آيه ۱۶ و ۱۷ سوره قصص، پشتيبانينکردن از مجرمين:
قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿١٦﴾
گفت: پروردگارا! [ازاینکه از جایگاهم درآمدم و وارد شهر شدم] به خود ستم کردم [مرا از شرّ دشمنانم حفظ کن] و آمرزشت را نصیب من فرما. پس خدا او را آمرزید؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِلْمُجْرِمِينَ ﴿١٧﴾
گفت: پروردگارا! بهخاطر قدرت و نیرویی که به من عطا کردی، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم شد.
معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
28.Qasas.18-19.mp3
2.34M
سوره قصص آیه ۱۸_۱۹ / درگیری مجدد حضرت موسی با یکیاز فرعونیان:
فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنْصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ ۚ قَالَ لَهُ مُوسَىٰ إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُبِينٌ ﴿١٨﴾
پس [موسی آنشب را] درآنشهر با حالت بیم و نگرانی صبح کرد، درحالیکه [آثار و عواقب حادثه اتفاقافتاده را] انتظار میکشید؛ پس ناگهان دید آنکه دیروز از او یاری خواستهبود، دوباره وی را به فریادرسی میخواند، [موسی به او] گفت: همانا تو گمراهیآشکار هستی، [و گمراهیت از اینکه بدون قدرت و نیرو با فرعونیان به زدوخورد میپردازی، پیداست.]
فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَنْ يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَهُمَا قَالَ يَا مُوسَىٰ أَتُرِيدُ أَنْ تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ ۖ إِنْ تُرِيدُ إِلَّا أَنْ تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ ﴿١٩﴾
هنگامیکه خواست باکسیکه دشمن هر دوی آنان بود بهسختی برخورد کند [و از آنبنیاسرائیلی مظلوم دفاع نماید، مرد ستمدیده با ارزیابی اشتباهش در حقّ موسی به تصور آنکه موسی قصد وی را دارد] گفت: ای موسی! آیا میخواهی مرا بکشی چنانکه دیروز یکنفر را کشتی؟ تو میخواهی دراینسرزمین فقط یاغی و سرکش باشی، و نمیخواهی از مصلحان بهشمارآیی!
معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
آيه ۲۰ و ۲۱ سوره قصص، مومن آل فرعون:
وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَىٰ قَالَ يَا مُوسَىٰ إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢٠﴾
و مردی از دورترین [نقطه] شهر شتابان آمد [و] گفت: ای موسی! اشراف و سران [فرعونی] درباره تو مشورت میکنند که تو را بکشند! بنابراین [از این شهر] بیرون برو که یقیناً من از خیرخواهان توام.
فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ ۖ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٢١﴾
پس موسی ترسان و نگران درحالیکه [حوادث تلخی را] انتظار میکشید از شهر بیرون رفت، [درآنحال] گفت: پروردگارا! مرا از این مردم ستمکار نجات بده.
معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
آیه ۲۲ و ۲۳ سوره قصص، ورود حضرت موسی به مدین:
وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَىٰ رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَوَاءَ السَّبِيلِ ﴿٢٢﴾
هنگامیکه بهسوی مدین رویآورد، گفت: امید است پروردگارم مرا به راه راست [که انسان را به نتیجه مطلوب میرساند] راهنمایی کند.
وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودَانِ ۖ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا ۖ قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّىٰ يُصْدِرَ الرِّعَاءُ ۖ وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ ﴿٢٣﴾
هنگامیکه به آب مدین رسید، گروهی از مردم را بر آن یافت که دامهایشان را آب میدادند، و غیر آنان دوزن را دید که [دامهایشان را از رفتن بهسوی آب] باز میدارند؛ گفت: چهچیزی شما را بر بازداشتن [گوسفندان] وامیدارد؟ گفتند: ما [این دامهایمان را] آب نمیدهیم تا [این] شبانان [دامهایشان را] برگردانند و پدر ما پیری کهنسال است [بهاینعلت از انجام این کار معذور است.]
معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
آیه ۲۴ و ۲۵ سوره قصص، غریبنوازی:
فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ ﴿٢٤﴾
پس [موسی] دامهایشان را [بهجهت کمککردن بهآندو] آب داد، سپس بهسوی سایه برگشت و گفت: پروردگارا! بهآنچهازخیر برمن نازلمیکنی، نیازمندم.
فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا ۚ فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ ۖ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٢٥﴾
پس یکیازآندو[زن] درحالیکه باحالت شرم و حیا گام برمیداشت، نزد او آمد [و] گفت: پدرم تو را میطلبد تا پاداش اینکه [دامهای] ما را آب دادی بهتو بدهد. چون نزد او آمد و داستانش را بیان کرد، گفت: دیگر نترس که ازآنگروه ستمکار نجات یافتی.
معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
سوره قصص آیه ۲۶_۲۷ / پیشنهاد ازدواج با دختران حضرت شعیب:
قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ ۖ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ ﴿٢٦﴾
یکیازآندوزن گفت: ای پدر! او را استخدام کن؛ زیرا بهترینکسی که استخدام میکنی آنکسی است که نیرومند و امین باشد [و او دارای این صفات است.]
قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَىٰ أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ ۖ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ ۖ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ ۚ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿٢٧﴾
گفت: میخواهم یکیازایندودخترم را بهنکاح تو درآورم بهشرط آنکه هشتسال اجیر من باشی، و اگر دهسال را تمامکردی، اختیارش با خود توست [و ربطی بهاصل قرارداد ندارد]، و من نمیخواهم برتو سختگیرم، و بهخواست خدا مرا از شایستگان خواهییافت.
معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
آیه ۲۸ و ۲۹ سوره قصص، حضرت موسی در مسیر بازگشت به مصر:
قَالَ ذَٰلِكَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ ۖ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَيَّ ۖ وَاللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٌ ﴿٢٨﴾
[موسی] گفت: این قرارداد میان من و تو باشد، هریکازایندومدت را بهپایانبرم هیچ تعدّی و ستمی بر من نیست، و خدا بر آنچه میگوییم، نگهبان و وکیل است.
فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ ﴿٢٩﴾
چون موسی آنمدت را بهپایانبرد و باخانوادهاش رهسپار [مصر] شد، ازجانب طور آتشی دید، بهخانوادهاش گفت: درنگ کنید که من آتشی دیدم، [میروم] شاید خبری از آن برای شما بیاورم یا پارهایازآتش را میآورم تا گرم شوید.
معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
سوره شعراء آیه ۱۸ تا ۲۱ / فرار از طاغوت مقدمه دریافت الطاف الهی:
قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ ﴿١٨﴾
[فرعون] گفت: آیا ما تو را در کودکی در میان خود نپروراندیم، و سالیانی چند از عمر خود در میان ما درنگ نکردی؟
وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿١٩﴾
و آن کارت را که کردی، کردی در حالی که از ناسپاسان [زحمات و نعمتهای ما] بودی.
قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ﴿٢٠﴾
گفت: آن را در آن زمان در حالی انجام دادم که بیخبر از این واقعه بودم [که با مشت من در دفاع از مظلوم، آن مرد قبطی کشته میشود.]
فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿٢١﴾
چون از شما ترسیدم از دستتان گریختم، پس [با این گریز از عرصه زندگی ظالمانه شما این شایستگی را یافتم که] پروردگارم به من حکمت بخشید، و مرا از پیامبران قرارداد.
#مهدویتدرقرآن
🔅آیهای از سوره شعرا
📖فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْماً وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ [شعرا/۲۱]
🔸و چون از شما ترسيدم از ميان شما فرار كردم؛ و پروردگارم به من حكمت و دانش بخشيد، و مرا از پيامبران قرار داد
🔹امام باقر علیه السلام فرمودند:
زمانیکه قائمِ ما به پا خیزد، درحالیکه مردم را مورد خطاب قرار میدهد، این آیه: "فَفَرَرْتُ مِنکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْمًا وَ جَعَلَنِی مِنَ المُرْسَلِینَ" را میخواند.
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۵۳۲