از مدینه آمدی تا قم ، ولی با احترام ؛ بگذریم از ماجرای زینب و بازار شام ..

شمعِ خاموشِ مدینه تا که در قم روشن است بر زیارتگاه زهرا چشم مردم روشن است :)

پناه آرند بر صحن و سرای با صفای تو همین که می‌شود بی‌تابِ زهرا قلب عاشق ها...((:

دور از برادر جان سپردی، خوب‌ شد مانند زینب تل و مقتل را ندیدی. . . .

ما اهل قم، می‌خوایم درس بخونیم می‌ریم حرم.. می‌خوایم رفیقامون رو ببینیم می‌ریم حرم.. می‌خوایم قرار کاری بذاریم می‌ریم حرم.. عاشق می‌شیم می‌ریم حرم.. حالمون خوبه می‌ریم حرم.. حالمون خرابه می‌ریم حرم.. سوار تاکسی می‌شیم میگیم همون همیشگی اونم میبره مارو حرم... آره مبدا و مقصد و سرنوشتِ ما قمی‌ها گره خورده به حرمِ‌قم ما واقعا کسی رو جز حضرت‌معصومه نداریم..(((((:

خدا نخـواست غم برادر ببینی شـاید این دعای زینب بود ..

اَلْحَمْدُلِلَّهِ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ ..(:

پیچیده روزگار تو، از دور واضح است از عشق خسته میشوی، اما خلاص نه..!(:

واقعا اگر چای وجود نداشت من چجوری به زندگی ادامه میدادم!

بعضی از روزا هم روز آدم نیست. همین. ما هم آدم کاملی نیستیم.همین‌. اجالتا چای میخوریم و فریاد های آسمان را گوش کنیم. همین.