eitaa logo
کتابخانه علامه محدث نوری
139 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
32 فایل
وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🔪🐠کشتن ماهی زنده 🔻برخی از مردم به واسطه تصوری که نسبت به ذبح حیوانات حلال گوشت دارند، گمان می کنند اگر ماهی را در بیرون از آب، زمانی که هنوز زنده است، کشته یا قطعه قطعه نمایند، موجب حرام شدنش می شود.‼️ ✅ در حالی که طبق نظر مراجع تقلید، ملاک کلی در این زمینه آن است که ماهی دارای پولک‌، زنده از آب گرفته شود و همین برای حلال بودنش کافی است. 🔅پس کشتن و یا پاک کردن آن در بیرون آب، زمانی که هنوز ماهی زنده است ایرادی ندارد و موجب حرام شدنش نمی‌شود. 📚استفتاء از دفتر مراجع تقلید منبع @ahkamz      ╭┅──────┅╮ @porseshgar ╰┅──────┅╯
8.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌تکذیب خبر شکار شدن پرنده همای سعادت📵 🔺دیروز برخی رسانه‌ها با انتشار عکسی مدعی شده بودند که ۲ شکارچی پرنده «همای سعادت» را پس از رویت اخیر آن در طالقان شکار کردند. 📸عکس منتشر شده مربوط به این خبر در سال ۱۴۰۰ است که محیط‌بانان پرنده هما را در زنجان از چنگال شکارچیان نجات داده بودند.      ╭┅──────┅╮ @porseshgar ╰┅──────┅╯
💗مهدی اینگونه است «چقدر حضرت عجل الله فرجه الشریف مهربان است به کسانی که اسمش را می برند و صدایش می زنند و از او استغاثه می کنند. از پدر و مادر هم به آن ها مهربان تر است!» 🔹از آیةالله بهجت ره 🔹️کتاب حضرت حجّت عجل الله، ص۵۴ @Al_Mansour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 محل تفریح رئیس جمهوری‌های قبلی فروخته شد و مبلغش صرف احداث پل استراتژیک روی آب و وصل کردن قشم به بندر عباس شد 👈 لازم به ذکره که این پروژه هشت سال متوقف شده بود! ⭕️ چرا باید رای بدیم؟ چون انتخابِ خوب، تاثیر داره! @Al_Mansour
⛔️پدران گرامی مراقب باشید از این دسته پدران نباشید👇 پدري كه است پدری كه است پدری كه میکند پدری كه با رابطه عاطفی خوبی ندارد و در تربیت هماهنگ با مادر نیست اینگونه افراد👇👇 و و را در فرزندشان رشد می دهند. اين كودكان و نوجوانان بيماران روانی امروز و آينده هستند.❌ 🦋 کارشناس خــ🌱 ـــانواده و مدرس ‌http://eitaa.com/mohaddesnouri
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ که تمام تنم تنم به رعشه افتاده..😰😰😭😭 و فقط خدا را صدا میزدم بلکه معجزه ای شود که هیولای تکفیری در قاب در پیدا شد و چشمانش به صورتم چسبید... اسلحه را به سمتم گرفته و نعره میزد تا پیاده شوم..😰😰😰 و من مثل جنازهای به صندلی چسبیده بودم که دستش را به سمتم بلند کرد. با پنجه های درشتش سرشانه مانتو و شالم را با هم گرفت و با قدرت بدنم را از ماشین بیرون کشید.. که دیدم سیدحسن زیر لگد این وحشی ها روی زمین نفس نفس میزند و با همان نفس بریده چشمش دنبال بود.😰😰 خودش هم بود و میدانست سوری بودنش شیعه بودنش را پنهان میکند.. و نگاهش برای من میلرزید.. مبادا زبانم سرم را به باد دهد. مادر مصطفی گوشه خیابان افتاده و فقط ناله "یاالله "جانسوزش بلند بود..✨😥 و به هر زبانی التماسشان میکرد دست سر از ما بردارند... یکیشان به صورتم خیره👁 مانده بود و نمیدانستم در این رنگ پریده و چشمان وحشت زده چه میبیند که دیگری را صدا زد... عکسی را روی موبایل نشانش داد و انگار شک کرده بود که سرم فریاد کشید.. _اهل کجایی؟😡👿🗣 لب و دندانم از ترس به هم میخورد... و سیدحسن فهمیده بود چه خبر شده که از همان روی خاک صدای ضعیفش را بلند کرد _خاله و دختر خاله ام هستن. لاله، نمیتونه حرف بزنه! چشمانم تا صورتش دوید و او همچنان میگفت _داشتم میبردمشون دکتر. خاله ام مریضه. و نمیدانم چه عکسی در موبایلش میدید که دوباره مثل سگ بو کشید _ایرانی هستی؟😡👿🗣🗣 یکی با اسلحه بالای سر سیدحسن مراقبش بود و دو نفر، تن و بدن لرزانم را به صلّابه کشیده بودند...😰😭 و من حقیقتاً از ترس... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ http://eitaa.com/mohaddesnouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا