بسم الله الرحمن الرحیم
🔥 #نه 🔥
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
💥 «قسمت شصت و نهم»
🔺وقتی تخممرغهای توی جیب ما از سبد شما بیرون میآید!
آجر به آجر و خشت به خشت دانشگاه بالا آمد و هم از نظر محتوا و هم از نظر عِدّه و عُدّه کاملتر و آماده بهرهبرداری شد. تا اینکه روز تأسیس دانشگاه فرا رسید و علاوه بر چند نفر از سران سیاسی کشور، سفیر ترکیه، نماینده اسرائیل و یک هیئت از اساتید بلندپایه مطالعات ژنتیک و مطالعات زنان در منطقه هم آمدند و در آیین افتتاح دانشگاه شرکت کردند.
تا قبلاز اینکه کسـی بخواهد بفهمد چه میشود و به گوش مردم و علما برسد، ما جذبمان هم کرده و برنامه آموزشیمان هم نوشته و حتّی کلاسها را هم تقسیم کرده بودیم.
این از دانشگاه!
تقریباً پساز گذشت حدود هفت ماه، باز هم شدم همان خانم دکتر جذّاب و با موقعیّت عالی که کلّی برنامه اجتماعی و سیاسی دارد و باید گام به گام قدم بردارد.
سه چهار هفته از تأسیس دانشگاه گذشت، تا اینکه قرار شد رأیگیری کنیم و زیر نظر سفارت ترکیه و اساتید میهمان بینالمللی، برای دانشگاه رئیس تعیین کنیم.
موقعیّت ریاست دانشگاه طوری بود که خیلی ویژه تعریف شده بود و اگر به کسـی میرسید، یک جورهایی اوّلین رئیس دانشگاه زن با مدرک و گرایش بینالمللی در افغانستان میشد که تحت لیسانس ترکیه و اسرائیل حمایت میشود.
خب طبیعی است که هرکسی برای این جایگاه تلاش کند و هر چه ته دیگ
وجودش دارد، بیرون بریزد؛ اعمّ از رزومه، تاریخ قبیله، توانمندیهای خاصّ فردی،
تألیفات و...
ما ده نفر بودیم، ده نفر هم کادر اجرایی بود، ده نفر هم اساتید بینالمللی، ده نفر هم رابط و ناظر از سفارت و وزارت علوم و...؛ یعنی جمعاً 40 نفر بودیم.
خب این چهل نفر هم الکی، از سر بیکاری و رابطه و پارتی که سر کار نیامده بودند. هر کدامشان یک عالمه قصّه و داستان پشتسرشان بود و آدمهای انتخاب شده و تربیت یافته دست ترکیه و اسرائیل بودند. حالا بماند که روش جذب و شکار هر کدام از ما با بقیّه فرق داشت، امّا خلاصه همهمان به نوعی رقیب سرسخت هم محسوب میشدیم و باید از یکدیگر عبور میکردیم.
تا اینکه بعداز دو سه روز رایزنی و بالا و پایین رفتن، فرمهای ویژه تعیین هیئت مدیره و ریاست دانشگاه آمد. با توجّه به شروطی که گذاشته شده بود و ردیفهایی که داشت، فقط شامل ما ده نفر میشد.
بقیّه خیلی راحت با این مسئله کنار آمدند و مثل بقیّه کشورهای جهان سوّم نبود که وقتی یک تیم و یا یک حزب به موقعیّتی میرسند، بقیّه تیمها و حزبها هم قسم میشوند که آنها را به زمین گرم بزنند؛ حتّی به قیمت له و نابود کردن همه ارزشها و اصالتها!
اما تیم ده نفر ما هم خیلی بود و باید یک نفر بهعنوان رئیس، یک نفر بهعنوان جانشین، یک نفر هم بهعنوان معاونت اجرایی و یک نفر دیگر هم بهعنوان دبیر تعیین بشود؛ یعنی جمعاً چهار نفر بهعنوان هیئت رئیسه دانشگاه تعیین میشدند.
اتّفاقاتی افتاد که مایلم بدانید!
قرار شد که بین ما ده نفر رأیگیری بشود.
روز رأیگیری، نماینده اسرائیل از سفارت ترکیه آمد. وقتی وارد جلسه شد، دو تا پاکت نامه از جیبش بیرون آورد و روی میز گذاشت.
همه چشمشان گرد شده است و میخواهند بدانند چه خبر است.
گفت: «رأیگیری کنین! برای این رأیگیری بیست دقیقه بیشتر فرصـت نـداریم. باید سـریعاً به چهار نفر برسـین و بازی رو تمومش کنیم. کلّی کار و بـدبختی دارین. شما توسّط رأیگیری، چهار نفر رو برای این پستها انتخاب کنین. از بین اون چهار نفر، (انگشتش را بهطرف آن دو تا کاغذی که با خودش از اسرائیل آورده بود دراز کرد و گفت) این دو نفر به ترتیب رئیس و جانشین خواهند شد!»
یک نفر فوراً گفت: «از کجا معلوم این دو نفری که اسمشون تو این دو پاکت هست، جزئی از چهار نفری باشن که توسّط ما انتخاب میشن؟!»
او خندید و گفت: «شما هنوز قاعده بسیاری از بازیها رو یاد نگرفتین! اسم این بازی بیست دقیقه.ای «جیب و سبد» هست و معمولاً طبق این بازی، تخممرغهای داخل جیب ما از سبد شما بیرون میاد! بگذریم، شروع کنین.»
#نه
ادامه👇
خب همه شروع به رأی دادن کردند. قرار شد چهار نفر اوّلی که بیشترین رأی را آوردند بهعنوان هسته چهار نفره انتخاب کنیم.
تا اینکه موقع شمارش آراء شد. اسم چهار نفر بیرون آمد.
وقتی مشخّص شد و بقیّه به آن چهار نفر تبریک گفتند، همه چشمها به آن دو تا پاکت دوخته شد.
او هم که دید همه چشمانشان به آن دو تا کاغذ دوخته شده است، خیلی ریلکس و معمولی دستش را دراز کرد و اوّلین پاکت را برداشت و خواند: «ماهدخت؛ جانشین دانشگاه!»
همه چشمها سراغ ماهدخت رفت. جوری بهش نگاه میکردیم که نزدیک بود بخوریمش و هلاکش کنیم!
نماینده اسرائیل از سفارت ترکیه سراغ پاکت بعدی رفت، قلبمان داشت توی حلقمان میآمد!
یکمرتبه بیهوا برداشت و خواند: «سمن! ریاست دانشگاه! تبریک میگم. شما شایسته بهترینها هستین!»
دیگر قضیّه از تعجّب و اینها رد بود؛ این قدر غیرمنتظره بود که نمیدانستم چه عکسالعملی به خرج بدهم.
من و ماهدخت! از کجا... تا اینجا که رئیس و جانشین دانشگاه!
بعداز آن انتخابات سوری، لیست نهایی و بیست دقیقه تعیین سرنوشت، سبد تخم مرغ و... رنگ خوشی و خنده از ته دل به خودم ندیدم!
برایتان میگویم...!
رمان #نه
ادامه دارد...
@Mohamadrezahadadpour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لزوم پرداختن به جزییات در رمان و خاطرات از نگاه رهبر معظم انقلاب
@Mohamadrezahadadpour
✔️ سامانههای موشکی ضدبالستیک «آرمان» و سامانه پدافند هوایی ارتفاع پست «آذرخش» که به همت متخصصان وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ساخته شده است، صبح امروز رونمایی شد.
با ورود سامانههای جدید به شبکه پدافندی کشور، توانمندی دفاع هوایی جمهوری اسلامی ایران به صورت قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت.
#اقتدار
#الحمدلله
@Mohamadrezahadadpour
✔️ وطن امروز نوشت: تظاهرات در سراسر دنیا معمولاً با درخواست بایکوت یا تحریم برندهای آمریکایی – صهیونیستی همراه بوده و در بیش از ۷۲۸۳ تظاهرات صورت گرفته در ۱۱ کشور جهان، درخواستها برای حمایت از جنبش تحریم کالاهای صهیونیستی مطرحشده است.
جنبش بایکوت، خارج کردن سرمایه از سرزمینهای اشغالی و تحریم کالاهای اسرائیلی (BDS) که از سال 2005 کار خود را آغاز کرده، این روزها مخاطبان زیادی پیدا کرده است.
هشتگ BoycottIsrael نیز ۳۴۰ میلیون بار در تیکتاک بهکاربرده شد؛ تا ماه ژانویه هم نیممیلیون هشتگ BoycottIsrael در اینستاگرام به وجود آمد که باوجود محدودیتهای شدید این شبکه، اقدامی بسیار قابلتأمل است.
@Mohamadrezahadadpour