eitaa logo
کتابخانه علامه محدث نوری
122 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
5.4هزار ویدیو
33 فایل
وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸مدرسه توی هرمز دایر کرد. نه که فکر کنید از این مدرسه های زهوار در رفته ای که ظاهراً می گویند ما کارمان آموزش و پرورش است، اما در حقیقت تنها آموزش هستند. 🌸 خروجی هاشان نوعاً، سر از هر جا و ناجایی در می آورند، الّا از شاهراه حقیقت! اخیراً که خیلی هاشان همان آموزش را هم حذفش کرده اند و کارشان شده فقط یاد دادن رقص و آواز و نحوه شکستن حریم ها؛ مدرسه آقا موسی، مدرسه حقیر، با فضا و کار محدود نبود. 🌸آقا موسی کار این مدرسه را از تربیت خودش و باطن خودش شروع کرد و کم کم پای این تربیت را به محدوده همسایه ها و کارگران معدن، و کم کم به کل جزیره، و بعدها به کل هرمز گان کشاند.
🌸خاطرم هست یک روز برای آن مرید از عواقب این فریب کاری ها می گفت و از این که بعد از مرگ چه بلاهایی سرش در خواهند آورد، ولی او حکم همان سنگ را پیدا کرده بود که میخ آهنین بهش کارساز نمی شد. 🌸 می گفت: من اینجا نباشم، یکی دیگه رو می ذارن. آقا موسی می گفت: این که عذر بدتر از گناهه! تو خودت رو هیزم آتش جهنم نکن، کار به بقیه چیزاش نداشته باش. فایده ای نداشت که نداشت. از اینطرف هم، دین آئینی که آقا موسی داشت، بهش اجازه نمی داد بی تفاوت باشد. 🌸بارها دیده بودم با چه توجه، و با چه حواس جمعی قرآن می خواند و تو معنی آیات دقیق می شود. به نظرم آن شب که هوا ابری بود و تمام جزیره و ساحل را ظلمت و تاریکی گرفته بود، آقا موسی اقتدا کرد به حضرت ابراهیم، علی نبیّنا و آله و علیه السلام. تنها نبود، آقا شیخ عباس عباسی هم همراهی اش کرد تنها نبودند. 🌸برداشتن آن سنگ را سار قایق کردنش و بردنش وسط دریا انداختنش توی آب، دل شیر می خواست. دل شیر را خدا می دهد. تنها نبودند.
🌸اصلا مجالی برای شب و خواب شب پیش نیامد! فقط پنج،شش ساعت از دستگیری ام گذشته بود. حسابی شک برم داشته بود؛ نکند کاسه ای زیر نیم کاسه است و اینها می خواهند به لحاظ روحی اذیتم کنند؟ 🌸طرف وقتی تردیدم را دید صدایش را بلند کرد و گفت: چرا نمی ری؟ بگم بندازنت بیرون؟! عبایم را دوش انداختم و عمامه ام را سر گذاشتم. وسایلم را برداشتم و دنبال سرباز راه افتادم. به در خروج که رسیدم، بازش کرد. هنوز توی قدم هایم تردید بود. همین که پا گذاشتم بیرون، انتظار نداشتم با یک جمعیت چند صد نفری مواجه شوم. 🌸کسی فورا مرا در آغوش کشید و درحالی معناقه می کرد، خیلی گرم و پرمحبت مشغول سلام و احوالپرسی شد. نگاهش کردم. با نشانه هایی که اخوی داده بود فهمیدم این همان آقا موسی، یا یا به قول خودشان خالو موسی است. جواب سلام و احوالپرسی را دادم. گفت: ما واقعا شرمنده شدیم که این نامردا شما رو دستگیر کردن حاج آقا.
9.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🌸نسخه های شفابخش برای افسردگی، یاعلی*
🌺🍃بزرگی گفت: وابسته به خدا شويد. پرسيدم: چطوری گفت: چطوری وابسته به يه نفر ميشی؟ گفتم: وقتی زياد باهاش حرف ميزنم زياد ميرم و ميام. گفت: آفرين! زياد با خدا حرف بزن، زياد با خدا رفت و آمد کن. ☂وقتی دلت با خداست، بگذار هر کس ميخواهد دلت را بشکند... ☂وقتی توکلت با خداست، بگذار هر چقدر ميخواهند با تو بی انصافی کنند... ☂وقتی اميدت با خداست، بگذار هر چقدر ميخواهند نا اميدت کنند... ☂وقتی يارت خداست، بگذار هر چقدر ميخواهند نارفيق شوند... هميشه با خدا بمان. ☂چتر پروردگار، بزرگترين چتر دنياست... 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
13.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولش باغه، آخرش داغه محمدرضارنجبر کتابخانه علامه محدث نوری سعادت آباد 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
❇️ امام حسین علیه السلام 🔹إيّاكَ وما يُعتَذَرُ مِنهُ؛ فَإنَّ المُؤمِنَ لايُسييءُ ولايَعتَذِرُ والمُنافِقُ كُلَّ يوَمٍ يُسييءُ ويَعتَذِرُ؛ 🔸از آنچه موجب پوزش‌خواهى شود، بپرهيز؛ زيرا مؤمن، نه بد كند و نه پوزش خواهد، و منافق، هر روز بد كند و [هر دَم] پوزش خواهد. 🌷گزیده تحف العقول، ص ٣٨ 🍎🌿🍎🌿🍎🌿🍎
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 1- خداوند حقّ است و نظام تربيتى از طريق انبيا را هم بر اساس حقّ قرار داده است. 2- بيم و اميد در كنار هم كارساز است. 3- با اين كه وظيفه‌ى انبيا بشارت و انذار است، امّا به دليل غفلت مردم، هشدار انبيا بيش‌تر بوده است. 4- هرگز زمين از حجّت الهى خالى نبوده است. کتابخانه علامه محدث نوری سعادت آباد 🌿🍎🌿🍎🌿🍎🌿
*🦋پل اشمیت* تازه مسلمان از کشور آلمان: *✅زندگی و شهادت امام حسین علیه السلام مبهوتم کرد....* ☝ تازه مسلمانان و رهیافتگان @Sireyoshshagh