eitaa logo
مسیر مؤمنانه
2هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
69 فایل
🍃نگاه ڪن به جان من،در انتظار #جمعه اے ستـــ 🍂ڪه روز وعده باشد و طلوع آن ظـهـور توستـــ 🌷اللّهمّـ عجّل لولیّڪ الفرج کپی مطالب آزاد با ذکر صلوات برای شادی روح مدیر عزیز مسیر مؤمنانه به امیدطلوع فجر ظهور منجی
مشاهده در ایتا
دانلود
😭 ای کاش کسی پیدا بشود و به ما بگوید داستان آن دو خون قلبی را که هرگز خاک زمین را لمس نکردند 😭😭
14.mp3
7.15M
😭 گریه کم کن برام
🌄 عصر 💔 امام تشنه و مجروح و خسته، اندكی ايستاد تا نفسی تازه كند و دمی از خستگی جنگ بياسايد. در اين لحظه يكی از دشمنان سنگی زد كه به پيشانی حضرت اصابت كرد و خون بر صورت وی جاری شد. امام خواست آن خون را با لباسش پاک كند كه تيری سه شعبه و زهرآلود بر سينه و حضرت نشست. امام گفت: "بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله" و سر به سوی آسمان بلند كرد و عرضه داشت: "خدايا! تو می دانی این قوم مردی را می كشند كه روی زمين پسر پيغمبری غير از او نیست. چون تیر را نمیشد از جلو بیرون کشید حضرت تير را گرفت و از پشت کمر بيرون كشيد. خون مانند ناودان بيرون جست،
مسیر مؤمنانه
💔 حیات آدمی به قلب است. و حیات قلب به خون آنست. حسین (ع)، خون قلب خویش را بذل کرد تا ما هدایت شویم.
دومین خون 💔 علیه السلام دست خود را از پر كرد و به سوی آسمان پاشيد. حاضران گفته اند حتی يک قطره از آن خون به زمين برنگشت... و از آن لحظه بود که آسمان كربلا به رنگ سرخ درآمد...
عده ای از پياده نظام دشمن، دور امام را گرفتند. يكی از آنان با شمشير آنچنان ضربتی بر سر آن حضرت زد كه کلاه خود امام دريده شد و تیغ به سر مبارک وی رسيد و خون روان گشت.
در همین هنگامه، «شمر» با عده ای از سپاهیان دشمن به سوی خیمه گاه حمله کردند و خواستند که آنها را آتش زنند. (ع) سر برداشت و چون این صحنه را دید بانگ زد و آن جمله تاریخی خویش را بر زبان آورد که: "وای برشما! اگر دین ندارید و از روز رستاخیز نمی ترسید، لااقل در دنیا آزاده و جوانمرد باشید"... آنگاه خطاب به فرماندهان لشکر یزید نهیب زد: "اهل و عیال مرا از دست سرکشان و بی خردان خود حفظ کنید".
یکی از لشکریان خود را به شمر رساند و با تندی او را از این کار بر حذر داشت. شمر خجالت کشید و به سپاهیانش دستور داد: "از حرم دور شوید و به سوی خود بروید؛ که حریفی بزرگ و جوانمرد است".
سپاه دشمن به (ع) نزدیک شد و دایره محاصره را بر وی که از شدت زخمها و هُرم تشنگی، تاب و توان نداشت تنگ تر و تنگ تر کرد.
«زرعة بن شریک» به حضرت نزدیک شد و شمشیری به دست چپ آن حضرت زد. سپس شخصی دیگر، از پشت، تیغ بر شانه امام وارد آورد که حضرت از شدت آن ضربت، با صورت بر خاک افتاد.😭💔
این دو ملعون عقب نشستند در حالی که افتان و خیزان بود؛ گاه به مشقت از جای برمی خاست ولی دوباره بر زمین می افتاد...
«سنان بن انس» بر امام حمله کرد و با نیزه بر پشت امام زد، آنقدر سخت که نوک نیزه از سینه حضرت بیرون آمد. امام در گودال قتلگاه افتاد و واپسین راز و نیاز خود با خدای خویش را آغاز کرد...😭
دعای‌آخرامام‌حسین‌درروزعاشورا.mp3
994.6K
🤲 آخرین دعای امام حسین در روز 🏴 😭