هر روز ، غذای نذری🍽
پنج شنبه ها
ناهار☀️: جواد الائمه،امام محمد تقی (درود خدا بر او باد )
شام🌙: هادی دلها ، امام علی النقی (درود خدا بر او باد)
#غذای_نذری
🍂🍁🍂
@modafehh
🍁🍂🍁
🔴 #شیطان گام به گام ، بین زن و مرد نامحرم ، فتنه و آسیب ایجاد میکنه 👇
❌ چطوری ⁉️
🟡 بله ! دوستان دقت کنید ؛ عـرصه ی روابـط بـین مـحرم و نـامحرم بزرگترین میدان فعالیت شیاطین جنی و انسی است.
🟢 اگر شیطان موفق شود که بین دو نامحرم رابطه ایجاد نماید، بذر بسیاری ازْ گـناهان، بدبختیها، رنجها، مصائب وگرفتاریهای فردی و اجتماعی را کاشته است که دیر یـا زود حـاصل آن نـمایان میشود.
🔵 از سوی دیگر، سیاست شیطان آن است که گام به گام و قدم به قدم انسانها را به سوی بدیها سوق دهد. او با آرایش گناهان، ساده سازی انـجام آنها در نظر انسان و ترغیب افراد بـه چشیدن لذت ها، آنها را گرفتار گناه می سازد.
🟣 در تفسیر سوره نور در آیه ای از آن آمده :
که گامهای شیطان عبارت است از: دوستی با افراد فاسد، شرکت در مجالس آنها، فکـر گـناه، ارتکاب گناهان کوچک، پس از آن انجام گـناهان بزرگ و در پایان قساوت قلب و بدعاقبتی و پایان شوم.
🟠 سیاست شیطان نفوذی تدریجی و گام به گام است. اشاعه ی فحشا از گامهای شیطان است. علم به اینکه خداوند همه چیز را میبیند و میشنود بهترین عامل بازدارنده از فحشا و منکرات است.
🟤 مفسر تفسیر راهنما ذیل این آیه نوشته است: فریب انسان توسط شیطان تدریجی و گام به گام است. شیطان، دارای راههای متعدد و وسایل گـوناگـون بـرای کشاندن انسـانها بـه فحشا و منکرات است. شیطان، پیروانش را هرگز رها نمیکند؟ بـلکه مدام آنها را به انواع فحشا و منکرات فرا میخواند.
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
@modafehh
یادت باشد 6.mp3
9.74M
#بشنوید
🔊نمایشنامه #یادت_باشد 6️⃣
💞بر اساس زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر
⏰مدت زمان: 08:01 دقیقه
@modafehh
•
#شھیدحاجحسیـنخرازۍ
یـادموݧ باشھ ...
ڪھ هـرچۍبراۍخـدآ
ڪوچیڪۍوبندگۍڪنیم
خـدآدرنظردیگران بزرگمون میڪنھ..
.
@modafehh
در هر مرحله ای از گناه هستی
سریع توقف کن ⛔️
⚠️مبادا فکر کنی
آب از سرت گذشته
مبادا از رحمت خدا نا امید بشی
شیطان میخواد بهت القا کنه که
آب از سرت گذشته و توبه فایده نداره!
⚠️مبادا فریب شیطان رو بخوری ، خدا بسیار توبه پذیر ومهربونه
@modafehh
👈به بهانه شب جمعه، #شب_زیارتی_امام_حسین
🗞 آقا! تو را «آقا» مرا «نوکر» نوشتند
🗞 یعنی تو را اوّل مرا آخر نوشتند
🗞 روی سیاه من یقیناً حکمتی داشت
🗞 شکر خدا نام مرا قنبر نوشتند
🗞 روزی که نام «بهتران» را می نوشتند
🗞 نام تو را از هر کسی بهتر نوشتند
🗞 آری تو را حتی میان پنج تن هم
🗞 در روز خلقت گریه آورتر نوشتند
✋ السلام علیک یا اباعبدالله
@modafehh
وَ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي
آنچه را که در درون دارم ،
می دانى...
#مناجات_شعبانیه
- ترسم همین است ...
می بینی؟
چقدر لبریز ، ز غیر تو أم؟!
·
·
@modafehh
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_بیست_و_هشتم ۲۸
👈این داستان⇦ 《 پسر پدرم 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌀هر چه زمان به پیش می رفت ... زندگی برای شکستن کمر من ... اراده بیشتری به خرج می داد ...
🔹چند وقت می شد که سعید ... رفتارش با من داشت تغییر می کرد ... باهام تند می شد ... از بالا به پایین برخورد می کرد ... دیگه اجازه نمی داد به کوچک ترین وسائلش دست بزنم ... در حالی که خودش به راحتی به همه وسائلم دست می زد ... و چنان بی توجه و بی پروا ... که گاهی هم خراب می شدن ...😑😔
🔸با همه وجود تلاش می کردم ... بدون هیچ درگیری و دعوا ... رفتارش رو کنترل کنم ... اما فایده ای نداشت ... از طرفی اگر وسایل من خراب می شد ... پدرم پولی برای جایگزین کردن شون بهم نمی داد ...😐
🔹وقتی با این صحنه ها رو به رو می شدم ... بدجور اعصابم بهم می ریخت ... و مادرم هر بار که می فهمید می گفت ...
- اشکال نداره مهران ... اون از تو کوچیک تره ... سعی کن درکش کنی ... و شرایط رو مدیریت کنی ... یه آدم موفق ... سعی می کنه شرایط رو مدیریت کنه ... نه شرایط، اون رو ...✔️
🔸منم تمام تلاشم رو می کردم ... و اصلا نمی فهمیدم چی شده؟ ... و چرا رفتارهای سعید تا این حد در حال تغییره؟ ... گیج می خوردم و نمی فهمیدم😇 ... تا اینکه اون روز ...✨
🔹از مدرسه برگشتم ... خیلی خسته بودم ... بعد از نهار ... یه ساعتی دراز کشیدم 🛌...
وقتی بلند شدم ... مادرم و الهام خونه نبودن ... پدرم توی حال ... دست انداحته بود گردن سعید ... و قربان صدقه اش می شد ...😯
🔸- تو تنها پسر منی ... برعکس مهران ... من، تو رو خیلی دوست دارم ... تو خیلی پسر خوبی هستی ... اصلا من پسری به اسم مهران ندارم ... 😀🙃
🔹مادرت هم همیشه طرف مهران رو می گیره ... هر چی دارم فقط مال توئه ... مهران 18 سالش که بشه ... از خونه پرتش می کنم بیرون ...😱
♨️پاهام سست شد ... تمام بدنم می لرزید ... بی سر و صدا برگشتم توی اتاق ... درد عجیبی وجودم رو گرفته بود ... درد عمیق بی کسی ... بی پناهی ... یتیمی و بی پدری ... و وحشت از آینده ... زمان زیادی برای مرد شدن باقی نمونده بود ... فقط 5 سال ... تا 18 سالگی من ...👤
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ ✨🍃✨
@modafehh