#ثوابیهـویـے 📿🌙
شمارهآخرتلفنتچنده؟؟
بہهموݩتعدادبرایِسلامتیوتعجیلدرفرجآقاامـامزمـان،صلوات بفرستید🌱
اگرهمآخرشمارتوݩصِفره،۵تـاصلواتبفرستید❤️
------------♡♡------------
یـہ روز داشتیم با ماشیـن تـو خیابون مےرفتیـم
سر یـہ چراغ قرمز ...🚗🚦
پیرمـرد گل فروشـے با یـہ ڪالسڪه ایستاده بود...💐😍
منوچـہر داشت از برنامـہ ها
و ڪارایـے ڪـہ داشتیم مےگفت ...😌
ولـے مـن حواسـم بـہ پیرمرده بود ...
منوچـہر وقتے دید
حواسم به حرفاش نیست ...🙃
نگاهـمو دنبال ڪرد و فڪر ڪرده بود دارم به گلا نگاه میکنم ...🙂🌺🌹
توے افڪـار خـودم بودم ڪہ
احسـاس ڪـردم پاهام داره خیس مے شہ ...!!!😟
نـگاه ڪردم دیـدم منوچـہر داره گلا رو دستہ دستہ میریزه رو پاهام ...☺️😳
همـہ گلاے پیرمرد و یہ جا خریده بود ..!
بغل ماشین ما ،
یـہ خانوم و آقا تو ماشین بودن …🚙
خانومـہ خیلـے بد حجاب بود …😰
بـہ شوهرش گفت :
"خـاااااڪـــــ بـر سرتــــــ ... !!!😵
ایـݧ حزب اللہـیـا رو ببین همه چیزشون درستـہ"😎✌️🏻
منوچہر یـہ شاخـہ🌹برداشت و پرسیـد :
"اجازه هسـت ؟"
گفتـم : آره
داد به اون آقاهـہ و گفت :
"اینو بدید به اون خواهرمون ...!"👱🏻♀
اولیـݧ ڪاری ڪہ اون خانومہ کرد
ایـن بود که رژ لبشو پـاڪــ ڪـرد💄
و روسریشو ڪـشـید جلو !!!😇💞
#جانباز_شهید_سید_منوچهر_مدق
#چادر_خاڪے🎈
#اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج_اَلــــــسٰاعة ✨
«🕊🤍»
-
-دختراݩسرزمینم . .
اگرشہـید نشوند!-
شہـید میپرورانند😊🕊
چہکَسےمیدانَد
پُشتآنپوششسَخت...
پُشتِآناَخمعَمیق...!👊🏻
چہ گُــلے پِنهاناَست🌸
#تلنگر🙂💔
چطوربخاطربرنامهموردعلاقمونیا
یهموضوعودغدغهکوچیکنمازمونرو
فراموش میکنیم..؟!
یادموننرهحضرتزینب(س)شبشهادت
برادرشونهمنمازشبشروفراموشنکرد!
ماییکهشعارمون:
کلنافداکیازینبه..نباید اینجوری باشیم!
-زینبوارزندگیکنیم(:
#بهخودمونبیاییم🙂🌱
« تَوَكَل عَلَےاللَّه وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلا »
برخداتوکلکنوهمینبسکھ
خداوندحافظومدافعتوبـآشد . . .🙂
#تلنگر
🌱بزرگیمیگفٺ:
همهمردمنسبتبههمدیگهحقالناسدارن!!
پرسیدمینیچیکهنسبتبههم؟
فرمودنوقتییکیزارمیزنه
تاامامزمانشروببینه.
یکیمبیخیالدارهگناهمیکنه!
اینبزرگترینحقالناسیهکهباهرگناه..
میفتهبهگردنمون(((:💔"
#تلنگر
🌱بزرگیمیگفٺ:
همهمردمنسبتبههمدیگهحقالناسدارن!!
پرسیدمینیچیکهنسبتبههم؟
فرمودنوقتییکیزارمیزنه
تاامامزمانشروببینه.
یکیمبیخیالدارهگناهمیکنه!
اینبزرگترینحقالناسیهکهباهرگناه..
میفتهبهگردنمون(((:💔"
#تلنگر
حاج آقا پناهیان میگفت:
آقا امام زمان صبح به عشق شما چشم باز میکنه.
این عشق فهمیدنی نیست...!!!
بعد ما صبح که چشم باز میکنیم
به جایِ عرض ارادت به محضر آقا گوشیامونُ چک میکنیم💔...!
🍁 🍁🍁
امید یعنی
آرزو کنی یه اتفـاق بیفته
ایمان یعنی
باور کنی یه اتفاق ییفته
شجاعت یعنی
کاری کنی یه اتفاق بیفته...
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
«♡بـسـم رب العشق ♡»
#فالی_در_آغوش_فرشته
#قسمت_اول
به قلم آیناز غفاری نژاد
کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده...
هوووف،بازم خواب موندم ...
این آلارم گوشی هم که هروقت عشقش کشید بیدارم میکنه هر وقت نکشید میزاره تا بهار سال آینده بخوام .
گوشیمو روشن میکنم اولین چیزی که توی صفحه ی گوشی نظرمو جلب میکنه سه تماس بی پاسخ از آنالی هست باهاش تماس میگیرم...
طبق معمول زود جواب میده ...
+الو،سلام به مروای خودم چه طوری جون دل؟ سر کیفی! زنگ زدم جواب ندادی زشتو؟!
_سلام آنالی خوبی ؟،خواب بودم ...
+توهم که همش مث خرس قطبی خوابی، آماده شو بریم بیرون یه دوری بزنیم یه بادی به کلت بخوره ...
_بیرون!وای نه خیلی کِسلم تو مگه بیکاری همش میری بیرون، بشین یکم درس بخون این ترم میفتیا!
+ای بابا تو که مثل مامانبزرگم همش غر میزنی تا یک ساعت دیگه آماده شو گیریزلی جون ...
بای بای !...
_باشه از دست تو آنالی ،فعلا...
از پله ها پایین اومدم با صدایی که بر اثر خواب زیاد به وجود اومده بود،دادزدم:مااااااماااان...ماااامییییی
نوچ بازم کسی خونه نیست .
البته من دیگه عادت کردم، اینهمه سال تنها بودم، اینم روش ...
به سمت آشپزخونه رفتم و درب یخچالو باز کردم ...
از شیر مرغ تا جون آدمیزاد توی این یخچال وجود داره ولی دیگه اشتها ندارم ...
برای اینکه بعدا معده درد منو تا حد مرگ نبره ،به ناچار یکمی پنکیک از یخچال در آوردم و به زور کردم تو حلقم ...
اووف... هنوز دست و صورتمو نشستم...به طرف روشویی رفتم و آبی به دست و صورتم زدم...
ادامه دارد ...
🍃💚🍃💚🍃