هدایت شده از مَتروك .
لباسمشکیهاتونبیاریدبیرون
بلاخرهبهمحرمرسیدیم
دیگهقرارنیستشبابرایخودمونتنهاروضهبخونیم
دیگهتنهانیستیم
دیگهقرارنیستسربستهگریهکنیم
دیگهنبایدجلویدهنمون ُبگیریمشباکسیصدای
گریمون ُبشنوه
دیگهکسیازمانمیپرسهچراگریهمیکنید!
لباسمشکیهاتونروبپوشیدکهقرارهبلندگریهکنیم .
هدایت شده از کنجِخلوت...!
دادم لباسِ نوکریام را رُفو کنند؛
حی علی العزایِ حسینمیرسد به گوش!(: