eitaa logo
مدافعان حرم
971 دنبال‌کننده
17هزار عکس
4.5هزار ویدیو
26 فایل
🔸حاج قاسم سلیمانی: عشق به مهدی(عج)، عشق به خداست.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺شب یکی از عملیات‌ها بهش گفتند که امکان تماس با خانواده هست نمیخوای صدای کوثر کوچولو رو بشنوی ؟! گفت: از کوثرم گذشتم ...💔🖐🏻٫ 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
میگفت: من یڪ چیزی فهمیده ام... خدا شــهادت را همیشه به آدم هایی داده که در کار، سختڪوش بوده اند! 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
🎙شهید مدافع حرم محمودرضا بیضائی : اسرائيل الآن مثل آدمی می ماند که کتک خورده و افتاده گوشه رینگ و نا ندارد از جایش بلند شود اما مرتب میگوید اِل میکنم و بِل میکنم❗️ 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
مرگ برایش عادی بود 🌺❗️ 🔻نمی‌دانم چطور و کی «مرگ» اینقدر برای محمودرضا عادی شده بود؟ 🔴یادم هست بار اولی که در دمشق به کمین تکفیری‌ها خورده بودند را بعد از اینکه برگشته بود با جزئیات تعریف می‌کرد. می‌خندید موقع تعریف کردن! این روزها یاد این خنده‌های محمودرضا برایم سخت تر از همه چیز شده. انقدر عادی از درگیری حرف می‌زد که ما همانقدر عادی از روزمرگی‌هایمان حرف می‌زنیم. در دمشق، ماشین‌شان را بسته بودند به رگبار و موقعی که با همرزم‌هایش پریده بودند پایین تا پناه بگیرند، یکی از بچه‌هایشان تیر خورده بود. محمودرضا زیرپیراهنش را درآورده بود و پاره کرده بود تا با آن زخم را ببندند. می‌گفت: وقتی دیدم دوستم تیر خورده چند لحظه اول نمی‌دانستم چکار باید بکنم تا دوستم داد زد که: «لعنتی زیر پیرهنتو درآر!» من هم زیرپیراهنم را درآوردم، پاره کردم و خودش گرفت و با استفاده از یه تکه چوب که از روی زمین برداشت و زیر پیرهن را پیچید به آن، زخم را خونبندی کرد و درگیر شدیم . 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
💠 عشق «محمودرضا» به دخترش، مثل عشق همه‌ی پدر‌ها به دخترشان بود، اما محمودرضا پُز دخترش را زیاد می‌داد. یک‌بار در شهرک شهید محلاتی قرار گذاشته بودیم، آمد دنبالم و راه افتادیم سمت اسلامشهر. توی راه گفت: را برده آتلیه و ازش عکس گرفته. مرتب درباره‌ ماجرای آن روز و عکاسی رفتنشان گفت. وقتی رسیدیم اسلامشهر، جلوی یکی از دستگاه‌های خودپرداز نگه داشت. پیاده شد. رفت پول گرفت و آمد، تا نشست توی ماشین گفت: «اصلا بگذار عکس‌ها را نشانت بدهم» ماشین را خاموش کرد. لپ‌تابش را از کیفش بیرون آورد و عکس‌های را یکی‌یکی نشانم داد. درباره بعضی‌هایشان خیلی توضیح داد و با دیدن بعضی‌هایشان هم می‌زد زیر خنده🙂 شبی که برای استقبال از پیکر محمودرضا رفتیم اسلامشهر، چند نفر از مسئولان یگانی که محمودرضا در آن مشغول خدمت بود هم آن‌جا حاضر بودند. یکی از همان برادران به من گفت: «محمودرضا رفتنش این دفعه، با دفعات قبل فرق داشت و به من گفت: "فلانی ." دیگر مثل همیشه شوخی و بگوبخند نمی‌کرد و حالش متفاوت بود... --راوی: احمدرضا بیضائۍ 🎙(برادرشھید) 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
اگر دعوت کننده زینب سلام الله علیها باشد ...🌸 🎙برادرشهید : ✍🏻یکی از دوستانش جمله‌‌ای عربی را برایم پیامک کرده بود و نوشته بود: این سخنی از محمودرضاست. آن جمله این بود: «اذا کان المنادی زینب (سلام الله علیها) فأهلا بالشهادة». یعنی: «اگر دعوت کننده زینب (سلام الله علیها) باشد، سلام بر شهادت»!. این جمله برای بیست و هشت روز قبل از شهادتش بود …💔 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
انگار نه انگار ...🚶🏻‍♂ 🔴یکبار دیگر هم بالای یک پل هوایی به یک خودروی بمب گذاری شده که از روبرو می‌آمد برخورده بودند. محمودرضا می‌گفت آن روز توی دمشق سکوتی برقرار بود که اگر مگس پر می‌زد صدایش را می‌شنیدی و اگر وسط شهر می‌ایستادی باید بیست دقیقه تماشا می‌کردی تا یک ماشین در حال عبور ببینی. می‌گفت: با هوشیاری یکی از بچه‌ها که متوجه مشکوک بودن ماشینی که از روبرو می‌آمد شده بود، دنده عقب گرفتیم و با سرعت تمام به عقب برگشتیم که ناگهان آن ماشین جلوی چشممان رفت روی هوا. معلوم شد گرای ما را داده بودند و به قصد کوبیدن به ما داشت می‌آمد. اینها را که تعریف می‌کرد انگار نه انگار که داشت از کمین و درگیری و عملیات انتحاری تکفیری‌ها حرف می‌زد. هنوز چهره‌اش با آن خنده‌های ریز موقع تعریف از درگیری‌ با تکفیری‌ها ، جلوی چشمم است! 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
🔻درباره جمله خاص ایشان که گفته بود: «شیعه به دنیا آمدیم تا در امر ظهور موثر باشیم» چه احساس و نظری دارید ؟!  محمودرضا خیلی به خانواده شهدا احترام می گذاشت، به شهید حسن باقری ارادت خاصی داشت و می گفت: «امام زمان(عجل الله) امروز سرباز باهوش و پای کار می خواهند؛ آدمی که شجاع و مرد میدان باشد.» می گفت: «بأبی انت و امی الان برای امام زمان(عجل الله) لازم است. الان باید نسبت به امام مان این جمله را بگوییم و اینگونه باشیم برای حضرت‌‌مهدی (عجل الله)🌸». سفارش می کرد که در شعرهایت اینها را بگو... 👌🏼 همه برنامه های محمودرضا هدفمند بود، منظورم نوع خاصی از هدفمندی است. ممکن است من هر روز صبح برای کارهای روزانه ام برنامه ریزی داشته باشم که این کار را چطور انجام بدهم و آن کار را چه بکنم و ... اما فقط برای همان روز برنامه ریزی می کنم اما محمودرضا و امثال او برنامه ریزی صدساله داشتند. من الان متوجه می شوم که هدف محمودرضا، رضایت دل امام زمان اش بود. دنبال گرفتن تایید امام زمان(عجل الله) بود. همیشه می گفت: «ما باید پرچم امام زمان(عجل الله) را بالا ببریم...✨ 🎙(نقل از دوست شهید) 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
چشمان شهدا بہ راهی است ڪہ ازخود بہ یادگار گذاشتہ اند، اما چشم ما بـہ روزی است ڪہ با آنان رو برو خواهیم شد... 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
کوثر دختر شهید محمود رضا بیضایی در آغوش سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ♥️٫ 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 همیشہ‌باوضوبودموقع‌ هم‌باوضوبود گرفت‌وروبہ‌ من‌گفت‌ان‌شاءاللہ‌آخریش‌باشہ😭 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴صحبت‌هایِ‌شهیدبیضایی‌درباره‌آخرالزمان🍃 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
🔴وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم، از طرف همسر معززش گفتند محمودرضا سفارش کرده چفیه‌ای که از آقا گرفته با او دفن شود، جا خوردم نمی‌دانستم از آقا چفیه گرفته، رفتند چفیه را از داخل ماشین آوردند، مانده بودم با پیکرش چه بگویم، همیشه در ارادت به آقا خودم را بالاتر از او می‌دانستم، چفیه را که روی پیکرش گذاشتم فهمیدم به گرد پایش هم نرسیده‌ام 🔻در این چند وقت، یادم هست یکبار چند سال پیش گفت شیعیان در بعضی از کشورها بدون وضو تصویر آقا را مس نمی‌کنند و گفت ما اینجا از شیعیان عقب افتاده‌ایم 💔 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
عاقبت محمودرضا‌ هم کربلایی شد ♥️ 🔻در آخرین اعزام خود در دی‌ماه 92 به یکی از یاران نزدیک خود اعلام کرد که این سفر برای او بی‌بازگشت است و از دو ماه پیش از اعزام به دنبال هماهنگی برای محل تدفین خود بود. سرانجام، بعد از دو سال حضور در جبهه سوریه، در بعد از ظهر 29 دیماه 92 همزمان با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکبار در اثر اصابت ترکش های یک تله انفجاری به ناحیه سر و سینه ؛ به فیض شهادت نائل آمد . .💔 🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂بزم سکوت و حزن نیستانم آرزوســــت اروند و هور و فکه و بستانم آرزوســــت... 🍂قلــبم گرفت در تن این شــهر پر گناه حال و هوای جمع شــهیدانم آرزوســت... 🍃 پنجشنبه و‌‌ یاد ‌شهدا با ذکر صلوات🍃 ✌️ 🤲🌷 ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
جمعه به جمعه منتظرم_۲۰۲۱_۱۱_۱۲_۱۵_۵۱_۲۵_۳۳۱.mp3
5.78M
°•🍃 جمعہ بہ جمعہ واسہ تو منتظرم🌱 "اَینَ الحسن اَینَ الحسین"ذڪرلبم 🎤ڪربلایۍ سید رضا_نریمانۍ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ...🤚🌱 ✨سلام بر تو ای نور خداوند که هدایت یافتگان به مدد آن ، راه را از بیراهه می شناسند و مومنان به یمن آن نجات می‌یابند...
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️ 🦋 شهید مدافع حرم محمود رضا بیضایی ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
🌹و سلام بر او که می گفت: عشق و عاشقی اونی نیست که دو نفر به هم نگاه کنن عشق و عاشقی زمانی درسته که دو نفر به یه نقطه نگاه کنن، شهدا همشون نگاهشون به یه نقطه بوداونم قرب الهی ♥️ ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝
دعای‌ندبه🎼سیدرضانریمانی.mp3
19.21M
🤲 دعای ندبه 🎙 با صدای سید رضا نریمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﯾﻢ، ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ و ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ خالی ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ. 🌷 ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: «ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ‌ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ و ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ‌ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.» 🌷ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ. "شهید حسین خرازی" ╔══❖•°❤️ °•❖══╗ 🌹  @modafean_14   🌹  ╚══❖•°❤️ °•❖══╝