مبتلایِحسین:)
وقتی تو سردابِحرمِحضرتِعباس بین زوار آب پخش میکنن ..((: ابوفاضل..!(: شما بعد هزارو چهار صد سال
حیات همه به آب است و
تو حیات بخشِ آبی، عباس :)))
مبتلایِحسین:)
تو جانِ منی اباعبدالله... وداع با جان آسان نیست. . . .
باب السلام عزیز من...(((:
ملجا تموم دلتنگی هام
بیشتر از همیشه هواتو نفس کشیدم
کاش میشد اون همه نفس رو ذخیره میکردم برا دلتنگی هام :))
ولی من با هر نفسی که تو کوچه های منتهی به حرم بابا علی میکشم،
هی با خودم میگم بالاخره یه روزی همه زندگیمو جمع میکنم و میام پیشت...((:
#احوالات
به قول حاج مهدی رسولی:
من از دقایق نخستِ بازگشتِ از نجف،
برای دیدن دوباره، انتظار میکشم....((:
مبتلایِحسین:)
به عشق دیدنِ علی بهشت را نظر کنم بدون او من از بهشت هم کنار میکشم..((: #مستی_حلال
ولی جمله، جمله این مداحی :)))))))
مبتلایِحسین:)
به عشق دیدنِ علی بهشت را نظر کنم بدون او من از بهشت هم کنار میکشم..((: #مستی_حلال
اگر مرا نخواست زحمتی نمیدهم به او
خودم گلویِ خویش را به ذوالفقار میکشم
مبتلایِحسین:)
ولی من با هر نفسی که تو کوچه های منتهی به حرم بابا علی میکشم، هی با خودم میگم بالاخره یه روزی همه زن
میدونم که بالاخره میرسه اون روز...
خب بچه هیچ پناهی تو دنیا غیر از حریم پدرش نداره. . . . .