقتي کيفيت کعبهسازي اين خليل و ذبيح را ذکر ميکند شنيديد غالباً اين کارگرها اين بنّاها اينها ذکرهايي زير لب زمزمه دارند، آنکه متعهّد است يا آيات و روايات را زير لب زمزمه ميکند يا اشعار سودمند را. آنکه بيهودهگراست يا ترانه ميخواند يا تصنيف ميخواند خيال ميکند اين خستگياش را رفع ميکند! به هر حال کارگر زير لب زمزمهاي دارد، زمزمه اين بزرگوار خليل حق، آن بزرگوار ذبيح حق، در قرآن کريم به اين صورت آمده است: ﴿وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا﴾،[21] ﴿رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا﴾؛ تکتک اين سنگها، تکتکها اين مَلاتها، تکتک اين جاگذارها ﴿رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا﴾؛ چون به صورت فعل مضارع ذکر ميکند. اين فعل مضارع غير از فعل ماضي است، نه اينکه اين چنين گفتهاند، نخير! ﴿وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا﴾، ﴿رَبَّنَا﴾، ﴿رَبَّنَا﴾، ﴿رَبَّنَا﴾؛ يعني در حال ساختار آنچه در زير لب زمزمه داشتند، ﴿رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا﴾ بود، اين شده کعبه و قرآن کريم هم فرمود اين بيت، «عتيق» است: ﴿وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴾.[22] سال 68 که آن حادثه تلخ رخ داد، مقالتي نوشته شد که عصاره آن مقاله اين است که آل سعود بايد بفهمد کعبه مثل تخت جمشيد ايران نيست مِلک کسي نيست، کعبه مثل اهرام مصر که مِلک مصر بود اين نيست، اين برای آل سعود نيست، اين برای مردم حجاز نيست، اين برای عربستان نيست، اين «بيت الله» است اين آزاد است؛ پس آنها مالک نيستند.
تدبير و مديريت و نگهباني و نگهدارياش هم برای اينها نيست طبق بياني که فرمود: ﴿إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلاّ الْمُتَّقُونَ﴾؛[23] حتماً اين بياني که فرمودند بايد حقيقتياب پيدا بشود، هم حقيقتياب در آن بخش اوّل و دوم پيدا بشود هم در حادثه تلخ منا که جزء اخير است؛ هم بايد حقيقتياب، مفسّر قوی پيدا بشود که «الکعبة ما هي»؟ يک وقت خواستند کعبه را مزين کنند با پرنيان و اطلس! حکيم سنايي فرمود که چرا به دنبال ابريشم ميگرديد؟ چرا به دنبال استبرق ميگرديد؟
كعبه را جامه كردن از هوس است ٭٭٭ يای بيتي جمال كعبه بس است[24]
شما ميخواهيد با استبرق و پرنيان کعبه را مزين کنيد، با طلا کعبه را زينت کني، همين سنگ سياه يک زيور دارد و آن کلمه «ياء» ضمير است، يک «ياء» دارد که اين «ياء» زيور آن است که خدا فرمود: ﴿أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ﴾.[25]
كعبه را جامه كردن از هوس است ٭٭٭ يای بيتي جمال كعبه بس است
همين يک «ياء» را خدا به ما هم دارد؛ اما ما به دنبال سنگ و گِل ميگرديم. مگر نفرمود: ﴿نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي﴾![26] مگر ما را از خودش ندانست؟ مگر اين «ياء» شرَفبخش را به ما نداد؟ مگر اين «ياء» زيور و استبرق و حرير ما نيست؟ مگر نفرمود اگر اين «ياء» را شما حفظ کرديد من شما را به بهشتي ميآورم ﴿عَلَي فُرُشٍ﴾[27] متّکي هستيد که ﴿بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ﴾؛ بهترين فرشهاي دنيا ابريشم است، ما از ابريشم گرانتر نداريم. فرمود فرشهايي که زير پاي بهشتيهاست، يک ابره و يک آستر دارد، ابره او که گرانبهاتر از آستر است چيست؟ شما نمونهاش را نديديد که من بگويم! اما آسترش ابريشم است. «بطائن» جمع «بطانه» است، «الظهارة ابره دان و البطانة آستر»؛[28] آسترش فرمود استبرق است ابرهاش چيست؟ خدا ميداند! اينها زير پاي شماست. آن وقت حيف اين معنا نيست که انسان مسجد را رها کند مسجدي نباشد طهارت نداشته باشد قداست نداشته باشد!؟ او که نميخواهد بپوسد، ميخواهد از پوست به در بيايد اين حرف قرآن است فرمود شما مگر ميخواهيد بپوسيد؟ مگر مرگ پوسيدن است؟ آنکه خيال ميکند مرگ پوسيدن است راه ديگري دارد، ولي شما ميخواهيد از پوست دربياييد. اگر مرگ آخر خط بود، بگو من هر چه ميخواهم لذّت ببرم، اما مرگ معبَر است، امروز از روزهاي مخصوص زيارت سالار شهيدان است حسين بن علي بن ابيطالب(عليه افضل الصلواة المصلّين) چه کرد؟ ببينيد وقتي که آن تير آمد از طرف عمر سعد ملعون «أَقْبَلَتِ السِّهَامُ مِنَ الْقَوْمِ كَأَنَّهَا الْقَطْر»؛[29] مانند قطرات باران تير به طرف اردوي حسين ميآمد، در اين مقطع حضرت مرگ را معنا کرد، فرمود: «صَبْراً بَنِي الْكِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ»،[30] مرگ پوسيدن نيست آقايان! مرگ از پوست به در آمدن است، يک؛ مرگ فرمود پلي است زير پاي شما؟ حضرت نفرمود فقط صبر کنيد، مرگ را تفسير کرد فرمود: «صَبْراً بَنِي الْكِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ»، اين پل شماست! از اين پل بگذريد همه خبرها آن طرف است، «صَبْراً بَنِي الْكِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِكُمْ».
بنابراين اين «ياء» اگر جمال کعبه بس است جمال ما هم هست، گفت: ﴿نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي﴾؛ کم مقامي نيست؛ قرآن کريم دارد وقتي مؤمن رحلت ميکند فرشتگان فراواني به پيشگاه او و در بستر او حاضر ميشوند عرض سلام ميکنند: ﴿الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلاَئِكَةُ طَيِّبِينَ﴾،[31] ﴿سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ﴾،[32] که در بخش ديگر است. فرمود محتضر وقتي مؤمن باشد فرشتهها در کمال ادب به پيشگاه او ميآيند سلام عرض ميکنند؛ در بخش ديگر دارد درهاي بهشت باز است فرمود بفرماييد! اين مقام کم است؟ حيف نيست انسان اين را به بيگانه بفروشد؟ مسجد جاي اين حرفهاست.
بنابراين جريان حج از ديرزمان بود. جريان کعبه به عنوان بيت عتيق هست؛ منتها آل سعود اين تفکر وهابيت خيال کرده که اين مثل تخت جمشيد ايران است، خيال کرد مثل اهرام مصر است، خيال کرد که آثار فرهنگي آنهاست، اينها بيگانهاند، فرمود اين مِلک کسي نيست، يک؛ تحت مُلک و سلطه کسي نيست، اين دو؛ آن کشتار بيرحمانه 1368، اين هم 1394 که اميدواريم ذات اقدس الهي اين بيت شريف را از شرّ آل سعود آزاد کند و شهداي شهريور؛ چه هفده شهريور چه قبل از آن، و شهداي منا و شهداي سال 1368 همه را مشمول لطف ويژه وليّ عصر قرار بدهد! با انبيا و اوليا محشور بفرمايد! به خانوادههاي معزّز و معظّم و مکرّم شهدا، صبر جميل و اجر جزيل مرحمت بفرمايد! تا اينها بدانند که آنها در روح و ريحاناند شهيد در روح و ريحان است، هيچ نگراني ندارد. بنابراين آنچه اين سالها ميگذرد از دست همين غارتگران بينالملل است همين خائنان منطقه خاورميانه است و همين مزدوران داخلي و حاميان جنگهاي نيابتياند که ما اميدواريم به برکت قرآن و عترت روزي فرا برسد که مکه، مدينه، حرمين آزاد بشوند.
پی نوشت ها
[1]. سوره اسراء، آيه1.
[2]. گنجور، نظامی، خمسه، شرف نامه، شرف نامه، بخش ۴ ـ در معراج پيغمبر.
[3]. كشف الأسرار و عدة الأبرار، ج2، ص676.
[4] . الخصال، ج2، ص409 و 410.
[5] . ر.ك: كشف المحجة، ص 78.
[6]. سوره توبه، آيه108.
[7]. سوره احزاب، آيه33.
[8]. سوره انسان، آيه21.
[9]. سوره الرّحمن، آيه46.
[10]. مجمع البيان في تفسير القرآن، ج10، ص623.
[11] . ديوان اشعار سعدی، غزل شماره61.
[12] . ديوان اشعار سعدی، غزل شماره6.
[13] . سوره انسان، آيه8.
[14] . الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج4، ص668.
[15] . الأمالی(للصدوق)، النص، ص170.
[16]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص654.
[17]. سوره اخلاص، آيات1ـ4.
[18] . سوره ممتحنه، آيه4.
[19]. ديوان سعدي، غزل40؛ «دگر به روي کَسم ديده بر نميباشد ٭٭٭ خليل من همه بتهاي آزري بشکست».
[20] . سوره قصص، آيه27.
[21] . سوره بقره، آيه127.
[22] . سوره حج، آيه29.
[23] . سوره أنفال، آيه34.
[24]. سير العباد الي المعاد(سنايي ـ چاپ تهران)، ص101.
[25] . سوره بقره، آيه125.
[26] . سوره حجر، آيه29؛ سوره ص، آيه72.
[27] . سوره الرّحمن، آيه54.
[28] . نصاب الصبيان
[29]. اللهوف علي قتلي الطفوف(فهري)، ص100.
[30]. معاني الأخبار، ص289.
[31] . سوره نحل، آيه32.
[32]. سوره زمر، آيه73.
[33] . نظامی، خمسه، شرف نامه، بخش6 ـ در حسب حال و انجام روزگار؛ «مرا زنده پندار چون خويشتن *** من آيم به جان گر تو آيی به تن »
[34] . بحار الانوار، ج7، ص222؛ «يجِىءُ يَومَ القِيامَةِ ثَلاثَةٌ يَشكُونَ: اَلمُصحَفُ وَالمَسجِدُ وَ العِترَةُ».
بسم الله الرحمن الرحیم
در کتاب شریف بحارالانوار ، علامه مجلسی نقل نموده اند که محمد بن حسین از علی بن مهزیار روایت کرده است که گفت: من بر حضرت امام هادی علیه السلام وارد شدم و آن جناب ابتدا به سخن نمود و با من به زبان فارسی تکلم نمود.
📚زندگانی عسکریین، به نقل از بحارالانوار،ص74
همچنین مرحوم قطب الدّین راوندی و ابوحمزه طوسی به نقل از ابوهاشم جعفری حکایت کند :
روزی از روزها به محضر مبارک حضرت ابوالحسن هادی صلوات اللّه علیه وارد شدم و پس از عرض سلام نشستم .
پس از گذشت لحظاتی ، حضرت با من به زبان هندی صحبت فرمود؛ ولی من نتوانستم پاسخ فرمایشات وی را بدهم ، چون به زبان هندی آشنا نبودم . در همین اثناء ، متوجّه شدم که ظرفی پُر از سنگ ریزه در کنار امام علیه السلام قرار دارد ، حضرت یکی از آن ریگ ها را برداشت و درون دهان مبارکش نهاد و آن را مقداری مکید و سپس همان ریگ را به من عطا نمود و فرمود داخل دهان خود بگذار .
دستور حضرت ، آن ریگ را داخل دهان خود نهادم و قبل از آن که از محضر شریف آن حضرت مرخّص شوم ، حالتی را در خود احساس کردم ، مثل این که می توانم غیر از عربی هم سخن بگویم و در همان موقع به هفتاد و سه زبان ، سخن گفتن را فرا گرفتم که یکی از آن ها زبان هندی بود .
📚برگرفته از کتاب چهل داستان و چهل حدیث از امام هادی (ع ) نوشته آقای عبدالله صالحی
توسل به امام هادی علیه السلام در شدائد و گرفتاری ها اهمیت زیادی دارد. بر اساس روایات، شخصی گرفتار آمد و به حضرت عرض کرد من گرفتارم و از نظر فقر خیلی رنج می برد. از حضرت خواست که واسطه شود پیش فلان شخصی که غنی بود تا مشکلش حل شود. حضرت فرمودند که درست می شود انشاءالله؛ مشکل آن شخص حل شد و بعد از مدتی که آمد با چهره ای باز نزد حضرت مشرف شد.
وی با تأکید بر این که امام هادی علیه السلام در زمان مماتشان نیز همینگونه هستند، گفت: امام هادی علیه السلام فرمودند: اگر کسی به زیارت من بیاید و در حرم من دعا بخواند، من از خداوند خواسته ام خدای متعال او را رد نکند و این دعا در مفاتیح، در آداب زیارت امام هادی علیه السلام نقل شده است.
حتی نیاز نیست کنار قبر حضرت حاضر شد
در زمان امام هادي علیه السلام شخصى نامهاي نوشت از يکي از شهرهاي دور، نامهاي نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهي حاجاتي دارم، مشکلاتي دارم، به هر حال چه کنم؟ حضرت در جواب ايشان نوشتند: «إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْك » لبت را حرکت بده، حرف بزن. بگو. ما دور نيستيم.
📚(بحارالانوار/ج53/ص306)
بد نیست یک حدیث هم از حضرت بگوییم و ان شاء الله عمل کنیم
قالَ الا مامُ اءبو الحسن ، علىّ الهادى صلوات اللّه و سلامه عليه :
1- مَنِ اتَّقىَ اللّهَ يُتَّقى ، وَمَنْ اءطاعَ اللّهَ يُطاعُ، وَ مَنْ اءطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقينَ، وَمَنْ اءسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ اءنْ يَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقينَ.
ترجمه :
فرمود: كسى كه تقوى الهى را رعايت نمايد و مطيع احكام و مقرّرات الهى باشد، ديگران مطيع او مى شوند.
و هر شخصى كه اطاعت از خالق نمايد، باكى از دشمنى و عداوت انسان ها نخواهد داشت ؛ و چنانچه خداى متعال را با معصيت و نافرمانى خود به غضب درآورد، پس سزاوار است كه مورد خشم و دشمنى انسان ها قرار گيرد.
👌👈نکته اینجاست که قدرت های بزرگ دنیا هیچ هستند.ابر قدرت خداست و امام راحل با تکیه بر تقوا بود که از دنیا نترسید و فرمود امریکا هیچ غلطی می تواند بکند.اگر امروزه دولت و رئیس جمهور این تقوای سیاسی را رعایت نکردند از محبوبیت آنها کاسته و مردم با آنها دشمن شده اند
#ذی_الحجه
#اهل_بیت
#امام_هادی
#تقوا
#سیاسی
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
May 11
🌸ولایت امیرالمومنین علی (علیه السلام)🌸
رسول خدا(صلّی الله علیه وآله وسلم )می فرماید: خداوند بلند مرتبه برای برادرم علی بن ابی طالب(علیهماالسلام )فضایلی قرار داده که از شدت بسیاری، به شماره در نمی آید. هر که فضیلتی از فضایل او را بخواند و به آن اقرار داشته باشد، خداوند از گناهان گذشته و آینده او در می گذرد و هر که یکی از فضایلش را بنویسد، تا آنگاه که اثری از آن نوشته باقی باشد، فرشتگان پیوسته برایش استغفار م یکنند و هر که فضیلتی از فضایل او را بشنود، خداوند آن دسته از گناهانش را که از راه گوش کسب کرده، می بخشاید و هر که به نوشت های از فضایل او نظر افکند، خداوند گناهان چشم او را می آمرزد. سپس فرمود: نگاه کردن به علی بن ابی طالب علیه السلام عبادت است و خداوند ایمان هیچ بند های را نمی پذیرد جز به ولایت او و برائت از دشمنان او. 📚(بحارالأنوار229/26 ح 10)
👈رسول خدا(صلّی الله علیه وآله وسلم )می فرماید:
اگر باغها قلم شوند و دریا مرکب شود و جنّیان حسابگری کنند و آدمیان بنویسند، نمی توانند فضایل علی بن ابی طالب علیه السلام را جمع آورند و برشمرند 📚(بحارالأنوار 49/40، به نقل از مناقب خوارزمی)
👈عایشه از زنان پیامبر(ص) بود که در جنگ جمل در مقابل امیرالمومنین (ص) ایستاد.
از عایشه روایت میکندکه گفت:رسولخدا (ص)فرمود:یاد علی (ص) عبادت خداست .
جمیع بن عمیر گوید که بر عایشه وارد شدم،پس به او گفتم:محبوبترین مردم نزد پیامبر اکرم (ص) چه کسی است؟گفت:اما از مردان پس علی و اما از زنان پس فاطمه.📚( حاکم در المستدرک،ج 3،ص 154 و.157)
از عایشه در مورد علی(ع)سؤال کردم،عایشه گفت:او بهترین انسان است،و در این مطلب شک و تردید نمیکند مگر کافر. (ابن عساکر در شرح حال امام علی علیه السلام از تاریخ دمشق)
👈رسول اکرم (ص) : به آن خدایی که جانم در دست قدرت اوست آدم (ع) مستحق بخشش خداوند قرار نگرفت و توبه او قبول نشد مگر به واسطه اقرار به نبوت من و ولایت علی بن ابیطالب (ع) پس از من به خدایی که جانم در دست اوست ، ابراهیم (ع) ملکوت آسمانها و زمین را ندید و خلیل حضرت حق نشد مگر به واسطه اقرار به پیغمبری من و جانشینی علی (ع) پس از من، و به آن خدایی که جانم در دست اوست موسی(ع) مستحق تکلم و سخن گفتن با خداوند نشد و عیسی (ع) مایه عبرت و پیغمبری نشد مگر به واسطه اقرار به نبوت من و ولایت علی (ع) به خدا قسم هیچ یک از پیغمبران به مقام پیغمبری نرسیدند مگر پس از اعتراف و شناسائی نبوت من و اقرار به ولایت علی بن ابیطالب (ع) و یازده فرزند از نسل مبارک او به عنوان وصی و جانشینان من. 📚 تفسیر جامع جلد 1 صفحه 88
👈مفضّل بن عمرگوید : در محضر امام صادق (ع) از آیه مبارکه إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (بدرستى که ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم ) ( سوره قدر آیه 1 ) سخن به میان آمد ، فرمود: چقدر برترى آن بر سوره هاى دیگر آشکار است! گوید: عرضه داشتم : برترى آن چه میباشد؟ فرمود: در آن شب ولایت امیر المؤمنین علی ( علیه السّلام ) نازل شده ، گفتم : در شب قدرى که ما آن را در ماه رمضان امید داریم؟ فرمود: آرى شبى که در آن شب آسمانها و زمین اندازه گیرى شده، و ولایت امیر المؤمنین علیه السّلام در آن تقدیر و معیّن شده است. 📚معانی الاخبار جلد 2 صفحه 250
#امام_علی
#اهل_بیت
#ذی_الحجه
#عید_غدیر
کانال ره توشه مبلغین
ارائه ی محتوای تبلیغی در تمام ایام سال با سبکی متفاوت
@mobaleqin20
هدایت شده از سفیر
مربی یار.apk
17.44M
👨اولین و جامعترین برنامه تبلیغی کودکان و نوجوانان👶
👌بسیار عالی وکاربردی با محیط گرافیکی زیبا🌀
دیگه در اجرا برای کودک و نوجوان راحت باشید ✌️
مبلغین از دست ندید 💯💯
پیشنهاد دانلود👌👌