•°🌱
چوبلایچرخِشعرمڪردهفرهنگلغات
بیخیالِقافیه،مندوستتدارمحسیـن
شدتِاینعشقدرشعرمنمیگنجدچرا؟!
بیخیالِشعر،اصلادوستتدارمحسیـن...🙃♥️
#السلامعلیڪیااباعبدلله 🌱
┄┅፨• @modafehh •፨┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سہ شنبہ:
نـاهار :باقـر العلـوم؛ امام مــحمد باقـر ( درود خدا بـر او بـاد )
شـام: شیخ الائمہ؛ امـام صادق ( درود خـدا بـر او بـاد)
┄┅፨• @modafehh •፨┅┄
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#حدیث💛 حضرت محمد (صلواتاللهعلیه)✨ هر کس مسئولی را بر مسلمین بگذارد ، در حالی که بداند در میام
#حدیث 🌸🌱
امیرالمؤمنین عليهالسلام:
آنچـه از دنیـا در ڪف توست پیـش از تو صاحبے داشته و پـس از تـو به دیگرے میرسد. 🍃
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِحسین.
┄┅፨• @modafehh •፨┅┄
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
﷽ سلام و عرض ادب خدمت اعضای کانال شهید حمید سیاهکالی مرادی 🌹 با توجه به متن فوق که براتون ارسال کر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅آثار زیارت عاشورا
✍امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند : زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خير را برای خواننده آن تضمين می کنم:
✨اول، زيارتش قبول شود
✨دوم، سعی و کوشش او شکور باشد
✨سوم، حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نا اميد از درگاه او برنگردد، زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد.
📚بحارالانوار جلد ۹۸ صفحه۳۰۰
#چله
┄┅፨• @modafehh •፨┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#شهیدانه🌹 همسر شهید: خوآبش را دیدم ازش پرسیدم ࢪاستہڪہمیگن مۆقعشهادت،🕊 امامحسیݩ﴿؏﴾ میاد
#دلانه💚🍃
#شهیدانه
دستتراهمیشہبهســوے اهڷبیتبگیر☺️
حتۍاگراحســاسبـےنیــازیداشتی،حتیاگرمشڪـݪے❌ نداشتےهمیشهوصݪبـاش؛
مخـصــوصابهمادرٺحضــرتزهرا(سلاماللهعلیها)،💛
فرزندڪہنبایـدبیخیالمــادرشباشــه!🙃💫
#شـهید_ابــراهیم_هادی🌱
#کلام_شهید
┄┅፨• @modafehh •፨┅┄
مداحی آنلاین - مثل همه عاشقای سینهچاک تو یه عاشقم - مطیعی.mp3
5.84M
🌸 #میلاد_امام_رضا(ع)
💐با تو میرسم به آرامش
💐اینه اون حسی که میخوامش
🎤 #میثم_مطیعی
👏 #سرود #مداحی #مولودی
┄┅፨• @modafehh •፨┅┄
📗📙📗
📙📗
📗
༻﷽༺
#فصـل_سوم
#قسمـت_بیست_هشت
ارمیا محجوبانه خندید. دل آیه به درد آمد. ارمیا همیشه مظلوم بود و این روزها بیشتر از همیشه مظلوم شده بود. قهرمان زندگی ات که آرام گیرد، دلت میمیرد اما باز هم قهرمان زندگی ات میماند.
دقایقی بعد که احوال پرسی گذشت و صدرا کنار ارمیا نشست و رها آیه را در آشپزخانه همراهی کرد که شربت بهارنارنج درست میکرد و حاج علی زهرا خانوم رخت خواب ها را آماده میکردند. زینب سادات هم مشغول صحبت با مهدی درباره کنکورشان شد.
صدرا: تو که رفتی، مسیح اومد.
ارمیا لبخند زد: واقعا؟خیلی دلم براش تنگ شده.
صدرا: اونم دلش برات تنگ شده.
ارمیا: بعد از یوسف، همه چیز بهم ریخت. گاهی فکر میکنم خدا هم از دست ما سه تا خسته شده بود که اون روز، اون اتفاق افتاد.
ارمیا به یاد آورد...
ظهر عاشورا بود. شلوغی جمعیتی که برای نماز ظهر عاشورا در حرم مطهر حضرت معصومه (س)جمع شده بودند هر لحظه بیشتر و بیشتر
میشد.ارمیا و یوسف که دیرتر از صدرا و سیدمحمد و مسیح و حاج علی رسیده بودند، در صف های انتهایی حیاط حرم ایستاده بودند. رکعت سوم بود که ارمیا متوجه شد که نفر جلویی اش نماز نمیخواند و نامحسوس
اطراف را زیر نظر دارد. همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. یوسف که سمت راست ارمیا ایستاده بود ارمیا را هل داد و به سمت عامل انتحاری
که مقابلش بود خیز برداشت اما قبل از آن که بتواند دست های او را مهار کند، صدای تکبیرش بلند شد و یوسف روی او خوابید و صدای انفجار.
بلافاصله در میان صدای انفجار تکبیر دیگر و انفجار. انفجاری که شهدای بسیاری داشت.
زیر لب زمزمه کرد: به قول حاج علی: ما مدعیان صف اول بودیم...
صدرا به یاد آورد...
@modafehh
📗
📙📗
📗📙📗