یک روایت هم یافت شد
که با آنکه «اذ و اذای فجائیه» در آن از بیان معصوم ع نیست
ولی تعداد زیادی «اذ» و «اذای» فجائیه در آن آمده
و بیانگر فضیلت و ارائه کرامت از سوی امام جواد علیه السلام است:
الکافی، 1، 492 و 493
أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ خَالِدٍ قَالَ مُحَمَّدٌ وَ كَانَ زَيْدِيّاً قَالَ: كُنْتُ بِالْعَسْكَرِ فَبَلَغَنِي أَنَّ هُنَاكَ رَجُلٌ مَحْبُوسٌ أُتِيَ بِهِ مِنْ نَاحِيَةِ الشَّامِ مَكْبُولًا[1] وَ قَالُوا إِنَّهُ تَنَبَّأَ[2].
قَالَ عَلِيُّ بْنُ خَالِدٍ: فَأَتَيْتُ الْبَابَ وَ دَارَيْتُ الْبَوَّابِينَ وَ الْحَجَبَةَ حَتَّى وَصَلْتُ إِلَيْهِ فَإِذَا رَجُلٌ لَهُ فَهْمٌ؛ فَقُلْتُ يَا هَذَا مَا قِصَّتُكَ وَ مَا أَمْرُك؟
قَالَ: إِنِّي كُنْتُ رَجُلًا بِالشَّامِ أَعْبُدُ اللَّهَ فِي الْمَوْضِعِ الَّذِي يُقَالُ لَهُ مَوْضِعُ رَأْسِ الْحُسَيْنِ فَبَيْنَا أَنَا فِي عِبَادَتِي إِذْ أَتَانِي شَخْصٌ فَقَالَ لِي قُمْ بِنَا فَقُمْتُ مَعَهُ فَبَيْنَا أَنَا مَعَهُ إِذَا أَنَا فِي مَسْجِدِ الْكُوفَةِ فَقَالَ لِي تَعْرِفُ هَذَا الْمَسْجِدَ فَقُلْتُ نَعَمْ هَذَا مَسْجِدُ الْكُوفَةِ قَالَ فَصَلَّى وَ صَلَّيْتُ مَعَهُ فَبَيْنَا أَنَا مَعَهُ إِذَا أَنَا فِي مَسْجِدِ الرَّسُولِ ص بِالْمَدِينَةِ فَسَلَّمَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ سَلَّمْتُ وَ صَلَّى وَ صَلَّيْتُ مَعَهُ وَ صَلَّى عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَبَيْنَا أَنَا مَعَهُ إِذَا أَنَا بِمَكَّةَ فَلَمْ أَزَلْ مَعَهُ حَتَّى قَضَى مَنَاسِكَهُ وَ قَضَيْتُ مَنَاسِكِي مَعَهُ فَبَيْنَا أَنَا مَعَهُ إِذَا أَنَا فِي الْمَوْضِعِ الَّذِي كُنْتُ أَعْبُدُ اللَّهَ فِيهِ بِالشَّامِ وَ مَضَى الرَّجُلُ فَلَمَّا كَانَ الْعَامُ الْقَابِلُ إِذَا أَنَا بِهِ فَعَلَ[3] مِثْلَ فِعْلَتِهِ الْأُولَى فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنْ مَنَاسِكِنَا وَ رَدَّنِي إِلَى الشَّامِ وَ هَمَّ بِمُفَارَقَتِي قُلْتُ لَهُ سَأَلْتُكَ بِالْحَقِّ الَّذِي أَقْدَرَكَ عَلَى مَا رَأَيْتُ إِلَّا أَخْبَرْتَنِي مَنْ أَنْت؟
فَقَالَ: أَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى.
قَالَ فَتَرَاقَى الْخَبَرُ حَتَّى انْتَهَى إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ الزَّيَّاتِ فَبَعَثَ إِلَيَّ وَ أَخَذَنِي وَ كَبَّلَنِي[4] فِي الْحَدِيدِ وَ حَمَلَنِي إِلَى الْعِرَاقِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ فَارْفَعِ الْقِصَّةَ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ فَفَعَلَ وَ ذَكَرَ فِي قِصَّتِهِ مَا كَانَ فَوَقَّعَ فِي قِصَّتِهِ قُلْ لِلَّذِي أَخْرَجَكَ مِنَ الشَّامِ فِي لَيْلَةٍ إِلَى الْكُوفَةِ وَ مِنَ الْكُوفَةِ إِلَى الْمَدِينَةِ وَ مِنَ الْمَدِينَةِ إِلَى مَكَّةَ وَ رَدَّكَ مِنْ مَكَّةَ إِلَى الشَّامِ أَنْ يُخْرِجَكَ مِنْ حَبْسِكَ هَذَا قَالَ عَلِيُّ بْنُ خَالِدٍ فَغَمَّنِي ذَلِكَ مِنْ أَمْرِهِ وَ رَقَقْتُ لَهُ وَ أَمَرْتُهُ بِالْعَزَاءِ وَ الصَّبْرِ قَالَ ثُمَّ بَكَّرْتُ عَلَيْهِ فَإِذَا الْجُنْدُ- وَ صَاحِبُ الْحَرَسِ وَ صَاحِبُ السِّجْنِ وَ خَلْقُ اللَّهِ فَقُلْتُ مَا هَذَا فَقَالُوا الْمَحْمُولُ مِنَ الشَّامِ الَّذِي تَنَبَّأَ[5] افْتُقِدَ الْبَارِحَةَ فَلَا يُدْرَى أَ خَسَفَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوِ اخْتَطَفَهُ الطَّيْرُ.
ترجمه حدیث را از مرحوم مصطفوی تقدیم می کنم:
على بن خالد گويد: محمد كه زيدى مذهب بود، گفت: من در سامرا بودم كه با خبر شدم مردى در اينجا زندانى است كه او را كت بسته از طرف شام آوردهاند و ميگويند ادعاء نبوت كرده است.
على بن خالد گويد: من پشت در زندان رفتم و با دربانان و پاسبانان مهربانى كردم، تا توانستم خود را باو برسانم، او را مردى فهميده ديدم، باو گفتم: اى مرد! داستان تو چيست؟ گفت: من مردى بودم كه در شام جايى كه نامش موضع رأس الحسين است عبادت ميكردم، در آن ميان كه مشغول عبادت بودم شخصى نزد من آمد و گفت: برخيز برويم، من همراه او شدم، ناگاه خود را در مسجد كوفه ديدم، بمن گفت: اين مسجد را ميشناسى؟ گفتم: آرى مسجد كوفه است، پس او نماز گزارد و من هم با او نماز گزاردم در آن هنگام كه همراه او بودم، ناگاه ديدم در مسجد پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله در مدينه ميباشم، او بپيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله سلام داد، منهم سلام دادم و نماز گزارد، منهم با او نماز گزاردم و بر پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله صلوات فرستاد، باز در همان اثناء كه همراه او بودم، خود را در مكه ديدم و پيوسته مناسكش را انجام مىداد و منهم همراه او انجام مناسك مىكردم كه ناگاه خود را در جايى كه عبادت خدا مىكردم در شام ديدم.
چون سال آينده شد، باز بيامد و مانند سال گذشته با من رفتار كرد، در آنجا چون از مناسك فارغ شديم و مرا بشام بازگردانيد و خواست از من جدا شود، باو گفتم: تقاضا ميكنم بحق كسى كه ترا بر آنچه من ديدم توانا ساخته كه بمن بگوئى تو كيستى?
فرمود: من محمد بن على بن موسايم.
اين خبر شهرت يافت تا بگوش محمد بن عبد الملك زيات (وزير معتصم كه پدرش روغن زيت فروش بوده) رسيد، او نزد من فرستاد و مرا گرفت و در زنجير كرد و بعراق فرستاد.
من باو گفتم: گزارش داستان خود را بمحمد بن عبد الملك برسان، او هم چنان كرد و هر چه واقع شده بود در گزارش خود نوشت، محمد در پاسخ او نوشت: بهمان كسى كه ترا در يك شب از شام بكوفه و از كوفه بمدينه و از مدينه بمكه و از مكه بشام برد، بگو از زندانت خارج كند.
على بن خالد گويد: داستان او مرا اندوهگين كرد و بحالش رقت كردم و دلداريش دادم و امر بصبرش نمودم، سپس صبح زود نزدش رفتم، ديدم سربازان و سرپاسبان و زندانبان و خلق اللَّه انجمن كردهاند، گفتم چه خبر است؟ گفتند: مرديكه ادعاء نبوت كرده بود و او را از شام آورده بودند، ديشب در زندان گم شده، معلوم نيست بزمين فرو رفته يا پرندهئى او را ربوده است.
مغنی و بلاغت - تدریس 99 راسل
دوستان عزیز
حتماً فایل مرتبط با «اذا»ی فجائیه بعد از «بینا/ بینما» را مطالعه کنند تا در ساعت درسی صرفه جویی شود.
سپاسگزارم
فردا یکشنبه 19 آبان تا 6:30 صبح
خبر نهایی آمدن یا نیامدنم را در همین کانال منتظر باشید.
قرآن کریم در آیه 108 انعام فرمودند:
وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ ... .
و كسانى را [بتها] كه مشركان به جاى خدا مىخوانند دشنام ندهيد كه آنان نيز خدا را از روى دشمنى كه برخاسته از نادانى است دشنام مى دهند ... .
وقتی به عده ای اشکال می شود که چرا به مقدسات اهل سنت «لعن» می کنید؟ و حسب آیه 108 انعام نباید چنین کنید؛ جواب می دهند: «لعن» غیر از «سبّ» است و خود قرآن در مواردی «لعن» کرده و یا از ائمه معصومین ع گزارش لعن رسیده.
در جواب می گوییم: استناد ما به آیه 108 انعام برای ترک «لعن» برای مقدسات اهل تسنن، استنادی صحیح است به «تنقیح مناط». یعنی وقتی مسلم شد که:
1. امروزه و بالاخص با گسترش فضاهای مجازی و امکان فیلم برداری با «دکمه لباس» توسط جاسوسان و ... فضای خصوصی نداریم و روشن شد که گزارش این «لعن» ها به اهل تسنن می رسد؛
2. و از سوی دیگر کاملاً روشن است که رسیدن این گزارشات به برادران اهل تسنن موجب این می شود که «سنّی محبّ اهل بیت ع» به «سنّی بی تفاوت» یا العیاذ بالله به «سنّی ناصبی» تبدیل شود(کما اینکه در سال های گذشته فراوان اتفاق افتاده که جلسات روضه اهل تسنن برای امام حسین ع، در مناطق سنی نشین ایران، بعضا تعطیل شده و نیز آنها به جای برادری با ما، کینه و بغض شیعه را به دل بگیرند)
لذا به تنقیح مناط روشن می شود که نه تنها نباید سبّ مقدسات اهل سنت را کرد(که سبّ هیچ جایگاهی در فرهنگ دینی ندارد) بلکه «لعن» آنها را هم نباید کرد ولو در جلساتی که تصور می شود کاملاً خصوصی است حال آنکه بعداً با انتشار فیلم جلسه روشن می شود که عمومی بوده!
#لعن #سب #مقدسات #اهل_تسنن
در روایت است که «کونوا لنا زَیناً و لا تکونوا علینا شیناً».
امروز یکشنبه ۱۹ آبان
تدریس حقیر تعطیل است
اذای فجائیه حاوی مطالب بسیار مهمی است
که در پیوند است با "اذ فجاییه" و "مساله ثانیه" در اوخر بحث "فاء "
در ساعت کلاس "اذا"ی فجاییه بحث شود.
در بلاغت هم دو بحث اول انشاء یعنی "حقیقت انشاء" و "دواعی امر"
در ساعت کلاس خوب بحث شود.
به یاری و مشیت خدای متعال
از فردا دوشنبه ۲۰ آبان
درس با قوت برقرار خواهد بود.
نامه وزیر بهداشت به رهبری و تایید یک خیانت/ چه کسانی درباره جمعیت به رهبر انقلاب دروغ گفتند؟ - مشرق نیوز
https://www.mashreghnews.ir/news/1008447/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%A8%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%AF-%DB%8C%DA%A9-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA
دوباره تب و لرز عود کرده
ظاهرا فردا دوباره باید دکتر بروم
به هر حال
تا ۶:۳۰ صبح دوشنبه
منتظر خبر نهایی آمدن یا نیامدن باشید
لطفا حمد شفا
و استغفار برای حقیر محبت بفرمایید.
با سلام و تشکر از الطاف کریمانه همه رفقا در این روزها
که بعضا محبتشان تا ابراز علاقه به عیادت در منزل هم رسید
به عرض می رسانم که امروز مجددا دکتر بودم
هنوز تشخیص به آنفولانزا نیست
ولی هرچه هست خطرناک و احتمال واگیر جدا هست
لذا دوستان را از عیادت پرهیز دادم.
از این بابت شرمنده و عذرخواهم.🌹
در هر حال
با توجه به افت فشار زیاد
و ضعف ریه و حنجره
فردا سه شنبه ۲۱ آبان ۹۸
تدریس تعطیل است.
با عرض پوزش
همه دوستان عزیزرا به جدیت در امر تحصیل و پژوهش دعوت می کنم
لااقل دروس قبل مثل "اذ" در مغنی را در ساعت مغنی
با "دسوقی و دمامینی" تطبیق کنید
و درس جواهر را با "مختصر" در ساعت جواهر
خلاصه با نبودن یک نفر
خللی در "فریضه علم" پدید نیاید ...
قبلا در ایام تعطیلات
صوت های مغنی(مباحث درجه۲و۳ و محذوفات) و جواهر(علم بدیع)
در همین کانال بارگزاری شد
در ساعت کلاس و مباحثه
به هر مقدار می رسید
از همان ها
تدارک کنید.