eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي... @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ🍀 🍀میلاد با سعادت محبوبه‌ی ذات، ام الائمه علیهم السلام، حضرت عصمت الله الکبری، خانم فاطمة الزهراء سلام الله علیها را به محضر ملکوتی حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه، ارواح نورانی ائمه هدی علیهم السلام و تمامی شیعیان و محبین آل‌الله تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حقیقت سرّی فاطمی، اسم مستأثره‌ی ذات غیبی است که برای احدی آشکار نشده و در بطون محض است؛ «اللّهمَّ إنّي أسئَلُكَ بِاسمِكَ الّذی خَلَقتَهُ مِن کُلِّكَ فَاستَقَرَّ فِیكَ فَلا یَخْرُجُ مِنْكَ إلي شَيءٍ أبَداً». (صحیفه مهدویه، زیارت ندبه) ◾️...فاطمه، ذات نماست و چون اسم مستأثره‌ی ذات است، جز حضرات ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام، همه‌ی موجودات از عرش تا فرش از ادراک کنه حقیقت فاطمه عاجز و بریده شده‌اند. فلذا فقط این انوار امامت قابلیت زیارت او را دارند و تنها ولایت مطلقه‌ی کلیه، کفو اوست از این رو هم قدر و هم قبرش مجهول است، مگر برای امام اعنی انسان کامل‌. ◾️وَ هی «لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيم، أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا» (دخان/ ۳،۴،۵)؛ امر حکیم آن سرّ مستودعی است که در متن جان فاطمی به ودیعه گذاشته شده است و آن ولایت کلیه‌ی شمسیه است که به یَد اراده‌ی فاطمی بسط وجودی پیدا می‌کند، و از آن مقام مجمل احدی قرآنی، صورت تفصیلی فرقانی می‌یابد؛ «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ». ◾️علی،نقطه آغاز وجود ص ۲۸۵، نکته ۱۰۷◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عصمت باطن ولایت است لذا عصمت، لیلةالقدر و ولایت، یوم القیامة می‌باشد. ◾️در روایات از حضرت عصمت‌الله الکبری و حجة‌الله علی الحجج فاطمه زهرا سلام الله علیها تعبیر به لیلةالقدر و از ائمه‌ی اطهار علیهم السلام اعنی حضرت علی و یازده فرزند امامشان به یوم‌الله و ایام‌الله و یوم‌القیامة شده است. ◾️یوم ظرف ظهور هر شیء را گویند. یوم القیامة ظهور لیلةالقدر است. لیلة‌القدر مقام جبروت و جمعی حقائق تفصیلی نظام هستی است که همه‌ی حقائق عینی خارجی در آن مرتبه صورت علمی بسیط دارند و بلکه عین همند و در موطن ذاتی عین ذاتند. ◾️ظهور این کنز مخفی را قیامت که یوم تبلی السرائر  است می‌گویند از این رو از باطن ولایت که عصمت است یازده ولی اعظم که ایام‌الله هستند ظهور نمودند و آن حقیقت لیلةالقدر، مصداق اتم مقام بسیط و مجرد محض، حضرت فاطمه سلام الله علیها می‌باشد. ◾️علی،نقطه آغاز وجود ص ۳۷، نکته ۱۵◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️بعد از ایّام نسبتاً طولانی حزن و اندوه ماتم دخت بزرگوار پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم و خاطرات تلخ جفاها و جنایاتی که بعد از رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله و سلّم در حقّ این بانوی بزرگوار روا داشتند، در طلیعه‌ی میلاد باسرور این بانوی گرامی قرار گرفته‌ایم. ◾️میوه‌ی حزن در مصائب اهل بیت علیهم السّلام نیل به سرور لقاء آنهاست. اگر کسی ایّام فاطمیّه را با حزن حضرت زهرا سلام الله علیها به شایستگی طیّ کند، در میلاد فاطمه‌ی زهرا علیها السّلام آن نور فاطمی در قلبش متولّد می‌شود. این یک دوره‌ی سلوکی و بسیار معنادار است. ◾️امیدواریم خدای متعال به برکت میلاد بزرگ این کوثر قرآن و قرآن مجسّم، سیّده‌ی نساء العالمین من الاوّلین والآخرین و سیّده‌ی نساء اهل الجنّۀ، امّ‌الائمّۀ و الرّسول و حجّة الله علی الحجج، این الگو و اسوه‌ی امام عصر ارواحنا فداه، این بانوی پیشگام اهل بهشت و شفیعه‌ی روز جزا، قلوب ما را با عنایات خویش به انوار فاطمی منوّر گرداند. ◾️استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حضرت زهرا سلام الله علیها تبلور تمامی خوبی‌ها◾️ ◾️مهم‌ترین واقعۀ روز بیستم جمادی الثّانی، حادثۀ مسرّت بخش میلادِ دختِ بزرگوار پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، زهرای بَتول، کوثرالرسول است؛ که وجود او مظهرِ صفت رحمة لِلعالمینی پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است؛ چون به موجب روایات، پسر، نعمت است و دختر، رحمت؛ بنابراین اگر درمورد پیغمبراکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم قرآن فرمود: «وَمآ اَرْسَلْناكَ اِلّا رَحْمَة لِّلْعالَمِینَ»، تبلور و تجلیِ تمامیّت رحمة للعالمینی پیغمبراکرم، در وجود مقدّسِ صدّیقۀ طاهره، فاطمه زهرا علیها السّلام است؛ بانوی بزرگواری که همان‌طور که در مناسبت‌های مربوط به شهادت حضرت اشاره کردم، فهم بشری از رسیدن به آستانه‌ درکِ بلندای شخصیّت آن بزرگوار قاصر و ناتوان است. ◾️حضرت زهرا علیها السّلام تبلور همۀ زیبایی‌ها، حُسن‌ها و خوبی‌هاست؛ بلکه بالاتر؛ چنان که از پیغمبراکرم روایت شده است که فرمودند: «لَوْ کانَ الْحسْن شَخْصاً»، اگر خوبی و حُسن می‌خواست در قالب یک شخص متبلور شود؛ مجسّم شود، «لَکانَ فاطِمَة»، فاطمه بود. بعد فرمودند: «بَلْ هِیَ اَعْظَم»، بلکه فاطمه از آن هم عظیم‌تر است؛ از تبلور همۀ حُسن‌ها و نیکی‌ها هم عظیم‌تر است. ◾️«اِنَّ فاطِمَةَ اِبْنَتی خَیْر اَهْلِ الْارْضِ عنْصراً وَ شَرَفاً وَ كَرَماً»، دخترِ من فاطمه، بهترینِ مردمِ روی زمین است؛ اعم از مرد و زن؛ تعبیر بسیار عظیمی است! در بین این مردان و زنان، اولیاءِ بزرگ خدا هم هستند؛ أنبیاءِ اولوالعزم هم هستند؛ فرمودند: «اِنَّ فاطِمَةَ اِبْنَتی خَیْر اَهْلِ الْارْضِ عنْصراً وَ شَرَفاً وَ كَرَماً»، دخترم فاطمه، برترینِ مردمِ روی زمین، هم از نظر نژاد، عنصر، خمیر مایه و هم از نظر شرافت و هم از نظر کرامت و بزرگواری‌ است. تبلورِ ایمان است؛ تجسّم تمامیّت ایمان است. ◾️همچنین در مورد آن بزرگوار روایت شده است که پیغمبراکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: «اِنَّ اِبْنَتِی فاطِمَةَ مَلََا الله قَلْبَها وَ جَوَارِحَها اِيماناً وَ يَقِیناً»، دخترم فاطمه، خدای متعال همۀ جوارحِ او را و تمام قلبِ او و روح و جان او را از ایمان و یقین پرکرده است. ◾️یا به موجب یک روایت دیگر، شبیه این روایت:««اِيماناً اِلی مشاشِها»، تا مغز استخوان او را ایمان دربرگرفته است. تجسّم و تبلور ایمان و یقین است؛ تحقّقِ همۀ خوبی‌ها و زیبایی‌هاست. ◾️استاد مهدی طیّب ۸۸/۰۳/۲۱◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️الگوی امام زمان‌ارواحنا‌فداه◾️ ◾️امامِ‌عصر ارواحنافداه فرمودند: الهام‌بخش من در امامت، زندگی و ایفای نقش عظیمی که خدای متعال در هستی بر عهده‌ی من نهاده، بانوی بزرگوار اسلام، فاطمه‌ی‌زهراسلام‌الله‌علیها است. ◾️ « فِی ابْنَةَ رَسُول الله(صلی الله علیه واله) لِی أُسْوَةُ حَسَنَةً» (۱): ◾️برای منِ امام زمان، بهترین الگو برای تأسّی، در وجود دختر رسول خداست. ◾️اگر همه‌ی خلایق برای رسیدن به قرب الهی، باید به منِ بقیّة‌الله تأسّی کنند، من باید به مادرم فاطمه‌ی‌زهرا سلام‌الله‌علیها تأسّی کنم. ☑️استاد مهدی طیّب (۸۸/۲/۱۷) ◾️ ۱. مجلسی،بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه‌ی ۱۸۰◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️«اِنَّ فاطِمَةَ اِبْنَتی خَيْرُ اَهْلِ الْاَرْضِ عُنْصُراً وَ شَرَفاً وَ كَرَماً» دخترِ من، فاطمه، بهترینِ مردمِ روی زمین است؛ اعم از مرد و زن؛ تعبیر بسیار عظیمی است! در بین این مردان و زنان، اولیاءِ بزرگ خدا هم هستند؛ أنبیاءِ اولوالعزم هم هستند. فرمودند: «اِنَّ فاطِمَةَ اِبْنَتی خَيْرُ اَهْلِ الْاَرْضِ عُنْصُراً وَ شَرَفاً وَ كَرَماً» دخترم فاطمه، برترینِ مردمِ روی زمین، هم از نظر نژاد، عنصر، خمیرمایه و هم از نظر شرافت و هم از نظر کرامت و بزرگواری است. تبلورِ ایمان است؛ تجسّم تمامیّت ایمان است. ◾️در محضر استاد مهدی طیب - جلسه‌ی۲۱ خرداد ۸۸◾️ ◾️میلاد امُّ‌الائِمةالنُّجَباء، سَیِّدَةِ النِساء فِی الاخِرَه وُ الدُّنیا، فاطِمَه الزَهراء صَلواتُ الله وَ سَلامُهُ عَلَیها مبارک باد. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️اصل درخت طوبی در بهشت در خانه‎ی امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهما السّلام است و در خانه‎ی هر مؤمنی شاخه‎ای از آن سر کشیده است. ◾️وقتی حضرت زهرا علیها السّلام در مدینه به نماز می‎ایستادند، پنج نور از ایشان در آسمان مدینه پخش می‎شد؛ نورهای سفید و زرد و سبز و قرمز و سیاه. نور سفید، زیبا است ولی مربوط به اوّل راه است. نور سیاه از همه افضل است و نور معرفت است و آنجا دیگر غیر از خدا دیده نمی‎شود. حضرت زهرا علیها السّلام هر پنج تجلّی را داشت. ◾️حوض کوثر مال حضرت زهرا علیها السّلام است. کوثر یعنی کثرات. کثرات مال خانم زهرا است. واحد مال خداست و کثرات مال حضرت زهرا علیها السّلام است و آن حضرت امور عالم کثرت را ردیف می‎کند. ◾️کوثر یعنی کثرت، یعنی آبش خیلی زیاد است؛ دوازده نهر از آن حوض منشعب شده است. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️کتاب مصباح الهدی تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️در هم رشد هست. خداوند اهل بهشت را درجه به درجه بالا می‎برد تا به قرب و پشت سر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام برسند. ◾️نعمت‎های بهشتی جزای عبادت‎هایی است که شخص در دنیا انجام داده است؛ امّا راه یافتن به قرب تنها با فضل الهی امکان‎پذیر است. ◾️از بهشت خبر رسیده است. مثلاً خبر آمده است که شخصی که به رضا رسیده، به رضوان که بالاترین درجه‎ی بهشت است، می‎رسد. امّا از قرب هیچ خبری نیامده است. ◾️چیزهای دائمی ‎را از خدا بخواهیم. بهشت دائم است، ولی جهنّم روزی خاموش و تمام می‎شود. بهشت صفا و وفا و عزّت خداست. ☑️مصباح الهدی، ص ١٥٤ ◾️شرح و توضيح مبحث چهاردهم: ١/ استاد مهدی طيّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️بسيار عظمت حضرت زهرا (سلام الله عليها) مرا در خود فرو برده بود؛ چه در منزل و چه در مسجد النّبىّ؛ ◾️بالاخصّ در مسجد رسول‌الله (صلی الله علیه واله)، به‌قدرى عظمت آن حضرت متجلّى بود كه گويا: تمام مقام نبوّت با تمام خصوصيّاتش و تمام مدارج و معارجش و تمام درجات و مراتبش در آن حضرت متجلّى است؛ ◾️و آن بَضْعۀ رسول‌الله، سرّ و حقيقت و جوهرۀ رسول‌الله است؛ و مانند آن، موجودى كه حامل و ضامنِ آن سرّ باشد و در مقام وحدت عين رسول‌الله باشد، غير از وى خداوند تعالى موجودى را نيافريده است. ◾️ (روح مجرّد، ص۱۴۶)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️آن‌کار که بازپسینِ کارها می‌دانستم، پیشینِ همه بود و آن رضای والده [مادر] بود... ◾️آن‌چه در جمله ریاضت و مجاهده و غربت و خدمت می‌جُستم، در آن یافتم که یک شب، والده از من آب خواست، برفتم تا آب آورم در کوزه آب نبود، و بر سبو رفتم نبود. در جوی رفتم آب آوردم، چون باز آمدم، در خواب شده بود. شبی سرد بود، کوزه بر دست می‌داشتم. چون از خواب در آمد، آگاه شد آب خورد و مرا دعا کرد که دید کوزه بر دستِ من فسرده بود. گفت: چرا از دست ننهادی؟ گفتم ترسیدم که تو بیدار شوی و من حاضر نباشم. ◾️ (تذکرة ‌الاولیاء)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات32-28 آل عمران، قسمت دوم بخش سوم1⃣ تهديد و تحزير شديد به كسانى كه كافران را ولى و دوست مى گير
آیات 32-28 آل عمران، قسمت دوم بخش سوم2⃣ تهدید و تحریر شدید به کسانی که کافران را ولی و دوست می گیرند و اینکه فرمود: ((و الی الله المصیر)) دلالت دارد بر اینکه شما از این عذاب راه گریزی ندارید، و خدا هم از آن صرف نظر نمی کند، و این خود تهدید در جمله قبلى را تاكيد مى نمايد. و اين آيات يعنى آيه : ((لا يتخذ المومنون الكافرين اولياء)) و آيات بعدش از خبرهاى غيبى قرآن كريم است ، كه توضيح آن ان شاء اللّه در سوره مائده مى آيد. قُلْ إِن تُخْفُوا مَا فى صدُورِكمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ ... بگو اگر آنچه در دل داريد چه نهان كنيد و چه اظهار نمائيد خدا آن را مى داند، اين آيه ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 24 نظير آيه : ((و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه ، يحاسبكم به اللّه )) است با اين تفاوت كه در آيه مورد بحث ابتدا نهان داشتن را و سپس ‍ اظهار كردن را آورده ، و در آيه سوره بقره بعكس ذكر فرموده ، و اين بطورى كه گفته اند بدان جهت است كه آيه مورد بحث فرموده چه آن كنيد و چه اين كنيد خدا آنرا مى داند و در آيه سوره بقره فرموده : ((خدا آن را حساب مى كند))، و مناسب تر به حال دانستن اين است كه متعلق به مخفى شود، و مناسب تر به حال حساب كردن اين است كه متعلق به ظاهر و آشكار گردد. در آيه شريفه رسول گرامى خود را مأمور نموده اين حقيقت را ابلاغ كند كه آنچه در نفس دارند چه پنهانش كنند و چه اظهارش بدارند، خدا آن را مى داند و خودش آنرا بيان نكرده ، با اينكه در آيات سابق حقايق را خود خدا بيان مى كرد و اين تغيير سياق جز براى اين نبوده كه بفهماند خدا بزرگتر از آن است كه خودش با افرادى كه مى داند در آينده با او مخالفت مى كنند، هم كلام شود، همچنان كه نظير اين تغيير سياق را در جمله ((و من يفعل ذلك ...)) ديديم . و در جمله : ((و يعلم ما فى السموات و الارض ، و اللّه على كل شى ء قدير)) مشابهتى با آيه سوره بقره هست ، كه در سابق درباره اين مشابهت سخن رفت . يَوْمَ تَجِدُ كلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَت مِنْ خَيرٍ محْضراً وَ مَا عَمِلَت مِن سوءٍ از اتصال سياق كلام برمى آيد كه اين آيه تتمه گفتار در آيه قبلى باشد، كه در آن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) را مأمور به ابلاغ كرده بود، و ظرف (يوم ) متعلق به مطلبى تقديرى است ، و تقدير كلام ((اذكر يوم تجد...)) است ، يعنى بياد آر روزى را كه چنين و چنان مى شود، و يا متعلق به جمله : ((يعلمه اللّه و يعلم ...)) است ، 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره◾️ ▪️ظاهراً روایت است که بعد از ظهور حضرت حجت ـ صلوات‎اللّه‎علیه ـ و نزول حضرت عیسی ـ علی نبیّناو آله و علیه‎السّلام ـ حضرت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف برای نماز به حضرت عیسی می فرماید: «تقدّم!» (پیش بایست!) ▪️او هم می گوید: «انتم أمّة محمّد یؤمّ بعضکم بعضاً؛ شما از امت [حضرت] محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله هستید و باید یکی از خود شما بر سایرین امامت کند». ▪️او می‎فرماید: «تقدّم» و این می گوید: «أنتم أمّة محمّد یؤمّ بعضکم بعضاً». ☑️معلوم می‎شود تقدّم امام با امامت امام، ملازمت دارد؛ کأنّه شرطیت مقصودش هست، نه تکلیف. ▪️البته قاعده این استکه [حتی اگر حضرت عیسی جلو می‌ایستاد] به همین شریعت [اسلام] نماز می‌خواند. مقتدا و مقتدی و امام و مأموم به همین شریعت هستند، نه اینکه او همان‌طور که در شریعت خود نماز می‌خواند برای ما هم همان‌طور نماز بخواند. ▪️معلوم است که [حتی] اگر [ایشان هم امام] باشد این برای ما صحت ندارد. لکن او هم این کار را نمی‌کند. ▪️اینکه خود این [مطلب که] امامت مسلمان باید بر مسلمان باشد، این را می‌خواهد [تأکید کند]. با اینکه او می‌گفت تقدم؛ این می‌گوید: «أنتم أمّة محمّد یؤمّ بعضکم بعضاً». معنایش این است که تقدم و امامتِ امام یک مطلب است. ◾️بیانات در درس خارج فقه کتاب الصلاة، ٢٠ آبان ١٣٧۵◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️..در ديوان راقم آمده است : از سود و زيان گذر كه بايد گذرى از هر دو جهان گذر كه بايد گذرى خود را چه كنى كه رهزن تست خوديت از رهزن جان گذر كه بايد گذرى ◾️و چون آخر الامر فرد بسوى او برگشتن است ازهم اكنون بموت اختيارى فرد و مجرد شو كه تا از تعلق بعلائق و حبائل جسمانى رهايى نيابى ، بسر منزل مقصود نميرسى به هوش باش كه اين دار دار مقام نيست بلكه نشأه كسب و كار است ، الدنيا مزرعة الاخرة ◾️و اين روزها و ماهها براى ما فراسخ و مراحل است و همه مسافريم كه يك آن قرار نداريم و بسير سريع در راهيم و بازگشت همه بسوى خداى متعال است ،انا لله و انا اليه راجعون. ◾️نصوص الحکم بر فصوص الحکم ◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️استاد صمدی آملی: ◾️حضرت آقا روحی فداه در مطلع کتاب شریف دروس معرفت نفس چنین آورده اند که:انسان کاری مهمتر از خودسازی ندارد و آن هم مبتنی بر خودشناسی است. ◾️واین کمترین در شرح آن آورده است که:باغبان برای پرورش درختان خود، باید ابتدا هر کدام از آنها را بشناسد.عمل فرع بر علم و علم ،مصحّح آن است، لذا در روایت آمده :"العلم امام العمل" خودسازی چون عمل است ،متفرع بر خودشناسی است این است که معرفت نفس از هر امری برای انسان حیاتی تر است. ☑️عصاره ی عالم @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین   ☑️قسمت ۵۳ قال سید الکونین صلوات الله علیه: «حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِن
  ☑️قسمت ۵۴ ◾️این اشباح از مرتبه‌ی اعلای عرش در نفس حضرت آدم تمثل نوریه پیدا کرده‌اند یعنی نفس انسان می‌تواند این اشباح را نشان دهد چرا که تنها مخلوقی است که قابلیت بی‌منتها دارد و به تعبیر حکما فوق مقوله است و حد ندارد. تمام مخلوقات عالم حد دارند. جبرئیل و میکائیل هم حد دارند. ملائکه‌ی مهیمین حد دارند و حدشان این است که فقط متوجه خدا هستند و از غیر خدا غافلند پس محدود به حد معینی هستند اما نفس ناطقه‌ی انسانی محدود به حد معینی نیست لذا می‌‌تواند این نور را در خودش به اندازه‌ی قابلیتش تجلی دهد. چهارده انسان نوریه آمده‌اند که توانسته‌اند این نور واحد را به نحو اتمّ در نفس خودشان جلوه‌گری کنند. فقط این چهارده نفر توانسته‌اند در عالم به این مرتبه برسند. خیلی‌ها خیز برداشتند اما نتوانستند. در کربلا هم اگر می‌بینید که حضرات علی اکبر و عباس بن علی علیهم السلام آن‌قدر بی‌تاب آب هستند، در واقع طالب این مرتبه بودند. البته اشکالی هم ندارد چه ایشان از بس رشد معنوی داشته‌ و جانشان سعه‌‌ی وجودی پیدا کرده بود، کم مانده بود که به این مرتبه‌ برسند؛ «يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ»‌، از بس به مقام امامت قرب پیدا کرده بودند که نزدیک به وصول به این مقام بودند به همین خاطر پیوسته طالب آن بودند. ◾️دقت دارید که در کربلا همه مدام طلب آب می‌کنند. بله، جسم ایشان به شدت تشنه‌ی آب بود. بالاخره هوا گرم بود؛ بی‌آبی و گرما و جنگ باعث می‌شود که جسم خواستار آب شود اما صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی... بنا بر مبنای تطابق کونین، جان این شهدای کربلا نیز طالب آبی بود، همان آبی که حیات هر شیئی را مسبب است: «جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَّ شَیءٍ حَی»‌. خودِ شئ انکر نکرات است، یعنی این کلمه‌ی شئ به هر چیزی اطلاق می‌شود. وقتی در کنار آن یک کُل هم آمده است، این آیه در واقع همه مخلوقات از ملائکه عالم علیّین تا مخلوقات نشئه شهادت و طبیعت را شامل می‌شود. «بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَریٰ وَ بِوُجودِهِ ثَبَتَتِ الاَرضُ وَ السَّماء». هم تثبت عالم خلقت اعنی تحقق متن واقع و نیز خلقت مخلوقات، به یمن وجود و به واسطه‌ی امام است بنابراین، حضرت علی اکبر علیه الصلاة و السلام که به این امر واقف بود، از پدرش چنین آبی را طلب می‌کرد. آیا ایشان که اشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً به رسول الله است نمی‌داند که آبی در خیمه‌گاه اباعبدالله الحسین وجود ندارد؟ بله که می‌داند! ایشان از همه بهتر و بیشتر به ادب مع الامام ملتزم است و آن را رعایت می‌کند، مسلّم است که ایشان می‌داند که آبی وجود ندارد، ایشان قطعا می‌داند که حضرت علی اصغر به شدت تشنه است و اقتضاء ادب این است که آبی از پدرش طلب نکند. با این حال چگونه است که به پدر عرضه می‌کند که يَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي؟! خون شهیدان را ز آب اولی تر است این سخن از صد صواب اولی‌تر است تو ز سرمستان قلاوزی مجو جامه چاکان را چه فرمایی رفو ◾️این چه آبی است که او می‌طلبد؟ این چه آبی است که به واسطه‌ی آن قوت می‌یابد تا بر دشمنان غلبه کند؟ آیا ‌این قوت، همین قوت ظاهری است؟ آیا انسان به صرف نوشیدن آب ظاهری و سیراب شدن ظاهری قوت می‌یابد که بر اعداء غلبه پیدا کند؟! این قوت قوت دیگری است... قوتت از قوت حق می‌جهد... به تعبیر جناب مولوی؛ قوت جبریل از مطبخ نبود بود از دیدار خلّاق ودود این قوت باطنی است که از آب حیات ولایت منشعب می‌شود...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره   ☑️قسمت ۲۳  «يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ
  ☑️قسمت ۲۴ ◾️«فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ» (توبه/۱۰۵). خدا ناظر بر اعمال ماست. «أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ» (علق/۱۴) اصلا یکی از اسماء حق متعال خبیر است. خبیر یعنی «فَإِنَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ» به این معنی که او به کوچکترین اعمال و خطورات ذهنی ما آگاه است. علاوه بر خداوند متعال رسول او یعنی امام زمان او نیز آگاه هست. علاه بر این، مؤمنین که همین اولیاء الهی هستند نیز آگاهند. اولیاء الهی کسانی هستند که تور پهن کرده‌اند و ناظر هستند. اگر ببینند نفس کسی هنوز رو به سوی عقلانیت دارد خوشحال می‌شوند. این نفس «تَسُرُّ النَّاظِرِينَ» است که ائمه سلام الله علیهم و اولیاء الهی با نگریستن به آن مسرور می‌شوند. نفسی که این‌گونه است امید به ذبح کردن و نجات دادنش وجود دارد. در مسلخ عشق جز نکو را نشکند روبه صفتان زشت‌خو را نکشند ◾️لذا در کربلا می‌بینیم که جناب حر که نفسش رو به سوی عقل دارد، ذبح می‌شود. وقتی که امام حسین علیه السلام هنگام نماز خواندن به حر می‌گوید که تو با سپاه خود نماز بخوان و من با سپاه خودم، جناب حر که هنوز نفسش رو به سوی عقل کل دارد با اباعبدالله نماز می‌خواند. این نشان می‌دهد که این نفس مستعد ذبح شدن است. لذا در کربلا وقتی امام حسین علیه السلام حر را می‌دیدند مسرور می‌شدند چون این نفس تَسُرُّ النَّاظِرِينَ است. اولیاء خدا همین‌ گونه هستند. وقتی کسی که نفس مستعدی دارد پیش ولی خدا می‌رود، ولی خدا از دیدن نفسی که قابلیت ذبح شدن دارد خوشحال می‌شود و ذبحش می‌کند. ولی خدا ذابحی است که وقتی شما را ذبح می‌کند اصلا متوجه آن نمی‌شوید. لذا یکی از راه‌های کشتن نفس آن است که انسان خودش را به یک پیر برساند. شکل اتم آن شرکت در مجالس اهل‌بیت علیهم‌السلام است. اولیاء الهی مقید هستند و جلوه‌ای از جلوات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌باشند. گر دست نمی‌دهد وصالش دست من و دامن خیالش ◾️ما که توفیق نداریم خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برسیم، خدمت دوستان حضرت می‌رسیم. وقتی شما در کنار پیر نشستید؛ آن پیر به وجود و نور خودش تو را ذبح می‌کند. دست به باطنت می‌کشد و اصلاحت می‌کند. وقتی خدمت حاج آقای دولابی می‌رسیدیم می‌فرمود وقتی شما وارد جلسه می‌شوید من نفس شما را ورق می‌زنم و به وفق نفس شما حرف می‌زنم. ولیّ خدا مثل آب کر است و نجاسات اگر در معرض آب کر قرار بگیرد پاک می‌شود. او نیز طاهر است و طهارت می‌بخشد.
☑️عارفان شیعه: حاج محمّد اسماعیل دولابی ▪️ولادت: ۱۲۸۲ هـ.ش محلّ ­ولادت: تهران ▪️وفات: ۹ بهمن ۱۳۸۱ ه.ش ▪️محلّ­ دفن: حرم حضرت معصومه علیها السّلام، صحن عتیق، مقبره­ ۲ ▪️استاد عرفان: محمّدجواد انصاری همدانی ◾️پدر بزرگوارش معتمد محل و منزلشان همواره میزبان علما و برجسته‌گان بود. در جوانی به شغل کشاورزی اشتغال داشت و از همان ابتدا آثار لطف و عنایت حق به ایشان نمایان بود. ◾️جذبه­‌ی محبّت اهل بیت علیهم ­السّلام همواره دلیل و راهنمای او بود و این محبّ صادق را با مشاهد مشرّفه و مجالس خاندان عصمت و طهارت علیهم ­السّلام مأنوس ساخته بود. ◾️در شرح سابقه‌ی سلوکی ایشان در مقدمه کتاب مصباح الهدی از زبان آن بزرگوار ذکر گردیده است: ◾️«اوّل، اهل عبادت، ‌مسجد رفتن، محراب ساختن و امام جماعت بردن بودم. بعد اهل توسّل به اهل‎ بیت علیهم ‎السّلام و گریه و عزاداری و اقامه‎ی مجالس ذکر اهل بیت علیهم ‎السّلام شدم. تا اینکه در پایان به شخص برخوردم و به او [آیت‎الله شیخ محمّدجواد انصاری همدانی] دل‌ دادم و از وادی توحید سر در آوردم. خداوند لطف فرمود و در هر یک از این کلاس‎ها افراد برجسته و ممتاز آن کلاس را به من نشان داد، ولی کاری کرد که هیچ‎ جا متوقّف نشدم، بلکه تماشا کردم و بهره بردم و عبور کردم تا اینکه به وادی توحید رسیدم. در طول این دوران همیشه یکّه‎شناس بودم و به هر کس که دل می‎دادم، خودم و زندگی و خانواده‎ام را قربان او می‎کردم تا اینکه خود او مرا به بعدی تحویل می‎داد و من که وی را بالاتر از قبلی می‎دیدم، از آن پس دور او می‎گشتم» ◾️«به هر تقدیر، همه‎ی عنایاتی که به من شد، از برکات امام حسین علیه‎السّلام بود. از راه سایر ائمّه علیهم السّلام هم می‎توان به مقصد رسید، ولی راه امام حسین علیه‎السّلام خیلی سریع انسان را به نتیجه می‎رساند. چون کشتی امام حسین علیه‎السّلام در آسمان‎های غیب خیلی سریع راه می‎رود. هر کس در سیر معنوی خود حرکتش را از آن حضرت آغاز کند، خیلی زود به مقصد می‎رسد» ◾️عشق و ارادت خاصّی به حضرت سیّدالشهداء علیه ­السّلام داشت. از خودشان نقل است: «یک بار بعد از گریه کردن بسیار بر امام حسین علیه ­السّلام آمدم ایوان جلو اتاق دراز کشیدم؛ ناگهان دیدم ملائکه فوج فوج از آسمان می­‌آیند و داخل سینه‌ی من طواف می‌کنند و بر می­‌گردند!» ◾️سالیان متمادی مجالس او محفل انس و محبّت و مورد توجّه و اقبال عموم تشنگان معنویّت و اخلاق بود؛ او با زبانی ساده و شیوا مطالب عرفانی و اخلاقی را بیان می­‌کرد. ◾️از کلمات گهربار و دلنشین ایشان است که می‌فرمود: «امیدوارم نهج­‌البلاغه را قبل از هر کتاب دیگر بخوانید. اگر دیدی کسی عالِم و نابغه شد، علی علیه ­السّلام یک تلنگر به قلبش زده است؛ کلام امیرالمؤمنین علیه ­السّلام قوّت کمر شیعیان است؛ کمر انسان را قرص و محکم می­‌کند» ◾️کسانی که در محفل این پیر فرزانه حاضر می‌شدند، گویی گمشده‌ی خود را در این جلسات هفتگی می­‌یافتند؛ چنان محبّت اهل بیت علیهم ­السّلام را در دل‌ها به جوش می­‌آورد که به محض بردن نام حضرت سیّدالشهداء علیه ­السّلام ناله‌ها بلند می‌شد و وقتی اشاره‌ای به وجود مقدّس حضرت حجّت اَرواحُنا‌ ­لِتُرابِ­ مَقدَمِهِ ­الفِداه می­‌کرد، اشک­‌ها سرازیر می‌شد؛ می­‌فرمود: «غم یعنی انتظار، یعنی کیست که مرا بخنداند؟ غمی که در سرّ و نهان انسان است و آن را به مردم نشان نمی‌دهد؛ عبادت می­‌کند، نماز می‌خواند، مثل مردم لبخند می‌زند تا اذیّت نشوند؛ هر جا گریه می­‌کنند او هم گریه می‌کند؛ امّا آن غم علاج نمی­‌شود. آن غم، ظهور حضرت ولیّ­ عصر اَرواحُنا­ لِتُرابِ­ مَقدَمِهِ ­الفِداه را می‌خواهد، جمال امامش و ملاقات وجه­­ الله را می‌خواهد. آن­ وقت مثل گل باز می­‌شود» ◾️سرانجام این عارف متّقی در شب دحوالارض و در نهم بهمن ماه سال ۱۳۸۱ هجری شمسی خرقه‌ی خاکی را رها ساخته و از این عالم هجرت کرد. روحش شاد. @mohamad_hosein_tabatabaei
دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندم هزار نامه به پای کبوتری که، ندارم؟ شبیه ابر بهاری، دلم عجیب گرفته کجاست شانه امن برادری که ندارم؟ @mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي... @mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️گوشه‌هایی از سبک تربیتی و حال و هوای جلسات عرفانی مرحوم حاج میرزا محمّد اسماعیل دولابی - ◾️ ☑️نهم بهمن سالروز عروج مرحوم حاج اسماعیل دولابی ▪️مرحوم حاج میرزا محمّد اسماعیل دولابی به منظور تربیت و ارشاد تشنگان زلال معرفت، قریب چهل سال در تهران جلسات هفتگی متعدّد را اداره کرد که در آنها مردان و زنان از اقشار گوناگون، از نوجوانان و جوانان گرفته تا کهنسالان و سالخوردگان، از روحانیّون گرفته تا تحصیل‌ کرده‌های دانشگاهی، از دانش‌آموزان دبیرستانی گرفته تا اساتید حوزه و دانشگاه، از افراد کاملاً غیر سیاسی گرفته تا طرفداران و فعّالان جناح‌های متضادّ سیاسی، فارغ از هرگونه تفاوت‌های خلقی، با یگانگی و صفا در کنار هم نشسته و از زلال معارف ولائی و توحیدی که از عالم غیب به وساطت وجود استاد و به زبان آن بزرگوار به سوی طالبان حقیقت و معنی جاری می‌گشت سیراب می‌شدند. ▪️از ویژگی‌های مکتب تربیتی و سبک جلسات مرحوم دولابی، رضوان الله تعالی علیه، به موارد زیر می‌توان اشاره کرد: ▪️الف) محور اصلی در نگرش و روش عرفانی آن بزرگوار، محبّت خدا و خوبان خدا بود و چنان اشخاص را شیفته‌ی جمال الهی و حسن و نیکویی پیامبر اکرم و اهل بیت کرامش علیهم السّلام می‌کرد که به سهولت از دام جاذبه‌های دنیوی و حتّی اخروی می‌رهیدند و تمامی آرمان و اندیشه‌ و تلاش و همّت ایشان بر تقرّب و وصال خدا و خوبان خدا متمرکز می‌شد. ▪️ب) در مجالس آن بزرگوار چنان روح توحید در وجود حاضران دمیده می‌شد که جز خدا، احدی را در عالم مؤثّر نمی‌دیدند و با ایجاد محبّت و حسن ظن و اعتماد به خدا و خوبان خدا، تمامی مقدّرات الهی را به شیرینی و با دل شاد پذیرا گشته و رضا و شکر بر تمامی وجودشان حاکم می‌شد. ▪️ج) در پرتو محبّت و حسن ظنّ به خدا و خوبان خدا، در جلسات آن بزرگ، یأس و ناامیدی از وجود هر شکست خورده‌ی در عرصه‌ی امور دنیوی و از روح و جانِ هر از پای فتاده‌ی در مصاف با نفس و شیطان و امور معنوی، زایل و روح امید و نشاط در ادامه‌ی راه حیات و طیّ طریق عبودیّت در کالبد حاضران دمیده می‌شد. ادامه دارد.... 《 یادمان چهلمین روز هجرت فقید سعید حاج میرزا محمّد اسماعیل دولابی 》 ◾️استاد مهدی طیّب ۸۱/۱۲/۱◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️گوشه‌هایی از سبک تربیتی و حال و هوای جلسات عرفانی مرحوم حاج میرزا محمّد اسماعیل دولابی - ◾️ نهم بهمن سالروز عروج مرحوم حاج اسماعیل دولابی ▪️د) فضای معرفتی حاکم بر جلسات آن بزرگ به نحوی بود که به تعبیر خود آن عزیز، همه را دست خالی می‌کرد و از هر کس هر چه را داشت می‌گرفت. اگر شخص کوله‌باری از گناهان و معاصی بر دوش خود احساس می‌کرد چنان حقیقت استغفار در روح و جانش جریان می‌یافت و غفّاریّت خدا را مقدّم بر استغفار خویش می‌دید که تردید در بخشیده و پاک شدن خود از گناهان را سوءظنّ به خدا و بی‌ ادبی به حضرت حق مشاهده می‌کرد و اگر کوله‌باری از طاعات و عبادات بر دوش داشت، از یک سو چنان کرده‌های خود را در برابر عظمت حقِّ خدا حقیر و ناچیز می‌یافت و از سوی دیگر آن‌ سان حول و قوّه و پیکر و نیروی خود را در حول و قوّه‌ی الهی فانی و خود را در طاعات و عبادات خویش بی نقش و سهم و همه را به مصداق «ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللهِ»، کارِ خدا می‌یافت که کوله‌بار خویش را از کمترین طاعت و عبادت تهی می‌دید. ▪️و) زیبابینی و مثبت‌نگری و تمرکز در جنبه‌های مثبت همه‌ چیز، روحیّه و نگرشی بود که در جلسات مرحوم دولابی به حاضران القاء می‌شد و در اثر آن، افراد می‌آموختند که چگونه در دل هر تلخی و مرارت، شیرینی و حلاوت، و در درون هر عُسر و سختی، یُسر و راحتی، و در دل هر آشفتگی و پریشانی، حکمت و نظام‌مندی را کشف کنند و بدین‌گونه علاوه بر اینکه همه‌ی آتش‌های عالَم، بر آنها گلستان ‌شود، به آمادگی لازم برای راه یافتن به زیبایی‌های بزرگتر هستی، و شهود جمال مطلق الهی و تجلیّات اعظم آن، یعنی انوار مقدّس معصومین علیهم السّلام نایل شوند. ▪️ز) فضای لطیف جلسات مرحوم دولابی چنان روح‌نواز و آرامش‌بخش بود که به هر خسته‌جانِ از راه رسیده‌ای که در تعارض‌ها و کشاکش‌های دنیوی، توان و طراوت روحی خود را باخته و به تعب و رنجوری دچار گشته بود، آرامشی وصف ناشدنی و طراوتی تصوّر ناپذیر می‌بخشید و لااقل شخص را در ساعاتی که در جلسه حضور داشت، از غم گذشته و نگرانی آینده رها می‌ساخت و به روح او امکان تنفّسی نشاط ‌بخش می‌داد. فضای جلسات آن یار سفرکرده به گونه‌ای بود که اساساً زمان در آن احساس نمی‌شد و هرچه هم به طول می‌انجامید هیچ ‌یک از حاضران اندکی خستگی در خود احساس نمی‌کرد. ادامه دارد.... 《 یادمان چهلمین روز هجرت فقید سعید حاج میرزا محمّد اسماعیل دولابی 》 ◾️استاد مهدی طیّب ۸۱/۱۲/۱۹◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️گوشه‌هایی از سبک تربیتی و حال و هوای جلسات عرفانی مرحوم حاج میرزا محمّد اسماعیل دولابی - ◾️ نهم بهمن سالروز عروج مرحوم حاج اسماعیل دولابی ▪️ح) فروتنی و تواضع، محبّت و صمیمیّت، چهره‌ی باز و سیمای متبسّم از یک سو، و هیمنه و شکوه و عظمت و هیبت خدایی مرحوم دولابی از سوی دیگر، آیینه‌ی جمال و جلال الهی بود که هر بیننده‌ای را از یک سو جذب و شیفته‌ی او نموده و از سوی دیگر به اجلال و تعظیم وا می‌داشت. ▪️هـ) تکیه‌ی اصلی آن بزرگ در سلوک الی الله بر محبّت و عشق بود و به استناد حدیث اولوالالباب که متن آن در بخش مسیر سلوک کتاب شریف «مصباح الهدی» آمده است، روش اهل تحصیل و ریاضت و عبادت را توصیه نمی‌فرمود، به این خاطر که اغلب، فرد را مغرور علم و عمل خویش ساخته و در نتیجه سالک، بیشتر، خود را رونده می‌بیند و کمتر به اینکه خدا برنده‌ی اوست توجّه می‌کند. ایشان معتقد بود که آن مقدار از سختی و شداید را که شخص برای تعالی و تکامل نیاز دارد، خداوند به طور طبیعی در جریان زندگی او پیش می‌آورد و اگر انسان شداید و مصائب زندگی خود را با روح تسلیم و رضا، به گوارائی پذیرا باشد و در ارتباطات خود با دیگران براساس محبّت و اخلاق شایسته رفتار کند و تکالیف معمول شرعی خود را انجام داده و حلال و حرام الهی را مراعات کند و در حدّی که رغبت و شوق دارد به صورت متعادل به مستحبّات بپردازد، به کمال نایل می‌شود و نیازی به تدارک و تحمیل ریاضات خاص و تصنّعی نخواهد داشت. لذا روش تربیتی آن بزرگ با زندگی معمول شخص در جامعه کنونی کاملاً قابل جمع بود و همچون روش برخی اهل ریاضت و خلوت و چلّه‌نشینی و ...، فرد را از جریان عادی زندگی خارج نمی‌کرد. ▪️ط) زبان بی‌تکلّف و به دور از اصطلاحات مرحوم دولابی، در عین تو در تو بودن و عمق توصیف ناشدنی کلام وی، این امکان را فراهم می‌ساخت که هم نوجوانان و تازه‌واردان به فضای جلسات، احساس کنند برای فهم آنچه ایشان بیان می‌کرد، با دشواری مواجه نیستند و در نتیجه در حدّ خود، از آن بهره‌مند شوند،‌ و هم راه‌یافتگان و سالکان پرسابقه و عالمان و فرهیختگان پرمایه، از بیانات وی، گوهرهای ناب معرفت به دست آورند. نگاه عمیق و عبرت‌آموز مرحوم دولابی، این امکان را برای وی فراهم ساخته بود که از ساده‌ترین رخدادها و پدیده‌های این عالم، بلندترین درس‌های معرفت و حکمت را بیاموزد و با اشاره به آنها، دست‌پروردگان خود را نیز به برخورداری از چنین دید و نگاهی رهنمون شود. 《 یادمان چهلمین روز هجرت فقید سعید حاج میرزا محمّد اسماعیل دولابی 》 ◾️استاد مهدی طیّب ۸۱/۱۲/۱۹◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️دو کتابی که سالک‌ الی‌ الله باید با آن‌ها رفیق باشد: ◾️۱- مفاتیح‌الجنان، حاوی توضیح پیکرۀ اعمال عبادی ◾️۲- المراقبات، آیت‌الله میرزاجواد ملکی تبریزی، حاوی توضیح روح اعمال عبادی ☑️در آستانۀ ماه رجب کتاب المراقبات را تهیه کنید و فرصت ماه رجب را مغتنم بشمارید. @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ماه رجب، ماه شعبان و ماه رمضان جلوه و نماد سه مرحله از سلوک الی الله◾️ ☑️ماه رجب ◾️ماه بسیار عظیمی است و در سیر و سلوک معنوی و عرفانی جایگاه بسیار بلندی دارد و بزرگان طریقت برای این ماه ارزش بسیار والایی قائل هستند. ◾️سه ماه پی در پی؛ ماه رجب، ماه شعبان و ماه رمضان جلوۀ سه مرحله از سلوک الی الله هستند. ◾️ماه رجب بنا به برخی روایات ماه امیرالمؤمنین علیه السّلام است و از آن تعبیر به شده است. ◾️تخلیۀ وجود و دل سالک الی الله از آنچه غیرخدایی و آنچه مورد پسند خدا نیست. از خلقیات ناشایست، روحیات نامطبوع، افکار و عقاید نادرست. ◾️ماه پاک شدن دل مؤمن از همۀ بت‌ها و همۀ تعلقات به ماسوی‌الله است. ◾️همان‌گونه که امیرالمؤمنین علی علیه السّلام در واقعۀ فتح مکه به امر رسول‌الله صلّی الله علیه و آله و سلّم، پا بر شانه پیامبر نهادند و بالا رفتند و کعبه‌ای را که بتکده بود و پر از بت‌های گوناگون، با دست یداللّهی خودشان از وجود بت‌ها پاک کردند، سالک الی الله در ماه رجب با استمداد از باطن ولایت علوی، کعبۀ دل خود را از همۀ بت‌ها خالی کرده، پاک و جارو می‌کند. چرا که کعبۀ حقیقی دل مؤمن است، اَلقَلبُ حَرَمُ الله و کعبه یک ماکت از دل مؤمن است. ◾️لذا ماه رجب را "ماه استغفار" هم گفته‌اند و بر ذکر استغفار در این ماه تاکید بسیاری شده است و خود استغفار هم نوعی شستشو، تطهیر و پاک کردن است. ☑️ماه شعبان ◾️ماه پیامبر خاتم است. ماه شعبان را (زینت کردن) نامیده‌اند. ◾️ماهی که سالک الی الله با استمداد از باطن نبوّت ختمیه، کعبه و خانۀ دل خود را که در ماه رجب از آنچه غیر خدا بود خالی کرده است، با خُلق و خوی نیکوی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و روش و آداب و آئین ایشان زینت و زیور می‌بندد. در پی این دو ماه، ماه رمضان فرا می‌رسد. ☑️ماه رمضان شهرالله و ماه خودِ خداست. ◾️ماه رمضان، ماه تجلّی حضرت حق در کعبۀ دل مؤمن و به تعبیری است. ◾️کعبه‌ای که از بت‌ها خالی شد، زیور و زینتی هم به آن تعلق گرفت حالا می‌شود خانۀ خدا. کعبۀ دل مؤمن هم همین‌گونه است. سالک الی الله وقتی وجودش را از زشتی‌ها، آلودگی‌ها، پلیدی‌ها و تعلّقات به ماسوی الله خالی کرد و وجود خود را با زیبایی‌های پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم زینت داد، کعبۀ دلش می‌شود خانۀ خدا و کعبۀ حقیقی. حضرت حق در دل چنین مؤمنی تجلی می‌کند و به لقاء الهی نائل می‌شود. ◾️نِمود و نَمادِ این سه منزل بزرگ سلوک یعنی تخلیه، تحلیه، تجلیه در این سه ماه است، که در آستانۀ آن قرار گرفته‌ایم، امیدواریم که بتوانیم بهرۀ وافری از این ایّام ببریم... ◾️استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei