پس از این به بعد بهتره که به جای واژه رفیق از برادر ، قهرمان یا استاد شهید استفاده کنیم🙃🙂
از امروز ثواب فعالیت های کانال رو هدیه به یه شهید می کنیم
ان شاءالله همین شهدا دستمون روبگیرن وحاجت روا بشیم🌹
#طنز_جبهه
قبل از عملیات بود...
داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم به هم رمز بدیم...
که تکفیریا نفهمن...🤔
یهو سیدابراهیم(شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون😍
بلند گفت: آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم...بدونید دهنم سرویس شده😂
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#سیدابراهیم
@chadoram
نام کتاب قصه دلبری
نوشته محمد علی جعفری
داستان زندگی وشهادت شهید محمد حسین محمد خانی به روایت همسرش مرجان درعلی.
این کتاب روایت متفاوت وخواندنی از زندگی شهید محمد حسین محمد خانی است.
اواز فعالان بسیج دانشجویی بود.
درعملیات های تفحص پیکر شهدای دفاع مقدس،شرکت می کرد.
کتاب قصه دلبری روایتی ازسبک زندگی این شهید است.
که همسر این شهید از زمان ماجراهای دانشگاه تا زمان شهادت رابازگو میکند.
او با ماجراهایی که در دانشگاه داشتند کتاب قصه دلبری رااغاز میکند واز خواستگاری های پی درپی اومی گوید
تابه زمانی میرسد که تصمیم میگیرد جواب مثبت به خواستگاری دهد.
@chadoram
مدافعان حجابیم
نام کتاب قصه دلبری نوشته محمد علی جعفری داستان زندگی وشهادت شهید محمد حسین محمد خانی به روایت همسرش
حتما این کتاب رو بخونید خیلی زیباست😍
🌺 🌺 🌺 🌺 🌺
#با_شهدا
#قرارگاه_شهدا
❤ ❤ ❤ ❤ ❤
همه برای آب صف کشیده بودن.
همه تشنه بودن و صف هم خیلی طولانی بود.آخر صف بودم و ناامید از اینکه آب به من هم برسه.
حدسم درست بود آب بهم نرسید.همونطور تشنه داشتم برمیگشتم که یکی زد پشتم.
برگشتم یه جوان خیلی نورانی بود.لیوانو داد دستم گفت:بیا بخور
گفتم:اخه خودتون چی پس؟؟؟
گفت:نصف لیوان رو من خوردم نصف دیگش رو تو بخور!!!
با خوشحالی گرفتم آب رو تا آخرین قطره سرکشیدم.
سال ها از جنگ میگذشت و بادوستان دورهم جمع شدیم!!!
یادم اومد گفتم فلانی رو یادتونه؟؟؟
دوستان گفتن اره شهید شد!!!!
ناراحت شدم گفتم یادتونه اون روز نصف آبشو به من داد.!
یکی از دوستان گفت:اون موقع همه آب ها نصفه بودن...یعنی اون همه آبشو به تو داد!!!
_____@chadoram