هایی دارند از مسائل معیشتی؛ یک مقداریاش مربوط به برخی از قوانین ما است، یک مقداریاش مربوط به برخی از مدیران اجرائی ما است که موجب گلایهی مردم است؛ حق هم دارند و در اغلب موارد این گلایهها بهجا است امّا این ربطی به انتخابات ندارد. مردم گلایهشان را از کس دیگری میکنند امّا قدر مجلس را که مال نظام، مال کشور و مال عموم ملّت ایران است میدانند و در تعیین مجلس انشاءالله و به توفیق الهی حضور قویای خواهند داشت.
من عرض میکنم که هر کسی به ایران علاقهمند است [باید رأی بدهد]. قبلها هم ما این را عرض کردهایم، حالا هم تکرار میکنیم؛ ممکن است یکی، از شخص این حقیر خوشش نیاید، خب نیاید عیبی ندارد، [امّا] ایران را، کشورش را دوست دارد یا نه؟ [پس] باید در انتخابات شرکت کند. هر کسی که امنیّت کشور را دوست دارد، هر کسی که حل شدن مشکلات کشور را دوست دارد، هر کسی که گردش نخبگانیِ صحیح را در کشور دوست دارد باید در انتخابات شرکت کند؛ همه باید شرکت کنند. البتّه بنده مطمئنّم که افراد مؤمن و انقلابی و علاقهمند به سرنوشت انقلاب، با انگیزهی بیشتری شرکت میکنند امّا آن کسانی هم که انگیزهی انقلابی ندارند، انگیزهی دینی ندارند، خب کشورشان را که دوست دارند؛ اینها هم باید در انتخابات شرکت کنند. خب این راجع به اصل انتخاب.
امّا نوع انتخاب؛ چه کسی را انتخاب بکنیم؟ خب ما آدم معرّفی نمیکنیم. هرگز در هیچ انتخاباتی رسم بنده نیست که حتّی اشاره کنم به کسی تا انتخاب بشود، امّا این خصوصیّات به نظر من در منتخب [باید] وجود داشته باشد: اوّلاً مؤمن باشد. کسانی را انتخاب کنید که دارای ایمان باشند. ایمان است که از کجروی و انحراف و پای غلط گذاشتن و پای کج گذاشتن جلوگیری میکند؛ ایمان، نمیگذارد که وسوسهها در انسان اثر بکند. بعضیها ابتدای کار، آدمهای خوبی هستند، منتها وقتی وارد عرصههایی میشوند، وسوسهها اینها را به این طرف و آن طرف میکشاند؛ اگر ایمانِ قوی باشد، از این انحرافها مصون میمانند. [پس]، مؤمن باشند.
بعد، انقلابی باشند؛ واقعاً به معنای واقعی کلمه، دل به انقلاب داده باشند و انقلاب را به معنای واقعی کلمه پذیرفته باشند؛ اینها را انتخاب کنید. بعد، شجاع باشند. آن نمایندهای که از حرف زدن علیه فلان قدرت خارجی هم میترسد، لایق این نیست که بیاید [برای] مردم ایران، با این عزّت، با این شجاعت نمایندگی کند. البتّه نمایندگان کنونی مجلس کار خوبی کردند؛ این آخر، بعد از شهادت شهید سلیمانی، علیه آمریکا حرکت خوبی را انجام دادند.(۶) بایستی باشجاعت [عمل کرد]؛ چون هیچ کاری با ترس و لرز و خوف و هراس پیش نخواهد رفت. باید شجاعانه، البتّه مدبّرانه و عاقلانه عمل کرد.
دارای روحیهی جهادی باشند؛ شب و روز نشناسند. کارآمد باشند؛ به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت باشند. کشور ما به عدالت احتیاج دارد، بشریّت به عدالت احتیاج دارد؛ منتها عدالت در دنیا مهجور و غریب است. جمهوری اسلامی پرچم عدالت را بلند کرده؛ نگذاریم که این پرچم بخوابد. به معنای واقعی کلمه دنبال عدالت باشیم؛ هم عدالت اقتصادی، هم عدالت حقوقی، هم عدالت سیاسی؛ در همهی زمینهها عدالت باید وجود داشته باشد.
خب اگر میتوانیم یک چنین افرادی را بشناسیم، که بهشان رأی میدهیم؛ اگر نشناختیم، از آدمهای بصیر و مورد اعتماد استفاده کنیم. کسی نگوید که «خیلی خب، شرایط نامزد انتخاباتی، اینها باید باشد، من که نمیشناسم، نمیدانم، پس بنابراین بهتر است که رأی ندهم»؛ نه، حتماً رأی بدهید، منتها به افراد بصیر، به افراد مورد اعتماد، به کسانی که انسان بتواند به اینها اطمینان بکند مراجعه کنید، از اینها سؤال کنید، از اینها بپرسید؛ اگر راهنمایی کردند، راهنماییشان را قبول بکنید تا انشاءالله همهی مردم با نیّت خالص و با اتّکاء به خدای متعال وارد میدان بشوند.
امّا مسئلهی فلسطین. خب شنیدید دیگر؛ همهی دنیا شنیدند که زورگویان و سر گردنه بگیران آمریکایی اخیراً از یک طرحی رونمایی کردند؛ اسم آن را هم گذاشتهاند «معاملهی قرن». خودشان را دلخوش میکنند به اینکه یک اسم بزرگی برایش بگذارند، شاید بگیرد، شاید بشود. به نظر بنده این کاری که اینها انجام دادند و دنبالش هستند اوّلاً احمقانه است، ثانیاً نشانهی خباثت است، ثالثاً از همین شروع کار به ضرر خودشان است.(۷) (خب قبل از آنکه بنده توضیح بدهم که چرا احمقانه است، شما تکبیر فرستادید؛ معلوم میشود همهی شما میدانید که چرا احمقانه است؛ امّا در عین حال بنده تکرار میکنم و باز این را میگویم.) احمقانه است؛چرا؟ چون این طرح قطعاً به نتیجه نمیرسد، این طرح قبل از مردن ترامپ، میمیرد؛ بنابراین [برای] یک کاری که قطعاً تحقّق پیدا نخواهد کرد، آمدن و نشستن و خرج کردن و این و آن را دعوت کردن و در دنیا جنجال راه انداختن و رونمایی کردن یک عمل احمقانهای است.
ثانیاً نشانهی خباثت و دغلکاری آمریکاییها است. حالا صهیونیستها
که به جای خود، آنکه معلوم است، امّا آمریکاییها با این کار نشان دادند چقدر خبیث و چقدر دغلکارند. چرا؟ برای خاطر اینکه آنها آمدهاند با یک طرف دیگری که همان صهیونیستها هستند، معامله کردهاند، موضوع معامله یک چیزی است که متعلّق به آنها نیست؛ مال فلسطینیها را با همدیگر معامله کردهاند و یکی داده، یکی گرفته! این خباثت نیست؟ این دغلکاری نیست؟ فلسطین، مال فلسطینیها است؛ شما چهکاره هستید که بیایید راجع به فلسطین تصمیم بگیرید که بیتالمقدّس این جور باشد، فلان جا این جور باشد، مرکز حکومت فلسطین در فلان جا باشد؟ به شما چه؟ شما چه کسی هستید؟ فلسطین مال فلسطینیها است، تصمیمگیری دربارهی فلسطین فقط به دست فلسطینیها است، که من حالا عرض خواهم کرد. تنها راه برای حلّ مشکل فلسطین آن طرحی است که ما چند سال قبل پیشنهاد کردیم، که امروز هم عرض خواهم کرد. بنابراین اینکه دیگران بیایند، آمریکا بیاید دربارهی مِلک دیگران و زمین دیگران و کشور و خانهی دیگران تصمیمگیری بکند، نشاندهندهی دغلکاری و خباثت و بدنهادی کسانی است که این کار را انجام میدهند.
بعد هم گفتیم از اوّلِ کار، این کار به ضرر خودشان است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه همهی تلاش دستگاه استکبار این بود و این است که نام فلسطین و یاد فلسطین را به فراموشی بسپرند، از خاطرهها محو کنند، [امّا] این کاری که اینها کردند، بعکس موجب شد که مسئلهی فلسطین زنده شد. الان همهی دنیا نسبت به مظلومیّت مردم فلسطین و اینکه حق با اینها است، دارند حرف میزنند و آمریکا را محکوم میکنند. حالا به چهار نفر سران خائن عرب نباید نگاه کرد که اینها رفتند و کف زدند؛ آنها ارزشی ندارند، لیاقتی ندارند، بین ملّت خودشان هم آبرویی ندارند. بنابراین این کار به ضرر آنها تمام شد؛ همین حالا فلسطین زندهتر شد، مجموعههای فلسطینی در دنیا بیشتر مطرح شدند، نام فلسطین بیشتر سر زبانها افتاد و مظلومیّتشان واضح شد؛ پس این طرح یک چنین وضعی است. خب، حالا آنها تلاشهایی خواهند کرد برای اینکه این طرح را پیش ببرند. آنها برای اینکه کار را پیش ببرند، به سلاح و پول تکیه میکنند؛ بعضیها را با رشوه، بعضیها را با اسلحه؛ او را تطمیع میکنند، این را تهدید میکنند. خطّ عملیشان این است.
علاج [مسئلهی فلسطین] چیست؟ علاج عبارت است از ایستادگی و مقاومت شجاعانه. ملّت فلسطین و عناصر فلسطینی و سازمانهای فلسطینی بایستی با جهاد فداکارانهی خودشان، عرصه را بر دشمن صهیونیست و بر آمریکا تنگ کنند؛ راهش فقط این است و همهی دنیای اسلام هم باید به اینها کمک کنند؛ همهی ملّتهای مسلمان باید از فلسطینیها پشتیبانی کنند و حمایت کنند؛ این علاج است. البتّه عقیدهی من این است که سازمانهای مسلّح فلسطینی خواهند ایستاد، مقاومت را ادامه خواهند داد؛ راهش مقاومت است.
این مقاومت خوشبختانه امروز در منطقهی غرب آسیا مخصوص فلسطین نیست، در یک دایرهی وسیعتری از فلسطین این مقاومت وجود دارد و روزبهروز انشاءالله این مقاومت بیشتر خواهد شد. و ما به عنوان نظام جمهوری اسلامی وظیفهی خودمان را پشتیبانی از گروههای مبارز فلسطینی میدانیم و هر جور بتوانیم، هر مقدار بتوانیم، با همهی وجود از آنها پشتیبانی خواهیم کرد؛ این خواست نظام جمهوری اسلامی و خواست ملّت ایران است. انشاءالله آنها تقویت خواهند شد و دشمنشان را به ضعف خواهند کشاند.
امّا علاج اساسی و زیربنائی مسئلهی فلسطین، همان مطلبی است که ما چند سال قبل گفتیم و در مراکز مهمّ بینالمللی هم این ثبت شده است؛ از همهی مردم فلسطینیّالاصل، نه آن که مال فلان کشور است و آمده در منطقهِی فلسطین ساکن شد، آن که اهل فلسطین است و از هر مذهبی ــ چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی؛ چون بعضی از فلسطینیها مسلمانند، بعضی مسیحیاند، بعضی یهودیاند ــ نظرخواهی بشود و نظامِ مورد قبول آنها سرِ کار بیاید و آن نظام بر تمام سرزمین فلسطین [حکومت کند]، نه فقط فرض کنید که مربوط به آن محدودهی به قول خودشان سرزمینهای اشغالی؛ یک بخشی از فلسطین را میگویند سرزمین اشغالی؛ در همهی فلسطین، یک حکومتی با رأی عمومی مردم باید سرِ کار بیاید که دربارهی مسائل فلسطین تصمیمگیری کند، دربارهی امثال نتانیاهو و دیگران هم خودشان تصمیمگیری کنند. اختیار دست آنها است. این تنها راهی است که برای صلح در فلسطین و حلّ مسئلهی فلسطین وجود دارد.
و انشاءالله این [مطلب] پیش خواهد رفت و امیدواریم که شما جوانها آن روز را ببینید و انشاءالله خواهید دید و انشاءالله و به توفیق الهی در بیتالمقدّس که این قدر برای اینها مسئلهی مهمّی است، نماز خواهید خواند. امیدواریم خداوند متعال سایهی جهاد فیسبیلالله و مجاهدین فیسبیلالله را از سر ما و کشور ما و مردم ما کوتاه نکند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
💠 کارگاه تایپ ده انگشتی فرصتی مناسب برای جلوگیری از اتلاف وقت
🔹در راستای افزایش مهارت طلاب، کارگاه تایپ ده انگشتی برگزار می شود؛ تایپ اصولی و سریع باعث صرفه جویی در زمان و باعث جلوگیری از اتلاف وقت می شود. لذا با برگزاری این کارگاه سعی در توانمند سازی افراد در تایپ سریع خواهیم داشت.
🔸جهت ثبت نام به معاونت پژوهشی مدرسه مراجعه کنید؛ آخرین فرصت ثبت نام اول اسفند 98 می باشد.
پایگاه اطلاع رسانی مدرسه علمیه معصومیه: http://masoumieh.ir/2452
کانال اطلاع رسانی مدرسه علمیه معصومیه:
@Masoumieh_ir
#نصیحت_فرزندان
✔️ هنگام نصیحت فرزندتان، به جای کلمه «تو» از کلمه «من» استفاده کنید.
✅ در کلمه «تو» مانند «تو بی نظمی» اشکال را متوجه فرزند می کنید.
✅ اما در کلمه «من»
«من وقتی می بینم لباس هایت را می ریزی، ناراحت می شوم» احساس خودتان را بیان می کنید که تأثیر افزون تری دارد.
وقتی این کلمات را به کودکی میگوییم:
← ندو
← نکن
← نمیتونی
← دست نزن
← بگیر یه جا بشین
و...
وقتی به دوران #نوجوانی و جوانی رسید همین کلمات را به شما تحویل خواهد داد؛
⇠ سرکار نمیتونم برم
⇠ از پس کار نمیتونم بربیام
⇠ کنکور غیر ممکنه قبول بشم
⇠ از پس ازدواج و زندگی برنمیام
⇠ درس ها سخته نمی تونم نمره خوب بگیرم
و...
پایه اعتماد به نفس در کودکی و در ۱ تا ۳ سالگی گذاشته میشود.
#کودک
#خانواده
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@mmhozehh
🔴 توییت احمد قدیری درباره سخنان امروز رییسجمهور
🔻درقم بروز باشید🔻
🚩 http://eitaa.com/joinchat/195690501C9373542362 🎯
امروز ۲۲ بهمن ۹۸ ملت
آزمون خوبی داد
دعا کنیم با وجود #خائن بیمار دل و #فتنه_گری به نام #حسن_فریدون(خذله الله)
در آزمون بزرگ انتخابات هم پیروز باشیم.
از امروز برای انتخابات دعا کنیم
خدا ریشه آمریکادوستان و آمریکا پرستان
و بالخصوص فتنه گران را بکند
و دستشان را از قدرت بر این مردم قطع کند.
دعای هر روز ما:
اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین
بخشی از بیانات رهبر فرزانه انقلاب
در روز ۱۶ بهمن ۹۸ در دیدار با اقشار مختلف مردم:
✅ توجّه بکنند گویندگان و کسانی که تریبونهایی در اختیار دارند، جایگاهی دارند و میتوانند حرف بزنند -چه در رسانهها، چه در فضای مجازی- جوری حرف نزنند که دشمن سوءاستفاده کند و از قول آنها این مطلب را چند برابر بزرگ کند و مایهی دلسردی مردم در انتخابات بشوند. وقتی شما بگویید این انتخابات مهندسیشده است، خب مردم دلسرد میشوند.
وقتی شما بگویید که اینجا دموکراسی نیست، اینها انتخابات نیست، انتصابات است، خب مردم دلسرد میشوند در حالی که این دروغ است، چنین چیزی نیست.
✅ انتخابات در ایران جزو سالمترین انتخابات در دنیا است ... . انتخابات در کشور ما انتخابات سالمی است؛
من تعجّب میکنم از بعضیها که خودشان به وسیلهی انتخابات به یک جایی رسیدهاند، همینها انتخابات را زیر سؤال میبرند.
چطور آن وقتی که انتخابات به نفع شما است، صحیح و متقن است، امّا آنجایی که به نفع شما نیست، انتخابات میشود خراب؟
وَ اِن یَکُن لَهُمُ الحَقُّ یَأتوا اِلَیهِ مُذعِنین
قرآن میگوید اگر در قضاوت، حق طرف آنها شد، قبول میکنند قضاوت را، اگر طرف آنها نشد، قبول نمی کنند؛ بعد میفرماید:
اَ فی قُلوبِهِم مَرَض»؟
در دل اینها مرض هست؟
✅ خب پس ما از دشمن که گلایهای نداریم، دشمن خُب دشمنی میکند، شأنش این است، امّا از دوستان، از کسانی که در داخل کشور هستند -چه یک نویسندهی روزنامه، چه [آن] کسی که با فضای مجازی ارتباط دارد، چه آن کسی که نمایندهی مجلس است، چه آن کسی که *مسئول مهمّ دولتی* است- [توقّع داریم]؛ همه بایستی مراقبت کنند.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
⬛️ پی نوشت:
شگفتی بیشتر از کسانی است
که با وجود این همه کنایه ی روشن تر از تصریح
باز عده ای متوجه نشدند که رهبر معظم(حفظه الله) آیات مربوط به منافقان را به صراحت در مورد #حسن_فریدون(خذله الله) به کار بردند.
خداوند همه ما را بیدار بفرماید.
متن و ترجمه آیات ۴۷ تا ۵۰ سوره مبارکه #نور
در وصف #منافقان
که بخشی از آن را رهبر معظم(حفظه الله) بر #حسن_فریدون(خذله الله) تطبیق دادند:
✅ وَ يَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّه وَ بِالرَّسُولِ وَ أَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِنْهُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ ۚ وَ مَا أُولَٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ*۴۷*
منافقان مى گويند : به خدا و پيامبر ايمان آورديم و به فرمانشان گردن نهاديم . ولى گروهى از آنان پس از اين اقرار روى مى گردانند و سرپيچى مى کنند . ولى هيچ يک از اين دو گروه ايمان نياورده اند.
✅ وَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ*۴۸*
و هنگامى که نزاعى درگيرد و آنان به قانون خدا و داورى پيامبر فراخوانده شوند ، بى آن که انتظار رود ، گروهى از آنان رويگردان مى شوند.
✅ وَ إِنْ يَكُنْ لَهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ*۴۹*
در صورتى که اگر داورى پيامبر ـ که هميشه حق است ـ به سود آنان باشد ، با حال اطاعت و تسليم به سوى او مى آيند.
✅ أَفِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ رَسُولُهُ ۚ بَلْ أُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ*۵۰*
آيا در دل هايشان مرضى هست ، يا در حقانيّت دينشان ترديد دارند ، يا مى ترسند خداوند با حکمى ناحق به آنان ستم کند و پيامبرش با داورى نابحق ستم روا دارد ؟ نه ، اينها دليل رويگردانى شان نيست ، بلکه از آن روست که آنان ستمکارند ، زيرا اظهار ايمان کردند و در دل تسليم نشدند.
حسب آیه ۴۷ نور
#حسن_فریدون کسی است
که روزی که قرار است تایید صلاحیت برای انتخابات ریاست جمهوری شود
سخن از #اعتقاد به اسلام و پیامبر و ائمه می زند و تبعیت از ولایت فقیه
ولی بعد از رییس جمهوری می گوید: حتی رسول خدا ص و امام زمان عج را هم می شود #نقد کرد چه رسد به ولی فقیه!
این حرفها جز از دهان #تقی_زاده های زمان(مثل مشاور عالی #فریدون یعنی #سریع_القلم) خارج نمی شود و فریدون سخنگوی اوست.
حسب آیه ۴۸ نور
وقتی فریدون و دوستانش در انتخابات ۸۸ مدعی #تقلب هستند
و به حکم رهبری دعوت می شوند
حتی حکم صریح او در نماز جمعه ۲۹خرداد۸۸ را می شکنند و اغتشاش می کنند
#فریدون در این سالها همواره از پدران فتنه یعنی #هاشمی(علیه ما یستحق من الرحمان) و #خاتمی(خذله الله) رسما و با بردن اسمشان حمایت کرد.
آیه ۴۹ و ۵۰ نور هم که تطبیقش بر فریدون، با بیان رهبری روشن شد.
#وصیتنامه سردار سلیمانی(اعلی الله مقامه)
همه را خواندم
شما هم بخوانید
بالاخص بند آخر آن که به نوعی خطاب به همه طلاب است.
soleimany_vasiatnameh.pdf
485.8K
🔴⚫️ متن کامل وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی منتشر شد.👆🏼
🔹سپهبد شهید قاسم سلیمانی: خدایا برای دفاع از دینت، دویدم و افتادم و بلند شدم...
مرکز مشاوره حوزه های علمیه
@mmhozehh
دیدار دیروز رهبر معظم
#امام_خامنه_ای حفظه الله
با مداحان
۲۶ بهمن ۹۸👇
به مناسبت میلاد حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها (۱)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین. اللهمّ صلّ علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها.
خیلی خوشآمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، جامعهی اثرگذار و تعیینکنندهی مدّاحان اهلبیت (علیهم السّلام)! هم شما اثرگذارید، هم در یک شرایطی رفتار شما، گفتار شما، برنامههای شما تعیینکننده است. امروز هم خیلی بهره بردیم و جدّاً، عمیقاً تشکّر میکنم از قاری محترم، از اجراکنندگان محترم، مدّاحان محترم، شاعر محترم، مجری محترم؛ جلسهی بسیار خوبی بود و حدّاکثر استفاده را کردیم.
خب، جامعهی مدّاح یک کار بزرگی بر عهده دارد و آن عبارت است از مدیریّت شادی و عزای جامعه؛
شما در حقیقت شادیهای معنوی و عزاهای اساسی و قلبی و عمیق را مدیریّت میکنید جهت میدهید، هدایت میکنید. آن جوامعی که این وضعیّت را ندارند، این مجالس را ندارند، این گریهها را، این شادیها را ندارند، این خلأ را احساس میکنند و بنده اطّلاع دارم یک جوری میخواهند این خلأ را درست کنند، پُر کنند و نمیشود؛ این کار شما است. سنّت این کار هم مربوط به امروز و دیروز نیست؛ از زمان ائمّه (علیهم السّلام) است. اینکه شما میبینید دعبل را یا امثال این بزرگواران را این جور تشویق میکنند، تحریص میکنند، پای شعرشان مینشینند، آنها را وادار میکنند به ادامهی این کار، این همین کاری است که امروز شما دارید میکنید؛ کاری که امروز اینجا دوستان ما نمونهاش را نشان دادند.
از بعد از حادثهی کربلا عزاداری شهدا یک کار رایجی شد که عزاداری کنند برای شهیدان و ائمّه (علیهم السّلام) این را ترویج میکردند که تا امروز هم باقی مانده.
و برخلاف آنچه بعضی تصوّر میکردند -در یک برههای یک گرایشات روشنفکرانهای در بعضی بود که [عزاداری،] گریهی ضعف و مانند این چیزها است- گریهی در مجالس شهیدان، گریهی ضعف نیست، گریهی اراده است، گریهی عزم است، گریهی تبیین احساسات عالی یک انسانِ وسطِ میدان است.
عزاداریِ شهدا امروز همین جور است؛ امروز تشییع جنازهی شهدا، مجلس عزای شهیدان، تکرار نام شهیدان، عزا است، گریه هم در آن هست، امّا وسیلهای برای احساس عزّت، احساس قدرت و احساس شجاعت است.
[در تشییع] همین شهید عزیز اخیرمان، شما ببینید چه اتّفاقی در سرتاسر کشور افتاد؛ نه فقط کشور ما، در بیرون از این کشور هم [تجلیل] این شهدای عزیز اخیر -شهید سلیمانی و ابومهدی مهندس و دیگران- چه حادثهی عظیمی را به وجود آورد!
جهتیابی و جهتدهی مجالس عزا به این معنا است؛ یعنی شماها مجالس عزا را و عزاهای مردم را در آن جهتی که مورد نظر ائمّه (علیهم السّلام) است و مورد نیاز جامعه است میتوانید هدایت کنید و پیش ببرید.
امروز نیاز مهمّ کشور ما این است که جوانهای ما مجهّز بشوند به انواع تسلیحات نرم، سلاحهای جنگ نرم؛ یعنی قدرت روحی و قدرت فکری. بنده مکرّر در مورد قوی شدن کشور مطالبی را عرض کردهام؛ یکی از اجزا و بخشهای مهم و تعیینکنندهی تقویت کشور همین است که ما جوانهایمان را مجهّز کنیم، مسلّح کنیم به سلاح فکر و سلاح تفکّر صحیح که در معارف اهلبیت (علیهم السّلام) موج میزند، در معارف فاطمی موج میزند که من حالا بعد یک نمونهی کوچکی را عرض خواهم کرد.
نسل جوانی که ما امیدهایمان را به آن دوختهایم -[چون] آیندهی این کشور دست شما جوانها است، امید به جوانها است- بایستی پولادین، محکم، با عزم، با بصیرت بداند که چه کار میخواهد بکند، به کجا میخواهد برسد و چگونه باید این راه را طی کند؛ این احتیاج دارد به معارف اهلبیت، این سلاح مصونیّتبخش جامعه و نظام اسلامی و اسلام و مسلمین است؛ پس نیاز داریم به احیای معارف اهلبیت (علیهم السلام).
و من این را به شما برادران عزیز که جامعهی مدّاحی را تشکیل دادهاید و نقشآفرینی میکنید عرض بکنم که این مسئولیّت، مسئولیّت مهمّی است؛ اگر به مسئولیّت هدایت به همین شکلی که عرض شد، عمل نکنیم، مسئولیم پیش خدای متعال؛ یعنی وقتی یک وظیفهای متوجّه ما شد، آن وظیفه را باید عمل کنیم؛ اگر عمل نکنیم خدای متعال به خشم میآید. ببینید یک نمونه در قرآن حضرت یونس، پیغمبر بزرگوار الهی [است که] از قوم خودش قهر کرد؛ از نظر ما کار بیمنطقی هم نکرد، سالها دعوت کرده بود اینها را به هدایت و اینها روی کفر و ضلالت پافشاری کرده بودند؛ دیگر این آدم چه کار کند؟ قهر کرد و [از میان آنها] بیرون آمد، امّا در منطق الهی نباید قهر میکرد؛ وَذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ مُغاضِبًا فَظَنَّ اَن لَن نَقدِرَ عَلَیه؛(۲) خیال کرد ما بر او سخت نخواهیم گرفت؛ فَنادیٰ فِی الظ
ُّلُمٰتِ اَن لا اِلٰهَ اِلّا اَنت؛(۳) خدای متعال او را دچار آن حادثهی عجیب کرد که اگر چنانچه این ذکر را نمیگفت، این توسّل را نمیکرد، لَلَبِثَ فی بَطنِه! اِلیٰ یَومِ یُبعَثون؛(۴) تا قیامت آنجا بنا بود بماند؛ ببینید! او چون پیغمبر است مجازاتش سنگینتر از دیگران است. اگر مسئولیّتی داشتیم و عمل نکردیم، خدای متعال با ما برخورد میکند؛
فَظَنَّ اَن لَن نَقدِرَ عَلَیه،(۵)خیال میکند که ما بر او سخت نخواهیم گرفت؛ نه، سخت میگیریم؛ خداوند سخت میگیرد. اگر شاعرید، اگر مدّاحید، اگر گویندهاید، اگر واعظید، هر چه معرفت شما بالاتر و بیشتر است، هر چه رتبهی معنوی شما بالاتر است، در بارگاه عدل الهی و در محضر حق، توقّع از شما بیشتر و بالاتر است؛ این را همیشه باید به یاد داشته باشیم؛ از خدا هم باید کمک بخواهیم.
اگر حالا انتقال معارف اهلبیت در مجالس روضهخوانی و مجالس هیئتها و مانند اینها تحقّق پیدا بکند، این یک ذخیرهی تمامنشدنی است. امروز هم که شما ملاحظه میکنید کشور شما، جامعهی شما، زیر فشارهای گوناگون تابآوریِ حیرتانگیزی دارد، ما حرفهای اینها را میخوانیم، میبینیم، میشنویم. تابآوریِ ملّت ایران برای ناظران جهانی حیرتانگیز است؛ تعجّب میکنند. این فشاری که غول وحشی آمریکایی وارد میکند، ملّتها[ی دیگر] طاقت یکپنجم این و یکچهارم این را هم ندارند، امّا ملّت ایران محکم ایستاده؛ این بیستودوّمِ بهمنش و قبل از آن [هم] تشییع جنازهی سردار آسمانیاش؛ اصلاً همه را متحیّر میکند که این چه ملّت مقاومی است. این به برکت همین معارف اهلبیت است، به برکت همین مجالس و محافل است، به برکت نام و یاد حسینبنعلی و به برکت نام و یاد فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است.
یکی از چیزهایی که در این مجالس باید حتماً به فضل الهی دنبال بشود، مسئلهی سبک زندگی اسلامی است؛ من میخواهم خواهش کنم که برادران عزیز در مطالعات خودشان، در پیگیریهای خودشان روی مسئلهی سبک زندگی ائمّه (علیهم السّلام) و سبک زندگی اسلامی کار کنند؛ شعرای متعهّد و برجستهی ما -که امروز نمونهی کارهایشان را اینجا شنیدید- این را به هنر شعر مزیّن کنند و در مجالس خوانده بشود تا فرهنگسازی بشود. اگر بخواهیم سبک زندگی را به صورت درست در مقابل موج جبههی دشمن به حالت اسلامی برگردانیم، راهش این است؛ یعنی فرهنگسازی باید بشود. ببینید شما در دعا میگویید: اللَهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد؛(۶) خب محیا یعنی چه؟ محیا یعنی زندگی من را شبیه زندگی آنها قرار بده؛ یعنی سبک زندگی؛ ما این را میخواهیم؛ این را از ما خواستهاند که بگوییم و بخواهیم و انجام بدهیم. این مسئلهی سبک زندگی باید دنبال بشود.
دشمن متأسّفانه با استفادهی از ضعف و خیانت سران وابستهِی نظامهای اسلامی، از جمله در کشور ما در طول سالهای پیش از انقلاب، توانسته سبک زندگی خودش را رایج کند. ما اگر بیمبالاتی مشاهده میکنیم، اگر اسراف مشاهده میکنیم، اگر مشکلات گوناگون را در داخل کشور مشاهده میکنیم، این به خاطر دور افتادن از اخلاق اسلامی و از سبک زندگی اسلامی است. اگر بخواهیم سبک زندگی اسلامی را حاکم کنیم، باید فرهنگسازی بشود. فرهنگسازی به این وسیله انجام میگیرد و شما بهترین کسانی هستید که میتوانید در میان مردم فرهنگسازی کنید و به معنای واقعی کلمه جریان را به سمت اسلام برگردانید.
در این دعاهایی که در اختیار ما است -دعاهای مأثور، این دعاهایی که از ائمّه رسیده به ما- تضرّع هست، توجّه هست، حال و اُنس و صفا و گریه هست، اینها به جای خود محفوظ؛ امّا علاوهی بر اینها، این دعاها درس است؛ یعنی یک فکری را در ذهن انسان بیدار میکند، یک اندیشهی تازهای به انسان میدهد. وقتی شما در دعا میخوانید: اَللهمّ اَغنِنی عَن هِبَةِ الوَهّابینَ بِهِبَتِکَ وَ اکفِنی وَحشَةَ القاطِعینَ بِصِلَتِک، یعنی چه؟ یعنی اگر همهی دنیا هم با شما قطع کردند، به خدا اگر متّصل باشید، وحشتی ندارید؛ حَتّى لا اَرغَبَ اِلى اَحَدٍ مَعَ بَذلِکَ وَ لا اَستَوحِشَ مِن اَحَدٍ مَعَ فَضلِک؛(۷) این درس است، این یک فکری به ما میدهد، این یک تحلیل به ما میدهد از آیندهی زندگیمان که برنامهریزی کنیم، به خدا متّصل باشیم، مرتبط باشیم، از قطع [ارتباط] دیگران، از دشمنی دیگران هراس نداشته باشیم؛ و این اتّفاقی است که در صدر اسلام هم افتاده، امروز هم ملاحظه میکنید که این اتّفاق افتاده. اگر روز اوّل انقلاب کسانی میگفتند که این جامعهی اسلامی، انقلاب اسلامی، میتواند از لحاظ رتبهی علمی و رتبهی فنّاوری و رتبهی سیاسی و رتبهی نفوذ منطقهای و مانند اینها به اینجا برسد، حتماً هیچ کس باور نمیکرد؛ امّا شده؛ به خاطر اینکه شما به خدا متّکی بودید و کار کردید. البتّه اتّکاء به خدا معلوم است که به معنای بیکاری و بیکارگی نیست.
خب، حالا [دربارهی] حضرت زهرا
(سلام الله علیها)؛ مقامات معنوی ایشان که خب خیلی بالاتر از مبلغ تفکّر ما و تفکّر معمولی انسانها است؛ بله، اهلالله و خواص، در عالَم معنا یک چیزهایی را درک میکنند، [ولی] ماها خب انصافاً بیگانه هستیم و آن مقامات قدسی را، آن «وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها»(۸) را نمیفهمیم، واقعاً نمیتوانیم درک بکنیم لکن رفتارهای معمولی زندگی را میبینیم، مشاهده میکنیم، استفاده میکنیم، درس میگیریم؛ خب، آن چیزی که از این بزرگوار شایع و رایج است در زمینهی مسائل فرهنگی، مسئلهی حجاب، مسئلهی ایستادگی در مقابل باطل برای اثبات حق، دفاع از ولایت، چیزهایی است که مشاهده میشود و تکرار هم میشود؛
لکن یک بخش دیگری از رفتار این بزرگوار و از معارف فاطمی، مسئلهی کمک به دیگران است که من میخواهم امروز روی این همبستگی اجتماعی و کمک به دیگران یک چند جملهای عرض بکنم. وقتی [فرزند ایشان] میپرسد که مادر [چرا] شما در حال دعا و تضرّع فقط برای دیگران دعا کردی؟ جواب میشنود که «یا بُنَیَّ الجّارَ ثُمَّ الدّار»؛(۹) اوّل همسایه، بعد خودمان؛ این یک درس است، این یک راه است، این یک مسئولیّت اجتماعی را به ما یادآوری میکند. یا در قضیّهی مسکین و یتیم و اسیر که خدای متعال در سورهی هلاتیٰ این جور با عظمت از این حادثه یاد میکند که هفده هجده آیه حول و حوش این حادثه است؛ حادثه این قدر مهم است. وَ یُطعِمونَ الطَّعامَ عَلیٰ حُبِّه! مِسکینًا وَ یَتیمًا وَاَسیرًا * اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ الله؛(۱۰) این حادثه، یک حادثهی نمادین است؛ بله، آنجا این بزرگوارها بر گرسنگی خودشان و همهی اعضای خانوادهشان صبر کردند و به یتیم و مسکین و اسیر کمک کردند، عملاً این اتّفاق افتاد، امّا این نمادین است؛ خب حضرت زهرا میتوانست آنجا بگوید که بروید مسجد پیغمبر، آنجا حکومت اسلامی است دیگر -حالا هم بعضیها میگویند که چرا گداپروری میکنید، خب حکومت اسلامی است و باید انجام بدهد- نه، وظیفهی حکومت، وظیفهی جامعه را نفی نمیکند. انسانها در جامعه موظّفند که به معنای واقعی کلمه به یکدیگر کمک بکنند؛ هم کمک مالی، هم کمک فکری، هم کمک آبرویی، انواع و اقسام کمکها باید در جامعه شکل بگیرد؛ این درس فاطمی است، این معرفت فاطمی است.
امروز یکی از مشکلات جامعهی ما مسئلهی جوانها: مسئلهی اشتغال جوانها، ازدواج جوانها. دختران و پسران جوان فراوان، [امّا] ازدواج دشوار و گاهی ناممکن است. خب باید کمک کنند؛ باید افراد در این زمینهها کار کنند، تلاش کنند، باید فرهنگسازی بشود. وقتی با تبلیغات چندجانبه و همهجانبه روی فرزندآوریِ کمتر تبلیغ میشود، میرسیم به وضعیّت فعلی که آدمهای وارد، هشدار میدهند نسبت به بیست سال دیگر، سی سال دیگر، از لحاظ پیر شدن کشور، پیر شدن جامعه. جامعهی پیر نمیتواند به آن قلّهها برسد؛ همهی پیشرفتهای ما تا امروز به برکت حضور جوانها بوده. بنده گفتهام که پیرها بلاشک نقش ایفا میکنند، امّا موتور، جوانهایند. اگر این جامعه محروم بماند از یک جمعیّت قابلِ جوان، دشمن بر این جامعه مسلّط خواهد شد. خب این فرهنگسازی لازم دارد؛ فرهنگسازی دست شما است. تشکیل خانواده فرهنگسازی میخواهد، ازدواج آسان فرهنگسازی میخواهد، سختگیری نکردن در امر ازدواج فرهنگسازی لازم دارد؛ این فرهنگسازی از شما برمیآید، این کار شما است. جامعهی مدّاح خیلی کار میتواند انجام بدهد.
یکی از معارف، ایستادگی و تسلیم نشدن در مقابل زورگو است. امروز خیلی از این شعرهای آقایان ناظر به همین قضیّه بود و کاملاً درست و متین بود. انگیزهی شدید و قویای وجود دارد برای اینکه ملّت ایران را قانع کنند که آقا باید کوتاه بیایید. رادیوهای دنیا، وسایل ارتباطجمعی در دنیا، رسانههای دشمن، مجموعهای از اندیشکدهها و جمعیّتهای فکری نشستهاند طرّاحی میکنند برای اینکه ملّت ایران را قانع کنند که باید در مقابل آمریکا کوتاه بیایید و چارهای هم نیست. خب ملّت ما بحمدالله ایستاده، امّا بایستی نیروی معنوی را پیدرپی تزریق کرد، نیروی معنوی را پیدرپی باید زنده کرد؛ این یکی از معارف است. در همین دعای صحیفهی سجّادیّه [آمده:] وَ لا تَجعَل لِفاجِرٍ وَ لا کافِرٍ عَلَیَّ ... یَدَا؛(۱۱) یعنی من را مدیون کافر و فاسق نکن، من را محتاج آنها نکن، چشم من به دست آنها نباشد، من در مقابل آنها احساس ضعف نکنم؛ این یکی از معارف است. اینکه از خدا میخواهد او را در مقابل دشمن به این وضع دچار نکند، معنایش این است که در مقابل دشمن نباید به این وضع دچار شد.
بحمدالله روح حماسه در کشور ما زنده است. در همهی قضایایی که نیاز به حضور حماسی مردم و حضور پُرشور مردم احساس میشده است، مردم به معنای واقعی کلمه با همان شور و با همان حماسه وارد میدان شدهاند. این شور و معنویّت و احساس باید عمق پیدا کند، بخصوص در جوانها؛ بایستی به معنای یک فرهنگ کامل، ذهنها را قانع کند. این با فرهنگسازی امکانپذیر است و
این کار، کار شما است، کار جامعهی مدّاح است. بنده وقتی نگاه میکنم به سطح جامعهی خودمان، میبینم که حقّاً و انصافاً مدّاحانِ مؤمن، انقلابی، شجاع، در سطح کشور دارند کار انجام میدهند و اثرگذاری میکنند؛ سعی بشود همهی جوامعِ مدّاحی این جور باشد؛ شعرهایی که خوانده میشود، اجرائی که انجام میگیرد، این جماعت جوانی که معمولاً در این اجتماعات حضور دارند، اینها به معنای واقعی کلمه برخوردار بشوند از معنویّت، از معرفت، از بصیرت و با دست پُر برخیزند.
الحمدلله جنسِ حکومت اسلامی و جامعهی اسلامی و جمهوری اسلامی جنسِ جوری است؛ سردارِ نظامیِ خوب داریم، مردان علمی جوانِ پُرانگیزه و خوب داریم، فرهنگسازانِ پُرهمّت و باغیرت و هنرمندِ بسیار خوب داریم، مردمِ آمادهبهکار و حاضربهکار در همهی میدانها هم داریم که هر جایی که اسلام و حکومت اسلامی و نظام اسلامی نیاز داشته باشد، زن و مرد آماده هستند و حضور پیدا میکنند؛ این جنسِ جور جمهوری اسلامی به فضل و لطف الهی است و آن طوری که بنده احساس میکنم، یعنی در واقع میبینم، مشاهده میکنم، مطمئنّاً پیروزی قطعی و نهایی بر جبههی وسیع دشمن متعلّق به ملّت ایران است.
در پایان عرایضم تأکید میکنم به برادران عزیز مدّاح ــ و اگر خواهرانی در این صراط مشغول کار هستند ــ که این همیشه در نظر شریف و در ذهنتان باشد که شما فرهنگسازید، باید فرهنگسازی بکنید. باید کاری بکنید که یک فکر درست، یک کار لازم به صورت واضح در ذهن مردم، در دل مردم منعکس بشود و پایدار بماند؛ این کار، بزرگترین عبادت است، بزرگترین صدقه است و انشاءالله خدای متعال شما را کمک خواهد کرد.
پروردگارا! به حقّ فاطمهی زهرا ما را فاطمی زنده بدار و فاطمی بمیران. پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد ما را فاطمی محشور کن. پروردگارا! ملّت ایران را در همهی میدانها پیروز و سربلند بفرما؛ شهدای عزیز ما را با پیغمبر محشور بفرما؛ آنچه گفتیم و آنچه شنیدیم برای خودت و در راه خودت قرار بده؛ و مشمول لطف و رحمت و فضل خود قرار بده.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار، جمعی از مدّاحان و یکی از شاعران اهلبیت (علیهم السّلام) به قرائت اشعار و مدایح خود پرداختند.
۲) سوره انبیاء، بخشی از آیهی ۸۷
۳) سوره انبیاء، بخشی از آیهی ۸۷؛ «... تا در دل تاریکیها ندا در داد که معبودی جز تو نیست ...»
۴) سوره صافات، آیهی ۱۴۴
۵) سوره انبیاء، بخشی از آیهی ۸۷
۶) کاملالزّیارات، ص ۱۷۸
۷) صحیفهی سجّادیّه، دعای پنجم (با اندکی تفاوت)
۸) عوالم العلوم، ج ۱۱
۹) عللالشّرایع، ج ۱، ص ۱۸۲
۱۰) سورهی انسان، آیهی ۸ و بخشی از آیهی ۹؛ «و به [پاسِ] دوستىِ [خدا]، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مىدادند. ما براى خشنودى خدا است که به شما مىخورانیم ...»
۱۱) دعای بیستویکم
نهج البلاغه
خطبه ۱۹۲-خطبه قاصعه
(اين خطبه را «قاصعه» يعني تحقير كننده ناميدند كه در آن ارزشهاي جاهلي را كوچك و خوار شمرد و از طولانيترين سخنرانيهاي امام است كه در سال ۴۰ هجري در حاليكه سوار بر اسب بود ايراد فرمود)
۱ والايي پروردگار
ستايش خداوندي را سزاست كه لباس عزّت و بزرگي پوشيد، و آن دو را براي خود انتخاب، و از ديگر پديدهها باز داشت. آن دو را مرز ميان خود و ديگران قرار داد، و آن دو را براي بزرگي و عظمت خويش برگزيد، و لعنت كرد آن كس را كه در آرزوي عزّت و بزرگي با خدا به ستيزه برخيزد، از اين رو فرشتگان مقرّب خود را آزمود، و فروتنان را از گردنكشان جدا فرمود. با آن كه از آنچه در دلهاست، و از اسرار نهان آگاه است، به فرشتگان فرمود. «من بشري را از گل و خاك ميآفرينم، آنگاه كه آفرينش او به اتمام رسيد، و روح در او دميدم، براي او سجده كنيد، فرشتگان همه سجده كردند مگر ابليس» كه حسادت او را فرا گرفت.
۲ نكوهش تكبر و خودپسندي شيطان
شيطان بر آدم عليه السّلام به جهت خلقت او از خاك، فخر فروخت، و با تكيه به اصل خود كه از آتش است دچار تعصّب و غرور شد. پس شيطان دشمن خدا و پيشواي متعصّبها و سر سلسله متكبّران است، كه اساس عصبيّت را بنا نهاد، و بر لباس كبريايي و عظمت با خدا در افتاد، لباس بزرگي را بر تن پوشيد و پوشش تواضع و فروتني را از تن در آورد. آيا نمينگريد كه خدا به خاطر خود بزرگ بيني، او را كوچك ساخت و به جهت بلند پروازي او را پست و خوار گردانيد پس او را در دنيا طرد شده، و آتش جهنّم را در قيامت براي او مهيّا فرمود
۳ آزمايشها درمان تكبّر
خداوند اگر اراده ميكرد، آدم عليه السّلام را از نوري كه چشمها را خيره كند، و زيباييش عقلها را مبهوت سازد، و عطر و پاكيزگياش حس بويايي را تسخير كند ميآفريد، كه اگر چنين ميكرد، گردنها در برابر آدم فروتني ميكردند، و آزمايش فرشتگان براي سجده آدم عليه السّلام آسان بود، امّا خداوند مخلوقات خود را با اموري كه آگاهي ندارند آزمايش ميكند، تا بد و خوب تميز داده شود، و تكبّر و خودپسندي را از آنها بزدايد، و خود بزرگ بيني را از آنان دور كند. پس، از آنچه خداوند نسبت به ابليس انجام داد عبرت گيريد، زيرا اعمال فراوان و كوششهاي مداوم او را با تكبّر از بين برد. او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص ميباشد از سالهاي دنيا يا آخرت است، امّا با ساعتي تكبّر همه را نابود كرد، چگونه ممكن است پس از ابليس، فرد ديگري همان اشتباه را تكرار كند و سالم بماند نه، هرگز خداوند هيچ گاه انساني را براي عملي وارد بهشت نميكند كه براي همان عمل فرشتهاي را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمين يكسان است«»، و بين خدا و خلق، دوستي خاصّي وجود ندارد كه به خاطر آن، حرامي را كه بر جهانيان ابلاغ فرموده حلال بدارد.
۴ هشدار از دشمنيهاي شيطان
اي بندگان خدا از دشمن خدا پرهيز كنيد، مبادا شما را به بيماري خود مبتلا سازد، و با نداي خود شما را به حركت در آورد، و با لشكرهاي پياده و سواره خود بر شما بتازد به جانم سوگند، شيطان تير خطرناكي براي شكار شما بر چلّه كمان گذارده، و تا حد توان كشيده، و از نزديكترين مكان شما را هدف قرار داده است، و خطاب به خدا گفته: «پروردگارا به سبب آن كه مرا دور كردي، دنيا را در چشمهايشان جلوه ميدهم، و همه را گمراه خواهم كرد» امّا تيري در تاريكيها، و سنگي بدون نشانه روي رها ساخت، گرچه فرزندان خودپسندي، و برادران تعصّب و خود خواهي، و سواران مركب جهالت و خود پرستي، او را تصديق كردند. افراد سركش شما تسليم شيطان شدند، و طمع ورزي او را در شما كارگر افتاد، و اين حقيقت بر همه آشكار گرديد، و حكومت شيطان بر شما استوار شد، و با لشكر خويش به شما يورش برد، و شما را به ذلّت سقوط كشانيد، و شما را به مرز كشتار و خونريزي كشاند، و شما را با فروكردن نيزه در چشمها، بريدن گلوها، كوبيدن مغزها پايمال كرد، تا شما را به سوي آتشي بكشاند كه از پيش مهيّا گرديد. پس شيطان بزرگترين مانع براي دينداري، و زيانبارترين و آتش افروزترين فرد براي دنياي شماست شيطان از كساني كه دشمن سر سخت شما هستند و براي در هم شكستنشان كمر بستهايد خطرناكتر است. مردم آتش خشم خود را بر ضد شيطان به كار گيريد، و ارتباط خود را با او قطع كنيد. به خدا سوگند، شيطان بر اصل و ريشه شما فخر فروخت، و بر حسب و نسب شما طعنه زد و عيب گرفت، و با سپاهيان سواره خود به شما هجوم آورد، و با لشكر پياده راه شما را بست، كه هر كجا شما را بيابند شكار ميكنند، و دست و پاي شما را قطع ميكنند، نه ميتوانيد با حيله و نقشه آنها را بپراكنيد، و نه با سوگندها قادريد از سر راهتان دور كنيد. زيرا كمينگاه شيطان ذلّت آور، تنگ و تاريك، مرگ آور، و جولانگاه بلا و سختيهاست، پس شرارههاي تعصّب و كينههاي جاهلي را در قلب خود خاموش سازيد، كه تكبّر و خود پرستي در دل مسلمان از آفتهاي شيطان، غرورها، و كشش
ها و وسوسههاي اوست. تاج تواضع و فروتني را بر سر نهيد، و تكبر و خود پسندي را زير پا بگذاريد، و حلقههاي زنجير خود بزرگ بيني را از گردن باز كنيد، و تواضع و فروتني را سنگر ميان خود و شيطان و لشكريانش قرار دهيد، زيرا شيطان از هر گروهي لشكريان و ياراني سواره و پياده دارد. و شما همانا قابيل«» نباشيد كه بر برادرش تكبّر كرد، خدا او را برتري نداد، خويشتن را بزرگ ميپنداشت، و حسادت او را به دشمني واداشت، تعصّب آتش كينه در دلش شعلهور كرد، و شيطان باد كبر و غرور در دماغش دميد، و سر انجام پشيمان شد، و خداوند گناه قاتلان را تا روز قيامت بر گردن او نهاد.
۵ پرهيز از تكبّر و اخلاق جاهلي
آگاه باشيد در سركشي و ستم زياده روي كرديد، و در زمين در دشمني با خداوند فساد به راه انداختيد، و آشكارا با بندگان خدا به نبرد پرداختيد. خدا را خدا را از تكبّر و خودپسندي، و از تفاخر جاهلي بر حذر باشيد، كه جايگاه بغض و كينه و رشد وسوسههاي شيطاني است، كه ملّتهاي گذشته، و امّتهاي پيشين را فريب داده است، تا آنجا كه در تاريكيهاي جهالت فرو رفتند، و در پرتگاه هلاكت سقوط كردند، و به آساني به همان جايي كه شيطان ميخواست كشانده شدند. كبر و خود پسندي چيزي است كه قلبهاي متكبّران را همانند كرده تا قرنها به تضاد و خونريزي گذراندند، و سينهها از كينهها تنگي گرفت.
۶ پرهيز از سران متكبّر و خود پسند
آگاه باشيد زنهار زنهار از پيروي و فرمانبرداري سران و بزرگانتان، آنان كه به اصل و حسب خود مينازند، و خود را بالاتر از آنچه كه هستند ميپندارند، و كارهاي نادرست را به خدا نسبت ميدهند، و نعمتهاي گسترده خدا را انكار ميكنند، تا با خواستههاي پروردگاري مبارزه كنند، و نعمتهاي او را ناديده انگارند. آنان شالوده تعصّب جاهلي، و ستونهاي فتنه، و شمشيرهاي تفاخر جاهليّت هستند. پس، از خدا پروا كنيد، و با نعمتهاي خدادادي درگير نشويد، و به فضل و بخشش او حسادت نورزيد، و از فرومايگان اطاعت نكنيد، آنان كه تيرگيشان را با صفاي خود نوشيديد، و بيماريشان را با سلامت خود درهم آميختهايد، و باطل آنان را با حق خويش مخلوط كردهايد، در حالي كه آنان ريشه همه فسقها و انحرافات و همراه انواع گناهانند. شيطان آنها را براي گمراه كردن مردم، مركبهاي رام قرار داد، و از آنان لشكري براي هجوم به مردم ساخت، و براي دزديدن عقلهاي شما آنان را سخنگوي خود برگزيد، كه شما را هدف تيرهاي خويش، و پايمال قدمهاي خود، و دستاويز وسوسههاي خود گردانيد.
۷ ضرورت عبرت از گذشتگان
مردم از آنچه كه بر ملّتهاي متكبّر گذشته، از كيفرها و عقوبتها و سختگيريها، و ذلّت و خواري فرود آمده عبرت گيريد، و از قبرها و خاكي كه بر آنچه ره نهادند، و زمينهايي كه با پهلوها بر آن افتادند پند پذيريد، و از آثار زشتي كه كبر و غرور در دلها ميگذارد به خدا پناه ببريد، همانگونه كه از حوادث سخت به او پناه ميبريد اگر خدا تكبّرورزيدن را اجازه ميفرمود، حتما به بندگان مخصوص خود از پيامبران و امامان عليهم السلام اجازه ميداد، در صورتي كه خداي سبحان تكبّر و خودپسندي را نسبت به آنان ناپسند، و تواضع و فروتني را براي آنان پسنديد، كه چهره بر زمين ميگذارند و صورتها بر خاك ميمالند، و در برابر مؤمنان فروتني ميكنند، و خود از قشر مستضعف جامعه ميباشند كه خدا آنها را با گرسنگي آزمود، و به سختي و بلا گرفتارشان كرد، و با ترس و بيم امتحانشان فرمود، و با مشكلات فراوان، خالصشان گردانيد. پس مال و فرزند را دليل خشنودي يا خشم خدا ندانيد، كه نشانه ناآگاهي به موارد آزمايش، و امتحان در بينيازي و قدرت است، زيرا خداوند سبحان فرمود: «آيا گمان ميكنند مال و فرزنداني كه به آنها عطا كرديم، به سرعت نيكيها را براي آنان فراهم ميكنيم نه آنان آگاهي ندارند»
۸ فلسفه آزمايشها
پس همانا خداوند سبحان بندگان متكبّر را با دوستان خود كه در چشم آنها ناتوانند ميآزمايد، وقتي كه موسي بن عمران و برادرش هارون عليهم السّلام بر فرعون وارد شدند، و جامههاي پشمين بتن، و چوب دستي در دست داشتند، و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد، فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نميكنيد كه دوام عزّت و جاودانگي حكومتم را به خواستههاي خود ربط ميدهند در حالي كه در فقر و بيچارگي به سر ميبرند اگر چنين است چرا دستبندهاي طلا به همراه ندارند» اين سخن را فرعون براي بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسي از پشم گفت، در حالي كه اگر خداي سبحان اراده ميفرمود، به هنگام بعثت پيامبران، درهاي گنجها، و معدنهاي جواهرات، و باغات سرسبز را به روي پيامبران ميگشود، و پرندگان آسمان و حيوانات وحشي زمين را همراه آنان به حركت در ميآورد. امّا اگر اين كار را ميكرد، آزمايش از ميان ميرفت، و پاداش و عذاب بياثر ميشد، و بشارتها و هشدارهاي الهي بيفايده ميبود، و ب
ر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نميشد، و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمييافتند، و واژهها، معاني خود را از دست ميداد. در صورتي كه خداوند پيامبران را با عزم و اراده قوي، گرچه با ظاهري ساده و فقير مبعوث كرد، با قناعتي كه دلها و چشمها را پر سازد، هر چند فقر و نداري ظاهري آنان چشم و گوشها را خيره سازد. اگر پيامبران الهي، داراي چنان قدرتي بودند كه مخالفت با آنان امكان نميداشت، و توانايي و عزّتي ميداشتند كه هرگز مغلوب نميشدند، و سلطنت و حكومتي ميداشتند كه همه چشمها به سوي آنان بود، از راههاي دور بار سفر به سوي آنان ميبستند، اعتبار و ارزششان در ميان مردم اندك بود، و متكبّران در برابرشان سر فرود ميآوردند، و تظاهر به ايمان ميكردند، از روي ترس يا علاقهاي كه به مادّيات داشتند. در آن صورت نيّتهاي خالص يافت نميشد، و اهداف غير الهي در ايمانشان راه مييافت، و با انگيزههاي گوناگون به سوي نيكيها ميشتافتند. امّا خداي سبحان اراده فرمود كه پيروي از پيامبران، و تصديق كتب آسماني، و فروتني در عبادت، و تسليم در برابر فرمان خدا، و اطاعت محض فرمانبرداري، با نيّت خالص تنها براي خدا صورت پذيرد، و اهداف غير خدايي در آن راه نيابد، كه هر مقدار آزمايش و مشكلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نيز بزرگتر خواهد بود.
۹ فلسفه حج
آيا مشاهده نميكنيد كه همانا خداوند سبحان، انسانهاي پيشين از آدم عليه السّلام تا آيندگان اين جهان را با سنگهايي در مكّه آزمايش كرد كه نه زيان ميرسانند، و نه نفعي دارند، نه ميبينند، و نه ميشنوند اين سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پايداري مردم گردانيد. سپس كعبه را در سنگلاخترين مكانها، بيگياهترين زمينها، و كم فاصلهترين درّهها، در ميان كوههاي خشن، سنگريزههاي فراوان، و چشمههاي كم آب، و آباديهاي از هم دور قرار داد، كه نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هيچ كدام در آن سرزمين آسايش ندارند. سپس آدم عليه السلام و فرزندانش را فرمان داد كه به سوي كعبه برگردند، و آن را مركز اجتماع و سر منزل مقصود و بار اندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از ميان فلات و دشتهاي دور، و از درون شهرها، روستاها، درّههاي عميق، و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روي آورند، شانههاي خود را بجنبانند، و گرداگرد كعبه لا اله الا اللّه بر زبان جاري سازند، و در اطراف خانه طواف كنند، و با موهاي آشفته، و بدنهاي پر گرد و غبار در حركت باشند. لباسهاي خود را كه نشانه شخصيّت هر فرد است در آورند، و با اصلاح نكردن موهاي سر، قيافه خود را تغيير دهند، كه آزموني بزرگ، و امتحاني سخت، و آزمايشي آشكار است براي پاكسازي و خالص شدن، كه خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشت قرار داد. اگر خداوند خانه محترمش، و مكانهاي انجام مراسم حج را، در ميان باغها و نهرها، و سرزمينهاي سبز و هموار، و پردرخت و ميوه، مناطقي آباد و داراي خانهها و كاخهاي بسيار، و آباديهاي به هم پيوسته، در ميان گندمزارها و باغات خرّم و پر از گل و گياه، داراي مناظري زيبا و پر آب، در وسط باغستاني شادي آفرين، و جادّههاي آباد قرار ميداد، به همان اندازه كه آزمايش ساده بود، پاداش نيز سبكتر ميشد. اگر پايهها و بنيان كعبه، و سنگهايي كه در ساختمان آن به كار رفته از زمرّد سبز، و ياقوت سرخ، و داراي نور و روشنايي بود، دلها ديرتر به شك و ترديد ميرسيدند، و تلاش شيطان بر قلبها كمتر اثر ميگذاشت، و وسوسههاي پنهاني او در مردم كارگر نبود. در صورتي كه خداوند بندگان خود را با انواع سختيها ميآزمايد، و با مشكلات زياد به عبادت ميخواند، و به اقسام گرفتاريها مبتلا ميسازد، تا كبر و خود پسندي را از دلهايشان خارج كند، و به جاي آن فروتني آورد، و درهاي فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد، و وسائل عفو و بخشش را به آساني در اختيارشان گذارد.
۱۰ پرهيز از ستمكاري
پس، خدا را خدا را از تعجيل در عقوبت، و كيفر سركشي و ستم بر حذر باشيد، و از آينده دردناك ظلم، و سر انجام زشت تكبّر و خود پسندي كه كمين گاه ابليس است، و جايگاه حيله و نيرنگ اوست، بترسيد، حيله و نيرنگي كه با دلهاي انسانها، چون زهر كشنده ميآميزد، و هرگز بياثر نخواهد بود، و كسي از هلاكتش جان سالم نخواهد برد: نه دانشمند به خاطر دانشش، و نه فقير به جهت لباس كهنهاش، در امان ميباشد.
۱۱ فلسفه عبادات اسلامي
خداوند بندگانش را، با نماز و زكات و تلاش در روزهداري، حفظ كرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام، و ديدگانشان خاشع، و جان و روانشان فروتن، و دلهايشان متواضع باشد، كبر و خودپسندي از آنان رخت بربندد، چرا كه در سجده، بهترين جاي صورت را به خاك ماليدن، فروتني آورد، و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمين، اظهار كوچكي كردن است. و روزه گرفتن، و چسبيدن شكم به پشت، عامل فروتني است، و پرداخت زكات، براي مصرف شدن ميوهجات زمين و غير آ
ن، در جهت نيازمنديهاي فقرا و مستمندان است. به آثار عبادات بنگريد كه چگونه شاخههاي درخت تكبّر را در هم ميشكند و از روييدن كبر و خودپرستي جلوگيري ميكند
۱۲ تعصّب ورزيدن زشت و زيبا
من در اعمال و رفتار جهانيان نظر دوختم، هيچ كس را نيافتم كه بدون علّت در باره چيزي تعصّب ورزد، جز با دليلي كه با آن ناآگاهان را بفريبد، و يا برهاني آورد كه در عقل سفيهان نفوذ كند، جز شما زيرا در باره چيزي تعصّب ميورزيد كه نه علّتي دارد و نه سببي، ولي شيطان به خاطر اصل خلقت خود بر آدم عليه السّلام تعصّب ورزيد، و آفرينش او را مورد سرزنش قرار داد و گفت «مرا از آتش و تو را از گل ساختهاند»، و سرمايهداران فساد زده امّتها، براي داشتن نعمتهاي فراوان تعصّب ورزيدند و گفتند: «ما صاحبان فرزندان و اموال فراوانيم و هرگز عذاب نخواهيم شد»«» پس اگر در تعصّب ورزيدن ناچاريد، براي اخلاق پسنديده، افعال نيكو، و كارهاي خوب تعصّب داشته باشيد، همان افعال و كرداري كه انسانهاي با شخصيّت، و شجاعان خاندان عرب، و سران قبائل در آنها از يكديگر پيشي ميگرفتند، يعني اخلاق پسنديده، بردباري«» به هنگام خشم فراوان، و كردار و رفتار زيبا و درست، و خصلتهاي نيكو پس تعصّب ورزيد در حمايت كردن از پناهندگان، و همسايگان، وفاداري به عهد و پيمان، اطاعت كردن از نيكيها، سرپيچي از تكبّر و خود پسنديها، تلاش در جود و بخشش، خود داري از ستمكاري، بزرگ شمردن خونريزي، انصاف داشتن با مردم، فروخوردن خشم، پرهيز از فساد در زمين، تا رستگار شويد.
۱۳ علل پيروزي و شكست ملّتها
از كيفرهايي كه بر اثر كردار بد و كارهاي ناپسند بر امّتهاي پيشين فرود آمد خود را حفظ كنيد، و حالات گذشتگان را در خوبيها و سختيها به ياد آوريد، و بترسيد كه همانند آنها باشيد پس آنگاه كه در زندگي گذشتگان مطالعه و انديشه ميكنيد، عهده دار چيزي باشيد كه عامل عزّت آنان بود، و دشمنان را از سر راهشان برداشت، و سلامت و عافيت زندگي آنان را فراهم كرد، و نعمتهاي فراوان را در اختيارشان گذاشت، و كرامت و شخصيّت به آنان بخشيد، كه از تفرقه و جدايي اجتناب كردند، و بر وحدت و همدلي همّت گماشتند، و يكديگر را به وحدت واداشته به آن سفارش كردند. و از كارهايي كه پشت آنها را شكست، و قدرت آنها را در هم كوبيد، چون كينه توزي با يكديگر، پركردن دلها از بخل و حسد، به يكديگر پشت كردن و از هم بريدن، و دست از ياري هم كشيدن، بپرهيزيد، و در احوالات مؤمنان پيشين انديشه كنيد، كه چگونه در حال آزمايش و امتحان به سر بردند، آيا بيش از همه مشكلات بر دوش آنها نبود و آيا بيش از همه مردم در سختي و زحمت نبودند و آيا از همه مردم جهان بيشتر در تنگنا قرار نداشتند فرعونهاي زمان، آنها را به بردگي كشاندند، و همواره بدترين شكنجهها را بر آنان وارد كردند، و انواع تلخيها را به كامشان ريختند، كه اين دوران ذلّت و هلاكت و مغلوب بودن، تداوم يافت نه راهي وجود داشت كه سرپيچي كنند، و نه چارهاي كه از خود دفاع نمايند، تا آن كه خداوند، تلاش و استقامت و بردباري در برابر ناملايمات آنها را، در راه دوستي خود، و قدرت تحمّل ناراحتيها را براي ترس از خويش، مشاهده فرمود. آنان را از تنگناهاي بلا و سختيها نجات داد، و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگواري، و ترس آنها را به امنيّت تبديل فرمود، و آنها را حاكم و زمامدار و پيشواي انسانها قرار داد، و آن قدر كرامت و بزرگي از طرف خدا به آنها رسيد كه خيال آن را نيز در سر نميپروراندند. پس انديشه كنيد كه چگونه بودند آنگاه كه: وحدت اجتماعي داشتند، خواستههاي آنان يكي، قلبهاي آنان يكسان، و دستهاي آنان مدد كار يكديگر، شمشيرها ياري كننده، نگاهها به يك سو دوخته، و ارادهها واحد و همسو بود آيا در آن حال مالك و سرپرست سراسر زمين نبودند و رهبر و پيشواي همه دنيا نشدند پس به پايان كار آنها نيز بنگريد در آن هنگام كه به تفرقه و پراكندگي روي آوردند، و مهرباني و دوستي آنان از بين رفت، و سخنها و دلهايشان گوناگون شد، از هم جدا شدند، به حزبها و گروهها پيوستند، خداوند لباس كرامت خود را از تنشان بيرون آورد، و نعمتهاي فراوان شيرين را از آنها گرفت، و داستان آنها در ميان شما عبرت انگيز باقي ماند. از حالات زندگي فرزندان اسماعيل پيامبر، و فرزندان اسحاق پيامبر، فرزندان اسراييل «يعقوب» (كه درود بر آنان باد) عبرت گيريد، راستي چقدر حالات ملّتها با هم يكسان، و در صفات و رفتارشان با يكديگر همانند است در احوالات آنها روزگاري كه از هم جدا و پراكنده بودند انديشه كنيد، زماني كه پادشاهان كسري و قيصر«» بر آنان حكومت ميكردند«»، و آنها را از سرزمينهاي آباد، از كنارههاي دجله و فرات،«» و از محيطهاي سر سبز و خرّم دور كردند، و به صحراهاي كم گياه، و بيآب و علف، محل وزش بادها، و سرزمينهايي كه زندگي در آنجاها مشكل بود تبعيد كردند، آنان را در مكانهاي نامناسب، مسكين و فقير، همنشين شتران سا