فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚حل مسئله علمی پیچیده توسط شهید شهریاری با کمک از نماز که رهبر انقلاب نقل کردند.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّـکَ_الفَرَج
#شهدای_هسته_ای
#نهج_البلاغه
▫️قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ، فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْه.
🟤 دل هاى مردم گريزان است، به كسى روى آورند كه خوشرويى كند.
✍اشاره به اينكه انسان، نسبت به كسانى كه نمى شناسد نوعى احساس بيگانگى مى كند; ولى اگر طرف مقابل از طريق محبت وارد شود در برابر او رام مى شود. درست كه انسان ذاتاً روح اجتماعى دارد و نمى تواند تنها زندگى كند و تمام پيشرفت ها و موفقيت های بشر در سايه همين روح اجتماعى است; ولى اين بدان معنا نيست كه در برابر هر فرد ناشناخته اى اظهار محبت و دوستى كند و با او الفت بگيرد; الفت گرفتن احتياج به مقدمات دارد همان گونه كه عداوت و دشمنى نيز مقدماتى مى خواهد در روايات معروف: «الاْنْسانُ عَبيدُ الاحْسانِ; انسان بنده احسان است»
📘#حکمت_50
https://eitaa.com/mohabbatkhoda
#حدیث
🌸 امیرالمومنین امام على (عليه السلام) :
بِالإِيمانِ يُرتَقى إلى ذِروَةِ السَّعادَةِ ونِهايَةِ الحُبورِ
با ايمان است كه میتوان تا اوج خوشبختى و نهايت شادمانى، بالا رفت.
📚 غرر الحكم، ح۴۳۲۳
https://eitaa.com/mohabbatkhoda
14.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_شجاعی
√ آدمایی که تا یه آدم معروف و خاص میبینن یا باهاش عکس میگیرن یا سعی میکنن خودشونو یه جوری بهش بچسبونن، یه اشکال فنی دارن
#یا_اباعبدالله_ع🌷
جزو #خوشبخترین آدمیانیم، حسین
ڪه قرار اسٺ بپاے تو بمانیم، حسین
با تو باشیم بهشٺ اسٺ ڪه دیوانہے ماسٺ
بے تو انگار جهنم زدگانیم، حسین
#شب_جمعه🌙
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
https://eitaa.com/mohabbatkhoda
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
#قسمت۱۵۹🎬
حالم خیلی بد بود,نمیدانم به خاطر وضعیت خاصم بود یااینکه حرفهایی که شنیده وصحنه هایی که دیده بودم,علت این بدحالیم بود.
به خانه که رسیدم ,خودم راانداختم روی مبل وزار زدم,علی دست پاچه ,لیوان شربت عسل برام درست کرد تابخورم ,اما میل به هیچی نداشتم.
علی:سلما چرا اینقد ناراحتی؟؟ببین بچه ها ی مبارز فلسطینی برای شنیدن صداتون از میکروفن تا داخل اورشلیم دنبالتون بودندوصداتون را داشتندووقتی که متوجه شدند,ماشین اسکورت اسراییلی داخل اورشلیم توقف کردوماشین شما به کوره راهی خارج شهر رفت ,از ترس اینکه لو نروند ,تعقیبتان نکردند ودیگه صداتون رانداشتند اما سیستم رد یاب کار میکرد والانم داره محل موردنظر رانشان میده,ببینم توساعت را اونجا جاگذاشتی؟؟
اصلا اونجا چه خبر بود؟چرا گریه میکنی,سلما؟؟جون به لبم کردی بانو....جان علی زبان بازکن....
عقده ی دلم ترکید وشروع کردم به گفتن,از بچه های بیگناه,از جنایتی که قرار بود اتفاق بیافتد ,از زهرا وصورت زیبا ودل مهربانش گفتم.....
ناگاه علی مثل اسپند روی اتش از جا پرید ,یک دستش را به کمر زد ویه دستش هم روی سرش گذاشت ومشغول قدم زدن شد.
خوب میدونستم وقتی علی,خیلی ناراحته ومیخوادتصمیم بزرگی بگیره ,این حالت میشه.
علی:این کار دیگه عمق پستی وشیطان صفتی هست,اینا دست ابلیس هم از پشت بستند,اخه چرا؟؟وروکرد به من وگفت:سلما,یه چیزی بخور وراحت بخواب,من میرم تا بیرون باید کاری انجام بدهم,سعی میکنم ,زود برگردم,در خانه را به روی هیچ کس بازنکن,گوشی موبایلت هم خاموش کن چون نمیخوام درنبود من انورخبیث زنگ بزنه وتومجبوربشی جواب بدی,باید خودم باشم ببینم چی به چیه....
روکردم به علی وگفتم:علی ,تورا خدا یه فکری به حال بچه ها کنید...
علی برگشت طرفم یه بوسه به سرم زد وگفت:مطمین باش سلما...اگه خدابخوادو شده جان خودم را فداکنم,نمیذارم کوچکترین خراشی به بدن بچه ها بیافته ,توکار بزرگی کردی,کشف این قتلگاه دروسط,بیابان کارخیلی بزرگیه,امیدوارم ما هم بتونیم یه خدمتی انجام بدیم.
علی را از زیر قران رد کردم,علی که رفت,گوشیم راخاموش کردم به قران پناه بردم تا شاید هرم اتش درونم را با خواندن ایات نورانی قران,التیام ببخشم.
#ادامه دارد...
💦🌧💦🌧💦🌧
https://eitaa.com/mohabbatkhoda
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
#قسمت ۱۶۰ 🎬
چشم که باز کردم ,خودم را سرسجاده دیدم ,انگار وقت نماز صبح بود ,بلند شدم,وضوگرفتم وبه نماز ایستادم.
راز ونیاز با معبود,نبودن علی را ازیادم برد,نذزکردم برای موفقیت علی ودوستانش ختم صلوات بردارم.
همینطور که چادرنمازم را تا میکردم شروع به صلوات فرستادن کردم.
صبح به ظهر رسید وظهر به شب رسید وختم صلوات من هم تمام شد وخبری از علی نشد که نشد,خیلی نگران بودم,چندبار میخواستم گوشی را روشن کنم وبه علی زنگ بزنم,اما هربار تاکید علی مبنی بر روشن نکردن گوشی جلوی چشمام میامدومنصرف میشدم....
خدایا چه کنم؟؟چقدر زمان دیرمیگذرد....
علی کجایی ای تمام وجودم؟واقعا خانه درنبود علی به قبرستانی متروک میماند,علی وجودش سرزندگی ومهربانی وطراوت بود.
ضعف شدید بربدنم مستولی شده بود,باخودم گفتم حالا من ناراحتم گناه این بچه درونم چیست؟بلندشدم تا چیزی برای خوردن بیاورم که ناگاه با صدای زنگ خانه ,درجای خودم میخکوب شدم.
این دیگه کیست؟تواین دوسالی که تل اویو بودیم با احدالناسی حشرونشر نداشتیم ,نه کسی مارا میشناخت ونه من کسی رامیشناختم,هرکس که پشت دربود انگار دست بردار نبود.
رفتم سمت در هال ودر راقفل کردم که از پشت پرده با دیدن صحنه ی روبه رویم برخودم لرزیدم....
#ادامه دارد....
💦🌧💦🌧💦🌧
https://eitaa.com/mohabbatkhoda
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلام_امام_زمانم
🔹آیا به جانب تو ای پسرِ احمد ؛ راهی هست تا ملاقات شوی؟!
🔸فرازی از دعای ندبه
https://eitaa.com/mohabbatkhoda
محبت خدا
#کنترل_ذهن 85 ما باید بتونیم ذهن خودمون رو کنترل کنیم که هر وقت هر چیزی نبینیم و نشنویم. ⭕️ مثلا م
#کنترل_ذهن 86
خودت هستی و خودت...
حالا خودت ببین چیکارهای؟
اون لحظات تعیین کُنندهست.
🔶 اگه یه مجلس معنوی خوبی هم رفتی بعد باید بری اونجا سر سجاده بِگیحالا من چی دریافت کردم؟ ☺️
حتّی از پای این کانال هم مستقیم بِری، خیلی عبادتت میاد،😊
ولی نه، بگیر بخواب، بعد حالا بلند شو، حالا چی توی ذهنت مونده؟
- والّا چیزی نمونده جز خمیازه!
🔹 خب الآن هر چی خودت داری،الآن خودت برای خودت روضه بخون،
خودت برای خودت مُناجات بخون.
خودت... خودت... توجُّه خودت رو به یه چیزی جلب کُن.☺️
بخواب اوّل، بَعد بیدار شو.👌
🔵 نه اینکه وقتی سیر خوابیدی بیدار بشی! اتفاقاً سَحَر بیدار شو.
خب حالا به چی فکر میکُنی؟
هیچی به این که بخوام برگردم بخوابم!😐
خب، حالا اگه تونستی به یه چیزی فکر کنی دُرُسته...😊