💖 منتظَر 💖
🌿یکی ازلقبهای معروف حضرت مهدی(ع)است، به کسی گویند که عدهای در انتظار او باشند.
🌿. براین اساس امام عصر(عج) منتظَرنامیده میشوند زیرا شیعیان در انتظار او به سر میبرند،تا پس از اذن ظهور از طرف خداوند،به یاری او بشتابند و او را در فراهم ساختن زمینه تشکیل حکومت عدل الهی، برچیدن بساط ظلم ونابسامانی از سرتاسر عالم،برقراری صلح و امنیت واقعی که آرزوی همیشگی انسان در طول تاریخ بوده است یاری کنند.💚
🌿آنگاه در بستری که به برکت حاکمیت عدالت و صلح و صفا فراهم شده است به کسب فضائل اخلاقی و کمالات انسانی که سعادت ابدی انسانها در گروی آراستگی به آنهاست بپردازند. 💚
👇
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
۲ - مناجات شعبانیه فایل دوم_6.mp3
4.09M
🌙#شعبان #شرح_مناجات_شعبانیه
🌟#صوت_دوم_بخش_ششم_صوت
💎استاد طاهرزاده
🕰 8:29 دقیقه
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فهرست سخنرانی های ماه شعبان
مسیر مؤمنانه
🌹🍃 🍃 قسمت :5⃣2⃣ #فصل_چهارم قلبم تالاپ تلوپ می کرد و نفسم بند آمده بود. صمد که صدایم را شنیده بود
قسمت :7⃣2⃣
#فصل_چهارم
آه از نهاد صمد درآمده بود. بالاخره به امامزاده رسیدیم. گوسفند را قربانی کردند و چندنفری گوشتش را جدا و بین مردمی که آن حوالی بودند تقسیم کردند. قسمتی را هم برداشتند برای ناهار، و آبگوشتی بار گذاشتند.
نزدیک امامزاده، باغ کوچکی بود که وقف شده بود. چندنفری رفتیم توی باغ. با دیدن آلبالوهای قرمز روی درخت ها با خوشحالی گفتم: «آخ جون، آلبالو!» صمد رفت و مشغول چیدن آلبالو شد. چند بار صدایم کرد بروم کمکش؛ اما هر بار خودم را سرگرم کاری کردم. خواهر و زن برادرم که این وضع را دیدند، رفتند به کمکش. صمد مقداری آلبالو چیده بود و داده بود به خواهرم و گفته بود: «این ها را بده به قدم. او که از من فرار می کند. این ها را برای او چیدم. خودش گفت خیلی آلبالو دوست دارد.» تا عصر یک بار هم خودم را نزدیک صمد آفتابی نکردم.
بعد از آن، صمد کمتر به مرخصی می آمد. مادرش می گفت: «مرخصی هایش تمام شده.» گاهی پنج شنبه و جمعه می آمد و سری هم به خانه ما می زد. اما برادرش، ستار، خیلی تندتند به سراغ ما می آمد. هر بار هم چیزی هدیه می آورد. یک بار یک جفت گوشواره طلا برایم آورد. خیلی قشنگ بود و بعدها معلوم شد پول زیادی بابتش داده. یک بار هم یک ساعت مچی آورد. پدرم وقتی ساعت را دید، گفت: «دستش درد نکند. مواظبش باش. ساعت گران قیمتی است. اصل ژاپنه.
🌹🍃🌹🍃
@mobarz2
🌹🍃🌹🍃
🌹قسمت :8⃣2⃣
#فصل_چهارم
کم کم حرف عقد و عروسی پیش آمد. شب ها بزرگ ترهای دو خانواده می نشستند و تصمیم می گرفتند چطور مراسم را برگزار کنند؛ اما من و صمد هنوز دو کلمه درست و حسابی با هم حرف نزده بودیم.
یک شب خدیجه من را به خانه شان دعوت کرد. زن برادرهای دیگرم هم بودند. برادرهایم به آبیاری رفته بودند و زن ها هم فرصت را غنیمت شمرده بودند برای شب نشینی. موقع خواب یکی از زن برادرهایم گفت: «قدم! برو رختخواب ها را بیاور.»
رختخواب ها توی اتاق تاریکی بود که چراغ نداشت؛ اما نور ضعیف اتاقِ کناری کمی آن را روشن می کرد. وارد اتاق شدم و چادرشب را از روی رختخواب کنار زدم. حس کردم یک نفر توی اتاق است. می خواستم همان جا سکته کنم؛ از بس که ترسیده بودم. با خودم فکر کردم: «حتماً خیالاتی شده ام.» چادرشب را برداشتم که صدای حرکتی را شنیدم. قلبم می خواست بایستد. گفتم: «کیه؟!» اتاق تاریک بود و هر چه می گشتم، چیزی نمی دیدم.
ـ منم. نترس، بگیر بنشین، می خواهم باهات حرف بزنم.
صمد بود. می خواستم دوباره دربروم که با عصبانیت گفت: «باز می خواهی فرار کنی، گفتم بنشین.»
اولین باری بود که عصبانیتش را می دیدم. گفتم: «تو را به خدا برو. خوب نیست. الان آبرویم می رود.»
ادامه دارد...✒️
🍃🌼 نماز شــ🌙ــب چهاردهم🍃
✨ #مــاه_شــعــبــــان✨
💠🔹پیامبر صلی اللہ علیہ و آلہ فرمودند:
✍ڪسے ڪہ در شب چهاردهم از ماہ شعبان چهار رڪعت نماز بگزارد
🔻۲تا دو رڪعتی
🔹در هر رڪعتی سورہ حمد یڪبار
🔸و سورہ #والعصر را پنج بار بخواند
✨خداوند براے او پاداش نمازگزاران از آدم تا روز قیامت را مےنویسد و در حالے او را بر مےانگیزد ڪہ صورتش از آفتاب و ماہ درخشان تر است و آمرزیدہ مےشود.
❇️پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) فرمودند: هر کس 14 روز از ماه شعبان را روزه بدارد به جنبندگان و درندگان و حتی ماهیان دریا الهام میشود که برای او استغفار کنند.
📗اقبال الاعمال
📗ثواب الاعمال ص 87
📗امالی ص 30
✍در صورت امڪان این نماز را انتشار دهید تا شما هم در ثوابش شریڪ باشید.
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
برنامه های ماه شعبان
هدایت شده از مسیر مؤمنانه
AUD-20210210-WA0031.mp3
9.26M
#دعای_فرج_صوتی 💚✨
🦋اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ...
#شبتون_مهدوی
╔═.🍃.════╗
@mobarz2
╚════.🍃.═╝
#یاصاحب_الزمان💚
✨سختے مسیر با تو آسان بشود
❣روزے ڪویرِ خشڪ باران بشود
✨اے منجے عالم بہ خداوند قسم
❣با آمدنت جهان گلستان بشود...
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#صبحتون_مهدوی 🌤
#التماس_دعای_فرج 🤲
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
❇️ امروز ⬇️
⚜ یکشنبه ⚜
☀️ ۸ فروردین ۱۴۰۰ خورشيدی
🌙 ۱۴ شعبان ۱۴۴۲ قمری
🎄 ۲۸ مارس ۲۰۲۱ میلادی
📿 #ذکر_روز :
💯 یــا ذالــجـلال والاکــرام 💯
زیارت روز یکشنبه
#حدیث_روز ❄️
💎 امام سجاد علیه السلام فرمودند:
🌺 آن گاه که قائم ما قیام کند، خدا آفت را از شیعیان ما بزداید و دل هایشان را چون پاره های آهن [استوار] سازد.
🦋 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَه 🦋
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋آروم بگیر
خودش داره میگه دست منه
میگه من همه چی رو میدونم
میگه گره کار دست منه
این منم که بلدم بازش کنم
خداوند با این کلامش تو رو آروم میکنه
وقتی که میگه:
🦋کلیدهای غیب تنها نزد اوست و جز او کسی آن را نمیداند
آنچه در خشکی و دریاست میداند،هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر اینکه از آن آگاه است
و نه هیچ دانه ای در تاریکی های زمین،و نه هیچ تر و خشکی نیست جز اینکه در کتاب آشکار ثبت است.
سوره انعام آیه 59🌿
🌺🌿دیدی خدا حواسش به همه چیز هست
پس آروم بگیر که همه جا همراه توست
خدایا شکرت که همه جا با منی
#هر_روز_یک_آیه_قرآن
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
4_6028359523356377545.mp3
9.23M
#سیروسلوک
فوق العاده زیبا و دلنشین
یکشنبه ها با دکتر الهی قمشه ای
در کانال #مسیرمؤمنانه
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
دکتر الهی قمشه ای
برای آنکه روزگار آخر الزمان را به سلامت بگذرانی
و از حوادثش و آدمهای بی رحم و جهل فراگیرش در امان باشی
نیمه های شب را، به امان خواهی از خداوند بگذران...
#مسیرمؤمنانه
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
15 Shaban- Ostad Fayyazbakhsh.mp3
10.45M
🔉 بشنوید| بیانات استاد محمدتقی فیاضبخش به مناسبت #نیمه_شعبان
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
مسیر مؤمنانه
🔉 بشنوید| بیانات استاد محمدتقی فیاضبخش به مناسبت #نیمه_شعبان ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊
📝 خلاصه مطلب| بیانات استاد محمدتقی فیاضبخش به مناسبت نیمه شعبان
🔸 در عظمت شب نیمه شعبان
▫️روایت از حضرت رسول(ص) درباره دیدار ایشان با جبرئیل و توصیه جناب جبرئیل به شببیداری و احیاء در شب نیمه شعبان
▫️وضعیت عوالم ملکوت در شب نیمه شعبان و اثرات دعا در این شب عزیز
▫️روایت امام باقر(ع) که امشب بافضلیتترین شب پس از شبهای قدر است.
🔸 ارجمندترین عبادت هنگامی محقق میشود که عبد بنا را بر پرهیز از گناه بگذارد.
🔸توصیهای برای امشب:
▫️قبل از ورود به این شب عزیز که در مرتبه شبهای قدر است، محاسبه دقیقی بر اعمال خود کنیم و برجستهترین گناه مبتلابه خود را در نظر گیریم و توبه جدی از گناه و عزم جدی بر عدم تکرار آن و طلب مغفرت نماییم.
🔸 توقیع شریف امام عصر(عج) درباره مانع اصلی حرمان شیعیان از حضرتش:
«وَ لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِةِ ـ عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائِنا، وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُم بِنا.»
(اگر شيعيان ما ـ كه خداوند آنان را به اطاعت از خود موفق گرداند ـ دلهايشان بر وفاى به پيمانى كه بدان موظف هستند، متفق مىشد، قطعا توفيق ملاقات با ما براى آنان به عقب نمىافتاد، و قطعا سعادت مشاهده ما، بر اساس معرفت دقيق و صداقت دل، به زودى براى آنان حاصل میگردید.)
▫️پس دلیل محروم شدن ما از مشاهده امام و تاخیر در امر فرج، اعمالی است که در نامه عمل ما است که مورد پسند حضرت حجت نیست و حضرت از مشاهده این اعمال ناراحت میشوند.
▫️اصل در این شب و تمام این شبهای مهم سال، توبه از گناهان است.
▫️شاید صرف برگزاری جشن بدون توبه از گناهان چندان مرضی رضای امام(عج) نباشد.
🔸نتیجهگیری:
زیباترین و بالاترین اعمال در این شبها عبارتست از:
▫️توبه از گناهان و استغفار از گناهان و تصمیم و عزم جدی بر ترک آن.
▫️توجه به مقام ولایت و معرفت به ولایت
▫️اعمال عبادی توصیه شده در این شب عزیز
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
✨﷽✨
🔖 اعمال_شب_نیمه_شعبان
🔸 افضل شبها بعد از شب قدر
🌸امام محمدباقر(ع)در مورد فضیلت شب #نیمه_شعبان سؤال شد؛ امام فرمود آن شب بعد از لیلة القدر افضل شبها است.
🔸اعمال این شب:
غسل که باعث تخفیف گناهان میگردد.
احیا، شب زنده داری و استغفار.
زیارت امام حسین(ع).
🌸روایت امیرالمومنین در مورد شب و روز نیمه شعبان:
🔸هنگامی که شب #نیمه_شعبان فرا میرسد آن را به عبادت به سر برید و روزش را روزه بدارید، زیرا از اوّل تا آخر این شب، از جانب خداوند ندا میآید: آیا استغفار کنندهای هست که از گناهان خویش آمرزش طلبد، تا گناهان او را بیامرزم؟ آیا کسی هست که طلب روزی کند و من روزی او را وسعت بخشم؟
📚 مفاتیح الجنان
🌹 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌼الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌼
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•💛🎉•°
💖#استوری
#نیمه_شعبان
در هیچ پرده نیست، نباشد نوای تو
عالم پر است از تو و خالی ست جای تو
❤️الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج❤️
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
#نیمه_شعبان
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
••••
🍃 میلاد امام خوبی ها،
مهدی صاحب الزمان ، مباااارڪ 💖
#نیمه_شعبان
مبارک
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
مسیر مؤمنانه
قسمت :7⃣2⃣ #فصل_چهارم آه از نهاد صمد درآمده بود. بالاخره به امامزاده رسیدیم. گوسفند را قربانی کردند
قسمت :9⃣2⃣
می خواستم گریه کنم. گفت: «مگر چه کار کرده ایم که آبرویمان برود. من که سرِ خود نیامدم. زن برادرهایت می دانند. خدیجه خانم دعوتم کرده. آمده ام با هم حرف بزنیم. ناسلامتی قرار است ماه بعد عروسی کنیم. اما تا الان یک کلمه هم حرف نزده ایم. من شده ام جن و تو بسم الله. اما محال است قبل از این که حرف هایم را بزنم و حرف دل تو را بشنوم، پای عقد بیایم.»خیلی ترسیده بودم. گفتم: «الان برادرهایم می آیند.» خیلی محکم جواب داد: «اگر برادرهایت آمدند، من خودم جوابشان را می دهم. فعلاً تو بنشین و بگو من را دوست داری یا نه؟!» از خجالت داشتم می مردم. آخر این چه سؤالی بود. توی دلم خدا را شکر می کردم. توی آن تاریکی درست و حسابی نمی دیدمش. جواب ندادم.
دوباره پرسید: «قدم! گفتم مرا دوست داری یا نه؟! اینکه نشد. هر وقت مرا می بینی، فرار کنی. بگو ببینم......
0⃣3⃣ تا 3⃣3⃣
بگو ببینم دیگری را دوست داری؟!»
ـ وای... نه... نه به خدا. این چه حرفیه. من کسی را دوست ندارم. خنده اش گرفت. گفت: «ببین قدم جان! من تو را خیلی دوست دارم. اما تو هم باید من را دوست داشته باشی. عشق و علاقه باید دوطرفه باشد. من نمی خواهم از روی اجبار زن من بشوی.
اگر دوستم نداری، بگو. باور کن بدون اینکه مشکلی پیش بیاید، همه چیز را تمام می کنم.»همان طور سر پا ایستاده و تکیه ام را به رختخواب ها داده بودم. صمد روبه رویم بود. توی تاریکی محو می دیدمش. آهسته گفتم: «من هیچ کسی را دوست ندارم. فقطِ فقط از شما خجالت می کشم.»نفسی کشید و گفت: «دوستم داری یا نه؟!»جواب ندادم. گفت: «می دانم دختر نجیبی هستی. من این نجابت و حیایت را دوست دارم. اما اشکالی ندارد اگر با هم حرف بزنیم. اگر قسمت شود، می خواهیم یک عمر با هم زندگی کنیم. دوستم داری یا نه؟!»
جواب ندادم. گفت: «جان حاج آقایت جوابم را بده. دوستم داری؟!»
آهسته جواب دادم: «بله.»
انگار منتظر همین یک کلمه بود. شروع کرد به اظهار علاقه کردن. گفت: «به همین زودی سربازی ام تمام می شود. می خواهم کار کنم، زمین بخرم و خانه ای بسازم. قدم! به تو احتیاج دارم. تو باید تکیه گاهم باشی.» بعد هم از اعتقاداتش گفت و گفت از اینکه زن مؤمن و باحجابی مثل من گیرش افتاده خوشحال است.قشنگ حرف می زد و حرف هایش برایم تازگی داشت. همان شب فکر کردم هیچ مردی در این روستا مثل صمد نیست. هیچ کس را سراغ نداشتم به زنش گفته باشد تکیه گاهم باش. من گوش می دادم و گاهی هم چیزی می گفتم. ساعت ها برایم حرف زد؛ از خیلی چیزها، از خاطرات گذشته، از فرارهای من و دلتنگی های خودش، از اینکه به چه امید و آرزویی برای دیدن من می آمده و همیشه با کم توجهی من روبه رو می شده، اما یک دفعه انگار چیزی یادش افتاده باشد، گفت: «مثل اینکه آمده بودی رختخواب ببری!» راست می گفت. خندیدم و پتویی برداشتم و رفتم توی آن یکی اتاق، دیدم خدیجه بدون لحاف و تشک خوابش برده. زن برادرهای دیگرم هم توی حیاط بودند. کشیک می دادند مبادا برادرهایم سر برسند.ساعت چهار صبح بود. صمد آمد توی حیاط و از زن برادرهایم تشکر کرد و گفت: «دست همه تان درد نکند.حالاخیالم راحت شد. با خیال آسوده می روم دنبال کارهای عقد و عروسی.» وقتی خداحافظی کرد، تا جلوی در با او رفتم. این اولین باری بود بدرقه اش می کردم.در روستا، پاییز که از راه می رسد، عروسی ها هم رونق می گیرند. مردم بعد از برداشت محصولاتشان آستین بالا می زنند و دنبال کار خیر جوان ها می روند.
دوازدهم آذرماه 1356 بود. صبح زود آماده شدیم برای جاری کردن خطبه عقد به دمق برویم. آن وقت دمق مرکز بخش بود. صمد و پدرش به خانه ما آمدند. چادر سرکردم و به همراه پدرم به راه افتادم. مادرم تا جلوی در بدرقه ام کرد. مرا بوسید و بیخ گوشم برایم دعا خواند. من ترک موتور پدرم نشستم و صمد هم ترک موتور پدرش. دمق یک محضرخانه بیشتر نداشت. صاحب محضرخانه پیرمرد خوش رویی بود. شناسنامه من و صمد را گرفت. کمی سربه سر صمد گذاشت و گفت: «برو خدا را شکر کن شناسنامه عروس خانم عکس دار نیست و من نمی توانم برای تو عقدش کنم. از این موقعیت خوب بهره ببر و خودت را توی هچل نینداز.»ما به این شوخی خندیدیم؛ اما وقتی متوجه شدیم محضردار به هیچ عنوان با شناسنامه بدون عکس خطبه عقد را جاری نمی کند، اول ناراحت شدیم و بعد دست از پا درازتر سوار موتورها شدیم و برگشتیم قایش. همه تعجب کرده بودند چطور به این زودی برگشته ایم. برایشان توضیح دادیم. موتورها را گذاشتیم خانه. سوار مینی بوس شدیم و رفتیم همدان.
عصر بود که رسیدیم. پدر صمد گفت: «بهتر است اول برویم عکس بگیریم.»
همدان، میدانِ بزرگ و قشنگی داشت که بسیار زیبا و دیدنی بود. توی این میدان، پر از باغچه و سبزه و گل بود. وسط میدان حوض بزرگ و پرآبی قرار داشت. وسط این حوض هم روی پایه ای سنگی، مجسمه شاه، سوار بر اسب، ایستاده بود. عکاس دوره گردی توی میدان عکس می گرفت. پدر صمد گفت: «بهتر است همین جاعکس بگیریم »
هدایت شده از مسیر مؤمنانه
AUD-20210210-WA0031.mp3
9.26M
#دعای_فرج_صوتی 💚✨
🦋اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ...
#شبتون_مهدوی
╔═.🍃.════╗
@mobarz2
╚════.🍃.═╝
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
سلامتۍآقاامـامزمـ💛ـانصلوات
#سلام_مولاے_مهربانم🌺💛
💘سر شد بہ شوق وصل تو فصل جوانیَم
🌿هرگز نمےشود ڪه از این در برانیَم
💘یابن الحسن براے تو بیدار مےشوم
🌿روزٺ بخیر اے همۂ زندگانیَم
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#صبحتون_مهدوی ☀️
#التماس_دعای_فرج 🤲
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯