@mohammad_javad_ghiasi
🔸️ ایبنا | یادداشت محمدجواد قیاسی بر مجموعه شعر گلها همه داوودیاند اثر محمدتقی عزیزیان:
https://www.ibna.ir/news/532693
خورشید
آرام میچکد
از لای انگشتان برجها،
بیخداحافظی
بی دستی در باد.
و من
در میان عبورهایی بیچشم،
میان نگاههایی
که هیچگاه
به دل نمیرسند
ایستادهام،
با سایهای
طولانیتر از تنهاییام.
دیوارها
روشنایی را بلعیدهاند،
و گامهای من
آواز دوریست
که تنها
گوش خودم میشنود.
چهرهها روبهرو،
چشمها
مسافرانی بیمنظره،
قطارهایی
بیپنجره
که از کنار هم
رد میشوند
بیتکان خوردنِ حتی
برگی در دلشان.
کسی میخندد،
کسی
در تاریکی تلفنش گم شده،
کسی
بیدلیل میگذرد،
و من-
رنگ آخر خورشید را
در سینه دارم؛
نارنجیِ ناباوری.
پرندهای
میگردد دور چراغها،
بیخبر از آنکه
آسمان
شاید دیگر
در ازدحام زمین
گم شده باشد.
نور نئون
میلرزد
بر شیشههای سرد،
و تنهایی
در انعکاسش
شبیه خاطرهایست
که حتی فراموش شدنش
فراموش شده.
و من
مثل هر غروب،
باز میآیم
تا بیصدا
در خودم
خاموش شوم-
بیآنکه
جای خالیام
برای کسی
دلتنگی بیاورد.
اما هنوز
در دل این سکوتهای بیگوش
میماند
یک آرزو:
کاش
چشمی بماند برایم،
و بفهمد
که رنگ غروب
زبان خاموشیست
برای دلهایی
که بیواژه
با هم حرف میزنند.
#محمدجواد_قیاسی
@mohammad_javad_ghiasi
محمدجواد قیاسی
خورشید آرام میچکد از لای انگشتان برجها، بیخداحافظی بی دستی در باد. و من در میان عبورهایی بیچشم
و من
مثل هر غروب،
باز میآیم
تا بیصدا
در خودم
خاموش شوم-
بیآنکه
جای خالیام
برای کسی
دلتنگی بیاورد.
#محمدجواد_قیاسی
#برشی_از_شعر
@mohammad_javad_ghiasi
شبیه برگ سبزی که به دست باد بازی خورد
دلم روز ازل در لحظهی ایجاد بازی خورد
سکوتم را نبین، من دردمندم، من همان دردم
که در لببستنِ آدم، دَمِ فریاد، بازی خورد
تنم -آتشنشانِ خسته از خاموشیِ پیکار-
میان شعلهی تردید، از امداد، بازی خورد
در آن هنگامهی پنهاندلی، آن عهد پیدایی
دل روشندلان در ظلمت اضداد بازی خورد
مگر خودباوری فرجام بیخودباوری دارد
که ساده میتوان از دست استعداد بازی خورد؟
به قصد زندگی دنیا میآید، آه از این غفلت...
دوباره توی زایشگاه، یک نوزاد بازی خورد
#محمدجواد_قیاسی
@mohammad_javad_ghiasi
هدایت شده از هنرنامه قم
پیش از آنکه
چشمهایش،
شهرِ خواب را
ترک کنند،
با آستینهایی
که بوی روغنِ سوخته میدهند،
به دلِ روز
میزند.
دستهایش
نقشهی پینهاند،
اما چشمهایش
پر از نقشهی ساختن.
در جیبش،
حقوقی لَنگ مانده،
مثل رویایی
که نمیخواهد
از خواب
برخیزد،
و پشت هر لبخندش،
سایهی اخراج
سایه میاندازد.
با اینهمه،
وقتِ کار،
دلش نمیلرزد؛
پیچ را میبندد،
مهره را جا میزند،
انگار دارد
چرخِ خانهاش را
روغنکاری میکند.
او نه فقط
برای نان،
که برای نبضِ صنعت،
برای پرچمی
که هر روز
غبارش را
با عرقش میشوید،
کار میکند.
و وقتی
آفتاب
روی کلاهِ ایمنیاش میافتد،
میفهمی:
قهرمانها
همیشه
کاپ نقرهای ندارند.
گاهی
نه پرچم میخواهند،
نه کفزدن؛
فقط
دستی
که بلد است
زیرِ بار
نلغزد.
✍#محمد_جواد_قیاسی
#روز_کارگر
🔻هنرنامه قم
با ما همراه باشید
@honarnameqom
هدایت شده از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان
سروده شاعر لرستانی به مناسبت روز کارگر
محمدجواد قیاسی شاعر لرستانی به مناسبت روز کارگر شعری را سروده و تقدیم تمام تلاشگران عرصه کار و تولید کرده است.
پیش از آنکه
چشمهایش،
شهرِ خواب را
ترک کنند،
با آستینهایی
که بوی روغنِ سوخته میدهند،
به دلِ روز
میزند.
دستهایش
نقشهی پینهاند،
اما چشمهایش
پر از نقشهی ساختن.
در جیبش،
حقوقی لَنگ مانده،
مثل رویایی
که نمیخواهد
از خواب
برخیزد،
و پشت هر لبخندش،
سایهی اخراج
سایه میاندازد.
با اینهمه،
وقتِ کار،
دلش نمیلرزد؛
پیچ را میبندد،
مهره را جا میزند،
انگار دارد
چرخِ خانهاش را
روغنکاری میکند.
او نه فقط
برای نان،
که برای نبضِ صنعت،
برای پرچمی
که هر روز
غبارش را
با عرقش میشوید،
کار میکند.
و وقتی
آفتاب
روی کلاهِ ایمنیاش میافتد،
میفهمی:
قهرمانها
همیشه
کاپ نقرهای ندارند.
گاهی
نه پرچم میخواهند،
نه کفزدن؛
فقط
دستی
که بلد است
زیرِ بار
نلغزد.
#محمدجواد_قیاسی
#روز_کارگر
@farhangloresta
هدایت شده از ادبیات قم
✅ هشتاد و دومین محفل شعر مهر و ماه، ویژه دهه کرامت برگزار شد.
🔹عصر روز چهارشنبه دهم اردیبهشت 1404 هشتاد و دومین محفل شعر مهر و ماه ویژه دهه کرامت، در سالن زائر مجتمع هدایت برگزار شد.
🔹سید محمدجواد شرافت مجری این محفل ادبی با اشاره به میلاد حضرت معصومه(س) و روز دختر با ابیاتی در مدح کریمه اهلبیت(ع) آغازگر این جلسه بود.
🔹در بخش یک نکته یک درنگ؛ سیدمهدی حسینی رکن آبادی به بررسی مواجهه شاعران با موضوع زیارت و شخصیت حضرت معصومه(س) در شعر پرداخت.
🔹در این برنامه ادبی حسن خسروی وقار، علی اصغر شیری، شهربانو طوسی، اعظمسادات سعادتمند، زهرا سادات هاشمی گلپایگانی،محمدحسین مهدویان، علی اصغر طلوعی، محمدجواد قیاسی و... حضور و شعرخوانی داشتند.
🔹در پایان شعرخوانیها از عباس صادقی زرینی، سیدمحمد بهشتی، محمدعطا عرفان و حسنا حسینی به عنوان شاعران برتر از نگاه حضار تقدیر شد.
🔹همچنین شاعران متولد اسفند، فروردین و اردیبهشت نیز در این برنامه هدیه دریافت کردند.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
آفرینشهای ادبی قم🆔
🔗 ایتا
🔻حوزه هنری استان قم🆔
🔗 وبسایت | ایتا | بله
🔺🔺
هدایت شده از کانال بهزیستی استان قم
8.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 باهم بخوانیم
صلوات خاصه حضرت فاطمه معصومه (س) با صدای محمد جواد قیاسی
🌸 ولادت فرخنده حضرت فاطمه معصومه (س) و آغاز دهه کرامت مبارک باد.
🆔 بهزیستی استان قم در فضای مجازی:
https://eitaa.com/behzistiqom
https://ble.ir/behzistigom
به روی صحنه که میآیم
هزار نگاه
چون شاخههای نور
به سویم میپیچند
زمان
نفسش را در سینه میگیرد…
که میان همهمهی سکوت
تو را بجویم-
تو را،
که در نگاه هر رهگذر
چشم گشودهای
به تماشای من.
من و تو،
یک جلوهایم
در دو تن،
دو انعکاس از یک دریا،
دو حضور
در سایهروشنِ یک حقیقت.
#محمدجواد_قیاسی
@mohammad_javad_ghiasi
@mohammad_javad_ghiasi
یادداشت؛
تلاقی دو شعار؛ از تولید فکری تا زیست فرهنگی
لرستان- تلاقی شعار سال ۱۴۰۴ با شعار نمایشگاه کتاب امسال را میتوان در مفهوم «تولید فکری برای ایران» جستوجو کرد. شعار «بخوانیم برای ایران» ناظر به مصرف فرهنگی آگاهانه است و شعار سال، ناظر به تولید هدفمند و پایدار؛ ترکیب این دو، چرخهای کامل از تولید تا مصرف فرهنگی را رقم میزند که نهتنها در اقتصاد نشر، بلکه در ارتقای سطح آگاهی و مسئولیتپذیری اجتماعی مردم نقشآفرین خواهد بود.
مشروح یادداشت در لینک زیر:
👇
ibna.ir/x6y8S
هدایت شده از خوبان پارسیگو
شبیه برگ سبزی که به دست باد بازی خورد
دلم روز ازل در لحظهٔ ایجاد بازی خورد
سکوتم را نبین، من دردمندم، من همان دردم
که در لببستنِ آدم، دَمِ فریاد، بازی خورد
تنم -آتشنشانِ خسته از خاموشیِ پیکار-
میان شعلهٔ تردید، از امداد، بازی خورد
در آن هنگامهٔ پنهاندلی، آن عهد پیدایی
دل روشندلان در ظلمت اضداد بازی خورد
مگر خودباوری فرجام بیخودباوری دارد
که ساده میتوان از دست استعداد بازی خورد؟
به قصد زندگی دنیا میآید، آه از این غفلت...
دوباره توی زایشگاه، یک نوزاد بازی خورد
#محمدجواد_قیاسی