eitaa logo
کربلایی محمد صادق عبادی
1.9هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
141 فایل
إِنَّ مَعِيَ رَبّي سَيَهدينِ از القاب جهان این مرابس مرثیه خوانم کانال هیئت رو از طریق لینک زیر دنبال کنید @yalesaratalhoseinanar
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی نامه شهید محمد بروجردی ۹___تأسیس پیشمرگان کُرد مسلمان با اقدامات خائنانه دولت موقت و به‌ویژه به دستور هیأت "حسن نیت" لیبرال‌ها، کلیه مواضعی که وجب به وجب آن‌ها با نثار خون رشیدترین جوانان این مرز و بوم از چنگال پلید ضد انقلاب آزاد گشته بود، توسط "لیبرال دوله‌های موقت"، دو دستی تقدیم ضد انقلاب گردید. در این دوران سخت و مشقت‌بار، محمد نه تنها مأیوس نشد بلکه طرح تشکیل "سازمان پیشمرگان مسلمان کرد" را تدوین و به شورای عالی سپاه عرضه داشت. با وجود کارشکنی و مخالفت شدید لیبرالهای خائن، این طرح با هم‌فکری و همیاری پیگیر عناصر پیرو خط امام در شورای انقلاب، به‌ویژه شهید بزرگوار "آیت الله دکتر بهشتی" تصویب شد و مسئولیت تشکیل این سازمان نیز مستقیما به خود محمد محول گردید. محمد خود در یکی از جلسات توجیهی فرماندهان سپاه در غرب کشور با بیانی گرم و گیرا در این مورد گفته بود: «صف مردم کُرد، از صف ضد انقلاب جداست. این مردم مسلمانند، فطرتاً خواهان حکومت اسلامی‌اند، وقتی دست رحمت نظام بر سر آن‌ها گسترده شود، بدیهی است که سلاح بدست گرفته و با تمام قدرتشان، به مصداق کریمه " اشداء علی الکفار"، با تجزیه‌طلبان ملحد خواهند جنگید». استقبال مردم مؤمن و محروم کردستان از امر تسلیح و شرکت در مدافعین انقلاب آنقدر چشمگیر بود که موازنه قدرت را در منطقه به زیان گروهک‌های تجزیه‌طلب بر هم زد. ۱۰___مقابله با بعثیون با شروع تهاجم ارتش عراق به خاک میهن اسلامی در مهر ماه ۱۳۵۹، محمد به همراه تنی چند از همرزمانش، راهی "سر پل ذهاب" شد. در جریان محاصره این شهر، که می‌رفت تا منجر به اشغال آن توسط ارتش بعث شود، محمد و یارانش طی یک رشته نبردهای سخت و سهمگین پوزه لشگرهای تانک و کماندویی دشمن را به خاک مالیده و شهر را از خطر سقوط حتمی نجات دادند. در این نبرد نابرابر، محمد چندین‌بار تا پای شهادت پیش‌رفت و بالاخره هم از ناحیه دست جراحت سختی برداشت. آنچه در این دوران بر صعوبت کار محمد و همرزمانش در جبهه‌های غرب صد چندان می‌افزود، تسلط بلا منازع لیبرالیزم منحط و در رأس آن بنی صدر خائن، بر مقدارات جبهه و جنگ بود. سردار شهید "حاج همت" از تلخ‌کامی‌های فرزندان انقلاب بر اثر سیاست‌های مخرب لیبرال‌ها در ماه‌های آغازین جنگ، فراوان گفته‌ها داشت، از جمله اینکه: «در یک جلسه نظامی به اتفاق شهید بروجردی و سایر برادران سپاه غرب کشور، به بنی‌صدر گفتیم عراق چندان هم که وانمود می‌کنید، آسیب ناپذیر نیست. شما کافیست یک تیپ نیرو به ما بدهید تا ضربات خوبی به دشمن در جبهه غرب، در عمق شهرهایش وارد کنیم. پاسخ بنی‌صدر را هیچ‌وقت از یاد نمی‌برم که گفته بود ما نیروهایمان را برای دفاع از جنوب لازم داریم. من حتی یک نفر هم در اختیار شما قرار نمی‌دهم!». این توجیه ریا‌کارانه سمبل لیبرالیزم در حالی بود که خط سازش در جنوب نیز کارنامه سیاهی از خود بر جای گذاشت. آری، در عرف لیبرالیزم منحط، رزم‌آوران مظلوم سپاه، مردانی همچون "محمد بروجردی"، عناصری فاقد مسئولیت و مخل مدیریت جنگ معرفی می‌شدند! پس از حذف لیبرال‌ها و باند خائن بنی‌صدر از مقدرات دستگاه اجرایی کشور، به‌دنبال اتخاذ یک رشته تدابیر دفاعی نوین، سردار رشید کردستان، در رأس گروهی از فرماندهان جنگ‌آزموده و زبده نبردهای غرب کشور، جهت تشکیل، سازمان‌دهی و کادربندی یگان‌های رزمی نیروی زمینی سپاه در جبهه‌های جنوب راهی خوزستان شد. از زمره این فرماندهان می‌توان به سرداران رشید "حاج احمد متوسلیان"، "حاج محمد ابراهیم همت"، "حاج عباس کریمی"، "رضا چراغی"، "محسن وزوایی"، "علیرضا ناهیدی"، "اکبر حاجی‌پور" و... اشاره کرد. علی‌رغم مسئولیت سنگین رهبری نبردهای غرب کشور، محمد لحظه‌ای از جبهه‌های جنوب غافل نبود، به‌ویژه در رابطه با تثبیت "فتح بستان" - نبرد طریق‌القدس – با اجرای دو رشته عملیات انحرافی، در حماسه شگرف "فتح المبین" - دوم فروردین ۱۳۶۱ – نقشی ارزنده و اساسی ایفا کرد. ۱۱____مرد خستگی‌ناپذیر یکی از همرزمانش در باب استقامت و پایمردی محمد در بحبوحه نبرد عملیات "مطلع‌الفجر" روایت می‌کند: «در این عملیات ما و سایر فرماندهان ارتش و سپاه به اتفاق ایشان روی یکی از ارتفاعات "تنگ کورک" مستقر شده بودیم. در شرایطی که حتی آب برای وضو گرفتن هم در دسترس نبود... ایشان در آن شرایط دشوار و گرمای نفس‌بُر، یازده شبانه‌روز پلک بر هم نزد، کنار ما ماند و نبرد را رهبری کرد. روزهای آخر ما و فرماندهان ارتش حتی با التماس، مصرانه از او خواستیم برود کمی استراحت کند، اما قبول نکرد.» سردار سرتیپ "قاسمی"، نیز این‌گونه گواهی می‌دهد: «معمولا استراحت‌های حاج‌آقا در جاده‌ها و بین راه بود. https://eitaa.com/joinchat/2664956131C2aaad5f85f
زندگی نامه شهید محمد بروجردی ۱۲_____منش محمد بروجردی در وصف خصایل اخلاقی محمد، همین بس که عموم مردم کردستان لقب "مسیح کردستان" را به او پیشکش کرده اند. محمد، علی‌رغم موقعیت درخشان و برجسته‌ای که در بین فرماندهان عالی‌رتبه نیروهای مسلح انقلاب اعم از ارتش و سپاه داشت، چنان کف نفس و تواضعی از خود بروز می‌داد که در بین تمامی رزم‌آوران جبهه‌های غرب و جنوب، اخلاص او زبانزد خاص و عام شده بود. با توجه به اینکه فرماندهی عالی جنگ در جبهه‌های شمال غرب و غرب کشور را برعهده داشت، بارها مخبرین جراید و اکیپ‌های گزارشی رادیو برای مصاحبه به سراغش می‌رفتند اما هر بار دست خالی برگشتند. چرا که مسیح کردستان، همواره از دوربین‌های تلویزیونی و میکروفون‌ها گریزان بود، یکی از دوستانش در این باره می‌گوید: «سعی داشت گمنام باشد، سعی می‌کرد وجودش در جامعه مطرح نشود، معتقد بود که تمام اجر یک کار، در گمنامی عامل آن است. سخت اصرار داشت بر این گمنامی، یک‌بار که اکیپ فیلمبرداری تلویزیون غافلگیرانه از او فیلمبرداری کرد، مصرانه مانع از ادامه کارشان شد، می‌گفت: از من فیلمبرداری می‌کنید؟ بروید استغفار کنید... شما باید بروید از این بچه رزمنده‌ها که دارند می‌جنگند فیلم بگیرید...» سردار سرتیپ "قاسمی" نیز از عشق و ارادت عمیق محمد به فرزندان معنوی حضرت امام این‌گونه یاد می‌کند: «حاج‌آقا همیشه رسم داشتند که با بچه بسیجی‌ها حشر و نشر داشته باشند، با تمامی تنگی وقت و مسئولیت‌های سنگین که به‌عنوان فرمانده منطقه ۷ سپاه کشور داشتند، از کم‌ترین فرصت‌ها، برای رسیدگی به معضلات بسیجی‌ها استفاده می‌کردند. در برخورد با نیروها، مصداق عینی "رحماء بینهم" بودند، درهر عملیات هم مثل یک نیروی ساده، دوش به دوش بسیجی‌ها می‌جنگید و پیشروی می‌کرد، برای همین هم بچه‌ها عاشق او بودند، اما خدا شاهد است که این مرد، از این همه عشق و ارادت، سر سوزنی دچار عجب و غرور نشد». از دیگر مسائلی که محمد به‌شدت نسبت به آن پای‌بندی نشان می‌داد، رسیدگی و ملاقات با خانواده‌های شهدا و جانبازان بود، محبت و علاقه‌اش به یتیمان شهدا حد و حصری نداشت. بارها با لحنی مؤکد گفته بود: «خدا ما را به‌واسطه همین شهید داده‌ها( خانواده شهداء) امتحان می‌کند، مبادا با غفلت از آن‌ها، سختی و عذاب خدا را برای خودمان بخریم!». با گسترش دامنه فعالیت قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) در غرب، محمد ضرورت تشکیل یک یگان رزمی ویژه، جهت جنگ‌های غرب کشور را احساس نمود. بر حسب همین ضرورت نیز، او سازمان‌دهی، آموزش و کادربندی «"تیپ ویژه شهدا" را در دستور کار خود قرار داد. مسئولیت فرماندهی این تیپ را نیز به سردار شهید "ناصر کاظمی" محول کرد. حضور مستقیم او در تمامی مراحل نبرد تا به آن حد ملموس بود که به گفته سردار شهید "حاج همت": «در جریان پاکسازی محور بانه – سردشت؛ بعضی از برادران ما به شهید کاظمی گفته بودند، شما به بروجردی بگویید اینقدر جلو نیاید؛ احتیاجی به آمدن ایشان نیست. ما خودمان می‌رویم، شهید کاظمی، چندین‌بار درخواست بچه‌ها را با بروجردی مطرح کرد اما هر بار ایشان چیزی نمی‌گفت، نهایتا در برابر اصرار مؤکد شهید کاظمی گفته بود: اگر بنابر ولایت است، من بر شما ولایت دارم، اینقدر از حد خودتان خارج نشوید!.» "سرتیپ شهید آبشناسان" که خود در چندین نبرد دوشادوش محمد جنگیده بود، درباره روحیه معنوی او در میادین رزم گفته بود: «در عملیات، دائم زیر لب با خودش زمزمه می‌کرد و نام خدا را بر زبان می‌آورد، چه در موقع سختی‌ها و چه در حین پیروزی، زبانش جز به شکر به درگاه خداوند نچرخید، واقعا ایشان مظهر توکل بودند.» همسر شهید، از یکی از آخرین دیدارهایش با محمد می‌گوید: «به ایشان گفتم چهار سال است که در این منطقه هستیم، انشاءالله بعد از ختم جنگ به تهران برمی‌گردیم یا نه؟!. در جوابم گفتند: به‌خاطر نیاز شدید این منطقه، تصمیم گرفته‌ام در کردستان بمانم، کاری هم به ختم جنگ ندارم، گفتم: پس لابد باخبر شهادت شما به تهران بر می‌گردیم؟! خندید و چیزی نگفت.» https://eitaa.com/joinchat/2664956131C2aaad5f85f
زندگی نامه شهید محمد بروجردی ۱۳__ماجرای شنیدنی شهادت محمد بروجردی شهید بروجردی در اصل فرمانده تیپ شهدای کردستان بود. جلسه‌ای پیش آمد در ارومیه ساعت ده صبح. تیپ در مهاباد بود. یک ساختمانی هم بین ارومیه و مهاباد وجود داشت در حاشیه جاده که مخروبه هم بود. قرار شد آنجا را ببنند و برای یکی از قرارگاه ها از آن استفاده کنند. شهید بروجردی نه محافظ قبول می‌کرد و نه راننده به همین دلیل با یکی از دوستانش رفت که با هم رانندگی کنند. ما اصرار می‌کردیم که گفتند باید محافظ داشته باشی و راننده ولی قبول نمی کرد. اما گفت: اگر می‌خواهید دائم یکی با من باشه اشکال نداره. یکی از دوستان که مرید شهید بروجردی هم بود همراهش شد. این آدم سعی می‌کرد یک لحظه از ایشان دور نشود. حتی می‌گفت: وقتی آقای بروجردی دستشویی هم می رود من جلوی در می‌ایستم که اگر شهید شد منم شهید شوم آنها راه افتادند بروند جلسه که یکی از بچه ها می‌گوید سر راه برویم آن ساختمان را هم ببنیم که ایشان موافقت می کند این بین ماجرایی را تعریف می‌کنم که جالب است: یکی از پاسدارها که از بچه های تیپ بوده یک شب می‌آید پیش شهید بروجردی و می گوید حاج آقا مطلبی دارم می‌خواهم خصوصی با شما صحبت کنم. محمد می‌گوید: ببخشید من الان جلسه دارم اگر اجازه بدید یک وقت دیگر. آن جوان می‌رود و حدود ده روز بعد دوباره می‌آید و درخواست صحبت می‌کند. شهید بروجردی که در حال رفتن به عملیات بوده دوباره عذر خواهی می‌کند و صحبت را موکول می‌کند به زمانی دیگر. این جوان برای دفعه سوم زمانی می‌آید که همان صبح رفتن به جلسه ارومیه بوده. شهید بروجردی این بار می‌ماند چه کند تا اینکه به آقای منصوری هماهنگ کننده تیپ می گوید: ایشان را هم سوار ماشین کن من در مسیر با او صحبت کنم ببینم چکار دارد. به ساختمان که می‌رسند پیاده می‌شوند و شهید بروجردی ساعتش را نگاه می‌کند می‌بیند نیم ساعت تا شروع جلسه بیشتر نمانده. به حاج داوود راننده‌اش می‌گوید تو برو به جلسه برس تا من بیام. ایشان خیلی مقید به قول هایی بود که می داد. محمد گفت: تو برو من با تاخیر می‌آیم. شما بری جلسه شروع می‌شود. حاج داوود می‌گوید: تو رو خدا با من شوخی نکن! من یک قدم هم نمی‌روم بدون شما. من تو را می رسانم. شهید بروجردی اصرار می کند که شما برو من با این آقا صحبت می‌کنم و ساختمان را می بینم و خودم را می رسانم. هر چه حاج داوود اصرار می‌کند فایده ندارد و می‌رود. آقای منصوری هم که مانده بوده می‌گوید برادر بروجردی این جاده خطرناک است، ممکنه مین داشته باشد. من می‌رم نگاه می کنم اگر خبری نبود شما را صدا می‌کنم. شهید بروجردی قبول می‌کند. در این فرصت هم آن جوان می‌آید راز مگویش را بگوید. آقای منصوری از دور اشاره می‌کند که بیایید. شهید بروجردی می‌نشیند پشت فرمان و آن جوان هم کنار دستش می‌روند روی مین و شهید می‌شوند. حکمتی است واقعا در آن حاج داوود می‌گفت: همین که رسیدم ارومیه دلم شور افتاد. تلفن زدم که به حاجی بگویید من رسیدم. همانجا متوجه می‌شود ایشان شهید شده ما سریع خودمان را رساندیم بیمارستان و ایشان را هم آوردند اما دیگر کار از کار گذشته بود و محمد بروجردی شهید شد! https://eitaa.com/joinchat/2664956131C2aaad5f85f
جشن ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها سخنران حجت الاسلام والمسلمین ربیعی با نوای کربلایی مجتبی حلاج زاده کربلایی محمد صادق عبادی کربلایی سجاد علی آبادی 📆سه شنبه ۲ خرداد ماه ساعت ۲۰:۳۰ 📍 قم ۲٠متری امام حسین علیه السلام خیابان شهید سفید آبی حسینیه آل یاسین https://eitaa.com/joinchat/2664956131C2aaad5f85f
همراه کنندگان عزیز توجه فرمائید خرمشهر شهر خون آزاد شد سالروز پر افتخار آزاد سازی خرمشهر مبارک شادی روح فاتح خرمشهر شهید حاج احمد کاظمی صلوات https://eitaa.com/joinchat/2664956131C2aaad5f85f
جلسه هفتگی به مناسب میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها امشب چهارم خرداد ماه ساعت ۱۹/۳۰الی۲۰ توجه داشته باشید به دلیل اجتماع جهت برنامه جشن زیر سایه خورشید و حضور خادمان حرم رضوی مدت زمان جلسه کوتاه و بعد از جلسه حرکت دسته جمعی برای حضور در مراسم جشن زیر سایه خورشید هیئت یالثارات الحسین علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/2664956131C2aaad5f85f
11.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 کلام شهید حاج احمد کاظمی 🟣 ما حافظ خون شهداییم 🛑 امروز به این مرحله از جنگمون رسیدیم، در این مرحله از جنگمون ما نبایست که بگیم خوب یا که کار تمام شد دیگه خلاص شد و وضعیت به جایی رسید گه دیگه خب حالا صلح شد نه؛ اگرم صلح شد و دیگه ما هم جنگی هم نداشته باشیم ولی ما حافظ هستیم 🌷ما حافظ خون شهدامونیم، که حفاظت از خون شهدامون، از اون وقتی که تانک می راندیم, از اون وقتی که سلاحمون روانه می کردیم به طرف دشمن, خیلی سخت نره تا اینکه خدای ناکرده تو اجتماع ما مطرح بکنند که خب حالا اینم ده سال جنگ، هشت سال جنگ، چی چی شد نتیجه اش؟ ما چی چی از جنگمون نتیجه گرفتیم، مگر پیامبر خدا از جهادی که می گرفت از این همه جهادی که جنگی کرد چی نتیجه گرفت... https://eitaa.com/joinchat/2664956131C2aaad5f85f
330.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می دونستید از شروع کار دولت سیزدهم تا حالا ۳۱۰۰واحد صنعتی راکد به چرخه تولید بازگشته این یعنی تقویت تولید، اشتغال، معیشت مردم در کشور، درسته مشکلات اقتصادی در کشور زیاده، اما دولت هم بیکار ننشسته و دست روز دست نگذاشته، اغلب این واحدها یامشکل نقدینگی داشتن یا تامین وفروش ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2664956131C2aaad5f85f
قلب رضوان ◽️فیض بهشت در حرم تو فراهم است / بدگو و دشمن تو اسیر جهنم است https://eitaa.com/joinchat/2664956131C2aaad5f85f
⭕️ بازی طالبان ١۴٠٠ 🔹 مهمترین مشکل در قبال طالبان١۴٠٠، آن است که این پدیده درست و دقیق شناخته نشده و مادامی که ماهیت واقعی این پدیده شناخته نشود مواجهه با آن ممکن و مفید نخواهد بود. 🔹 طالبان ۱۴۰۰ با طالبان ۱۳۷۷ تفاوتهایی اساسی و ریشه ای دارد : ▪️طالبان ۱۳۷۷ عده ای طلبه افغانی مدارس علمیه پاکستان ( مدارس مورد حمایت عربستان) بودند که با طراحی آمریکا ، پشتیبانی مالی و تبلیغی عربستان و امارات و نظارت سرویس اطلاعات پاکستان به تشکیلاتی نظامی تبدیل و پس از بن بست گروههای جهادی افغانستان در تشکیل حکومت و اداره کشور به عنوان «ناجی مردم» وارد افغانستان شده و حکومتی به سرکردگی ملا عمر تاسیس کردند . حکومتی که تنها از جانب عربستان ، امارات و پاکستان به رسمیت شناخته شد و با تفکری وهابی_ تکفیری جنایتهای فراوانی را علیه زنان ، شیعیان ، رسانه و هنرهای تصویری، آثار باستانی ، مدارس دخترانه و .... مرتکب شد و پس از انقضای تاریخ مصرف، با حمله آمریکا به افغانستان در سال ٢٠٠١، از هم پاشید. ▪️اما طالبان ۱۴۰۰ ، ترکیبی از بقایای طالبان قدیم با نیروهایی جدید است که با «طراحی انگلستان و حمایت قطر» (با تفکری کپی شده از روش و اندیشه اخوانی) تاسیس و پس از اثبات ناتوانی آمریکا در ساخت حکومتی سکولار برای افغانستان در حرکتی تدریجی جایگزین دولت آمریکایی حاکم بر این کشور گردید. طالبان جدید با شیعیان وارد خصومت نشده و از تلویزیون و سرود و کلیپهای هنری برای تبلیغ خود بهره می برد، از نیروهای فنی و متخصص برای اداره حکومت استفاده کرده و مانند طالبان ۱۳۷۷ مرتکب خشونت علیه زنان نشده است. طالبان جدید بسیار هوشمندانه تر از طالبان قدیم عمل کرده و البته توانسته رضایت بخشهایی از جامعه افغانستان را بدست بیاورد . هرچند هنوز از جانب هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده اما مذاکرات متعددی با نمایندگان اتحادیه اروپا و آمریکا ، روسیه ، هند و..داشته و البته اولین وزیر خارجه ای که در زمان طالبان جدید و به شکل رسمی به کابل سفر کرده ، «وزیر خارجه قطر» بوده است. ▪️شاید مهمترین نقطه اشتراک طالبان قدیم و جدید ، تعلق هر دو به قومیت «پشتون» باشد . 🔹برخورد نظامی با طالبان جدید به زیان اسلام ، ج.ا.ا و مردم مظلوم و رنج کشیده افغانستان و بدترین راهکار برای مقابله با این محصول پیچیده انگلستان است. ( البته مواجهه قدرتمند مرزبانان ج.ا.ا با عوامل این گروه در نقاط مرزی به معنای جنگ و برخورد نظامی نیست بلکه ضرورتی عقلانی برای حفاظت از مرزها و انضباط بخشی به رفتارها و عوامل این گروه است.) ▪️بحران حقابه ایران از هیرمند ، نتیجه امضای توافقنامه ای غلط توسط حکومت پهلوی و چند دهه اهمال و بی توجهی دولتها به این مسئله در عصر پهلوی و پس از انقلاب است و با تهدید زبانی فلان مقام و حرکتهای نمادین از این دست قابل حل و فصل نیست . 🔹مذاکرات توأم با فشارهای تدریجی( غیر نظامی) برای اصلاح و تکمیل توافقنامه ( افزایش میزان حقابه و قراردادن ضمانتهای جدی برای اجرای آن) و سرانجام وادار سازی طرف مقابل به اجرای آن، نیازمند طراحی ، صبر و حرکتهایی گام به گام است که ج.ا.ا در بحرانهای مختلفی تجربه چنین حرکتهایی را بدست آورده است. ❇️ رفتارهای احساسی، بدون شناخت و خالی از عقلانیت به ویژه در عرصه فضای مجازی و رسانه های داخلی، همچنین تلاش جریانهای سیاسی ( بویژه اصلاح طلب) برای بهره برداری از بحران حقابه ‌و مسئله طالبان ، ثمره ای جز فرسایش روح و روان جامعه ، سلب امنیت روانی مردم و کمک به «پروژه انگلیسی» طالبان جدید نخواهد داشت! ✍ دکتر محمد صادق کوشکی https://eitaa.com/joinchat/2664956131C2aaad5f85f