eitaa logo
خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا
21.7هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
815 ویدیو
27 فایل
کانال مشاوره ازدواج و روابط عاطفی فهرست موضوعات https://eitaa.com/mohammadi2i/12923 لیست کارگاه ها https://eitaa.com/mohammadi2i/2915 تلگرام ما t.me/mohammadi2i تعین وقت و تهیه کارگاه ها @F_Shojaeeii مکتب‌ خونه @soalatkhososi تنهایی @anjomantanhai
مشاهده در ایتا
دانلود
همه زخم خوردن گویا🤣 منم دوسال پیش یادمه شب تولد حضرت معصومه رفته بودم تو بالکن.تو دلم عررر میزدم ک خانووووم پس این علی ما چیشد؟(بشدتتت عاشق این اسم بودم)شاخ و شونه کشیدم گفتم دگ روم نمیشه بامام رضا و بقیه اهل بیت رو بندازم.خودتون یه علی خوب قد بلند و مذهبی برام بفرستید.تا تولد برادرتون یه عیدی بهم بدید دمتون گرم🚶🏻‍♀️ فردای تولد امام رضا دوست مادرم زنگ زد بعد بیست و اندی سال ک دختر خوب و خوشگل نداری؟ من دوتا پسر سخت پسند دارم و‌... ک من شنیدم اسم پسره علیه و مذهبیه و قدش ۱۹۴ و ساکن قم بدو بدو رفتم بالکن دوباره.گفتم خانوم دمت گرم✋🏻مرسی جواب دعاهامو دادی و از شهر خودت یکیو فرستادی. و انصافا هم علی تمام چیزی بود ک من از خدا و اهل بیت خاسته بودم.یک دل ن صد دل دلبسته ی هم شده بودیم.اومدن از قم خاستگاری(ما ساکن کرجیم).و نشون گزاشتن و بعد دوماهم بخاطر عدم تفاهم و ظاهرسازی خانواده ایشون و هزاران مشکل دیگه بشکل حال بهم زنی بهم زدیم😌 بعدشم من و مادرم باهم رفتیم قم.از حضرت معصومه سلام الله تشکر ویژه کردیم ک بموقع چشمم باز شد و کورکورانه و با فانتزی های مذهبی ذهنم اون رابطه سمیو ادامه ندادم و تموم کردم. بعد از اون قضیه دگ ن وقت تعیین کردم.ن فانتزی ساختم‌.ن مشخصات خاصی دادم...فقط رو خودم کار کردم ک خودمو بالابکشم ک دیگ انتخاب اشتباه نکنم و توسل واقعی ب اهل بیت کردم و همه چیو سپردم ب خودشون ک هوامو داشته باشن ک بتونم انتخاب عاقلانه و درستی داشته باشم...
18.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای پسر شبیب! اگر گریه می کنی بر حسین (علیه السلام) گریه کن که تا آب دیده بر روی صورت تو جاری شود خدای متعال تمام گناهان صغیره و کبیره تو را می آمرزد. خواه اندک باشد یا بسیار. پ.ن: نمی شد حداقل طبق شریعت بُکشن....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادمین نوشت:: از اول محرم تا الان این کلیپ رو هر بار می بینم بهم می ریزم. 😞😞😞😞😞
خوشبحال اینا بخدا من ده ساله که حداقل ۲ هزار بار تو حرم حضرت معصومه ۱۰ بار تو کربلا و نجف و... ۳۰ بار تو حرم امام رضا و همه جور امام زاده ها دعا کردم و هیییییچ اتفاقی نیوفتاده😅 بعد طرف میگه گریه کردم🤣 مشتی، من اشک هام رو جمع کنن شهر رو آب میبره پیرهن من خیس میشه از اشک 🤦🤦 رمز موفقیتتون چیه؟ چجوری حاجت میگیرین؟ البته ک بخاطر حاجت گرفتن عاشق علی و اولادش نیستی، آما به ماهم یاد بدید
سلام آقای محمدی من از ۲ سال پیش ۷ بار رفتم حرم امام‌ رضا، هر دفعه هم کلی ازش خواستم یه همسر خوب بهم بده، قربونش برم نداد😂😂 تازه بعد زیارتام، کلی خواستگارای سمی میومد دو ماه قبل عید یهویی دعوت شدم کربلا تو راه کربلا میگفتم امام حسین، میدونم اینکه یهویی دعوت شدم الکی نیست میخوای حاجتمو بدی من مطمئنم دست خالی برم نمیگردونی تو کربلا هم خیلی دعا کردم یکماه بعد کربلا، به لطف خودش یه همسر عالی نصیبم شد همونی که همیشه میخواستم. قربونش برم
اقای محمدی منم یه دوست متاهل دارم همش بهم میگه ازدواج کن و حیفی و... 😂از اینجور حرفا انقد یه مدت از زندگی مشترک تعریف میکرد واقعا مخمو زده بود، واقعانم ادم ازدواجی ای نیستم🚶🚶🚶 خلاصه شبای قدر امسال داشم باهاش حرف می زدم گف من این شبای قدر برات دعا میکنم که ان شاءالله خوشبخت شی و زودتر ازدواج کنی... همون شب ۱۹دهم یه بنده خدایی منو برای پسر خواهرش در نظر گرفت منم بی خبر🚶🚶🚶بنده خدا این چند شب دید من اومدم از رفتارم خوشش اومده بود بعد شب ۲۳ام اومد با مادرم صحبت کردن منم همون لحظه که داشتن با مامانم صحبت میکردن داشتم چایی می دادم تو مسجد😂🚶 مامانم درباره پسرشون گفتن فهمیدیم ۱۱سال تفاوت سنی داریم دیگ ردش کردیم اخوی و... خلاصه برا خودتون فانتزی نسازید، که دعا کنید یهو ی خاستگار بیاد بعد بگید پس حتما دعام مستجاب شد و چشمو ببندم رو همه چیه طرف و جواب مثبت بدم🚶منطقی تصمیم بگیرین بحث یه عمر زندگیه... ببخشید زیاد شد
سلام منم راجب این توسلات یه چیزی بگم ولی نه برای خودم مربوط به همسر سابقمه😄 من و همسرم که عقد کردیم تعریف کردن دوسال قبل رفتن حرم امام رضا و گفتن من دیگه نمیام تا زن بگیرم با اون بیام.و دقیقا این دوسال شرایط مشهد رفتن براشون جور نمیشده.و تازه زمانی که منو دیده بود از امام رضا درخواست کرده بود که جور بشه و ما عقد کنیم😁 و ما برج چهار همین امسال جدا شدیم.😂 و باز هم تنهایی رفت مشهد😂😂 البته من بهش اعتماد ندارم نمیدونمم همین خاطره هم راست گفت یا نه😐
آقای محمدی سلام ما سال ۹۸ رفتیم مشهد سر قبر آقای نخودکی یاسین و زیارت عاشورا خوندیم گفتم مشهد بعدی با شوهر 😐 نشون به اون نشون نه مشهد رفتم دیگه نه از شوهر خبری هست 😕 امام رضا قربونت برم شوخی کردم باهات بذار بیام😩
سلام در رابطه با توسل و.... منم خواستم تجربم رو بگم من پارسال قبل ازاینکه باخانواده بریم سفرکربلا یه خواستگاری زنگ زد و قرار شد بعدازسفربیان برای آشنایی،من توی کربلا و نجف از امام علی (ع)و امام حسین(ع) نشونه خواستم ونشونه هم میدیدم اتفاقا،خلاصه ازکربلا برگشتیم و خواستگارم اومدن و چندجلسه باهم صحبت کردیم خیلی تفاهم داشتیم،تازه بین جلسه های آشنایی هی سفرهای زیارتی برای من و خواستگارم پیش میومد،یاخواستگارم میرفتن مشهد یامن میرفتم راهیان نور و....😂😂گفتیم دیگه این آشنایی خیلییی بابرکت،سالی که نکوست ازبهارش پیداست و چقدر من و خواستگارم بهم میخوریم این اتفاق های خوب داره میوفته پس ماخیلییی خوشبخت میشیم و....😁 همه چی داشت خوب پیش میرفت،تااینکه شب نامزدی همه چی بهم خورد،و الان بعداز چهار پنج ماه میگم خدارو هزار بارشکر که قسمت هم نبودیم😅 من آدمی بودم که به توسل و نشونه ها و....خیلی اهمیت میدادم و الان متوجه شدم خیلی نمیشه بهشون اهمیت داد
حالا که همه دارن میگن منم بگم سال ۹۶ با کاروان دانشگاه رفتیم کربلا. شب آخری که کربلا بودیم و منم حسابی برای ازدواجم دعا کرده بودم، توی حالت خواب و بیداری دیدم رفتم یه جایی و یه آدمیو بهم نشون دادن و بهم گفتن که این همسرته و اسمش داووده. خلاصه منم کلی ذوووق کردم که آخ جون همسرمو بهم نشون دادن و... خداشاهده توی این شش سال حتی یه خواستگار که اسمش داوود باشه نداشتم😂😂 و البته چون میدونستم که خواب حجت نیست هیچ وقت اسم خواستگارامو نمی پرسیدم و همه رو با بررسی رد میکردم. ولی خب جالب بود برا دوستام تعریف کردم، هنوز وقتی میخوان بپرسن ازدواج کردم یا نه میپرسن: راستی داوود پیداش نشد؟😂😂 اینم از قصه ی من
سلام آقای محمدی، در مورد بحث فانتزی مذهبی واقعاااااا مورد مهمیه که باید بهش توجه داشت. خود من درگیر این قضیه بودم یک مدتی. همیشه میگفتم حضرت زهرا یک دختر خوب که خودت میپسندی قسمت من کن. با دختری که تقریبا ملاک های من رو داشت آشنا شدم که اسم مادرش هم زهرا بود. با مخالفت خانواده شون، ادامه دادیم رابطه مون رو و به شدت فانتزی مذهبی ساخته شد برای من تا همین حد بگم که از ایشون عکس برداشتم بردم پیاده روی اربعین که به ائمه بگم من این دخترو میخوام 😔 عروسک بردم اونجا که تبرک کنم و براشون بیارم 😐 به خودشون همیشه میگفتم تو عنایت حضرت زهرایی به من و ... آخرش هم که در جریانید جور نشد. اگر جور میشد واقعا معلوم نبود چه مدت میتونستیم زندگی کنیم، چون خیلی از شرایط مون هماهنگ نبود با هم جالب تر اینکه پارسال گفتم امام حسین، جور نکنی، دیگه نمیام کربلا، ولی الان میگم امام حسین غلط کردم، اگه اجازه بدی میخوام بیام تشکر کنم که جور نشد و تونستم تموم کنم قضیه رو 😭 خداییش خیلی بچگانه س که روابط اشتباه مون رو قاطی ائمه کنیم ...