eitaa logo
مدافعان حرم
65 دنبال‌کننده
158 عکس
130 ویدیو
17 فایل
مدافعان حرم
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 خاطره ای از شهید سعید بیاضی زاده در دوکوهه (کاروان ) 🌗 شب بود نزدیک 24 ساعت تو راه بودیم که بلاخره رسیدیم پادگان دوکوهه البته توی راه کلی سر به سر حاجی بیاضی گذاشتیم که بنده شخصاچن بار سر اذیت کردن حاجی چن باری کتک خوردم(ماشاءالله دسته بزن خوبی داشت بر خلاف ظاهرمظلومش) داشتم میگفتم که رسیدیم همه میخواستن بخوابن اما چی ؟؟ جا نداشتیم گفتن اول یه شام مختصری بخورید یعنی فقط داشتن کش میدادن که جا پیدا کنن بعد از شام گفتن توی همین ساختمون های پادگان اسکان داریم اول بچه ها نق زدن ولی از بس بچه ها خسته بودن نفری 2 تا پتو ورداشیم رفتیم سمت ساختمونا بعد از اسکان توی واحدی که به ما داده بودن یکی از بچه ها که سید بود اومد گفت : سید:حاجی کیف من کو ؟ حاجی:سید برو گمشو(😂 بچه ها زدن زیر خنده) سید:عه حاجی این چه حرفیه،جان من بگو این کیف من کو حاجی:سید برو گمشو(😂 بچه ها زدن زیر خنده) سید:حاجی دوباره سیمات قاطی شدن ها،من که نصف شبی حال ندارم من رفتم حاجی همین طور که میخندید دوید دنبال سید گفت یه دقیقه وایسا بهت بگم چی شده داشتم سر به سرت میذاشتم . حاجی:راستش ما که اومدیم اینا داشتیم میخندیدیم یکی از همسایه ها( که از یه استان دیگه اومده بودن اونجا) اومد گفت شما آب ندارید منم وسط خنده گفتم نههههه طرف دوباره پرسید شما آب ندارید همه با هم گفتیم نهههههه خیر طرف شاکی شد گفت برید گمشید😲 ما تعجب کردیم خوب مگه هر کی آب نداشت باید بره گمشه😲 یکی از بچه ها گف حاجی این طرف داشت میگفت خواب ندارید که دوباره همه زدن زیر خنده که یه مشت آدم داغون دور هم جمع شدیم اومدیم راهیان نور خلاصه حاجی دست سید رو گرفت و عذر خواهی کرد سید هم فهمید و خندید و چون حاجی سر به سرش گذاشته بود خواست اذیتش کنه گفت حاجی خودمونیم ها عجب دست نرم و دخترونه ای دارید که حاجی میخواست بزنتش فرار کرد 😂 حاجی کل پادگان رو دنبال سید دوید که بزنتش مونده بودیم چطور 22 نفری که حال راه رفتن نداشتن نصف شبی یه ربع دویدن😲 🆔 @Modafeane_Haram_ir
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 روایتگری طلبه شهید #مدافع_حرم سعید بیاضی زاده در سفر به سرزمین #راهیان_نور ➕ کلیپی زیبا از تصاویر شهید 🆔 Modafeane_Haram_ir
3.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلمی از طلبه شهید #مدافع_حرم سعید بیاضی زاده 🌷 لحظه های قبل از شهادت شهادت - محرم ۱۳۹۵ 🆔 @Modafeane_Haram_ir
#مادرانہ...🌺 💕مےدانے آرزوے مادرےام دامادی اٺ بود اما ، مُهری ڪہ درشناسنامہ‌اٺ خورد، مےارزد بہ تمام آرزوهای مادرانہ‌ام. 🌷 طلبه شهید #مدافع_حرم سعید بیاضی زاده 🆔 @Modafeane_Haram_ir
📃 تعهدنامه شهید #مدافع_حرم ،محمدرضا سنجرانی برای ماندن در سوریه به مدت یک سال 🆔 @Modafeane_Haram_ir
مدافعان حرم
📃 تعهدنامه شهید #مدافع_حرم ،محمدرضا سنجرانی برای ماندن در سوریه به مدت یک سال 🆔 @Modafeane_Haram_i
📷 اتاق فرماندهی تیپ عمار یاسر (از لشکر فاطمیون) - در محله "خانات" شهر حلب سوریه 🌷دلاور بسیجی ، محمد رضا سنجرانی (مسئول آموزش لشگر ) در کنار شهید مرتضی عطایی، جانشین فرمانده تیپ عمار 🆔 @Modafeane_Haram_ir
هدایت شده از مدافعان حرم
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😊 💠 شهید ،محمدرضا سنجرانی (اهل مشهد و مسئول آموزش لشگر فاطمیون) 🆔 @Modafeane_Haram_ir ✔️JOIN ✳️ به کانال: "مدافعان حرم" بپیوندید
🌷 شهید حجت الاسلام "علی تمام‌زاده" چندین مرتبه تلاش کرده بود از مسیرهای مختلفی وارد سوریه شود و از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند. شرایط خاص این منطقه طی ماه‌های اخیر به نحوی رقم می خورد که ورود به سوریه بسیار سخت شده بود. یکی از مشکلات پیش روی شهید تمام‌زاده این بود که ایرانی بود و مسئولین ایران به سختی اجازه خروج برای رفتن به سوریه را می‌دادند، از سوی دیگر معمولا در خروج روحانیون بیشتر سخت‌گیری می‌کردند و این مشکل، خروج برای علی تمام زاده را دو چندان کرده بود. یادم نمی‌آید چطور متوجه شدم اما پی بردم که مدتی‌ است مجموعه‌های آموزش لهجه افغانستانی را گوش می‌دهد و مدام تمرین می‌کند. خیلی تعجب کردم. تمام زاده به زبان های انگلیسی و عربی آشنایی داشت اما دنبال جواب بودم که چرا لهجه افغانستانی را می‌خواهد یاد بگیرد. بعدا متوجه شدم برای ورود به سوریه می‌خواهد از طریق ورود کند و می‌گفت نقطه قوتی که دارم این است که قیافه‌ام شبیه برادران افغانستانی‌ است و خیلی امیدوارم که بتوانم از این طریق به سوریه بروم. 🆔 @Modafeane_Haram_ir
🌴 خاطره ای از شهید علی تمام زاده (ابو هادی) 💠 هر شخصی تو زندگی به یکی از معصومین ارادت خاصتری داره و شهید تمام زاده هم مستثنا نبود 🔹همسر شهید از ارادت و عشق خاص ایشان به حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) می گوید: 🌷شهید تمامزاده کتاب هایی که درمورد حضرت زهرا بود را به دقت میخواند ،"هرموقع که علی رامیدیدم درحال خواندن کتابهایی که درمورد خانم فاطمه زهرابود را با دقت و با ظرافت خاصی و گاهی چنان محو درعمق کتاب میشد که متوجه اطراف نبود و این عشق بالاخره کاری کرد که مثل بی بی دو عالم از پهلو مجروح و با سربند یازهرا شربت شهادت را نوشیدو به حوض کوثر رسید 💕معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا 🆔 @Modafeane_Haram_ir
2.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 فیلم |شهید شیخ میرزا محمود تقی پور از مسئول فرهنگی رزمندگان فاطمیون شهید شیخ علی تمام‌ زاده خاطره نقل می کند 🆔 @Modafeane_Haram_ir
💠 خاطره ای از شهادت از جمله شیخ علی تمام زاده (ابوهادی): 🌴 عجب محرمی و عجب کربلایی ▫️پنجم محرم ماشین ذوالفقار (حسین فدایی) و حجت (محمد رضا خاوری) را با موشک کورنت در مخزن زدند. حجت، زنده زنده در آتش، سوخت. از او چیزی جزء خاکستر و پلاتینی که در پایش بود، باقی نماند. ذوالفقار، نیمی از تنش سوخت، تقریبا جایی از بدنش، بدون ترکش نمانده بود. فردای آن روز از بیمارستان مستقیم آمد خط، با لباس آبی بیمارستان، پای کار ماند، با تنی زخمی ، کار فرماندهی خود را ادامه داد. ▪️نهم محرم روز تاسوعا سید ابراهیم (مصطفی صدرزاده) علمدار فاطمیون بعد از هشت بار مجروحیت در عملیات های مختلف به آرزوی دیرینه اش رسید، همانطور که از خدا خواسته بود. برای فاطمیون قربونی شد،تا تنها شهید فاطمیون در روز تاسوعا باشد. (( روز های آخر می گفت: خدایا من رو مثل گوسفند برای فاطمیون قربانی کن تا بچه‌ها ی فاطمیون سالم بمونن)) 💠 روز عاشورا ابو سجاد (سید علی عالمی) در سهل الغاب نمی دانم چی دید!!! به کجا نگاه می کرد!!! در حالی که نفس های آخرش را می کشید، قهقهه خنده زد و گفت: نمی دانید شهادت چقدر زیباست. و به دیدار امام حسین (ع) شتافت. چند روز بعد ابو هادی (حجةالاسلام علی تمام زاده) گفت: شیخ با هم بریم مرخصی، بعد بریم پیاده روی اربعین، کربلا. _ گفتم: من نمایم، كربلای من همین جاست. گفت: حالا که تو می مونی، منم می مونم. دو شب بعد در باغ مثلثی پرتله اش(سینه خشاب) را انداخت کنار. رفت زخمی ها را کشید عقب، دوباره برگشت، یک دفعه صدای یا حسینش تا کربلا رسید. پیکرش جا موند یک شبانه روز گذشت. شب دوم با فرماندهان فاطمیون در اتاق حاج مهدی جمع بودیم به آنها گفتم پیکر ابو هادی جامانده. سلیمان (فرمانده گردان قناصه های فاطمیون ) گفت: شیخ اگر امشب تمام بچه های فاطمیون کشته شوند، نمی گذاریم جنازه شیخ ابو هادی دست دشمن بیافتد، مردانه بخط زدند. دم دم های صبح بود بیسیم زد: - شیخ بیا جنازه شهدا را بکش عقب. ابو علی (مرتضی عطایی) را از خواب بیدار کردم. -مرتضی!! - جانم حاجی؟! - مرتضی می خوام برم باغ مثلی جنازه ابو هادی را بیارم. از جا پرید سریع حاضر شد. ماشین حاج مهدی را گرفتم و رفتیم. اطراف باغ، کاملا پاک سازی نشده بود. هنوز تیرهای پی کا دشمن زوزه کنان از کنارمان می گذشت. هر ازگاهی خمپاره ای اطراف مان را شخم می زد. شیخ ابو هادی (علی تمام زاده) بهمراه هفت نفر از بچه های خط شکن محور ابوتراب (سید احمد) کنار هم در باغ مثلثی آرام خوابیده بودند. و چه زیبا خوابیده بود . یادم نیست قبل از اربعین بود یا بعد، دشمن با چند تانک و انتحاری به بانص هجوم آورد. ارتباطمان با جابر محمدی فرمانده گردان مستقر در بانص قطع شد. ظاهراً تانک های دشمن مستقیم رفته بودند روی سنگر آنها. جابر به همراه برخی از بچه های گردانش مفقود شدند. ذوالفقار (حسین فدایی) که هنوز زخم هایش کاملاً ترمیم نشده بود، علیرغم کم لطفی های بعضی ها، با تمام وجودش مردانه دوباره پای کار آمد. آخرین مکالمات بیسیم ش هنوز در گوش هست. - ذوالفقار:::: مصطفی :::: ذوالفقار - جانم حاجی::: - ذوالفقار جان::: بالاخره مسولیت محور بانص با ماست. ((علیرغم کم لطفی ها و مظلومیت آن روزهای فاطمیون خصوصا ذوالفقار )) - چشم حاجی چشم::: خیالت راحت باشه حاجی، دارم می رسم. بچه های فرهنگی را حاضر کردم و رفتیم العیس، وقت نماز مغرب بود، سریع نماز را خواندیم. بچه‌ها را با شیخ مجید فرستادم بانص. نیروها در مسجد خالدبن ولید جمع شده بودند روحیه بچه ها خیلی خراب بود. وقتش بود باید کاری می کردیم شروع به خطبه خواندن کردم. بچه‌ها با فریاد لبیک یا زینب سوار بر ماشین ها شدند، تقریبا پنج ماشین شد. دوباره خطبه خواندم سه ماشین دیگر نیرو آماده شد. همان لحظه در تاریکی جلوی مسجد مقداد آمد. با صدایی محزون و گرفته، گفت: - شیخ... - جانم مقداد - شیخ به کسی نگو ذوالفقار هم شهید شد.... 🆔 @Modafeane_Haram_ir
🌴 شهید علی تمام زاده (با نام جهادی: ابو هادی) وضعیت مالی خوبی نداشت، به رزق کفاف اعتقاد داشت. می گفت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند بهترین رزق رزق کفاف است، سوال کردند یا رسول الله رزق کفاف چیست؟ فرمودند: اینکه امروز داشته باشی و از فردا اطلاع نداشته باشی🌹 شهید علی تمام زاده به این حدیث باور داشت. وقتی حقوق چند ماهه اش را واریز کردند، همه اش را به خانواده شهدای مدافع حرم افغانستانی هدیه کرد.☺️ میگفت آنها کسی را ندارند.😔💔 🆔 Modafeane_Haram_ir