اینان شاگردان مکتب #حسین_علیه_السلام بودند که با تاسی از امام غریبشان ب جبهه های حق علیه باطل رهسپار شدند و پس از سالها درد هجران به وطن بازگشتند. سالروز ورود آزادگان غیرتمند را گرامی میداریم . @modafeharamnarimani

🖤قرآن من، ورق ورق افتاده ای ب خاک ذبح عظیم من شده ای در منای من🖤 #السلام_علیک_یاعلی_اکبر @modafeharamnnarimani

🏴🏴🏴🏴🏴 بنا نبود که افت ب باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند #یاعلی_اکبر

جوان من ب فدای جوان حسین 🖤🖤🖤🖤🖤

یه قرارداد با علمدار کربلا 🖤 @modafeharamnarimani

🏴روضه آقا ابوالفضل العباس علیه السلام 🏴التماس دعا @modafeharamnarimani

هر آنچه داشت رفت، دگر جستجو نکن این قدر شهید مرا زیرورو نکن 🖤😭 #السلام_علیک_یا_عطشان @modafeharamnarimani

🏴🏴🏴🏴🏴 🔹 امام حسین، یک‌بار عاشورا بر او گذشت. گویند ظهور در روز عاشورا است. 🔸 یعنی ما بفهمیم در عاشورایی که امام زمان را درک نکنیم، کم کاری کرده‌ایم و او مثل جدش طَرد شده، تنها و آواره و بی‌یاور است. 🔺 امام زمان، ۱۱۸۳ سال با همان کیفیت عاشورا را درک می کند. عاشورا بر قلب ابراهیمی‌اش نازل می‌شود و خون گریه می‌کند و اَعمال ما سبب فاصله میان ا‌و و خودمان شده... 🔅 امام زمان در عاشورا داغ می‌بیند و هم‌درد می‌خواهد اما چه کنیم که او میان ماست و ما درک حضور نداریم تا قوّت قلبش باشیم و تسلّی خاطرش. 💠 اما انگار می‌شود کمی قلبش را آرام کنیم. او از مادر به ما مهربان‌تر است. گفته‌اند با سردرد ما سردرد می‌گیرد. حال، یک روز ما نگران قلب مهربانش و سلامتی وجود بارانش باشیم 📝 برای آرامی و سلامتی‌اش در #عاشورا هرچه می‌توانیم صدقه برای سلامتی‌اش می‌دهیم تا مبادا صاحبمان، قلب رئوفش در فشار باشد. ☑️ مهدی‌یاوران، قلب امام زمان در فشار است، #صدقه در روز عاشورا برای امام زمان فراموش نشود... #آجرک_الله_یاصاحب_الزمان @modafeharamnarimani

💢 خدا از روز نخست خلقت تا ابد فقط یک بار به کسی تسلیت گفته ، آن هم شخصا و بی واسطه! کربلا پر از حوادث عجیبی است که هر کدام به تنهایی تن تمام زمین و زمان را میلرزاند ... مثلا لحظه ای که ابالفضل علمدار با وجود اینکه هر دو دستش بر زمین افتاده و تیر بر دو چشمش اصابت کرده ، مشک آب را به دندان گرفته و به سمت حرم می‌دود .. می‌دود ‌.. تا اینکه تیر به مشک خورد .. درست آن لحظه ای که ابالفضل ایستاد باید تمام تاریخ جهان می ایستاد ... یا لحظه ای که امام حسین ع عبایش را پهن کرده و قطعه قطعه های بدن علی اکبر را جمع میکند و دید تحملش را ندارد به سمت حرم صدا زد که جوانان بنی هاشم بیایید کمک .. آن لحظه چرا باز تاریخ ادامه داد .. یا لحظه ای که قاسم بن الحسن وسط جنگ برگشت و به امام حسین ع گفت ، عمو جان تشنه ام ... آن لحظه که ابی عبدالله عقیق از انگشت در آورد و به جای آب به دهان قاسم گذارد لحظه ای است که ضجه ی زمین و زمان را بلند کرد .. یا لحظه ای که طفلان زینب س شهید شدند و مادرشان از ترس اینکه شرمندگی در صورت مبارک امامش ببیند از خیمه بیرون نیامد ... یا لحظه ای که شمشیر بالا رفت و تا خواست بر پیکر امام حسین ع وارد شود دست طفلی ۵ ساله مانع شد و دست عبدالله بن حسن بر پیکر ابی عبدالله دوخته شد آسمان ضجه زد ... و هزار حماسه ی بی مانند دیگر ... اما خدا یک جا آمد تا حسین ع را آرام کند ... جایی که طفل ۶ ماهه از فرط خشکی لبها داشت جان میداد و تا هل من ناصر امامش را شنید از گهواره خود را بر زمین افکند ... آن لحظه که رباب طفل نیمه جان را به زینب س سپرد .. آن لحظه که ابا عبدالله به هوای آب بالای دست گرفت و به جای آب گلوی طفلش را با تیر سه شعبه سیراب کردند ... آن لحظه ای که ابا عبدالله خون طفل معصومش را به آسمان پرتاب میکرد .. نه .. آن لحظه که امام عبا را بر سر آویزان به پوست افکند و از فرط شرمندگی نمیدانست به سمت خیمه برود یا نه .. آنجا خدا آمد ... حسین من آرام باش .. علی تو الان در بهشت است .. دایه هایی را برایش گذاشته ام .. الان دارد شیر میخورد حسین .. آرام باش عزیزم ..😭 چیست این واقعه ی کربلا .. کیست این امام کربلا .. دیری نگذشت که خدا دوباره آمد .. آن لحظه ای که ابی عبدالله در قتلگاه بود و دست و پا میزد و به زور رویش را رو به آسمان کرد .. خدایا رضا برضائک .. راضیم به رضای تو .. عزرائیل تاب نیاورد .. خدا فرمود خودم می آیم ... خدا دوباره آمد .. و زینب س بود که میدید .. و آن شد که فرمود ما رایت الا جمیلا ... دنیا بر پایه سناریوی حماسه های عجیب عده ای فوق بشر در کربلا بنا نهاده شده و نهایت این امر به خونخواهی اوست که منتهی خواهد شد. 🖤اللهم عجل لولیک الفرج🖤