eitaa logo
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
14.5هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
905 ویدیو
54 فایل
دغدغه عدالت و سیاست معلم و فعال رسانه تحصیلات: دانشجوی دکتری مطالعات سیاسی کارشناس ارشد علوم سیاسی مهندس کامپیوتر/نرم افزار علاقه به تدریس اندیشه، مبانی و علوم سیاسی، تاریخ، رسانه و ... ارتباط مستقیم: @politicaladmin تبلیغ در کانال: @jamalpor_khz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ضربه‌ای که زیپ‌‌شُل‌ها به دین مردم می‌زنند! 🔻 گاه در رسانه‌ها، فیلمی از روابط جنسی فلان استاندار یا فلان نماینده منتشر می‌شود که مایه وهن نظام و اسلام بوده و باعث ضربه به اعتقادات و دین مردم می‌شود. سکوت کنید نمی شود. حرف بزنید هم نمی شود! چاره ای نیست ... نفوذ بر مسئولین و نخبگان از دو طریق است: 1️⃣ ثروت: برخی را با پول، ماشین، خانه، زمین، دفتر محل کار و ... وسوسه می کنند. آنان را نمک گیر کرده تا همیشه وابسته بمانند. 2️⃣ شهوت: برخی را از طریق جاذبه های جنسی شکار می کنند. یک دخترک زیبا، زن زیبا و ... . 🔹خدا می داند که دشمنان اسلام، تاکنون چندین نفر از سیاسیون و نخبگان جهان اسلام را با همین دو حربه شکار کرده اند. 🔸بخش کمی از اینها آشکار و رسانه ای می شود. خیلی ها مجبورند تا آخر عمر بخاطر این وابستگی، سکوت کنند و فقط باج بدهند. تعداد کمی رسانه ای می شوند! 🔹اینکه نماینده مجلس یا وزیر یا استاندار یا ... به وسیله پول یا مسئله جنسی، توسط باندهای نفوذ شکار شوند، یک نشانه است؛ هشدار سقوط است. پریروز وزیر، دیروز استاندار، امروز نماینده! نباید از این مسئله به سادگی گذشت. 🔸آقایان؛ جسارتاً هم جیب شلوارتان را ببندید هم زیپ شلوارتان را! بیش از این با آبروی اسلام و ایران بازی نکنید. اف بر شما... اگر کسی جیب و زیپش را محکم بست، دهانش باز است و می تواند حرف بزند اما اگر جیب و زیپ کسی باز بود، زیپ دهانش بسته است! 🔹تنها راه اینکه بتوانید جیب و زیپ را کنترل کنید، باید را کنار بگذارید که صادق آل نبی(ع) فرمود: «حب الدنیا راس کل خطیئه ». دوستی و عشق به دنیا ریشه همه خطاها و گناهان است. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 #مهدی_جهانگیری برادر معاون اول رئیس‌جمهور هم که چندوقت قبل با وثیقه سنگین آزاد شده بود از حضور خود در سفر #اربعین خبر داد و نوشت: در چله عشق به بلوغ می‌رسد! ما هیچ؛ ما نگاه! این جماعت با دین مردم بازی می‌کنند... ✅ #داود_مدرسی_یان http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 تکاندهنده ترین جمله چه بود؟ 🔹شبنم نعمت زاده، دختر محمدرضا نعمت زاده وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت که به اتهام قاچاق دارو و فساد اقتصادی دستگیر شده، در چهارمین جلسه دادگاهش جمله‌ای گفته که به نظرم راست‌ترین و بهترین و تکان‌دهنده‌ترین جمله وی بوده: «من به پدرم به عنوان یک مدیر مملکت مدیونم، اما او برای من پدری نکرد و من پدری نداشتم در تمام عید و تعطیلات در ماهشهر بودیم و چهل سال که پدر نداشتم، وی همه‌جوره به همه مشاوره می‌دهد، اما برای من اصلا پدر خوبی نبود و من تنها کار کردم، در خانواده پدری نداشتیم صبح می‌رفت و شب می‌آمد. عین هر کارآفرین دیگر از صفر کار کرده‌ام و بالا آمده‌ام و زیر بار قرض رفتم.» 🔸من کاری به نیت خانم نعمت زاده از گفتن این حرف ها ندارم که آیا هدفش این بود که بگوید از نفوذ و جایگاه و رانت پدر سوءاستفاده نکرده یا نه؛ بلکه حرف دیگری دارم. 🔹یکی از شاخص های مدیر خوب در نزد ماها، روحیه جهادی و شب و روز نشناختن در خدمت به مردم است. برخی از مدیران که اساساً روح شان از روحیه جهادی و تلاش و کوشش بی خبر است اما برخی دیگر هم معنای روحیه جهادی را درست نفهمیده اند؛ فکر می کنند جهادی بودن به ترک خانواده و زن و فرزند و رها کردن آنهاست! 🔸طی سالهای اخیر که با برخی نیروهای انقلابی و فعالان حزب اللهی نشست و برخاست داشته ام و با برخی آقازاده ها ارتباط داشته و از وضعیت آنان کم و بیش مطلع شده ام، یک چیز خیلی برایم دردناک شده و آن این است که «فعالان انقلابی برای خانواده، همسر، فرزند، پدر، مادر، خواهر و برادر و ... وقتی قائل نشده و از آنان غافل شده اند». 🔹این نقد درون گفتمانی را به خودمان یادآوری کنیم که فکر می کنیم فقط جامعه مهم است و خانواده اساساً مهم نیست! زن مهم نیست؛ بچه مهم نیست؛ پدرومادر مهم نیستند! هیچ اولویتی برای خانواده قائل نبوده و نیستیم. 🔸یکی از دلایل اصلی انحراف خیلی از آقازاده ها همین مسئله بود که پدر درگیر کار سیاسی یا فرهنگی یا نظامی و ... بوده و برای خانواده اولویتی قائل نبوده است. اگرچه همه شرایط و وضعیت نیروهای نظامی را در ایام جنگ و دوری آنان از خانواده را درک می کنیم اما در همان ایام جنگ و بعد از آن در شرایط صلح برخی نتوانستند به دامان خانواده برگردند و خانواده را رها کردند. وضعیت مسئولین سیاسی و اقتصادی و فعلان فرهنگی که دیگر بسیار دردناک است. 🔹ببینید انحراف فرزندان خیلی از بزرگان انقلاب را؛ وقتی پدر بالای سر بچه ها نبود کم کم رها شده و در بزرگی هم به فکر سوءاستفاده از رانت و جایگاه پدر افتادند و پدر هم مجبور است آن نبودن ها را با این رانت ها جبران کند! 🔸حرف شبنم نعمت زاده، حرف یک نفر تنها نیست. بلکه حرف هزاران و شاید صدها هزار دختر و پسری است که صبح تا شب رنگ و بویی از حس پدرانه در خانه نمی بیند، پدری که به عشق کار سیاسی یا مثلاً جهادی آنها را رها کرده! این حرف از آن جهت تکان دهنده است که از سبک زندگی یک طبقه خبر می دهد آن هم طبقه مسئولین؛ فرقی نمی کند وزیر یا استاندار یا فرماندار یا بخشدار! این درحالی است که کنکاش در زندگی امامین انقلاب، امام خمینی(ره) و امام خامنه ای(حفظه الله) نشان می دهد هیچوقت از خانواده غافل نبوده اند. 🔹در وصف شهید بهشتی نقل می کنند روزهای جمعه در هیچ جلسه تشکیلاتی یا اداری شرکت نمی کرد. جمعی از یاران شهید می گویند، یک روزِ جمعه خدمت آقای بهشتی رسیدیم و گفتیم: «یکی از مقامات سیاسی خارجی به تهران آمده، از شما تقاضای ملاقات کرده است. ایشان نپذیرفت و گفت: من این ملاقات را نمی پذیرم، مگر اینکه امام(ره) به من تکلیف بفرمایند، ولی اگر ایشان این تکلیف را نمی کنند، نمی پذیرم؛ چون برای خودم برنامه دارم و امروز که جمعه است، متعلق به خانواده من است. در این ساعات باید به فرزندانم دیکته بگویم و در درس ها به آنها کمک کنم و به کارهای خانه برسم؛ چون روز جمعه من، مخصوص خانواده است.» سیره شهید دکتر بهشتی، ص 70 ✅ http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 باید به سابق برگردیم 🔹یادش بخیر؛ اول هر سال به عشق رفقا و آقامعلم ها می رفتیم ثبت نام می کردیم؛ به عشق فوتبال در زنگ ورزش؛ به عشق مسابقه فوتبال با سایر کلاس ها. 🔸معلم ورزش هر سالی چندبار جام فوتبال می گذاشت و هر کلاس یکی دو تیم اسم می نوشت. معلم ها هم تیم می دادند. چند نفر از معلمان باهم یک تیم می شدند و چقدر خوب بود که می تونستیم یه معلمی رو دریبل بزنیم یا بهش لایی بدیم. 🔹راستش در مسابقه مقابل معلمان جو می گرفتیم و هرچه بلد بودیم از فوتبال به نمایش می ذاشتیم. گاه برخی از معلمان می اومدند با تیم ما دانش آموزان؛ گاهی برخی شون مربی تیم ها می شدند. خلاصه هیچ معلمی در دفتر نمی موند تا چایی غلیظ کهنه آبدارچی رو بخوره! همه می اومدند دور زمین فوتبال؛ بچه ها براشون صندلی می آوردند شبیه جایگاه تشریفات ورزشگاه ها که مسئولین میان و پشت شیشه ها میشینن! لذت اون بازی ها، لذت اون مسابقات، لذت دوگل کوچیک های مدرسه هیچوقت از یادمون نمیره. 🔸وقت درس هم بین دانش آموزان رقابت بود. البته رفاقت که همیشگی بود اما رقابت ها رو نمیشه فراموش کرد. سر 0.25 صدم نمره هم حساس بودیم! بچه ها اکثراً با انگیزه می اومدن سر کلاس. اگرچه وضع سرولباس همه ضعیف بود اما انگیزه همه بالا بود. اون انگیزه را البته معلمان به ما می دادند. 🔹کتابخونه مدرسه به راه بود. حتی در مدارس دور افتاده روستایی؛ باز هر مدرسه یه کتابخونه زپرتی داشت که ما ازش کتاب می گرفتیم و می خوندیم و برمی گردوندیم. انواع و اقسام کتاب دینی و داستان و قصه و ... . اکثر بچه ها کارت کتابخوانه مدرسه شون تو کیف شون بود. اکثر بچه ها عضو کتابخانه شهر هم بودن. حتی اگه کتابخونه نمی رفتن باز داشتن کارت کتابخونه یه امتیاز بود. باهاش پز می دادیم! عکس سه در چهار سیاه سوخته مون هم رو کارت کتابخونه نقش بسته بود! 🔸در دوران دبیرستان به کارت کتابخونه، کارت باشگاه هم اضافه شده بود. تعداد کمی از بچه ها هم عضو یه باشگاهی میشدیم. از بدنسازی گرفته تا فوتبال و کاراته و ... . 🔹معلم پرورشی یا معاون پرورشی مدرسه فعال بود. در طول یکسال حداقل سه – چهار اردو می رفتیم. پارک، بازدید از یک کارخانه تولیدی، بازدید از شرکت تولیدی کیک و بسکویت، بازدید از یک اداره مثلاً هواشناسی، اردو کوه و ... . 🔸خودمان را می کشتیم برای 22 بهمن! هر مدرسه حداقل دو گروه سرود تشکیل می داد و دوسه گروه تئاتر! خبری از ارگ و تشمال و مراسمات اجق و وجق نبود! 22 بهمن همه اجزای جشن با دانش آموزان بود. اجرائیاتش هم با دانش آموزان بود. مدیر و معلمان در جشن 22 بهمن بیشتر تماشاگر بودند. البته در جشن 22 بهمن هر ساله از دانش آموزان شاگرد اول تا سوم تقدیر می کردند به برندگان جام فوتبال جایزه می دادند به دانش آموزان خوش اخلاق هدیه می دادند و ... . 🔹یادش بخیر، نماینده های مجلس در مدارس دخالت نمیکردن که مدیر کی باشه و آبدارچی کی! 🔸راستش اینا رو نوشتم و به یادتون آوردم تا وضعیت فعلی را با آن حال و هوا مقایسه کنید. چقدر انگیزه داشتیم و حالا که در جایگاه معلم ایستاده چقدر بی انگیزه ایم! در مدرسه، نه معلم انگیزه دارد نه دانش آموز! نه مدیر نه ناظم! نه معاونت پرورشی انگیزه و طرح و برنامه ای و مسابقه کتاب و ... دارد و نه دانش آموزان! 🔹دانش آموزان حتی برای زنگ ورزشی که از هفته دوبار به یکبار در هفته تقلیل پیدا کرده ذوق نمی کنن. مسابقه فوتبالی در مدارس برگزار نمی شود، خبری از اردو و جام و کتابخونه نیست! کسانی که به کتابخونه شهر هم مراجعه می کنند تعدادشان نسبت به بقیه بسیار کمتر است! 🔸نمیدانم چه بلایی به سر آموزش و پرورش آمده طی سالهای اخیر؛ معلم خسته و پژمرده، دانش آموز خشن و آزرده، مدیر بی اراده و تسلیم و ... . چرا؟ نگاهشان به آموزش و پرورش، سرمایه گذاری نیست بلکه معتقدند آموزش و پرورش با قریب 13 میلیون معلم و دانش آموز قشر مصرفی است و مدارس باید به غیرانتفاعی تبدیل شوند! 🔹غیرانتفاعی سازی مدارس همانا و مدرک گرایی همانا! معلم را درگیر تأمین معیشتش کردند تا حواسش به کلاس و مدرسه نباشد!و .. چه بگویم که دردها بسیار است. 🔸ما نیاز داریم به هویت یابی و بازگشت به اصل. باید برگردیم به هویت اصلی مان تا مدارس دوباره رونق بگیرد. البته که در این دعوا، با کسان زیادی باید بجنگیم. با مسئولین و وزارت ها و نهادها و نمایندگان و ... ✅ http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 عاشقی و جوانی 🔻اگر این قصیده سعدی را تاحالا خوانده‌اید امشب دوباره بخوانید: ماه فروماند از جمال سرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد وعدهٔ دیدار هر کسی به قیامت لیلهٔ اسری شب وصال محمد آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی آمده مجموع در ظلال محمد عرصهٔ گیتی مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد وآنهمه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند بلال محمد همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد شمس و قمر در زمین حشر نتابد نور نتابد مگر جمال محمد شاید اگر آفتاب و ماه نتابند پیش دو ابروی چون هلال محمد چشم مرا تا به خواب دید جمالش خواب نمی‌گیرد از خیال محمد سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد قصیده از سعدی به مناسبت ولادت با سعادت حضرت محمد مصطفی(صلوات الله علیه) 🌺🌺 مبارک 🌺🌺 ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 یک دنیا محتوا! 🔹جمله به جمله رهبر انقلاب در خطبه های نماز جمعه تاریخی، یک محتوای مؤثر است؛ این حکیم الهی چون اخلاص دارد خداوند متعال حکمت ها را بر زبانش جاری ساخته. 🔸پیشنهاد ویژه به نویسندگان، کانال داران و ادمین ها و اصحاب رسانه خصوصاً تولیدکنندگان محتوا اعم از متن، مدیا و صوت و گرافیک این است که از این سخنرانی به سادگی نگذرند؛ یک دنیا حرف دارد؛ رهبر عزیز به تنهایی یک دنیا محتوا تولید کرده اند. 1️⃣ ماجرای حضرت موسی(ع) و بنی اسرائیل: 🔹«در غار ثَور تنها، بی‌کس، به همراهش میگوید «لا تَحزَن اِنَّ اللهَ مَعَنا» خدا با ما است؛ این را نشان نمیدهد؟ آیا این فرمایش حضرت موسیٰ را به قوم بنی‌اسرائیل که ترسیده بودند میگفتند «اِنّا لَمُدرَکون» الان است که نیروهای فرعون بیایند ما را محاصره کنند و از بیخ و بُن کار ما را تمام بکنند، حضرت موسیٰ فرمود، «کَلّا إِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین»؛ آیا اینجا «اِنَّ مَعِیَ رَبّی» را انسان نمیشود ببیند؟» 🔸اراده خدا بر پیروزی این ملت صبار و شاکر است. 2️⃣ شعائر الهی: 🔹الف) مراسم تشییع چندده میلیونی و ابومهدی در ایران و عراق. 🔸برکات شهادت حاج قاسم: رسوایی آمریکا بر اثر ترور، اشک و آه و عشق مردم، مکتب سلیمانی 🔹ب) حمله موشکی به پایگاه آمریکا: ضربه حیثیتی به هیمنه ابرقدرتی آمریکا(نتایج، بازخوردها، استراتژی ها و ...) 🔸ضربه حیثیتی بزرگتر از ضربه نظامی 3️⃣ سپاه قدس: 🔸مجموعه ای با اهداف والای الهی و انسانی و نهاد انسانی نه سازمان اداری 🔹حضور در هرجایی که نیاز است. 🔸بلاگردان مردم و مقدسات. 🔹سایه جنگ را از سر کشور دفع می کنند. 🔸آمریکایی ها داعش را برای ایران درست کردند اینها بودند که داعش را از بین بردند. 🔹سپاه قدس امنیت آور است برای منطقه و برای ایران. 🔸فریب خوردگانی که شعار «نه غزه نه لبنان» سر می دادند حتی راحتی خود را فدای ایران نکرده اند چه برسد به جان خود را! 4️⃣ شکست امپراتوری رسانه ای صهیونیستی: 🔹امپراتوری رسانه ای صهیونیستی برای زدن انگ تروریست به شهدای مقاومت شکست خورد و ورق طور دیگری برگشت. 🔸میلیونها انسان که نشان دادند طرفدار مقاومتند و از استکبار نفرت دارند نقشه دلقک های آمریکایی برای اینکه خواست مردم ایران را چیز دیگری نشان بدهند را خنثی کرد. 5️⃣ حواشی که دشمن مطرح می کند تا جریان بزرگ ناشی از شهادت دو شهید بزرگ مقاومت را به حاشیه ببرند: 🔻الف) ماجرای سقوط : 🔹دردناک، تاسف آور و حقیقتا دلها را وسوزاند 🔸این حادثه همان اندازه که ما را غمگین کرد به همان اندازه دشمن را خوشحال کرد. 🔹دشمن تلاش کرد تا این حادثه را مستمسک به فراموشی سپردن ایام الله تشییع شهدای مقاومت و انتقام سخت کند اما موفق نخواهد شد. 🔸عده ای در داخل هم دامن زدند. بعضی ها فریب خوردند بعضی ها هم که نه جوان بودند که هیجان داشته باشند و نه ساده هستند (تعمد داشتند). 🔹خانواده های بصیر شهدای هواپیما کار بزرگی کردند در فهم ماجرا و اظهاراتشان. 🔸برخی ابهامات در این حادثه وجود دارد که مسئولان باید پیگیری کنند. 🔹پیشگیری از تکرار حوادث مشابه مهمتر از پیگیری است. 🔻ب) خباثت اروپایی ها؛ دومین اقدامشان برای به فراموشی سپردن دو یوم الله بزرگ ملت ایران، اقدام اخیر سه کشور اروپایی بود: 🔹نشست های اخیر سه کشور اروپایی در حوادث اخیر نشان داد پادوی آمریکا هستند. 🔸مذاکره با اینها آمیخته با دغل و فریب است. 🔹من از روز اول گفتم به اینها هم خوشبین نیستم. 🔸جنتلمنهای پشت میز مذاکره همان تروریستهای فرودگاه بغداد و قاتلان سردار سلیمانی هستند. 🔹مذاکره با آمریکا ممنوع است. 🔸مذاکره با دیگران هم از موضع قدرت باید باشد. 🔹بازخوانی کمکهای سه کشور اروپایی به صدام در جنگ تحمیلی. 6️⃣ چه باید کرد؟ 🔹تنها راه، قوی شدن ملت است. 🔸قدرت هم فقط نظامی نیست. 🔹قدرت اقتصادی 🔸وابستگی به نفت باید تمام شود و نجات پیدا کنیم. 🔹جهش علمی باید ادامه پیدا کند. ✅ داود مدرسی‌یان: http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 بقای روحانی 🔻چرا به سیم آخر زده؟ 🔹دکتر ویلیام گلاسر، بنیانگذار «تئوری انتخاب»، می گوید انسان ها 5 نیاز اصلی دارند که عدم ارضای هر یک از آنها می تواند او را دچار نارضایتی کند. او می گوید انسان 5 نیاز اساسی دارد که باید آن نیازها را رفع کند: بقا، قدرت، عشق، آزادی و تفریح. 🔸تمایل به «ادامه داشتن» و «بقا» در همه انسان ها وجود دارد. اینکه انسان دوست دارد همیشه وجود داشته باشد و هر آنچه زندگی و امنیت و منافعش را تهدید کند برایش نامطلوب است. نیاز به بقا فقط در مسئله «زنده بودن» نیست. ثروتمندی که از ترس آینده، خساست به خرج می دهد در واقع بدنبال بقای خود است. بهمین علت یکی از دلایل زادوولد در حیوانات و انسان ها و ادامه نسل ها، همین نیاز به بقاست. انسان دوست دارد ادامه داشته باشد. 🔹در ایام اخیر؛ هرچه که به انتخابات نزدیک می شویم رئیس جمهور تندتر و رادیکال تر می شود؛ عصبی شده و مواضع شدیدتر می گیرد. اظهارات تند و ساختارشکنانه پرزدینت را باید روانشناسی سیاسی کرد. واقعیت ماجرا چیست؟ 🔸روحانی می داند حتی اگر آینده، یک مجلس صددرصد انقلابی علیه او تشکیل شود وی را استیضاح نخواهد کرد. چون مجلس آینده خرداد و تیر 99 تشکیل خواهد شد و عملاً تا انتخابات ریاست جمهوری 1400،کمتر از یکسال فاصله است و جهت حفظ امنیت و ساختار کشور دست به حذف و استیضاح روحانی نخواهد زد. پس از چه می ترسد؟ 🔹رؤسای جمهور ایران، هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و محمود احمدی نژاد، هر سه در سال های پایانی ریاست شان، ترسِ از دست دادن قدرت و منزوی شدن، به شدت آنان را آزرده خاطر می کرد. هر سه تمایل داشتند ادامه داشته باشد. 1️⃣ مثال اول؛ عطاءالله مهاجرانی معاون پارلمانی و حقوقی هاشمی رفسنجانی در سال 73 – 74 مسئله ای را طرح کرد برای تغییر قانون اساسی و تمدید ریاست جمهوری؛ طرحی که نتیجه آن «مادام العمر شدن هاشمی» بود. خیلی از سیاسیونِ راست و چپ هم بدشان نمی آمد اما رهبر انقلاب آن را نقش برآب کرد. 2️⃣ مثال دوم؛ سیدمحمد خاتمی برای ادامه آنچه که «توسعه سیاسی» گفته می شد یا همان ادامه گفتمان اصلاحات، در حمایت از مصطفی معین، نامزد ریاست جمهوری نهم در سال 84 هم بیانیه داد و هم احزاب و تشکل های موسوم به اصلاح طلب را برای معین بسیج کرد اما معین کمتر از 4 میلیون رأی آورد. خاتمی با آنکه رئیس جمهور بود در دور دوم از هاشمی رفسنجانی در مقابل محمود احمدی نژاد هم حمایت کرد اما او هم شکست خورد! 3️⃣ مثال سوم؛ محمود احمدی نژاد برای بقای خود در قدرت و ادامه گفتمان خود، سعی کرد همانند مدل «پوتین - مدودوف» در روسیه، اسفندیار رحیم مشایی را به قدرت برساند. وی در اقدامی خلاف قانون –که مجری انتخابات نباید از هیچ نامزدی حمایت کند- و در اقدام خلاف شأن رئیس جمهور، برای ثبت نام مشایی با وی وارد وزارت کشور شد و دست وی را در برابر دوربین ها بالا گرفت! اما مشایی ردصلاحیت شد. 🔹واقعیت عصبانیت روحانی مشخص است. او احساس می کند شکست خورده و دیر یا زود باید صندلی قدرت را رها کند. اما این را از کجا متوجه شده که فکر او امتداد پیدا نمی کند؟ و بچه ای از دولت به مثابه «رحم اجاره ای اصلاحات» متولد نمی شود؟ روحانی می داند مقدمه این شکست از مجلس آغاز خواهد شد. چنانچه مجلس را از دست بدهد جبهه سیاسی او ریاست جمهوری را نیز از دست خواهد داد. 🔸روحانی برای اینکه بتواند بعد از 1400 ادامه پیدا کند نباید در ، مجلس پیش رو را به منتقدین و مخالفینش تقدیم کند! مسئله «بقای روحانی» است! او می خواهد شعار «تا 1400 با روحانی» را به «از 1400 با روحانی» تبدیل کند! ✅ داود مدرسی یان: http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 آهای بزرگان؛ این را شیرین کنید! 🔻آقایان؛ قالیباف، آقاتهرانی، محصولی، حدادعادل، نیلی و نادران 🔹همه پای وحدت خواهیم ایستاد؛ اما بزرگان جریان بدانند که حرف جوانان و نخبگان را هم باید شنید. ما قطعاً نجابت به خرج می دهیم و پای وحدت خواهیم ماند. اما هنوز هم دیر نیست اگر این چند نفر که در بین جریان انقلاب و توده های مردمی و اقشار متوسط و ضعیف و دانشگاهیان و حوزویان جایگاه دارند را تا فردا زمان کنفرانس خبری در لیست بگنجانند: 1. حمید رسایی 2. وحید یامین پور 3. صادق شهبازی 4. وحید اشتری 5. مجتبی ثابتی 🔸چنانچه در لیست لحاظ نشوند باز پای وحدت می مانیم. اما بزرگان جریان هم حرف و نقد دلسوزانه ما را گوش کنند. باید کسانی را در لیست بگذارید که طی سالهای اخیر و در تمام حوادث و بزنگاه ها، پیشانی جبهه بودند و هزینه دادند. همیشه پای کار انقلاب بودند و قطعاً سرشناس تر و کارآمدتر از برخی از افراد لیست 30 نفره اند. 🔹وحدت قطعاً ارزش است اما کافی نیست. باید افرادی در لیست قرار بگیرند که بچه های دانشجو، طلبه، بسیجی، هیئتی، خودجوش و آتش به اختیار با عشق و با خیال راحت لیست را بگیرند و درب منازل و ماشین ها و مغازه ها توزیع کنند! بله همه می آیند رأی می دهند ولی بگذارید با اشتیاق کار کنند نه از سر مجبوری و تلخی؛ به این لیست رأی دهند و آن را هم تبلیغ کنند. 🔸هرکدام از این عزیزان که نام برده ایم دارای وزن هستند و وزن لیست را چندبرابر می کنند. بزرگواران کاش تجدیدنظر کنند. شما که اینقدر طولش دادید تا دو روز قبل از انتخابات؛ به احترام فعالان انقلابی هم این 4-5 نفر نخبه فعال و کنشگر و پای کار انقلاب را در لیست بگذارید. 🔹بازهم تأکید میکنیم که ما از این وحدت حمایت می کنیم اما اگر می خواهید این وحدت، تلخ نباشد و کام دوست داران جبهه انقلاب و جوانان و فعالان مجازی را شیرین کند نام این 4-5 نفر عزیز انقلابی را استفاده کنید. برخی بزرگواران سن شان هم خیلی بالا رفته و بعضاً بیماری دارند و قبلاً هم نماینده مجلس بوده اند و کارآمدی هم نداشتند بجایشان از این جوانان و فعالان اجتماعی که اتفاقاً دارای وزن هستند استفاده کنید. والامر الیکم : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
بسم الله الرحمن الرحیم حی علی الجهاد با عشق می‌آییم...
🔴 از آدم برفی تا (چندروزی میخواستم در این باره سکوت کنم و چیزی ننویسم اما ظاهراً فایده ای ندارد) 🔹حتماً "آدم برفی" را دیده اید. فیلم سینمایی کمدی و طنز آدم برفی به کارگردانی داوود میرباقری و بازیگری اکبر عبدی و داریوش ارجمند و پرویز پرستویی در سال 73. 🔸ماجرا از این قرار است که کاراکتر اصلی فیلم به نام عباس خاکپور(اکبر عبدی) قصد دارد از ایران به آمریکا مهاجرت کند به همین دلیل برای گرفتن ویزا به ترکیه مسافرت می کند و ماجرا شروع می شود. 🔹آدم برفی سه سال توقیف بود! می فهمید یعنی چی؟ سه سال توقیف. چرا؟ چون اکبر عبدی در خلال فیلم جایی نقش یک زن را بازی می کند. به همین علت مسخره! سرانجام در سال 76 رفع توقیف می شود و پرفروش ترین فیلم سال می شود. 🔸جالب است بدانید گروهی نفوذی برخی جاهلان را در انصار حزب الله فریب داده و به یک سینما هم حمله می کنند و آنجا را به آتش می کشانند!(مصاحبه حسین الله کرم با برنامه تلویزیونی دست‌خط شبکه پنج سیما، در تاریخ ۳ مرداد ۹۸) 🔹اگر آدم برفی را ندیده اید توصیه می کنم حتماً ببینید. فیلمی در حمایت از ایران و سیاست های نظام اسلامی و وطن دوستی و عشق به ایران و انزجار از بیگانه و نفرت از حقارت. فیلمی در تقبیح مهاجرت از ایران! 🔸برخوردهای تنگ نظرانه و نابخردانه را گاهی از سوی دولت می بینیم همانند توقیف فیلم "آقای رئیس جمهور"؛ به کارگردانی ابوالقاسم طالبی. بعد از ۲۰ سال سرانجام رفع توقیف شد! فیلمی که حقیقتاً یک کلاس جریان شناسی نفوذ است. 🔹گاهی هم برخوردهای تنگ‌نظرانه را از سوی برخی نهادها و گاهی از سوی بخشی از جامعه که معروف است به قشر حزب اللهی، که البته نقش نفوذی ها هم در این ماجراها معلوم است. 🔸همین برخورد را در مقابل فیلم "زندگی خصوصی" هم می بینید به کارگردانی محمدحسین فرح‌بخش در سال 90. راه اندازی اعتراضات خودجوش(!) در مقابل سینماهای اکران کننده و اعتراضات عجیبی که عده ای علیه "زندگی خصوصی" نشان دادند تا این فیلم بسیار زیبا که زندگی یک فرد به ظاهر انقلابی در دهه 60 را به تصویر می کشد که در دهه 80 به غربگرایی و تسامح و تساهل در ارزش ها کشیده می شود، به حاشیه برود! فیلمی که یک جریان شناسی است. 🔹همه این اعتراضات فقط به علت اینکه این فرد در روزگار پوست اندازی یک زن بیوه را صیغه موقت می کند و در یک سکانسی چراغ آپارتمان خاموش می شود، شکل گرفت! 🔻و اما ماجرای پایتخت؛ 🔸انتقادات به یک فیلم همچون پایتخت، گاهی فنی است. انتقاد به فیلم نامه، کارکترها، دیالوگ ها، سکانس ها و ... . این انتقاد فنی باید در جای خود توسط اهل هنر و متخصص نقد و بررسی شود. 🔹اما انتقاداتی که حالا نسبت به این فیلم توسط برخی مطرح می شود فاقد نگاه تخصصی و فنی است. "بیشتر" نیت خوانی و سیاسی و جناحی و ناشی از نداشتن نگاه کامل و منصفانه به این سریال است. حضرات مدعی حزب اللهی انتظار دارند سریال پایتخت، زندگی یکنواخت یک خانواده حزب اللهی را به تصویر بکشد که فرد صبح بدون حاشیه سرکار می رود و ظهر مسجد و غروب مسجد؛ بچه‌ها حرف‌گوش‌کن بوده، جنجال در آن نیست، بدون آهنگ؛ بدون دعوا؛ بدون جنجال! 🔸برخی انتقاد فنی و تخصصی دارند که سرجایش قابل احترام است اما برخی می گویند اساساً تهیه کننده و کارگردان بدنبال ضربه زدن به فرهنگ دینی ما هستند! عده ای می گویند چون تنابنده مواضع سیاسی دارد عامداً دنبال تمسخر احکام است! گروهی می گویند این فیلم دارد ارزش هایی چون احترام به بزرگتر را در اذهان از بین می برد! این فیلم دارد رقص را آموزش می دهد و ... . انتقاداتی از جنس انتقادات به پایتخت 5 که می گفتند چرا ترکیه را نشان می دهند! 🔹کسی منکر ضعف های این فیلم نیست و برخی انتقادات هم وارد است؛ اما سریال پایتخت، دقیقاً زندگی ما و اطرافیان ماست. واقعیات امروز جامعه ماست. تک تک شخصیت های فیلم نیز در اطراف ما وجود دارند. 🔸البته قرار نیست یک فیلم ۱۰۰ درصد که هیچ، حتی ۷۰،۸۰ درصد مطابق خواست ما باشد. اما معتقدم برخی از انتقادات فعلی در ادامه همان برخورد با آدم برفی و زندگی خصوصی است. این نگاه امروز هم در فضای مجازی گریبان گیر ماست. تفکری که نه اهل عمل است نه اهل تخصص؛ یک تفکر نق نقو و غر غرو که همیشه میخواهد انتقاد کند! 🔹هرچند نیازی نیست هر کس بخواهد به فیلمی نقد کند حتماً فیلم ساز باشد اما کاش این دوستان منتقد ما طی چهار دهه اخیر که چیزی جز بدبینی به جریان انقلاب نیافریدند، می رفتند کارگردان می شدند تا هنرشان را ببینیم! کاش این دوستان در ایام که نه خودشان طرح مفیدی دارند و نه صداوسیما برنامه مفید و جذاب و سرگرم‌کننده‌ای برای مردم در قرنطینه دارد، دست از سر اعصاب و روان ملت بردارند! ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
🔴 از آدم برفی تا #پایتخت (چندروزی میخواستم در این باره سکوت کنم و چیزی ننویسم اما ظاهراً فایده ای ن
برخی دوستان خوب ما، نکات خوبی راجع این مطلب ارسال کردن، برخی هم انتقاداتی دارند دیدم که برخی کانالهای دوستان هم انتقاداتی وارد کردن و این بحث رو سریع به غیرت و بی‌غیرتی ربط دادن... سریال پایتخت برای من در این شرایط اولویتی نداره که بخوام نقد و بررسی‌ش کنم. در حد یک اشاره اون نکات رو عرض کردم. به انتقادات برخی دوستان که از سر دلسوزی، تدین، ایمان و عشق و علاقه به فرهنگ دینی است ارج می‌نهم ولی اجازه بدید نپذیرم. من همین برخورد‌ها رو با مسعود ده‌نمکی و فیلم‌های ناب ایشون از سوی برخی متدینین دیدم. انتقادات تند و تیز به اخراجی‌ها که آقا شما جبهه و رزمنده‌ها رو به تمسخر گرفتی و ... ! الله اکبر از اون برخوردها و طومارنویسی‌ها علیه ده‌نمکی! این برخوردها هیچوقت از سوی عزیزان منتج به خروجی نشده. خب اگه اخراجی‌ها نباشه، پس چی؟ جایگزین شما چیه؟ اگه پایتخت نباشه جایگزین شما چیه؟ بسم الله کنید وارد عرصه بشید. خیلی جالب‌تر حمله این عزیزان نه فقط به خود فیلم که به برخی حامیان و اسپانسرهای قبلی مثل سازمان اوج سپاه است! بله؛ منکر ضعف‌ها نیستم. انتقادات به فرم و قالب و فیلم‌نامه و دیالوگ‌ها حتماً وجود داره اما اینکه اصل فیلم رو ضددین و ضدفرهنگ و ... معرفی میکنن صحیح نیست. یا اینکه رفتار زشت یکی از بازیگران را در خارج فیلم، بهانه قرار دادن برا نفی این اثر، صحیح نیست. یا میگن نباید شوخی میشد با حج و آب زمزم و ...! بابا مردم و عرف اینا رو نه توهین و اهانت میدونن نه تمسخر! اینا شوخیه! اینا طنزه! اصلاً طنز یعنی همین. یا میگن چرا زن شوهردار رو میخواستن شوهر بدن!!! بابا فیلمه! فیلم طنزه. تازه اگه این ازدواج صورت میگرفت و تازه کاراکتر بهبود باز می‌گشت، باز چیزی به اسم شکستن قبح نیست!! اینا فیلمه! داستانه! تازه داره میگه کار درست در این شرایط چیه! این نقدهای سبک و ناوارد باعث شده که منتقدین اصلی فیلم، اصلاً دیگه وارد نقد و بررسی هم نشن!
بسم الله الرحمن الرحيم خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامي، نائب امام عصر(عج) حضرت آيت الله خامنه اي أيدكم الله تعالي بتأييداته الخالصه. سلام عليكم و رحمة الله و بركاته. امتثال امر، فرصتي براي عرض ارادت در اين مرقومه باقي نمي گذارد لذا حقير مستقيماً با استمداد از فضل بي منتهاي رب العالمين وارد در اصل مطلب مي شوم بعد از عرض اين مختصر كه: ما با حضرتعالي به عنوان وصيّ امام امت(ره) و نايب امام زمان(عج) تجديد بيعت كرده ايم و تا بذل جان در راه اجراي فرامين شما ايستاده ايم؛ همان گونه كه پيش از اين درباره ي امام امت(ره) بوده ايم و بسيارند هنوز جواناني كه عشق به اسلام و شوق رضوان حق، آنان را در ميدان انقلاب نگه داشته است؛ با همان شوري كه پيش از اين داشته اند . خدا شاهد است كه اين سخن از سر كمال و صدق و از عمق قلوب همان جواناني سرچشمه گرفته است كه در تمام اين هشت سال بار جنگ را بر شانه هاي ستبر خويش كشيدند.  ما به جهاد في سبيل الله عشق مي ورزيم و اين امري است فراتر از يك انجام وظيفه ي خشك و بي روح. اين سخن يك فرد نيست؛ دست جماعتي عظيم است كه به سوي حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بيعت كند. بسيارند كساني كه مي دانند شمشير زدن در ركاب شما براي پيروزي حق، از همان اجري در پيشگاه خدا برخوردار است كه شمشير زدن در ركاب حضرت حجت(عج) و نه تنها آماده، كه مشتاق بذل جان هستند. سرِ ما و فرمان شما. كمترين مطيع شما سيد مرتضي آويني
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭😭 ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس  چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم ما برای بوسیدن خاک سر قله ها  چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم ما برای آنکه ایران  گوهری تابان شود خون دلها خورده ایم خون دلها خورده ایم ما برای آنکه ایران  خانه خوبان شود رنج دوران برده ایم رنج دوران برده ایم ما برای بوئیدن بوی گل نسترن  چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم ما برای نوشیدن شورابه های کویر  چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم ما برای خواندن این قصه عشق به خاک خون دلها خورده ایم خون دلها خورده ایم ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک  رنج دوران برده ایم رنج دوران برده ایم پ.ن: هیهات اگر از این راه برگردیم هیهات... ✅ داود مدرسی یان: http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 از سرنوشت همسراول و فرزندان چمران چه خبر؟ 🔻لحظات انتخاب بین ایدئولوژی و عشق! 🔹یکی از سخت‌ترین و دردناک‌ترین مقاطع زندگی ، ماجرای جدایی او از همسر اول و فرزندانش است. تامسون پذیرفته بود برای ازدواج با مصطفی، نام خود را به "پروانه" تغییر دهد که پروانه‌وار بدور شمع وجود مصطفی بسوزد. 🔹حاصل این ازدواج یک دختر و سه پسر بود.(روشن، رحیم، علی و جمال) جمال، پسر کوچک ۴ ساله در استخر خانه پدری پروانه غرق شد. مصطفی تا مدتها برای او سوزناک شعر می‌سرود و گریه میکرد. پروانه بخاطر جنگ داخلی لبنان و شرایط جنگی و بلد نبودن زبان عربی و عقب افتادن بچه‌ها از مدرسه، مجبور شد چمران را ترک کند. 🔹مصطفی اما ایدئولوژی و مبارزه با صهیونیست‌ها را به عاطفه و عشق زن و بچه ترجیح داد و در جنوب لبنان ماند. او تا فرودگاه اشک میریخت و زارزار گریه میکرد تا پروانه و بچه‌ها را به فرودگاه برساند. 🔹برخی می‌گویند پروانه(تامسن)دختر یتیمی بود که توسط یک زوج پولدار بزرگ شد. بعد از فوت پدر و مادر پروانه، او با بچه‌هایش به سختی می‌افتند. سختی زندگی باعث شد تا بچه‌های چمران هر کدام در گوشه ای از آمریکا مشغول به کار شوند و از تحصیلات عالی عقب بیافتند. 🔹بعد از شهادت چمران، هیچ خبری از زن و بچه‌هایش نشد بجز اطلاعات پراکنده. به نظرم وزارت خارجه کشورمان در حق همسر اول و فرزندان چمران جفا کرد. پیگیری وضعیت و تامین معیشت آنها حداقل کاری بود که میتوانست انجام دهد. برخی میگویند پروانه از دنیا رفته اما بچه ها ازدواج کردند و خود فرزنددار شدند. 🔹نمی دانم؛ شما را نمی دانم؛ من اما هر وقت بیاد این گوشه از داستان زندگی می‌افتم که چگونه مجبور شد بین "ایدئولوژی و مبارزه" با "عشق و خانواده" یکی را انتخاب کند و چه دردهای کشید ناخودآگاه به گریه می‌افتم، قلبم می سوزد و چشمانم دریا می‌شود. 🔹اگرچه چمران میان این سوز و دردها رشد و در آسمان عرفان پرواز کرد و به معشوق خود رسید اما ماها باید بدانیم چه خون‌هایی برای این انقلاب ریخته شده و چه عشق‌هایی از هم گسسته و چه خانواده‌هایی برای ادامه حیات مبارزه، متلاشی شده و چندصدهزار بچه در این راه یتیم شدند؟ ما چه کردیم و کجا ایستاده‌ایم؟ پ.ن۱: کاش مستندسازان ما روی زندگی چمران خاصه وضعیت خانواده آمریکایی وی تحقیق و بررسی می‌کردند. پ.ن۲: راستی شما اگر بودید ایدئولوژی و مبارزه را انتخاب می کردید یا عشق و خانواده را؟ ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
🔴 در انتظار امام غائب، نائب امام را تنها گذاشتند... #محرم #شب_اول ▪️سال قمری با محرم شروع می شود. آ
🔴 «عین»، «شین» و «قاف» به کربلا رسید! ▪️به حسین علیه السلام، نه اجازه ورود به کوفه را دادند نه اجازه بازگشت به مدینه. او را مخیر کردند بین سله و ذله. آن شخص که جلوی ورود حضرت را به دارالمذبذبین گرفت، جناب حُر بود. اگرچه شاه کهشکان ها در لحظات اول برخورد با سپاه یزیدی حر، مشک را بدست گرفته و به سربازانش آبی گوارا نوشانید اما حُر در برابر نهیب امام که فرمود: «حُر مادرت به عزایت بنشیند»، سر به زیر انداخت و زیر لب می گفت: چه کنم که مادر تو فاطمه است... . ▪️فرمانده سپاه یزیدی ها مأمور بود و معذور! به حضرت نه اجازه رفت داد نه برگشت! او را روانه راه سومی کرد... آنجا کجاست؟ کاروان کوچک حسین به دنبال سرنوشتی محتوم و معلوم روانه صحرایی سوزان می شد... آه... شیهه اسبان بلند می شود، کودکان نالان و گریان، زنان نگران و حیران و از همه نگران تر، زینب... خدای صبر. آه... اینجا کجاست؟ ▪️زینب سر از کجاوه بیرون می آورد، تا چشم کار می کند صحرای عریان و خشک و بی علف، بوته های خار مغیلان قلبش را آزار می دهد و به چشمانش فرو می رود. آه ... ای عشق با من چه می کنی؟ ▪️زینب یادش می آید هر وقت همچنین حس و حالی داشته، پشت بندش اتفاقی هولناک روزگارش را سیاه کرده. یادش می آید دختربچه ای بود که نگران و حیران از تأخیر مادر، پشت درب ایستاده بود. خدایا مادرم کجا رفته؟ درب باز می شود مادر و حسن وارد می شوند اما مادر یک طرف افتاده و برادر طرف دیگر! از مجتبی ماجرای کوچه و سیلی را می شنود و ... . ▪️بخودش می آید، می بیند شتران و اسبان جلوتر نمی روند، نفس ها در سینه حبس شده، نبض زمین و آدمیان تند تند می زند... آه اینجا کجاست؟ همه سکوت کرده اند. صدای فرات همچون اژدهایی آرام پرده شب را می درّد و در صحرا می پیچد... هیچکس سخن نمی کند. همه غرق در بهت و حیران ... آه اینجا کجاست؟ ▪️ناگه صدای حسین با بغضی عجیب سکوت را می شکند: «اَلَّلهُمَّ اِنّی اَعوُذُ بِک مِنَ الْکرْبِ وَ الْبَلاءِ!». یاران بار بگشایید که اینجا محل مصیبت و بلاست. اینجا قتلگاه ماست. اینجا محل به خون تپیدن ماست. ▪️این کاروان گرچه کوچک است اما بزرگمردانی دارد همچون عباس بن علی؛ با وقار و هیبت حیدری نزدیک کجاوه خواهر می شود. زانو بر زمین می زند و می گوید بفرما خانم جان! زینب پا بر زانوی عباس می گذارد و دست بر روی دوش پدرِ مشک ها! یادش می آید که پدرش علی، او را به عباس سپرده بود، کفیل زینب... . ▪️«عقل معاش»، بهت زده و حیران به کاروان نگاه می کند و می پرسد این زنان و بچه ها کجا و صحرای مصیبت و بلا کجا؟ جای گل و غنچه و شاخه های جوان که بیابان های سوزان و عریان و بی پناه نیست. آنان باید در گلخانه و باغ از گزند بادهای سوزان در امان باشند. در این بیابان بلا که مردان جنگی هم از پا می افتند، زنان و کودکان چه می کنند؟ اگر به قصد جنگ آمده اند که باید مردان جنگی و تجهیزات نبرد بیاورند نه عزیزان و زنان و کودکان؟ ▪️حضرت به آن نامردان نانجیب گفته بود حالا که به کوفه راهم نمی دهید بگذارید به مدینه بازگردیم اما آنان گفتند که یا سله(تیزی شمشیر و جنگ) را بپذیر یا هم دست و کتف بسته برای بیعت در حضور یزید آماده شو! چون شیری غرید که هیهات من ذلّه! اگر دین محمد جز با کشته شدن من باقی نمی‌ماند، پس ای شمشیرها، مرا در بر بگیرید. ▪️اینجا «کربلا» است و خدا می داند که کعبه دلهاست. خداوندگار این کعبه هم حسین است. امام عشق و مهربانی. کشتیبان کشتی متلاطم دلهای عاشق. او به میهمانی دل های بی وفا رفته بود و آه ... کاش می بودیم آقاجان... یا لَیتنی کُنتُ مَعک... ای امام بی سر، حسین. ▪️و وای بر «عقل»ی که «عشق» را نفهمیده و می پرسد سلاح و شمشیر و مردان جنگی ات کو؟ شمشیر امام ما دست های بریده ی عباس علیه السلام است. او با خود عباس آورده! تیر و کمان او چشم و ابروی دریده ی قاسم و زرهش پهلوی شکافته ی اکبر و قوت او در هنگام نبرد، از دعای نیمه شب زینب علیها السلام است! ❤️ امام مجهز به سلاحی است که هیچ مرد جنگی آن را نخواهد داشت و همین سلاح است که کربلا را از هر جنگ دیگری متمایز کرده؛ آری، «عین»، «شین» و «قاف» به کربلا رسید... فریاد یا محمدا... حسین رسید به کربلا... صل الله علیک یا اباعبدالله ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
🔴 شدم از جفا و کینه، مثلِ بانوی مدینه #محرم #شب_سوم_محرم ▪️زنان و دختران خودش را از چشم نامحرم پوش
🔴 او گناهان آشکار را می بخشد چه برسد به گناهان پنهانی! ▪️قصه شیرین حُر، مایه امید من است. خیلی ها بازگشتند هرچند دیر. به اندازه تاریخ، توابین بعد از عاشورا را سرزنش کرده ایم که چرا به حسین در کربلا نرسیدند و نتوانستند او را یاری کنند؛ اما ما غافل از آنیم که حسین علیه السلام آنها را بخشیده و سر آنها را در زمان شهادت به دامن گرفته! ای وای... حسین را باخودمان می سنجیم... ◾️سرانجامِ برای همه ماهاست. مگر گناهی بالاتر از بستن راه بر روی شاه کهکشان ها وجود دارد؟ مگر گناهی بالاتر از شکستن قلب زینب کبری(سلام الله علیها) میتوان تصور کرد؟ چنانچه حُر راه را بر حسین نمی بست و او را به کوفه راه می داد یا اجازه بازگشت به مدینه می داد، کربلا پیش نمی آمد. ▪️او قلب زینب را لرزاند، اول بار او رباب، مادر علی اصغر را ترساند، دستِ رد به سینه ابوفاضل زد، قد رعنای علی اکبر را ندید؛ ندید که او شبیه ترین مردم، خَلقاً و خُلقاً به رسول الله است، دستان کوچک رقیه را پس راند، حرمت آل الله را شکست و به کوفه راهشان نداد؛ غریب و بی کس آنها را روانه بیابان عریان و سوزان کربلا کرد؛ توجیهش فقط این بود: مأمورم و معذور! فقط وقتی حسین علیه السلام گفت مادرت به عزایت بنشیند، ادب کرد و به زیر لب آرام گفت: «چه کنم که مادر تو زهرا سیده نساء العالمین است...». همان ادب هم مایه نجاتش شد. ◾️وقتی موعظه آن امام شهید در ظهر عاشورا، بر آن قوم بدکردار، کارگر نیافتاد، فریاد زد: «آیا کسی هست که شرِّ این قوم را از حرم رسول خدا باز دارد؟». ناگه حُر به خود لرزید آنچنان که گویا خود را بین بهشت و جهنم می بیند. آه از آن ساعت... حُر فکرش را هم نمی کرد کار حسین اینقدر بیخ پیدا کند. با خودش می گفت ابن زیاد و عمر سعد امام را نهایتاً تحت فشار قرار می دهند، محاصره می کنند، تهدید می کنند و یک بیعت زورکی از او می گیرند و تمام! اما نه اینکه کمر به قتل سید جوانان اهل بهشت ببندند. یکهو غرق عرق شرمندگی شد و گفت: ای دل غافل! با خودت چه کردی حُر! اینها کمر به قتل پسر زهرا سلام الله علیها بستند... ▪️حُر دید که این نانجیب ها به بیعت خشک و خالی هم قانع نیستند بلکه می خواهند او را دست بسته به کاخ سبز یزید ببرند. اینجا امام علیه السلام دیگر کوتاه نمی آید! هیهات من ذله امام بلند شد. ◾️حُر وقتی اراده قتل پسر پیامبر را در چشمان آن خبیثان دید، به خودش نهیب زد، از درون شکست... خود را شرمنده زینب سلام الله علیها دید. بدنبال این بود که بهانه ای دست و پا کند و لشکر دوزخیان را ترک کند. برای ترک گناه همین بهانه جور کردن ها کافی است.. برای فرار از معرکه گناه باید دنبال بهانه بود. او به بهانه آب دادن به اسب خویش از لشکر دور شد و فاصله گرفت. او میدانست برای ترک گناه باید فاصله بگیرد. ▪️حُر به سوی حسین آمد در حالیکه دست بر سر می کوبید و های های گریه می کرد و صدای استغفارش بلند بود. حسین جان منو ببخش. من قلب زینبت را شکستم. من قلب دخترکانت را شکستم. من حرمت تو را شکستم و تو را در این بیابان بی آب و علف فرود آوردم. گناه من پنهانی نبود که خداوند ستار العیوب آن را پنهان کند بلکه تا قیام قیامت همه می دانند من چه کردم! ◾️حال ای بنده ای که خود را گناهکار می دانی و گناهانت شب و روز آزارات می دهند و از بازگشت و رحمت خدا ناامیدی؛ آیا گناهی به اندازه حُر را مرتکب شده ای تاکنون؟ ▪️وقتي كه حر آمد هرگز امام نفرمود كه اين چه وقت توبه است؟ ما را به اين بدبختي نشانده اي حالا آمده اي تا توبه كني؟ امام او را در آغوش گرفت. امام شیرین ما، مُبدلَ سیئاتِ بالحسنات است! شوریده و شیدای توأم یا حسین... او گناه آشکار حُر را فراموش و او را مایه فخر تاریخ قرار داد. در چشمی برهم زدن!. حر در حالی که شمشیر می زد روضه می خواند: «عزیز فاطمه! بر درگه عفوت سَر آوردم ...گناهی از تمام کوه ها سنگین تر آوردم»... ◾️او عاشقانه جنگید و دم آخر خودش را در دامان اباعبدالله دید... گریه امانش نمی داد و آرام دم گرفت... حسین ... حسین ... حسین ...؛ امام عاشقان، دستمال سرخی بر سرش بست تا نشانه عشق اباعبدالله به توبه کننده ها باشد تا قیام قیامت... صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 بسوزیم و بسازیم برای رکوردزنی پیاده روی اربعین! 🔹دقت کرده اید امسال که بخاطر ویروس منحوس ، توفیق نداریم هیچ خبری از شرق، شرق الاوسط، العربیه، خبرآنلاین، بی بی سی و ایران اینترنشنال نیست که همچون سالهای قبل، دم اربعین حضرت حسین علیه السلام هر سال که ایرانیان به عراق می رفتند و پایان ماه صفر، شیعیان عراقی برای شهادت حضرت رضا علیه السلام به مشهد ایران می آمدند، تیتر می زدند که مردان ایرانی بخاطر صیغه زنان عراقی به کربلا می روند یا مردان عراقی برای صیغه زنان ایرانی به مشهد می آیند! 🔸داغ فراق یار و یاد آن عشق و احساس پیاده روی نزدیک است جان از قالب ما خارج کند. یاد آن همه همدلی و ی ملت های ایران و عراق و زوار سایر ملت ها که فوج فوج به سوی قبر مطهر اباعبدالله همچون رودخانه عظیمی جاری می شدند، ما را می‌کشد. 🔹رفقا؛ همسنگران و هم قطاران؛ از این دوری بسوزید و بسازید خودتان را برای آینده. که هزار راه نرفته داریم. نفسی چاق کنید که اولین اربعین بعد از کرونا خدا را شاهد بگیریم که بتوانیم رکورد همه سالها را بزنیم و حسین و نام حسین و راه حسین و هدف حسین را برای عالمیان فریاد بزنیم که انسان از هر چیزی منع شود برای رسیدن به آن پرشورتر می‌شود! البته شوق رسیدن به حسین روز به روز در جان ما عمیق‌تر می‌شود. ، تجافی قبل از ظهورِ آن یار غریب و غائب و حاضر و ناظر است. ❇️ تصویر پیاده‌روی اربعین در کنار رفقا سال ۱۳۹۱ شمسی است و بعد از آن هنوز توفیق نشد. یادش بخیر. ✅ http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
🔴 ماله کشی ها تمامی ندارد! 🔹ماجرای تخریب آلونک یک خانواده مستضعف در #بندرعباس هم مانند سایر ماجراها
🔴 الحمدلله، طرح دوفوریتی تغییر فرآیند تخریب منازل غیرمجاز محرومین و تامین مسکن برای آنها در مجلس کلید خورد امیدواریم هر چه سریعتر این طرح به سرانجام برسد و شاهد مسائلی همچون کشته شدن کرمانشاهی و خانواده اهل و و ... نباشیم. دوستان خوبم؛ مطالبه کنیم. حضرت آقا فرمود پرچم مطالبه‌گری را شما جوانان انقلابی بدست بگیرید، مبادا دشمن بدست بگیرد. اگر ما بدست بگیریم برای تحقق آرمان‌هاست اگر دشمن عَلَم مطالبه‌گری را بدست بگیرد کار به ویرانی می‌کشد. یاعلی بگید و خلاصه عشق به تحقق آرمان‌های انقلاب را در گام دوم انقلاب آغاز کنید 😉 و تحت تاثیر گزارش‌های اینور و اونور و تحلیل‌های آبکی و تخریب‌ها و تهمت‌ها قرار نگیرید. ✅ http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 به نام بسیجیان 🔹به نام اول بسيجي عالم؛ همان امیر مظلومي که وقتي در محراب عبادت غرق خون شد، معاويه صفتان مي گفتند مگر علي نماز مي خواند که در مسجد کشته شد؛ به نام سالار بسيجيان،که شمشير و نيزه ها را بر تن خود نشاند اما تن به ذلت نداد و به نام آن یار غريب بسیجیان که 1200 سال گمنام و مظلوم و تنها ماند تا روزي بيايد و عالم را از بند تبعيض و بردگي و جهالت نجات بخشد. 🔸به نام پيرمرد بسيجي عصر، خميني کبير که تنها افتخار او به گفته خودش، اين بود که يک بسيجي واقعي باشد. رهبر جهان اسلام بود و در خانه اي ساده مي زيست و در گرماي تابستان وقتي خواستند پنکه اي براي او تهيه کنند تا بدن نحيفش در گرماي تابستان کمی آرام بگیرد، مي گفت: چون ديگران از اين وسيله بي بهره اند لازم نيست براي من پنکه بياورند. 🔹به نام بسيجيان 8سال درد و رنج، 8سال جانفشاني و ايثار، 8سال شنیدن آواي "اي لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش"، 8سال خون و آتش و عشق. به نام بسيجياني که از سیم خاردار نفس عبور کردند و بر سيم خاردارهاي جهان شرق و غرب، ديوار گوشتي ساختند تا هيمنه ي استکبار را درهم شکنند و خون آنها از ارتفاعات کردستان و ايلام گرفته تا مرزهای خوزستان و خليج تا ابد فارس با خاک هم کيش گشته و نقشه راه کهکشانی آزادگان و سرافرازان و مظلومانی شده است که امروز در سراسر این کره خاکی، چون شجره طیبه ای منتشر و از لبنان و سوریه و عراق گرفته تا افغانستان و پاکستان و کشمیر و هند و تا سرزمین های اروپایی و آمریکایی خواب را از چشمان دشمنان بشریت ربوده اند. 🔸به نام آن بسيجي 13 ساله، شهید حسین فهمیده که به خود نارنجک بست تا در عصر فرار و گريز از مرگ درس آزادگي و شهادت را به جهانيان بياموزد و حالا خبیث های زمانه می خواهند با حذف نام وی از کتب درسی، رسم او را به فراموشی بسپرند. 🔹به نام آن بسيجي که فرمانده لشکر بود اما هنگاميکه همسرش از او 5000 ريال دستي مي خواهد، از يکي از دوستانش قرض مي گيرد و به او مي دهد تا شرمنده همسرش نشود و به نام آن بسيجي عاشق، که شهردار بود و هنگام عبور از خيابان وقتي ديد که راه جوي آب بسته شده، جوي را به تنهايي باز نمود و بعد از شهادتش پيکرش هدف خمپاره قرار گرفت تا حتي يک متر از خاک اين دنيا را براي تدفينش اشغال نکند. 🔸به نام آن اَبَرمرد بسيجي که با مدرک دکتراي فيزيک پلاسما از دانشگاه هاي آمريکا قيد زندگي راحت مادي را در آمريکا زد و راهي لبنان و ايران شد تا در جنگ و مبارزه مستضعفان جهان عليه استکبار شرکت کند و عروس شهادت را در آغوش بکشاند. به نام آن فرمانده گردان بسیجی که وقتی در گرمای سوزان خوزستان از عملیات بازگشت و مسئول پشتیبانی، کمپوت آلبالویی را در مقابلش گذاشت اما وقتی فهمید تعداد کمپوت ها به تعداد نیروها نیست آن را به کناری نهاد و به آب گرم قناعت کرد! 🔹و به نام آن زن بسيجي که هنگام ازدواج، همسرش به او گفت: در اين دنيا هر کاري براي خوشبختي تو انجام مي دهم ولي اکنون 35 سال که از آن روز مي گذرد هر روز با لبخندي بغض آلود، چندين بار براي شوهر قطع نخاعي اش لگن مي آورد و خم به ابرو نمي آورد. 🔸و به نام آن زن بسيجي که هر وقت همسر جانبازش تعادل عصبيش را از دست مي دهد، فرزندانش را به اتاق پشتی می فرستاد و خود را در مقابل شوهرش قرار مي دهد تا شوهرش او را آنقدر بزند تا به حال عادي بازگردد. وقتي از او مي پرسند چرا خودت از جلوي او کنار نمي روي؟! پاسخ مي دهد: اگر من مقابل او نباشم و مرا نزند، خودش را مي زند و به خود صدمه وارد مي کند. 🔹و به نام بسیجیان همیشه مظلوم تاریخ که زیر آتش توپ و تانک و موشک بودند و خم بر ابرو نیاوردند و پیوسته و پیوسته بر لبانشان لبخند عاشقانه ای نقش بسته است تا در درون بسوزند و همچون شمع آب شوند و به نام بسیجیانی که همیشه برچسب باران شده و می شوند و خواهند شد، تا آنان را دلسرد کنند، اما حاشا که میدان را خالی کنند. 🔸سلام بر آنان و بر روزی که همراه با امام عزیزشان بر حسین بن علی علیه السلام وارد می شوند و چون پروانه گرد تا گرد او می چرخند. سلام بر آنان؛ روزی که متولد شدند و روزی که می میرند و روزی که برانگیخته خواهند شد. 🔺آری بسیجی باید اینگونه باشد مبارک ✅ http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز مردار بود هر آنکه او را نکشند "خاقانی" ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با یار بمانم من و با یار، بمیرم در عشقِ تو؛ یک بار، نه! صد بار بمیرم…! سر میدهم؛ امّا سرِ تسلیم ندارم من آرشم! از تیرِ کسی بیم ندارم… بر خاک بیُفتم؛ که تو آزاد بمانی… از پای نیُفتم؛ که تو آباد بمانی سلمانم و با عشق؛ در آمیخته کیشم دلبسته ی یارانِ خراسانیِ خویشم… ایران! ای جان! ای بیشه ی شیران… آزاد بمان؛ شـاد بمـان، خاکِ من ایران… ایـران! ای جـان! ای بیشه ی شیران… آزاد بمان؛ شــاد بمــان، خاکِ من ایران… http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 کاش مردم سال۹۲، بجای حسن روحانی به رای می‌دادند. باور کنید حداقلش از این بدتر نمی‌شد. به قول یک دوستی، حالا برای عشق داره برمی‌گرده. تا ببینیم خدا چه میخواد... ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 یا علی گفتیم و عشق آغاز شد 🔹این انقلاب زنده است، این انقلاب کارآمد است، این نظام کارآمد است، این کشور به آینده امید دارد چون می‌بینیم همچنین انسان‌هایی را پرورش داده. یک عده مدام می‌گویند ما کادرسازی نکردیم ما نیرو نداریم ما...! چه حرف ناصوابی! 🔸ثبت نام افرادی زیادی از جریان حزب‌الله در نشان می‌دهد اتفاقاً ما کادرسازی کرده‌ایم. ما بهترین و کارآمدترین و متخصص‌ترین نیروها را داریم. امام ما، رهبر ما آینده را دیده‌اند. مابقی با انتخاب مردم است. باید به این نیروهای انقلابی با انتخابشان میدان دهند. 🔹امروز دو بنده خالص خدا، طاهر و مدیر و مدبر، عادل و عدالتخواه و ظلم‌ستیز و فسادستیز، ساده زیست و استکبارستیز، مهربان و لطیف با مردم و سخت و محکم در برابر دشمنان به میدان انتخابات آمده‌اند. 🔸خدایا تو خود خوبی می‌بینی که جبهه ایمان و انقلاب با این گوهرها به میدان آمده. خدایا تو مقاومت ملت ایران در برابر ظلم‌های آمریکا و اروپا و سعودی و صهیونی را دیده‌ای. خدایا تو صبر ملت ایران را دیده‌ای. آنان در این آزمون مقابله با ظلم جهانی و نفاق داخلی خم به ابرو نیاورده و در راه تو محکم ایستاده‌اند. 🔹امروز برای تقویت بشریت و مسلمین درسراسر جهان، بیش از همه چیز به محتاجیم. این دو مرد خدا برای ایران قوی به میدان آمده‌اند. ایرانی که باید نمونه عدالت و شفافیت در جهان شود. ایرانی که شهرهایش آباد و مردمانش شاد و با نشاط باشند. 🔸خدایا خداوندگارا پس ما را یاری کن. ما را در این مبارزه نفس‌گیر یاری کن. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 از سرنوشت همسراول و فرزندان چمران چه خبر؟ 🔻لحظات انتخاب بین ایدئولوژی و عشق! 🔹یکی از سخت‌ترین و دردناک‌ترین مقاطع زندگی ، ماجرای جدایی او از همسر اول و فرزندانش است. تامسون پذیرفته بود برای ازدواج با مصطفی، نام خود را به "پروانه" تغییر دهد که پروانه‌وار بدور شمع وجود مصطفی بسوزد. 🔹حاصل این ازدواج یک دختر و سه پسر بود.(روشن، رحیم، علی و جمال) جمال، پسر کوچک ۴ ساله در استخر خانه پدری پروانه غرق شد. مصطفی تا مدتها برای او سوزناک شعر می‌سرود و گریه میکرد. پروانه بخاطر جنگ داخلی لبنان و شرایط جنگی و بلد نبودن زبان عربی و عقب افتادن بچه‌ها از مدرسه، مجبور شد چمران را ترک کند. 🔹مصطفی اما ایدئولوژی و مبارزه با صهیونیست‌ها را به عاطفه و عشق زن و بچه ترجیح داد و در جنوب لبنان ماند. او تا فرودگاه اشک میریخت و زارزار گریه میکرد تا پروانه و بچه‌ها را به فرودگاه برساند. 🔹برخی می‌گویند پروانه(تامسن)دختر یتیمی بود که توسط یک زوج پولدار بزرگ شد. بعد از فوت پدر و مادر پروانه، او با بچه‌هایش به سختی می‌افتند. سختی زندگی باعث شد تا بچه‌های چمران هر کدام در گوشه ای از آمریکا مشغول به کار شوند و از تحصیلات عالی عقب بیافتند. 🔹بعد از شهادت چمران، هیچ خبری از زن و بچه‌هایش نشد بجز اطلاعات پراکنده. به نظرم وزارت خارجه کشورمان در حق همسر اول و فرزندان چمران جفا کرد. پیگیری وضعیت و تامین معیشت آنها حداقل کاری بود که میتوانست انجام دهد. برخی میگویند پروانه از دنیا رفته اما بچه ها ازدواج کردند و خود فرزنددار شدند. 🔹نمی دانم؛ شما را نمی دانم؛ من اما هر وقت بیاد این گوشه از داستان زندگی می‌افتم که چگونه مجبور شد بین "ایدئولوژی و مبارزه" با "عشق و خانواده" یکی را انتخاب کند و چه دردهای کشید ناخودآگاه به گریه می‌افتم، قلبم می سوزد و چشمانم دریا می‌شود. 🔹اگرچه چمران میان این سوز و دردها رشد و در آسمان عرفان پرواز کرد و به معشوق خود رسید اما ماها باید بدانیم چه خون‌هایی برای این انقلاب ریخته شده و چه عشق‌هایی از هم گسسته و چه خانواده‌هایی برای ادامه حیات مبارزه، متلاشی شده و چندصدهزار بچه در این راه یتیم شدند؟ ما چه کردیم و کجا ایستاده‌ایم؟ پ.ن۱: کاش مستندسازان ما روی زندگی چمران خاصه وضعیت خانواده آمریکایی وی تحقیق و بررسی می‌کردند. پ.ن۲: راستی شما اگر بودید ایدئولوژی و مبارزه را انتخاب می کردید یا عشق و خانواده را؟ ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 «عین»، «شین» و «قاف» به کربلا رسید! ▪️به حسین علیه السلام، نه اجازه ورود به کوفه را دادند نه اجازه بازگشت به مدینه. او را مخیر کردند بین سله و ذله. آن شخص که جلوی ورود حضرت را به دارالمذبذبین گرفت، جناب حُر بود. اگرچه شاه کهشکان ها در لحظات اول برخورد با سپاه یزیدی حر، مشک را بدست گرفته و به سربازانش آبی گوارا نوشانید اما حُر در برابر نهیب امام که فرمود: «حُر مادرت به عزایت بنشیند»، سر به زیر انداخت و زیر لب می گفت: چه کنم که مادر تو فاطمه است... . ▪️فرمانده سپاه یزیدی ها مأمور بود و معذور! به حضرت نه اجازه رفت داد نه برگشت! او را روانه راه سومی کرد... آنجا کجاست؟ کاروان کوچک حسین به دنبال سرنوشتی محتوم و معلوم روانه صحرایی سوزان می شد... آه... شیهه اسبان بلند می شود، کودکان نالان و گریان، زنان نگران و حیران و از همه نگران تر، زینب... خدای صبر. آه... اینجا کجاست؟ ▪️زینب سر از کجاوه بیرون می آورد، تا چشم کار می کند صحرای عریان و خشک و بی علف، بوته های خار مغیلان قلبش را آزار می دهد و به چشمانش فرو می رود. آه ... ای عشق با من چه می کنی؟ ▪️زینب یادش می آید هر وقت همچنین حس و حالی داشته، پشت بندش اتفاقی هولناک روزگارش را سیاه کرده. یادش می آید دختربچه ای بود که نگران و حیران از تأخیر مادر، پشت درب ایستاده بود. خدایا مادرم کجا رفته؟ درب باز می شود مادر و حسن وارد می شوند اما مادر یک طرف افتاده و برادر طرف دیگر! از مجتبی ماجرای کوچه و سیلی را می شنود و ... . ▪️بخودش می آید، می بیند شتران و اسبان جلوتر نمی روند، نفس ها در سینه حبس شده، نبض زمین و آدمیان تند تند می زند... آه اینجا کجاست؟ همه سکوت کرده اند. صدای فرات همچون اژدهایی آرام پرده شب را می درّد و در صحرا می پیچد... هیچکس سخن نمی کند. همه غرق در بهت و حیران ... آه اینجا کجاست؟ ▪️ناگه صدای حسین با بغضی عجیب سکوت را می شکند: «اَلَّلهُمَّ اِنّی اَعوُذُ بِک مِنَ الْکرْبِ وَ الْبَلاءِ!». یاران بار بگشایید که اینجا محل مصیبت و بلاست. اینجا قتلگاه ماست. اینجا محل به خون تپیدن ماست. ▪️این کاروان گرچه کوچک است اما بزرگمردانی دارد همچون عباس بن علی؛ با وقار و هیبت حیدری نزدیک کجاوه خواهر می شود. زانو بر زمین می زند و می گوید بفرما خانم جان! زینب پا بر زانوی عباس می گذارد و دست بر روی دوش پدرِ مشک ها! یادش می آید که پدرش علی، او را به عباس سپرده بود، کفیل زینب... . ▪️«عقل معاش»، بهت زده و حیران به کاروان نگاه می کند و می پرسد این زنان و بچه ها کجا و صحرای مصیبت و بلا کجا؟ جای گل و غنچه و شاخه های جوان که بیابان های سوزان و عریان و بی پناه نیست. آنان باید در گلخانه و باغ از گزند بادهای سوزان در امان باشند. در این بیابان بلا که مردان جنگی هم از پا می افتند، زنان و کودکان چه می کنند؟ اگر به قصد جنگ آمده اند که باید مردان جنگی و تجهیزات نبرد بیاورند نه عزیزان و زنان و کودکان؟ ▪️حضرت به آن نامردان نانجیب گفته بود حالا که به کوفه راهم نمی دهید بگذارید به مدینه بازگردیم اما آنان گفتند که یا سله(تیزی شمشیر و جنگ) را بپذیر یا هم دست و کتف بسته برای بیعت در حضور یزید آماده شو! چون شیری غرید که هیهات من ذلّه! اگر دین محمد جز با کشته شدن من باقی نمی‌ماند، پس ای شمشیرها، مرا در بر بگیرید. ▪️اینجا «کربلا» است و خدا می داند که کعبه دلهاست. خداوندگار این کعبه هم حسین است. امام عشق و مهربانی. کشتیبان کشتی متلاطم دلهای عاشق. او به میهمانی دل های بی وفا رفته بود و آه ... کاش می بودیم آقاجان... یا لَیتنی کُنتُ مَعک... ای امام بی سر، حسین. ▪️و وای بر «عقل»ی که «عشق» را نفهمیده و می پرسد سلاح و شمشیر و مردان جنگی ات کو؟ شمشیر امام ما دست های بریده ی عباس علیه السلام است. او با خود عباس آورده! تیر و کمان او چشم و ابروی دریده ی قاسم و زرهش پهلوی شکافته ی اکبر و قوت او در هنگام نبرد، از دعای نیمه شب زینب علیها السلام است! ❤️ امام مجهز به سلاحی است که هیچ مرد جنگی آن را نخواهد داشت و همین سلاح است که کربلا را از هر جنگ دیگری متمایز کرده؛ آری، «عین»، «شین» و «قاف» به کربلا رسید... فریاد یا محمدا... حسین رسید به کربلا... صل الله علیک یا اباعبدالله ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3