eitaa logo
مـُـدافِعان‌‌ِحـَC᭄‌ــرَم🇮🇷🇵🇸
20.8هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
10.2هزار ویدیو
192 فایل
﷽ بہ‌عشق امام‌حسین‌؏♥️ اینجاقراره‌ڪہ‌فقط‌ازشھدادرس‌زندگۍبگیریم♥! مطمئن باشید شھدا دعوتتون ڪردند🕊 پس #لفت‌ندید.😊 #باحضورافتخارےخانواده‌معظم‌شهدا🌷 @Sarbazvalayat6 خادم کانال👆👆
مشاهده در ایتا
دانلود
1.77M
🔻در مورد فرموده سخنگوی شورای نگهبان که بی حجاب ها هم میتونند رای بدهند 1⃣ دشمن میخواهد بگوید همه بی حجاب ها طرفدار ما هستند و ضد جمهوری اسلامی 2⃣ دشمنان در صدد بودند بی حجاب ها را از صندوق ها دور کنند 🔸 با این اقدام شورای نگهبان دشمنان خلع سلاح شدند و جمعی از بی حجاب ها که حامی جمهوری اسلامی هستند مورد تکریم قرار گرفتند 🔸و قطعا موقع دادن رای با حجاب رای خواهند داد نگران نباشیم کار شورای نگهبان عاقلانه و مدبرانه است 🇮🇷 سید حسین کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
9.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•🥀 🕯 شهادت مظلومانه 🖤دهمين اختر 🕯آسمان امامت و ولايت 🖤مشعل فروزان هدايت ،‌ 🕯يارو راهنماي امت ، 🖤کتاب علم و زهد و حکمت ، امام هادی ع بر شيعيان تسليت باد🏴 کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
🔺 حمله کنندگان به شورای نگهبان در مورد بی حجاب ها !! اگر صداقت دارید به تکلیف امر بمعروف و نهی از منکر عمل کنید هیاهو نکنید که هیاهو نشانه بی صداقتی است امام خامنه ای: به مسئولان اعتماد کنید کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
🔴رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای: ⬅️سیاست راهبردی امام خمینی، آوردن مردم به صحنه؛ سیاست راهبردی دشمن خارج کردن مردم از صحنه ⬅️شرکت نکردن در انتخابات، همان سیاست راهبردی دشمن است ⬅️توده مردم همه‌کاره‌اند تأکید امیرالمؤمنین علیه السلام بر تکیه به عامه مردم است نه نورچشمی‌ها ⬅️همه باید برای حضور مردم در صحنه تلاش کنند کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
🥀°• ما سامرا نرفتہ گداے تو مےشويم اے مهربان امام فداےتو مےشويم هادےِ خلق، ڪورے چشمان گمرهان پروانگان شمع عزاے تو مےشويم کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
2_1152921504631943989.mp3
7.17M
🏴 (ع) زمینه | دور از وطنم 🎙مداح | کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 طلبه ی شهیدی که روز (ع) متولد و در راه دفاع از حرم سامرا در شهر امام هادی (ع) به شهادت رسید 🔹«طلبه‌ی شهید محمد هادی ذوالفقاری» ۱۳ بهمن ۱۳۶۷ مصادف با شهادت امام هادی (ع) بدنیا اومد ، اسمشو گذاشتن «محمدهادی». بچه میدون خراسان بود از بیکاری بیزار بود و خیلی کاری و فعال بود. دوران نوجوانی در یک فلافلی کار می کرد برای همین اسم کتابش شد «پسرک فلافل فروش». عاشق و دلداده ی مولا علی (ع) بود سال ۱۳۹۰ برای تحصیل درس طلبگی مقیم نجف شد و تا سال ۱۳۹۳ مشغول جهاد و فعالیت های رسانه ای و فرهنگی در گروه حشد الشعبی عراق بود. با شروع بحران داعش موسسه ی اسلام اصیل نجف به پایگاه حشدالشعبی برای جذب نیرو تبدیل شد. هادی آن موقع میخواست به سوریه اعزام شود أما با اعزام او مخالفت کردند. سید به او گفته بود: تو مهمان مردم عراق هستی و امکان اعزام به سوریه را نداری. او به جهت فعالیت های هنری در زمینه ی عکس و فیلم از سید خواست به عنوان تصویر بردار با گروه حشدالشعبی اعزام شود. سید با این شرط که هادی فقط حماسه‌ی رزمندگان را ثبت کند موافقت کرد. محمد هادی بود و به امام هادی(ع) علاقه زیادی داشت. تا این که ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ در راه دفاع ازحرم سامرا در شهر امام هادی (ع) به شهادت رسید و طبق وصیتش در وادی السلام نجف خاکسپاری شد. 🌷 🌺 یاد شهـدا با ذکر صلوات اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم کانال‌ مدافعان‌ حرم ♡j๑ïท🌱↷ https://eitaa.com/modafeaneharam8 ═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مـُـدافِعان‌‌ِحـَC᭄‌ــرَم🇮🇷🇵🇸
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق قسمت #نود 💠 از سردی لحنش دلم یخ زد، دنبال بهانه‌ای ذهنم به هر طرف می‌دوید
✍️ رمان 💠 به نیمرخ صورتش نگاه می‌کردم که هر لحظه سرخ‌تر می‌شد....‌ و دیگر کم آورده بود که با دست دیگر پیشانی‌اش را گرفت و به‌شدت فشار داد. از اینهمه آشفتگی‌اش شدم، نمی‌فهمیدم از آن طرف خط چه می‌شنود که صدایش در سینه ماند و فقط یک کلمه پاسخ داد :«باشه!» و ارتباط را قطع کرد. 💠 منتظر حرفی نگاهش می‌کردم و نمی‌دانستم نخ این خبر هم به کلاف دیوانگی سعد می‌رسد که از روی صندلی بلند شد، نگاهش به تابلوی اعلان پرواز ماند و انگار این پرواز هم از دستش رفته بود که نفرینش را حواله جسد سعد کرد. زیر لب گفت و خیال کرد من نشنیده‌ام، اما به‌خوبی شنیده و دوباره ترسیده بودم که از جا پریدم و... زیرگوشش پرسیدم :«چی شده ابوالفضل؟» 💠 فقط نگاهم می‌کرد، مردمک چشمانش به لرزه افتاده و نمی‌خواست دل من را بلرزاند که حرفش را خورد و برایم کرد : «مگه نمی‌خواستی بمونی؟ این بلیطت هم سوخت!» باورم نمی‌شد طلسم ماندنم شکسته باشد که ناباورانه لبخندی زدم .‌‌.. و او می‌دانست پشت این ماندن چه خطری پنهان شده که پیشانی بلندش خط افتاد و صدایش گرفت :«برمی‌گردیم بیمارستان، این پسره رو می‌رسونیم .