eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.6هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2هزار ویدیو
107 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون: @modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh @khaleghiii
مشاهده در ایتا
دانلود
• • "ما همیشه صداهاے بلند را شنیدیم پر رنگ ها را دیدیم غافل از اینڪه شهدا بےصدا مےآیند، بے رنگ می مانند و آرام مےروند...." شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
۴ شهریور ۱۴۰۰
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ آیه زیر گوش ارمیا گفت: خوب استاد و مرشدی شدی ها! ارمیا خندید آرام گفت: شاید احسان پایان نامه من باشه! مثل من که پایان نامه سید مهدی بودم! باقیات الصالحات بذارم از خودم. آیه لب ور چید: اینجوری نگو ارمیا باز هم لبخند زد... ************** دقایقی نگذشته بود که دوباره احسان سر بحث را باز کرد: یعنی هرکس ریش گذاشت و چادر سر کرد، آدم خوبیه و اینجوری نبود، بد؟ ارمیا سرفه ای کرد: کی این حرفو زدم؟ هر آدمی خوبیها و بدی های خودشو داره. یکی حجاب داره، نماز نمیخونه! یکی نماز میخونه حجاب نداره. یکی غیبت میکنه و ریش میذاره! ظاهر ملاک نیست اما بخش بزرگی از ملاک هستش. ایمان وقتی نهادینه بشه،وقتی تمام وجودت بگیره، حالات درونی، به بیرون هم نمایان میشه. شنیدی که، از کوزه برون همان طراود که در اوست... بعضیایی که باعث این نوع سوگیری شما شدن، افرادی هستن که ففط ظاهرشون رو درست کردن، به امیدی که باطن خودش درست بشه. به این بحث و صحبتها توجه نکن. اینجا جاییه که باید ببینی و حس کنی. مردمی رو نگاه کن که همه داراییشون رو دستشان میگیرن و با احترام و خواهش برات میارن. مردمی رو ببین که بهترین رو برای تو میارن و خودشون شاید یک تکه نون برای خوردن زن و بچه هاشون ندارن! بچه هایی رو ببین که بخاطر اینکه زائر خونشون نرفته اون هم فقط یک شب، چطور گریه میکنن! احسان و کرمشون رو ببین. بخشندگی بی منت! گاهی دیدن کاری میکند که هزار شنیدن نمیکند. ⏪ ... 📗 📙📗 📗📙📗
۴ شهریور ۱۴۰۰
📗📙📗 📙📗 📗 ༻﷽༺ احسان: پس اگه جای من بودید و تو مسیر اینهارو میدیدید چی میگفتید؟! طوری رفتار میکردن انگار سفر آخرشونه. جوری زیارت کردن انگار زیارت آخرشونه. جوری از حرم دل کندن انگار دارن جون میکنن. پس از ساعتی احسان از جمع عذرخواهی کرد و با خداحافظی کوتاهی قصد خانه کرد. دم رفتن ارمیا دستش را گرفت و قرآنش را در دستان احسان گذاشت: یک روزی این قرآن مال سیدمهدی بود، حاج علی داد به من. هجده ساله همدم منه. اینو یادگاری از من و سیدمهدی نگهدار. احسان با قدردانی گفت: مطمئن باشید خوب مواظبش هستم. ارمیا: خوب مواظب بودن این فرق داره. اینو باید خوب بخونی و خوب عمل کنی. از اون امانتی هاست که اگه تو ظرف شیشه ای ازش نگهداری کنی، بهش ظلم کردی! احسان: چشم. اما مطمئنید؟دختر پسر خودتون محق تر هستن برای داشتن این. بخصوص زینب خانم. ارمیا: قصه این قرآن فرق داره. خوب مواظبش باش. احسان که رفت حاج علی رو به ارمیا گفت: از قرآنت دل کندی؟ ارمیا: نه!بال پروازش باز بود، پر زدن بلد نبود! حاج علی: تو هم کتاب پرواز رو بهش دادی؟ ارمیا: وقتش بود که از پیش من بره. حاج علی دلش گرفت. بعضی آدمها راحت به قلبت می آیند و سخت میروند... ************* صدرا چراغ خواب را روشن کرد: چی شده رها؟از غروب تا حالا پکر بودی. جلوی پسرا نپرسیدم چون اگه میخواستی بدونن، میگفتی. رها دست از قدم زدن برداشت و چشمان پر اشکش را به صدرا دوخت: امروز با رامین حرف زدم. صدرا اخم کرد: مگه نگفتم دیگه سراغش نرو؟ ⏪ ... 📗 📙📗 📗📙📗
۴ شهریور ۱۴۰۰
[•🥀🍂•] باز شب جمعه شب و دلم بیشتر از قبل برای شب جمعه ها و هوای حرمت تنگ است 💔 هر روز با خیال اربعینت و دیدار حرمت شب را به روز و روز را به شب میرسانم .. یعنی میشود بار دیگر...... 🌙 شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
۴ شهریور ۱۴۰۰
🌱🌸 بسم‌رب‌المهـــدے 🌸🌱
۵ شهریور ۱۴۰۰
°•🌱 بِنَفْسي أنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهی ای نعمت‌ خاصّ خدا سلام ؛ به قَلبَت سلام ؛ به چَشمَت سلام ؛ به رنج و به بغض و به صبرت سلام صبحت بخیر آقا🌸🍃 شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
۵ شهریور ۱۴۰۰
جـمـعـــــہ: ناهار: امام حسن عسکری(درود خدا بر او باد) شام: حضرت ولیعصر (درود خدا بر او باد) شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
۵ شهریور ۱۴۰۰
۵ شهریور ۱۴۰۰
خاطره ای از حمید اقا🌱 حمید اقارابنده ازبدوتولد میشناشم چون مادرشون دخترخالمه همیشه بهم میگفتیم پسرخاله من درگوش حمیداقاوبرادرش اذان واقامه گفتم برادرهای دوقلوی بهم شبیه بودند بقدری شباهتشان زیادبود که فامیل برایشان سخت بود بدانند کدام حمیدوکدام سعید هست ولی من همیشه تشخیص میدادم خاله ام ودختر خاله ام که مادر بزرگوارشهید هست می فرمودند شماچگونه تشخیص میدهید الان هم مادرشهید یادش هست همیشه این نکته رایاد اوری میکند بچه های دخترخاله ام همگی مومن ومودب هستند اینو همه فامیل میدانند حمید اقاگل سرسبدبودند پدربزرگوارشهید هم ازهم رزمان زمان جنگ مابودندحمیداقامتولدبعدازجنگ بودند واقعاحمید اقابهترین بودند خداانتخابش کردونزدخودش برد این جهان برایش کوچک بود، رازتشخیص رابعدازشهادت حمید اقابه مادرش عرض کردم گفتم یادتون هست به حمیداقامیگفتم نوربالا می‌زنی واقعاحمیداقانوربالا میزد بالای پیشانی کنارابرویش همیشه نورانی بود راوی: از اقوام شهید🌷 شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی
۵ شهریور ۱۴۰۰