eitaa logo
"کنجِ حرم"
264 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
111 فایل
اِشتیاقے‌ڪه‌بہ‌دیدارِتودارَد‌دِلِ‌مَن دِلِ‌مَن‌دانَدومَن‌دانَم‌ودِل‌دانَدومَن حرفی سخنی؟! https://harfeto.timefriend.net/16818490554574 #شروطمون @shorotoinsohbata
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 به قلم آیناز غفاری نژاد کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده... اینقدر گرسنه بودم که نصف کبه های داخل بشقاب رو خوردم و برای اینکه نگن چه دختر ندید پدیدی ، چند دونه رو توی بشقاب گذاشتم و بهشون دست نزدم . از پارچی که توی سینی بود یکم آب توی لیوان استیل ریختم و خوردم . آبش خیلی خنک بود و لیوان استیل خنکی آب رو دو چندان می کرد . وای خدا ! من این چیزا رو توی عکس های نوستالژیک دیدم ! همه چیز اینجا خیلی خفنه . خنده ای کردم و سینی رو برداشتم به سمت آشپزخونه رفتم . سمیه و مادرش کنار هم نشسته بودند و داشتند سبزی تمیز می کردند اونم ساعت دو شب ! نگاهی بهشون انداختم و با مهربونی گفتم. - دستتون درد نکنه، واقعا خیلی خوش مزه بودند . محشر بود ، تا حالا همچین چیزی نخورده بودم ! مامان سمیه تک خنده ای کرد و نوش جانی گفت . - سمیه اینو با چی درست کردی که اینقدر خوشمزه بود ؟! مادر و دختر شروع کردن به خندیدن منم همراهیشون کردم . سمیه بعد از خندیدن گفت : + جونم واست بگه که ، این همون طور که قبلا بهت گفتم کبه عربی هست یه غذای سنتی بین عربا . اگر بخوای اینو درست کنی باید برنج رو با یکم آب روی حرارت ملایم بزاری تا برنج مثل شیر برنج بشه . بعدش سیب زمینی رو ریز ریز رنده میکنی و باهاش مخلوط میکنی . زردچوبه و نمک و تخم مرغ رو هم بهش اضافه می کنی ‌. در مرحله آخرم مواد رو داخل ترکیب برنج و سیب زمینی قرار میدی و گِردش میکنی و توی روغن داغ سرخ میکنی . لبخندی زدم و گفتم . - ‌واو ! رفتم تهران حتما درست میکنم ، محشره . ‌دوباره همه شروع کردیم به خندیدن. واقعا هم خنده دار بود چون اصلا همچین چیزی ندیده بودم ‌! + حالا چی شد که از اینجا سر در آوردی ؟ مامان میگه وسط جاده بودی ! شروع کردم به تعریف کردن ماجرا . از آشنایی با مژده تا سفر راهیان نور و تفحص شهدا و فرار کردنم و از همه بدتر جا گذاشتن وسایل ها. مادر و دختر با تعجب بهم نگاه کردند . + وای عجب داستانی ! میگم الان مامانم اینا میخوان بخوابن بیا بریم اتاق من صحبت کنیم. با یادآوری چیزی، رو به سمیه گفتم: - سمیه جان شما برو من یه کاری با مادرت دارم الان میام ... سمیه مشکوک لبخندی زد و با گفتن باشه ای ، از آشپزخونه خارج شد. همون جور که سَرم پایین بود دستی توی سبزی ها کشیدم و گفتم : - راستش ... بابت کاری که دم در انجام دادم شرمندم . آخه یکم چیز شد ... یعنی ... معذرت میخوام . خیلی بی ادبی کردم . من رو ببخشید . و ... مادر سمیه نذاشت ادامه حرفم رو بزنم و با همون لهجه زیباش گفت : × اشکالی نداره دخترم . درکت می کنم . توی این دور و زمانه اعتماد کردن به هر کسی خیلی سخت شده . دوباره تشکر کردم و به سمت اتاق سمیه راه افتادم . ادامه دارد...
4 پــارتــ تقـدیم نـگـاهــ قـشـنـگتـونـ💞ـ
مرا روز قیامت با غمت از خاک می خوانند چه محشر می شود مستی که از خواب تو برخیزد :)🕊✨ ♥️🌿
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ _پاشو از تو بسترت برا دلخوشی من...!💔🥀 🖤💔
سلام آقا جمعه است و جمعه دل ها را هوایی می کند جمعه ها ذکر لب ما دائما یا مهدی است جمعه ها خیلی غریبیم در میان کوچه چشم انتظاری کی به روی دیده ما جمعه ای پا می گذاری 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 اللهم عجل لولیک الفرج.
"کنجِ حرم"
رفقا نمازامون سرد نشه🙂💔 سر نمازاتون ماروهم از دعای پر نصیب تون محروم نکنید 🌺
یہ‌دختࢪ‌‌اومدھ‌ی‌کانال‌زده‌محشررررر😻 ازش‌یادبگیرید😶 پسرا اینجوری‌نمیزنن‌که‌دخترا‌میزنن😌😂 جاداره‌بگݦ ݩِ‌بـــــاریڪ‌الله👀😁
دنبال‌این‌هستۍرابطہ‌قلبیت‌ با‌امام‌زماں‌خوب‌شھ؟!💔 دلت‌نمیخواد‌‌دیگہ‌اشکاۍ‌آقا‌به‌ خاطر‌گناهات‌بریزه‌؟ 🖤 اگه میخوای‌‌نزدیک‌تر‌بہ‌امام‌زماں‌بشۍ ی‌سر‌بیا‌اینجــــــــــاٰ👇👀 💔🥀 https://eitaa.com/joinchat/1927872669C89f268b862 🦋 معدں‌‌عڪس‌واستورۍ‌هاۍ‌امام‌زمانێ😻
همسایه ها فور کنید 😉