🔺🔹🔹🔺
#داستــان_دنبـــاله_دار_نسـل_سوخته
#قسمت_پنجــــــــم🔻
(این داستان👈اولین پله های تنهایی)
ــــ.ــــ.ــــ.ــــ.ــــ.ــــ.ـــــ.ـــــ.ـــــ
🔶مات و مبهوت ... پشت در خشکم زده بود ... نیم ساعت ⌚️دیگه زنگ کلاس بود ... و من حتی نمی دونستم باید سوار کدوم خط بشم🚌 ... کجا پیاده بشم ... یا اگر بخوام سوار تاکسی بشم باید ...🚕
همون طور ... چند لحظه ایستادم ... برگشتم سمت در که زنگ بزنم🛎 ... اما دستم بین زمین و آسمون خشک شد ...
- حالا چی می خوای به مامان بگی؟ 🤔... اگر بهش بگی چی شده که ... مامان همین طوری هم کلی غصه توی دلش داره... این یکی هم بهش اضافه میشه ...😥
دستم رو آوردم پایین ... رفتم سمت خیابون اصلی ... پدرم همیشه از کوچه پس کوچه ها می رفت که زودتر برسیم مدرسه ... و من مسیرهای اصلی رو یاد نگرفته بودم ...🔷
مردم با عجله در رفت و آمد بودن ... جلوی هر کسی رو که می گرفتم بهم محل نمی گذاشت ... ندید گرفته می شدم ... من ... با اون #غرورم☹️ ...
یهو به ذهنم رسید از مغازه دارها بپرسم ... رفتم توی یه مغازه ... دو سه دقیقه ای طول کشید ... اما بالاخره یکی راهنماییم کرد باید کجا بایستم ...
با عجله رفتم سمت ایستگاه ... دل توی دلم نبود ... یه ربع دیگه زنگ رو می زدن و در رو می بستن ...😟
اتوبوس رسید🚌 ... اما توی هجمه جمعیت ... رسما بین در گیر کردم و له شدم ...
به زحمت از لای در نیمه باز کیفم رو کشیدم داخل ... دستم گز گز می کرد ... با هر تکان اتوبوس... یا یکی روی من می افتاد ... یا زانوم کنار پله له می شد...😫
توی هر ایستگاه هم ... با باز شدن در ... پرت می شدم بیرون ...😰
چند بار حس کردم الان بین جمعیت خفه میشم ... با اون قدهای بلند و هیکل های بزرگ ... و من ...😭
بالاخره یکی به دادم رسید ... خودش رو حائل من کرد ... دستش رو تکیه داد به در اتوبوس و من رو کشید کنار ... توی تکان ها ... فشار جمعیت می افتاد روی اون ...
دلم سوخته بود و اشکم به مویی بند بود ... سرم رو آوردم بالا ...
- متشکرم ... #خدا_خیرتون_بده ...
اون لبخند زد ... اما من با تمام وجود می خواستم گریه کنم ...😊
.
#ادامــــــــــہ دارد...🍃
@modafehh
•|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
#ساعتی پیش_مزار_شهدا گلزار شهدا به مدت چند روز بسته مي باشد به شرط لياقت نائب زياره همگی دوستان د
#درد_نوشته
دیدین موبایلتون هنگ میکنه باید خاموش روشن بشه یا شروع مجدد
مزارشهدا برای ما همین جوریه
بعد یه هفته درگیریهای ذهنی و روحی و روانی
🥀میرفتیم برای پاک کردن تموم گرفتاریها از جسم و روح
🥀میرفتیم برای عهد دوباره بستن
🥀میرفتیم برای مدد گرفتن از #شهدا
🥀میرفتیم برای دیداری عاشقانه
🥀اصلاً میرفتیم برای شروع مجدد(ریاستارت)
امّا حالا فقط باید بسنده کنیم به عکسهایی که از قبل توی گوشیهامون داریم😔
آی شهدا دستمون رو بگیرید بدجوری گیر کردیم در این دنیای فانی😭
#او_با_سپاهی_از_شهیدان_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@modafehh
غیـر از این بغـض ڪہ در
راه گلـو سَـد شده اسـٺ ،
🍂 شـده ام مثل مریضـی
ڪہ پـس از قطـعِ امـیـد ،
در پی معجـزه ای راهـیِ
مشهــد شـده اســٺ .
#چهـارشنبہهاےامـامرضـایے
@modafehh
🍃🌸
#مهدے_جان
ديدن روي تو آسودہ ميسر نشود
این عطا برمن آلودہ مقدر نشود
هرڪسيسمتظہورتو قدمبردارد
دلـش از ظلمت ايام مڪدر نشود
#یا_صاحب_الزمان
@modafehh
📢#پیام_مدیریت
•اَعضایِ جَدید خوش اومدین 🌷
•اَعضایِ قَبلی قُوَتِ قَلبید💛
سپاسگزار حضور گرم تک تک شما بزرگواران و خوبان هستیم💐
@modafehh
هر روز ، غذای نذری🍽
چهارشنبه ها
ناهار☀️: باب الحوائج ، امام کاظم (درود خدا بر او باد )
شام🌙: شمش الشموس ، امام رضا (درود خدا بر او باد)
#غذای_نذری
🍂🍁🍂
@modafehh
🍁🍂🍁