eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.7هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
موسسه مردم نهاد شهید عزیز🌹 کمک به دختر یتیم 🙏 @modafehh
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
#منبر_مجازی🎙 -دلنشین‌ترین محبت و عشق‌بازی، محبت به امام زمان عـجل‌الله است ! امتحان کنید، کمے توج
‹📕❤️› - - استادپناهیـان‌‌مےگفٺ : چراخودٺ‌رورهانمۍڪنے؟ دادبزنےازامام‌حسیـن‌بخواۍ . . . برو‌درخونہ‌اباعبــداللّٰھ‌منتش‌روبڪش دورش‌بگرد… مناجات‌‌ڪن‌باامام‌حسیـن . . ! بگوامام‌حسینـم‌من‌باتوآغاز‌ڪردم ولم‌نڪنے . . . دیگه‌نمۍڪشم‌ادامہ‌بدم متوقف‌شدم . . . امام‌حسیــن‌بازم‌دستت‌رومیگیرھ فقط‌بخواھ‌ازش :))) - ‌‌‌‌‌‹🔗⃟› شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام به همه رفقای عزیز! فرا رسیدن ایام عزای اباعبدالله علیه السلام رو تسلیت عرض می کنم. این ماه با تمام قشنگی هایی که برای ما داره یه ویژگی منحصر به فرد درونش هست ! اونم اینه که وقتی محرم می رسه خیلی از لال ها شفا می گیرن!!! قضیه شو نمیدونی؟ حتما کلیپ بالا👆👆👆 رو ببین تا بفهمی❤️ اگه اگه اگه احیانا از کلیپ خوشتون اومد و موافق بودید، زحمت انتشارش با شما😍 این شب ها ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنید🤲🤲🤲 یا حسین علیه السلام @nojavantor
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ امامِ عاشق 🔻چرا مصیبت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) اینقدر سنگینه؟ استادپناهیان🎤 @modafehh
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ جانم ایمان دارم. محمدصادق در طی این سه ماه، کاری با زینب سادات کرده که دخترم، گوشه گیر و پژمرده شد. مسیح: اینجوری نگو. در این حد هم نبود. زینب هم دختر خوبی هستش. اما ایراداتی هم دارد. گل بی عیب خداست. آقا رضا اصلا با این ازدواجموافق نبود و میگفت زینب مورد مناسبی نیست. آیه کنار ارمیا نشست و حواسش را به حرف های ارمیا داد. ارمیا چشمانش را در کاسه چرخاند و آیه بی صدا خندید و ارمیا دلش برای این همه حیا رفت. ارمیا: کاش به حرف آقا رضا گوش میدادید. مسیح: محمدصادق زینب را با خوب و بدش میخواهد. شرایط شما هم طوری هست که بهتر از این پسر پیدا نمیکنید. این حرف ارمیا را بر افروخت: احترام برادریمون سر جاش. حرف من و مادرش و عموش همونیه که زینب سادات گفته، نه نه و نه! دیگه در این باره تماس نگیر. بیشتر منو شرمنده روی خانومم نکن. تماس با یک خداحافظی سر سری پایان یافت که آیه پرسید: چی میگفت؟ ارمیا: هیچی بابا! این احترام های چپکِی مسیح منو کشته! بچه خودش رو میگه آقا رضا، دختر منو میگه زینب! خودتحویل گیری دارن اینا. آیه: همیشه و همه جا زنش رو به بدون پسوند و پیشوند و احترامی صدا میکنه. انگار کنیز زنگاریه! محمدصادق هم همیشه زینب رو با تمسخر صدا میکرد. خوشم نمیاد از اینکه دیگران رو کوچیک فرض میکنن و خودشونو بزرگ! ارمیا: حالا جانان من چی شده که زود اومده؟ آیه لبخند زد: پاسپورت هامون رسید. ان شاالله اربعین، کربلا، پیاده، ماه عسل دو تایی! ارمیا دستانش را به حالت دعا بلند کرد: خداروشکر. ⏪ ... 📝 @modafehh 📗 📙📗 📗📙📗
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ رها ساکش را دم در گذاشت: بچه ها! زود باشید دیگه. دیر شد. مهدی غر زد: ما دیگه چرا بیایم. صدرا جواب داد: مامان زهرا دلش براتون تنگ شده. بپوشید حرف نزنید. رها رو به صدرا همانطور که کش چادرش را مرتب میکرد گفت: به احسان گفتی نیستیم دو روز؟ صدرا سری به تایید تکان داد و مدارکش را چک کرد: گفتم. رها: گفتی اگه کار نداره بیاد باهامون؟ صدرا سرش را بلند کرد و به خاتونش نگاه کرد: بیاد باهامون؟ رها دست از چادرش کشید و نق زد: مگه نگفتم بگو بیاد؟ بچه دلش میپوسه! صدرا: آخه ممکنه سختشون بشه! رها اخم کرد: من گفتم باهامون میاد. احسانم دیگه جزء پسرای ماست هر جا میریم باید بیاد! صدرا متعجب گفت: مطمئنی؟ رها چادرش را زیر بغلش زد و گفت: بله. برم بگم وسایلش رو جمع کنه بیاد. همانطور که در را باز میکرد صدای قدرا را شنید: شاید کار داشته باشه! رها: کار نداره. بیکاره. میدونم. در را که باز کرد، احسان را دید. احسانی که دقایقی بود که پشت در ایستاده بود و به صحبتهایشان گوش میداد. زیباست که دوست داشته باشی، زیباست که دوستت داشته باشند و زیباتر آنکه، کسانی که دوستشان داری، دوستت داشته باشند. رها لبخند زد: وسایلت رو بردار. احسان: مزاحم نیستم؟ رها: کوچیک که بودی، دوست داشتی مادرت باشم! دیگه دوست نداری؟ ⏪ ... 📝 @modafehh 📗 📙📗 📗📙📗
[💔] ...! جز روضہ ے تو درد مرا ڪِی دوا بُوَد؟! درمان ڪننده تر، زِ همہ نُسخہ‌ها حسین شبتون حسینی 🌙 شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
🌷بہ‌نام‌خدا،به‌یاد‌خدا،براۍ‌خدا🌷